«هرچه زاری کردم و فریاد کشیدم: من آبم. می خواهم در دریا بمانم. از دریا دورم نکنید. دریا خانه من است. دریا خود من است. مرا از خودم جدا نکنید. من آبم. دریا هم آب است. آب بدون دریا آب نیست، و دریا بدون آب، معنی ندارد. این حق من است که در دریا بمانم...
مرا از دریا بیرون کشیدند و به آسمان بردند.»
***
این کتاب نوشته ای است که از آب با شما سخن می گوید. آب جدایی ناخواسته اش را از بستر مهربان - دریا - شرح می دهد.این نوشته نثری روان و زیبا دارد. خواننده را با خود می برد تا اشتیاق آب را به بازگشتن به «طبیعت خود» دنبال کند.
آب از دریا جدا می شود. به آسمان می رود. بر کوهسارها می نشیند. خودش را رها می کند. جاری می شود. دشت و دمن را سیراب می سازد. از گودال ها و برکه ها می گذرد. جنگل ها را با عبور خود می آکند. می رود. می رود تا به دریا برسد. به موطن اصلی اش. مأمن فرزانگی اش.
***
بیانی است علمی، منطبق با چرخه آب در طبیعت. با تصویرهایی تماشایی. تشابه نمادین این نوشته با «انسان» - به ویژه برای کودکان و نوجوانان - شیوه جاندارپنداری - Personification - را به خوبی نشان می دهد.
اگرچه این اثر جنبه علمی - ادبی قوی دارد، اما، زاویه عارفانه آن نیز پوشیده نمانده است. عارف جز رسیدن به مقصود چیزی نمی طلبد. بی هراس روان می شود تا به سرمنزل مقصود برسد.
آب به آسمان می رود. آسمان نشان از عظمت و بزرگی دارد. پهنه ای است که ماه و خورشید و ستارگان را در خود جای داده است. اما، آب متعلق به دریاست. می خواهد به دریا بازگردد. چون، هرکس را جایگاه و مقامی درخور خود اوست.
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
آب به دریا می رسد. آرام می گیرد.
«اکنون آرام گرفته ام. می اندیشم: اگر دوباره ...
هراسی نیست. باز به دریا... .
***
«من آبم »توسط دکتر علی رئوف نوشته شده و مؤسسه فرهنگی منادی تربیت وابسته به وزارت آموزش و پرورش، آن را در شمارگان ۱۰ هزار نسخه ای و به شکلی نفیس در قطع خشتی کوچک چاپ کرده است.
منبع : همشهری آنلاین آدینه بوک