سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
استادیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

۸۱ مطلب با موضوع «روانشناسی :: روانشناسی عمومی» ثبت شده است

ورزش بانوان

به گفته محققان، زنان میانسال و سالمندی که شب زود خوابیده و صبح ها هم زود بیدار می شوند کمتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.

در سال های اخیر، توجه روان شناسان اجتماعی و شخصیت، همچنین منتقدان اجتماعی- فرهنگی، به مقوله خودشیفتگی در جوامع امروزی افزایش پیدا کرده است؛ زیرا طبق بررسی های انجام شده توسط یکی از منتقدان، به نام «کریستوفر لش»، به دلیل ایجاد تغییرات زیربنایی در جوامع امروزی، خودشیفتگی در میان نسل امروز شیوع بالایی پیدا کرده است، به طوری که وی این احتمال را تحت عنوان «روان رنجوری عصر حاضر» مورد بررسی قرار داده است. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، درکی غیرواقع بینانه و کاذب از اهمیت خود دارند؛ صفتی که به خودبزرگ‌بینی معروف است.
 
این افراد معتقدند که خاص و بی همتا هستند و فقط افراد یا موسسات خاص یا عالی رتبه قادر به درک آن ها هستند و لذا تنها باید چنین افرادی در ارتباط باشند. افراد خودشیفته نیاز مفرطی به تحسین شدن دارند لذا ممکن است به صورت دائمی به این موضوع اشتغال ذهنی داشته باشند که تا چه اندازه کارهای خود را خوب و درست انجام می دهند و تا چه اندازه دیگران نظر مساعدی نسبت به آن ها دارند. این اشتغال ذهنی اغلب به شکل نیاز مداوم به توجه، تحسین و تایید از سوی دیگران در می آید.

ویژگی دیگر این افراد این است که همواره احساس محق بودن می کنند، یعنی به شکل نامعقولی انتظار دارند که دیگران برخورد بسیار مطلوبی با آن ها داشته باشند و با بی چون و چرا تسلیم خواسته های آن ها شوند. این افراد در روابط میان فردی خود استثمارگر هستند، یعنی از دیگران برای رسیدن به اهداف خود سوءاستفاده می کنند و ممکن است از آن ها بیگاری بکشند و معمولا تنها در صورتی با دیگران روابط دوستانه یا عاشقانه برقرار می کنند که احتمال بدهند طرف مقابل شان به پیشبرد مقاصد آن ها کمک کرده و یا به طریقی عزت نفس شان را افزایش می دهد.
 
فرد خودشیفته توانایی همدلی با دیگران را ندارد و تمایلی برای دریک یا شناخت احساسات و نیازهای دیگران نشان نمی دهد و اغلب نسبت به افرادی که درباره نگرانی ها و مشکلات خود صحبت می کنند بی صبر و تحقیرکننده رفتار می کند؛ این در حالی است که او از دیگران توقع دارد که او را تحسین کرده و تمامی خواسته ها و نیازهای او را برآورده سازند. همچنین نقص شدید در برقراری روابط صمیمانه، سردی هیجانی و فقدان علاقه متقابل در افراد خودشیفته کاملا مشهود است.
 
 علل شیوع خودشیفتگی در فرزندان امروز
 
فرد خودشیفته اغلب به آسانی آزرده خاطر می شود و زمانی این آزردگی رخ می دهد که احساس عزت نفس کاذب فرد خودشیفته مورد تهدید قرار می گیرد. معمولا افراد خودشیفته به دیگران حسادت می ورزند و سعی دارند ویژگی ها و محسنات دیگران را نادیده بگیرند و همواره اعتقاد دارند که خودشان بیش از دیگران مستحق پیشرفت هستند. در مورد این افراد، اگر شخصی نقشی در پیشرفت آن ها داشته باشد. بی رحمانه زحمات او را بی ارزش جلوه می دهند. به علاوه این افراد معمولا رفتارها و نگرش های پرنخوت و متکبرانه ای از خود نشان می دهند که می تواند به طور جدی در روابط میان فردی آن ها اختلال ایجاد کند.
جان گری در سال 1992 در کتابی با نام مردان مریخی و زنان ونوسی، تفاوت های میان دو جنس مرد و زنان را تصدیق کرده و می گوید که مردان و زنان در مسائلی مانند انگیزه ها، دیدگاه های عقلایی و در نتیجه اعمالشان با یکدیگر بسیار فرق دارند. خواه این تفاوت ها فطری باشند، خواه تربیتی بحث های زیادی را به وجود آورده اند که همچنان ادامه دارند؛ اما تمام این مطالعات به نتایج تقریبا مشابهی می رسند. بنگاه های پیشرفته و ماهر بازار در برنامه های گسترش دامنه مشتریان خود به این تحلیل های روان شناختی توجه دارند. همه چیز را، از جمله شیوه تبلیغاتی، پیام رسانه ای، طراحی محصولات، طراحی داخلی بنگاه و شیوه ارائه خدمات به مشتریان، براساس الگوهای ویژه ای برای دو گروه جنسی طراحی می کنند.
تفاوت الگوها و عادات مردان و زنان در خرید
تمامی بنگاه های خرده فروش سعی می کنند:
 
