سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات
نظریه شخصیت آیزنک
هانس آیزنگ1 در سال ۱۹۱۶ در برلین به دنیا آمد. اما تقریباً تمام زندگی علمی‌ و تخصصی‌ خود را در انگلیس گذراند و در سال ۱۹۹۷ در لندن درگذشت.
آسیب پذیری و تاب آوری در سیل
جهان سراسر تلاطم و تکاپو و هر لحظه سرشار از رویدادها و اتفاقاتی است که گاهی هولناک و غافلگیرکننده است. در چنین شرایطی هر لحظه، باید منتظر اتفاقی ناگهانی، غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی بود که دانش امروز بشری توان پیش بینی و پیشگیری از وقوع آن ها را ندارد و در برخی موارد تجربیات موفق جامعه جهانی نیز در اختیار است این همانجایی است که رویکرد تاب آوری خود حرفهایی فراوان برای گفتن دارد.
ترومای بازماندگان خودکشی
ماهیت «تروماتیک» و «انگ‌زا» فقدان ناشی از خودکشی آن را از سایر اشکال ازدست‌دادن (loss) متمایز می‌کند.

 

هیچ دو نویسنده‌ای دقیقا شبیه هم نیستند. بعضی از نویسندگان می‌توانند ۱۰ فصل از یک کتاب را قبل از خوردن صبحانه تکمیل کنند، در حالی که برخی دیگر برای جمع و جور کردن افکارشان و تهیه یک طرح کلی به چندین ماه زمان نیاز دارند. برخی دوست دارند فقط با قلم مخصوص خودشان بنویسند و برخی دیگر بهترین آثار خود را با لباس‌خواب مورد علاقه‌شان خلق می‌کنند.

خوشبختانه، در مورد نوشتن هیچ روش درست یا غلطی وجود ندارد (به جز ننوشتن!). در ادامه این مقاله از دیجی‌کالا مگ الگوی نگارش ۱۱ تیپ از نویسندگان مختلف مورد بررسی قرار گرفته که شما احتمالاً برخی از آن‌ها را می‌شناسید (یا با آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها همذات پنداری می‌کنید!) اما کدام یک سبک نوشتاری شما را به بهترین وجه توصیف می‌کند؟

۱- نویسنده‌ی کمال‌گرا

این تیپ از نویسندگان هرگز راضی نمی‌شوند. در حقیقت، آنها قبل از اینکه به کسی اجازه دهند رمان آنها را ببیند، ممکن است برای چند سال نوشته‌های خود را بازنویسی کنند. شاید آنها بیش از حد  ایده‌آل‌گرا باشند یا شاید به قدری به داستان خود وابسته شده‌اند که قصد دارند آن را در کامل‌ترین و بی‌نقص‌ترین شکل ممکن ارائه دهند.

به عنوان مثال، ارنست همینگوی پایان کتاب «وداع با اسلحه» را ۴۷ مرتبه بازنویسی کرد یا اسکات فیتزجرالد که حتی سال‌ها پس از انتشار کتاب «گتسبی بزرگ» به بازنویسی آن ادامه می‌داد.

نویسنده‌ی کمال‌گرا را احتمالاً می‌توانید در کتابخانه یا دفتر کارشان ببینید که خود را حبس کرده‌اند و فنجان‌های بی پایان قهوه (یا هر چیز دیگری را) سر می‌کشد و یک پیش‌نویس دیگر را به طرف سطل زباله پرتاب می‌کند.

اگر یک نویسنده‌ی کمال‌گرا باشید:

  • اغلب از سوی اطرافیانتان کمال‌گرا نامیده می‌شوید
  • ترجیح می‌دهید وقت خود را به کارهای مهم اختصاص دهید
  • کار خود را به طور کامل بررسی می‌کنید
  • در پیدا کردن کلمات بیش از حد وسواس دارید

۲- نویسنده‌ی سَرسَری

نویسنده‌ی سرسری

دقیقا در نقطه مقابل نویسنده‌ی کمال‌گرا، نویسندگان سَرسَری قرار دارند. وقتی ایده‌ای به ذهن این نویسندگان می‌رسد، آن‌ها دقیقا می‌دانند که چگونه با سرعت هر چه تمام‌تر به این ایده پر و بال بدهند و از آن ایده یک اثر ادبی خلق کنند. استعداد آن‌ها در توانایی بیان صریح و سریع ایده‌هایشان است (اگرچه کسی انکار نمی‌کند که این افراد پس از اتمام کار به یک ویرایشگر خوب احتیاج دارند).

