سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

۱۶ مطلب با موضوع «حکایات عرفا» ثبت شده است

«آیینه شو جمال پری طلعتان طلب         جاروب کن تو خانه پس مهمان طلب»

آیت الله شبیری زنجانی: علامه ملا محمد اشرفی در راه سیر و سلوک به کرامات فراوانی دست یافت ………..

ایشان فرمودند:مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی می فرماید: پس از مراجعت مرحوم علامه سعید العلماء از نجف اشرف به شهر بابل، مرحوم شیخ مرتضی انصاری می فرمود: من فکر می کردم که علامه سعید العلماء چه گناهی مرتکب شد که خداوند توفیق حضور در عتبات عالیات را از ایشان سلب کرد و به مازندران عزیمت نمود ولی بعداً که قضایای فرقه های گمراه بابی ها و بهایی ها پیش آمد و ایشان با فرمان جهاد برای مبارزه با آنان، آن قدم بزرگ را برداشت فهمیدم که خداوند ایشان را برای این کار نگهداشت تا این فرقه ضاله در آن منطقه بدست ایشان ریشه کن شود.

 می گویند روزی سلطان ذوالقرنین تعداد عالمان ، دانشمندان و منجمان برجسته

عصر خویش را به اصطلاح از چهار گوشه حکمروای خویش در تالار بزرگ قصر

پادشاهی اش دعوت نموده که بعد از صرف طعام تمام حاضرین را مخاطب قرار داده

و گفت که : دوستان عزیز امروز بخاطر یک مطلب بسیار مهم در این تالار بزرگ

شما را جمع نمودم ؛ و میخواهم که آنزا با همه تان در میان گذاشته و همچنان

از نظریات سالم تان مستفید شده باشم . طوری مثال تقریباً در نصف کره زمین

حکمروای داشته و دارم و لیکن افسوس صد افسوس ؟ در جمله حاضرین جلسه جناب

حضرت لقمان حکیم صاحب نیز حضور داشته به نمایندگی از جمع حاضرین از جایش

بلند شده گفت:

امام زمان (عج) ایشان را سر راه من قرار دادند/چشمانشان به قدری جاذبه داشت که نمی‌شد به ایشان نگاه کرد

شیخ جعفر مجتهدی

صفت بارزی که در مرحوم مجتهدی نمود داشت ادب ایشان بود،از وقتی که توفیق هم‌صحبتی با ایشان را پیدا کردم، خنده‌ی دندان‌نما از ایشان ندیدم حتی افراد خردسال که وارد مجلسشان می‌شدند تمام‌قد می‌ایستادند.نسبت به سادات احترام خاصی قائل بود.

 

 پس از عروج ملکوتی آیت الله بهجت و خاکسپاری ایشان در حرم مطهر حضرت معصومه (س) تا حدود دو ماه نشان خاص و ثابتی روی مزار ایشان موجود نبود و پس از آن هم یک صندوق چوبی با پوششی سیاه و پارچه ای روی قبر این عالم دینی قرار گرفت.

 

 
 اسرار سنگ قبر آیت الله بهجت+عکس
 
بعد از مدتی نیز آن پارچه، با بنری که نقش محراب داشت و متنی توصیفی و عربی روی آن نوشته شده بود جایگزین شد.
پنجاه و چهارمین سالروز ارتحال شیخ رجبعلی خیاط
ماجرای رؤیای صادقه مرید «رجبعلی خیاط» درباره ارتحال شیخ

یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط در رؤیای صادقه‌ای می‌بیند شیخ وفات کرده است، پس از اذان صبح از خواب بیدار شده و بی‌درنگ به منزل شیخ می‌رود اما خوابش را تعریف نمی‌کند.

