دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد
آدرس محل کار:
آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892 پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676
آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279
در اینجا پنج استراتژی را معرفی میکنیم که به کمک آنها میتوانید قدرت مغزتان را افزایش دهید.
به گزارش ایسنا، فرادید نوشت: «برخی از انواع فراموشیها – مثل فراموشکردنِ گاهبهگاهِ پرداختنِ یک صورتحساب یا یک واژه – در هر سنی طبیعی هستند اما به گفته مؤسسه ملی پیرسالی در آمریکا، زوالِ شناختی – مثل زمانی که فرد مدام برای به یادآوردنِ قبضهای ماهانه باید به تقلا بیفتد یا در کاملکردن یک مکالمه دچار مشکل میشود – بخشِ طبیعیِ فرایند پیرشدن نیست.
اسفند انگار مقدمهای است برای بهار، برای روزهایی که هوا خوب است، برای روزهایی که همهچیز با چند روز قبلش فرقهای اساسی دارد. کل پاییز هم مقدمهای است برای زمستان. کلاً هیچ فصلی مثل پاییز غافلگیری حسابی ندارد، یکهو روزها کوتاه میشود، عصر از خواب بیدار میشوی و میبینی همهجا تاریک شده، نمیدانی شب خوابیدی و نیمه شب بیدار شدی یا روز خوابیدی و عصر بیدار شدی.
پاییز انواع غافل گیری را با تغییر ساعت رسمی کشور، ایجاد شوک به ساعت بیولوژیک بدن، کاهش نور و... به همراه دارد. انگار از وسط خواب خوش پریدی و دیدی وسط کلی گرفتاری هستی. برای همین است که در این فصل حس و حال آدمها متفاوت میشود. برخی شاعر میشوند، برخی افسرده، بعضیها دنبال ژستهای تکراری عکاسی با برگها هستند و یک عده فکر میکنند اگر پیامک فلسفی به گروه خانوادگی ارسال نکنند امتیاز بخش پاییزی زندگیشان را از دست دادهاند.
به روش خاص زندگی یک شخص، گروه یا یک جامعه سبک زندگی یا Life Style میگویند. این اصطلاح نخستین بار توسط آلفرد آدلر روانشناس اتریشی استفاده شد. در فرهنگ آکسفورد سبک زندگی به شیوههای مختلف زندگی فردی یا گروهی اشاره دارد. تعریف این اصطلاح در فرهنگ لاگ من عبارت است از راه یا روشی برای زندگی کردن.
ممکن است خاطراتشان را فراموش کنند یا زمان و مکان از دستشان در برود، گاه ممکن است اسامی برخی افراد یا مکانها را از یاد ببرند و حتی قدرت استدلال و قضاوتشان مختل شود؛ اینها حالاتی از دمانس است؛ بیماری که در اثر مشکلاتی که در مغز ایجاد میشود، آشکار میشود و اکنون هشدارهای سازمان جهانی بهداشت حاکی از آن است که آمار ابتلا به دمانس (زوال عقل) به شکل هشداردهندهای رو به فزونی است و تا سال ۲۰۳۰ میلادی شمار مبتلایان ۴۰ درصد بیشتر میشوند.
به گزارش ایسنا، طبق گزارشات موجودو براساس اعلام سازمان ملل بیش از ۵۵ میلیون نفر در سراسر جهان با زوال عقل زندگی میکنند. این درحالیست که مطالعه سازمان جهانی بهداشت (WHO) نشان میدهد که جمعیت دنیا در سالهای آتی با رشد سریع ابتلا به زوال عقل روبرو خواهد بود و این تحقیق نتیجه گرفته است که تعداد بیماران درگیر دمانس در سال ۲۰۳۰ میلادی دستکم ۴۰ درصد بیشتر از میزان کنونی میشود. مبنای این نتیجهگیری، پیرتر شدن هر چه بیشتر شهروندان و عدم آمادگی اکثر کشورها برای مواجهه با کهنسالی و پیامدها و عوارض این دوران عمر است.
در مورد تاب آوری چه میدانیم؟ کوهنوردی را تصور کنید که مسیری ناشناخته را در پیش میگیرد و با اتکا به خود و دانش و توانش قدم در راه می گذارد. در کنار لذت از زیبایی های بکر مسیر، گاه احساس خستگی، نا امیدی و ناتوانی برای ادامه مسیر و عبور از گذرگاه های ناهموار را نیز تجربه میکند. اما واکنش او چه می تواند باشد؟
به گزارش میگنا می دانیم که تمام کشورها به سیستم های آموزشی قوی نیاز دارند که یادگیری علم، مهارت های زندگی و انسجام اجتماعی را ارتقا دهند. اما در این زمینه هم دشواری هایی مانند ویژگی های فردی، تجارب اولیه زندگی، شرایط زمینه ای متفاوت و عدم دسترسی به منابع و آموزش مناسب در اغلب نقاط جهان مشاهده می شود، که کودکان و نوجوانان را با ناملایتماتی رو به رو کرده و چالش هایی ایجاد می کند که میزان موفقیت را کاهش می دهد.
در دومین نشست علمی میگنا با موضوع تاب آوری که سه شنبه شب 22 ام تیرماه 1400 که در پیج اینستاگرامی میگنا برگزار شد استاد محمدرضا مقدسی ضمن اشاره به قربانی نشدن در شرایط بد گفت: سرنوشت هر فردی در اختیار خودش است و مسئله تواناییها، داراییها و معناداری میتوانند سهگانهای باشد که در مباحث تاب آوری میتواند مورد توجه قرار بگیرد اما این که ما در شرایط بد و نامطلوب چگونه بایستی عمل بکنیم که به یک زندگی و زیست مؤثری دست پیدا بکنیم یک مسئله و چالش است که چطور بعضیها در شرایط نرمال و عادی و یا در شرایط خوب هم نمیتوانند مدیریت بکنند و بهره کافی و وافی را از داراییها و توانایی هاشون داشته باشند اما عده ای دیگر توی شرایط بد می توانند رشد کنند، توسعه پیدا بکنند و بر مشکلات غلبه پیدا کنند، بنابراین میبینیم که انگاری زیاد هم شرایط ، تعیینکننده نیستند.