ایان فلمینگ که برای نگارش مجموعه رمان‌های جیمز باندش مشهور است برای هر قسمت از این مجموعه به طور متوسط حدود شش هفته وقت می‌گذاشت.

چرا مردم ایران نسبت به وقایع جامعه خود بی‌تفاوت شده اند؟!

پژوهشگران جامعه‌شناسی دانشگاه الزهرا با انجام یک مطالعه کیفی، دلایل و زمینه‌های بروز «بی‌تفاوتی اجتماعی» را بررسی کردند.

به گزارش ایسنا، اگر در یک جامعه نسبت به وجود مسائل اجتماعی، حساسیت وجود نداشته باشد، آن پدیده‌ها به عنوان مسئله اجتماعی، تلقی نمی‌شود. زیرا وقتی حساسیتی وجود نداشته باشد، جامعه به دنبال درمان آن نخواهد بود. به نظر می‌رسد آن‌چه امروز جامعه ایران را به شدت آزار می‌دهد و به زیر پوست جامعه رخنه کرده است،‌ نوعی «بی‌تفاوتی اجتماعی» است.

صحنه آماده است.

همه تماشاگران، چای به دست و لبخندزنان روی مبل نشسته‌اند تا هنرمند «بزرگ» نمایش‌ا‌ش را شروع کند. اسپانسرها، نگران از خراب‌شدن نمایش سعی می‌کنند با تشویق‌های بی‌امان و قربان صدقه‌های متمادی، گاف‌های نمایش را پوشانده و حواس مخاطبان را پرت کنند. ستاره نمایش یک کودک ۶ ساله است و صحنه نمایش، دورهمی خانوادگی است با حضور عمه و عمو و مادربزرگ. اسپانسر هم پدر و مادری هستند که از خرج‌های سر به فلک‌کشیده شاکی‌اند، اما از اضطرار آموزش موسیقی به کودکشان غافل نمانده. میلیون‌ها تومان شهریه کلاس که ماه‌ها به طول انجامیده و یک ساز گرانقیمت که بتواند در کم‌فروغی نوازنده‌اش بدرخشد و چشم‌ها را خیره کند. کوچولوی سر به هوا که در انتخاب ساز و کلاسش نقشی نداشته، حالا باید آبروی مادر را جلوی خانواده شوهرش بخرد و او را با یک سمفونی بی‌نقص سربلند کند. خجالت و استرس ناشی از نگاه‌های پرتوقع، دست‌های کوچک نوازنده را به لرزه درآورده ولی اسپانسرها سعی می‌کنند با لوس‌کردن هرچه بیشتر دلبندشان، او را وادار به اجرایی کنند که انتظارش را نداشته و آماده‌اش نبوده است. بدون رهبری که ارکستر را به درستی هدایت کند، نوازنده کوچک، آهنگ درخواستی را اجرا می‌کند. نتیجه اجرا هرچه باشد، هر چقدر ساز ناکوک و نت‌ها فالش اجرا شوند، تشویق بی‌امان حضار، پایان بخش هنرنمایی تحمیلی خواهد بود تا اعتماد به نفس نوشکفته خرد نشود. کودک اما اگرچه در نواخت ساز مهارتی نیاموخته، شاید متوجه نگاه‌های متعجب و خنده‌آلود فامیل و هم سن وسالانش بشود. والد اما در هر صورت به فرزند «باکلاس» خود افتخار می‌کند.
مغزهای کوچک باکلاس
فرزندم«کلاس» دارد
همدلی با دیگران تا چه حد لازم است؟
به نقل از psychology today، نکات کلیدی در خصوص همدلی و دلسوزی به ترتیب زیر هستند:
• سه نوع همدلی وجود دارد.
• همدلی بیش از حد می‌تواند مشکل ساز باشد.
• درست است که مدیران، مشاوران و کارکنان مراقبت‌های بهداشتی باید همدل باشند، اما یک نوع همدلی وجود دارد که برای آن‌ها مضر است.