سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات
پاییز افسرده می‌کند؟ یا دارید ادا درمیارین؟
اسفند انگار مقدمه‌ای است برای بهار، برای روز‌هایی که هوا خوب است، برای روز‌هایی که همه‌چیز با چند روز قبلش فرق‌های اساسی دارد. کل پاییز هم مقدمه‌ای است برای زمستان. کلاً هیچ فصلی مثل پاییز غافل‌گیری حسابی ندارد، یکهو روز‌ها کوتاه می‌شود، عصر از خواب بیدار می‌شوی و می‌بینی همه‌جا تاریک شده، نمی‌دانی شب خوابیدی و نیمه شب بیدار شدی یا روز خوابیدی و عصر بیدار شدی.

پاییز انواع غافل گیری را با تغییر ساعت رسمی کشور، ایجاد شوک به ساعت بیولوژیک بدن، کاهش نور و... به همراه دارد. انگار از وسط خواب خوش پریدی و دیدی وسط کلی گرفتاری هستی. برای همین است که در این فصل حس و حال آدم‌ها متفاوت می‌شود. برخی شاعر می‌شوند، برخی افسرده، بعضی‌ها دنبال ژست‌های تکراری عکاسی با برگ‌ها هستند و یک عده فکر می‌کنند اگر پیامک فلسفی به گروه خانوادگی ارسال نکنند امتیاز بخش پاییزی زندگی‌شان را از دست داده‌اند.

کلاً به‌خاطر همان تغییرات یکهویی و زیاد، انطباق با پاییز سخت است، برای همین بعضی‌ها با اغراق زیاد این فصل را خیلی متفاوت، زیبا و پر از شور می‌دانند و خیلی‌ها هم هرچیز غم‌انگیزی را به این فصل نسبت می‌دهند. برای همین تعجب نمی‌کنیم وقتی مانی رهنما ترانه «پاییز» حامد صوفی‌پور را می‌خواند و می‌گفت: «وقتی تموم لحظه‌هام درده/ وقتی تموم برگ‌هام زرده/ وقتی هوام بارونیه سرده/ از زندگی بدون تو سیرم/ شاید دارم پاییز می‌گیرم» و به همین هم اکتفا نکرد و گفت «بی‌روحم و از شاخه می‌ریزم/ این روز‌ها خیلی غم انگیزم/ دلخوشی‌هام رو دور می‌ریزم، با زندگی بی‌تو درگیرم، شاید دارم پاییز می‌گیرم» و با گفتن این بخش تیر آخر را هم به پاییز زد و از هر چه پاییز بود انتقام گرفت: «تو نیستی و این بی‌کسی کم نیست/ این چاردیواری که خونه ام نیست/ اینا غمه اینا بهونه ام نیست/ بین زمین و آسمون گیرم/ شاید دارم پاییز می‌گیرم». اما واقعاً پاییز این قدر غم‌انگیز و پرمکافات است؟

حس و حال پاییز غم‌انگیز است یا ما کمی خز ماجرا را درآوردیم؟ اگر واقعاً در پاییز حال‌مان بد شد چه‌کار کنیم؟ با کاهش روز و شب‌های طولانی، اوقات فراغت بیشتری هم در منزل داریم، تکلیف وقت‌مان چه می‌شود؟ خب این پرونده تمام پاییزی جنبه‌های مختلف پاییز و بلای احتمالی را که سرمان می‌آورد، بررسی می‌کند. با ما باشید.

ترفند‌های داشتن حال‌خوب در پادشاه فصل‌ها
دکتر پرستو امیری (متخصص روان شناسی سلامت) نوشت: پاییز از راه رسید و کم‌کم هوای ابری، صدای خش‌خش برگ‌ها، باران‌های پاییزی، روز‌های کوتاه‌تر و ... مهمان خانه‌های‌مان خواهد شد. پاییز فصل رنگ‌هاست و یکی از زیباترین فصل‌های خداوند؛ اما برای بعضی از ما همین فصل خوش آب‌و‌رنگ، مترادف شده با دلشوره، افسردگی، بی‌حوصلگی و .... با آمدن پاییز بعضی افراد نه تنها از دیدن این همه رنگ‌های زرد و نارنجی حال شان جا نمی‌آید بلکه پاییز برای‌شان همراه می‌شود با ملال و احساس تنهایی. در ادامه، نکاتی درباره دلایل تجربه چنین احساس‌هایی و راهکار‌هایی برای لذت بردن بیشتر از حال و هوای این فصل مطرح خواهد شد.

ملال پاییزی، چرا؟
در میان الگو‌های اختلال افسردگی، الگویی وجود دارد که در آن افراد در بیشتر اوقات سال از شرایط خلقی نرمالی برخوردارند، اما با شروع فصل پاییز یا زمستان، خلق آن‌ها افسرده می‌شود و احساس ملال می‌کنند. واقعیت این است که طیف گسترده‌ای از افسردگی (از ملال و دلتنگی ساده پاییزی گرفته تا یک اختلال افسردگی اساسی) در پاییز و زمستان گریبان خیلی‌ها را می‌گیرد و نمی‌توان گفت هر فردی که در این فصل احساس دلگیری و ملال دارد، لزوما دچار اختلال افسردگی فصلی شده است.