کودک

انتخاب اسم مناسب تاثیر بسزایی در شکل‌گیری شخصیت افراد دارد؛ به طوری یک رفتارشناس معتقد است انتخاب اسم نامناسب حتی می‌تواند باعث سرخوردگی، گوشه‌گیری و انزوای فرد شود.

ریحانه دوستدار

متوجه صدای آلارم ساعت نشده‌اید و دیرتان شده است… در کارهای بانکی اشتباه کرده‌اید و چک بانکی بخاطر اشتباه شما پاس نشده است… بهترین دوستتان در آخرین لحظه به شما می‌گوید در مهمانی عروسی دعوت نشده‌اید… هرکسی روزهای بدی دارد و این طبیعی است که شما عصبانی، ناراحت و افسرده شوید. همه چیز بستگی به میزان اهمیت هر موضوعی دارد؛ مثلا مرگ یکی از اعضای خانواده نیاز به دوره‌ای برای گذر از افسردگی و رسیدن به آرامش و یافتن امید تازه دارد. اما اگر موضوع اینطور نباشد چه؟ مثلا شما یا کسی که دوستش دارید فقط افسرده نباشید و دچار اختلال دو قطبی باشید چه؟ اگر فکر می‌کنید همه انواع افسردگی شبیه هم هستند اشتباه می‌کنید. خیلی از افراد اختلال دو قطبی را با افسردگی معمولی اشتباه می‌کنند.

اینسومنیا رایج ترین اختلال خواب و بیداری در DSM5 شناخته شده است که برای درک بهتر این افراد می توانید تو ذهنتان کسانی رو تجسم کنید که همیشه بیدار (بدخواب) هستند.
اختلال بی خوابی  Insomnia
به گزارش میگنا افرادی که جزء مبتلایان به اینسومنیا محسوب می شوند، معمولا در به خواب رفتن مشکل دارند، صبح ها خیلی زودتر از موقع، بیدار می شوند و دیگر نمی توانند بخوابند، یا افرادی که بعد از چند ساعت خواب که از لحاظ منطقی معقول بنظر میرسه، باز هم سرحال نیستند.
اضطراب زیاد در فرد، باعث تنیدگی روانی و جسمی می شود و این میزان از تنیدگی و مشغولیت فکری به موارد مختلف باعث مختل شدن جسم و روان فرد شده و به آرامی او را گوشه نشین و افسرده می کند.
تفاوت ترس با اضطراب و تاثیر اضطراب بر ارگانیزم انسان
حتما تا به حال کلمات زیادی در حوزه اضطراب شنیده اید که بر جای هم می‌نشینند اما جایگاهشان متفاوت و گاه اشتباه است. یک فرد، زمانی که اتفاقی واحد را دو بار تعریف می کند، واژه ترس و اضطراب را در دو جای مختلف به کار می برد. اما آیا به راستی میان این دو تفاوتی است؟ برای مثال ممکن است بگوید «چیزی نمانده بود که اتومبیل با من برخورد کند، خیلی ترسیدم» و ‌‌‌‌‌‌‌‌در جایی دیگر با تعریفی دوباره بگوید«چیزی نمانده بود که اتومبیل با من برخورد کند، خیلی مضطرب شدم» شاید بتوان گفت، اضطراب در پی ترس های متعدد و شرطی شدن ما در یک موقعیت و یا چندین موقعیت ایجاد می شود. فردی که نزدیک بوده است اتومبیل با او برخورد کند به واقع باید بترسد. چرا که خطر در کمین او بوده است، واقعیست و یک ارگانیزم، که میلیون ها سال به دنبال تعقیب و گریز بوده است قطعا شرایط خطر را درک می کند و برای عدم آسیب رسانی به او فرار می کند که اگر غیر از این بود تا به حال بقا به خطر می افتاد.