خبرگزاری فارس: ماجرای رؤیای صادقه مرید «رجبعلی خیاط» درباره ارتحال شیخ
  •  

 رجبعلی نکوگویان متولد 1262 در تهران مشهور به رجبعلی خیاط از عارفان اهل باطن بود که به گفته عده‌ای چشم برزخی داشت. به مناسبت درگذشت وی (22 شهریور 1340) مروری بر زندگی وی خواهیم داشت:

رجبعلی معروف به خیاط زمانی که دوازده ساله شد پدرش را که یک کارگر ساده بود،‌ از دست داد. از دوران کودکی‌اش زیاد اطلاعی در دست نیست مگر آنچه مادرش در زمان بارداری حس کرده که زمانی پدرش غذایی به خانه آورده و او خواسته بخورد که فرزند در شکمش پا کوبیده و او احساس کرده که نباید آن غذا را بخورد و بعد فهمیده که غذاها حلال نیست.

رجبعلی زمانی که بزرگ شد با رژیم پهلوی به شدت مخالفت کرد و پایبند به شریعت بود و علمای بزرگ آن دوره نظیر آیت‌الله محمدعلی شاه‌آبادی بود همینطور مرید پیر مراغه محبوب‌علی‌شاه بود به دلیل همین مراقبه‌ها و زندگی ساده‌ای که داشت به مقامات والای عرفانی رسید به طوریکه درباره کرامات او افراد بسیاری داستان‌هایی نقل می‌کنند.

 

 

در زمان حضرت نوح (ع) پیرزنی بود که با چند فرزند یتیمش در کلبه ای که ته دره ای قرار داشت، زندگی می کرد و حضرت نوح (ع) هر وقت از کار ساختن کشتی خسته میشد، به کنار کلبه پیرزن می آمد و با او حرف می زد.

وقتی قرار شد طوفان بیاید، حضرت نوح (ع) به او وعده داد که هنگام طوفان او را خبر کرده و سوار کشتی کند.

وقتی طوفان آغاز شد، نوح (ع) آن پیر زن را از خاطر برد.

وقتی آب همه جا را گرفت، نوح (ع) به یاد پیرزن افتاد و تاسف خورد که چرا فراموش کرد او را سوار کند. هنگامی که طوفان فرو نشست، نوح (ع) درد در نقطه ای دور دست سبزه زاری وجود دارد.

نزدیک رفت و با تعجب مشاهده کرد همان خانه پیرزن است و هیچ آسیبی به آن نرسیده و پیرزن و فرزندانش همه سالمند.

از پیرزن پرسید: طوفان که آمد و آب همه جا را گرفت تو متوجه نشدی؟

پیرزن گفت: یک بار می خواستم نان بپزم، دیدم ته تنورم کمی نمناک است، پس این از آثار آن طوفان است.

کسی که با خدا باشد،طوفان حوادث به او زیان نمی رساند و حتی وجود آن را هم احساس نمی کند.

میرزا اسماعیل دولابی

 

منبع: http://noghte-sarkhat.persianblog.ir

سه‌چیز برای حل معضلات و گرفتاری خیلی مؤثر است. اولی، کشتن گوسفند؛ کسانی که تمکن مالی دارند، گوسفند ذبح کنند و به فقرا بدهند. کشتن گوسفند و خون‌ریختن خیلی از بلاها را رفع می‌‌کند.

دومی، حدیث کساء است. «و ادفعوا أمواج البلاء بالدّعاء»، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم چندبار قسم ‌خوردند که اگر کسی این حدیث را بخواند، اگر غمگین باشد، غمش برداشته می‌‌شود، صاحب حاجت حاجتش برآورده می‌‌شود.4576

سومی هم، چهارده‌هزار مرتبه صلوات فرستادن است. حالا چهارده‌هزار مرتبه را چندنفر یا در چند جلسه بفرستند فرقی نمی‌کند. ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد. گاهی من برای اموات صلوات را هدیه می‌‌کنم و اثرات عجیبی هم دیدم. خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلوات‌ها او را نجات داده‌اند. کسی می‌‌گفت: مادرم چند‌سال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت: پسرم! هیچ‌چیزی مثل صلوات روح من را شاد نمی‌کند؛ بهترین هدیه که به من می‌‌دهی، این ذکر است.

منابع: آیت بصیرت و نردبان آسمان