هرچند برای این الگو علل مختلفی پیشنهاد شده، اما نمی‌توان قاطعانه گفت کدام یک عامل ایجاد کننده این اختلال است. کاهش نور در پاییز و زمستان، کوتاه شدن روز‌ها و طولانی شدن شب‌ها، ابری بودن هوا، تغییر در کیفیت انتقال دهنده‌های عصبی مغز و هورمون‌ها که وظیفه تنظیم خلق و خو و احساسات را بر عهده دارند و تغییر در ساعت بیولوژیکی بدن، داشتن سابقه خانوادگی و آمادگی زیستی از عواملی هستند که پژوهش‌ها نقش آن را در ایجاد افسردگی در پاییز و زمستان تایید کرده‌اند.


 

چند توصیه برای لذت‌بردن حداکثری از پاییز
از دیدن زیبایی‌های پاییز لذت ببرید | پاییز هم مانند دیگر فصل‌ها زیباست حتی اگر ما از آن لذت نبریم. با رعایت پروتکل‌های بهداشتی از خانه بیرون بروید و پاییز را با دقت و نگاهی نو ببینید. هر بار روی یکی از حواس‌تان متمرکز شوید. روی آن چه می‌بینید، می‌شنوید و می‌بویید تمرکز کنید.

صدای پاییز را می‌شنوید؟ صدای باد، صدای باران، صدای خش خش برگ ها، صدای پرنده‌ها و ... طیف رنگ‌ها شگفت انگیز نیست؟ می‌توانید رنگ‌ها را از هم تفکیک کنید؟ به درختان مختلف نگاه کنید. آیا رنگ آن‌ها متفاوت است؟ زیباترین آن‌ها از نظر شما کدام است؟ قطرات باران، بوی خاک باران خورده، رنگین کمان، ابر‌های آسمان، نور کش آمده آفتاب روی فرش و ... زیبایی‌های پاییز بی‌شمارند، کافی است آن‌ها را کشف کنید.

تنبلی پاییزی را کنار بگذارید| یک برنامه منظم اجازه نمی‌دهد تنبلی بر شما غلبه کند. به موقع بخوابید و به موقع بیدار شوید حتی اگر روز‌های اول این کار برای شما بسیار سخت باشد، اما خود را به اجرای برنامه ملزم کنید. زود خوابیدن و صبح زود بیدار شدن بهترین برنامه است، زیرا شما می‌توانید حداکثر استفاده را از نور آفتاب و روشنایی روز ببرید. برای فعالیت‌های تان برنامه‌ریزی کنید. می‌توانید هرشب برنامه فردا را بنویسید یا به صورت هفتگی برنامه‌ریزی کنید. در برنامه روزانه علاوه بر وظایف و تکالیف روزانه و اجباری، فعالیت‌های متنوع و لذت‌بخش را هم بگنجانید.

در لاک تنهایی فرو نروید| اجازه ندهید میل به تنهایی و انزوا شما را در خود فرو ببرد. بعضی افراد در این فصل به بهانه بی‌حوصلگی، جواب تلفن‌های دوستان و فامیل را نمی‌دهند، غافل از این که این کار بیش از پیش شما را بی‌حوصله و افسرده می‌کند. بهتر است یک سری قوانین ساده برای خود بگذارید؛ مثلا هر هفته حتما به دو نفر از عزیزان تان تلفن و با آن‌ها صحبت کنید و حداقل یک بار با دوستان‌تان در فضای باز قرار ملاقات بگذارید. خرید کردن، نوشیدن چای، تماشای فیلم، گوش دادن به موسیقی، خواندن کتاب، قدم زدن و ... تمام این کار‌ها در کنار دوستان صمیمی لذتی دو چندان خواهد داشت. حمایت اجتماعی و شبکه دوستان می‌تواند از شما در برابر افسردگی مراقبت و عصر‌های دلگیر پاییزی را به عصری دلنشین‌تر تبدیل کند.

متولدین پاییز دانش‌آموزان بهتری هستند و بیشتر عمر می‌کنند؟
مهسا کسنوی ( مترجم) نوشت: بر اساس یکی از گزارش‌های متفاوت و جالب وزارت آموزش و پرورش انگلیس، دانش‌آموزانی که در پاییز متولد می‌شوند از دانش‌آموزانی که متولد فصل‌های دیگر سال هستند، نمرات بهتری را در مدرسه کسب می‌کنند، پیشرفت تحصیلی آن‌ها نسبت به دیگران بیشتر است و جزو شاگرد‌هایی با نمرات بالا هستند. فقط نمرات بالا و پیشرفت تحصیلی در انحصار پاییزی‌ها نیست، بر اساس مطالعه‌ای که دانشگاه شیکاگو روی ۱۵۰۰ نفر انجام داده است، بچه‌هایی که در پاییز به‌دنیا می‌آیند (بین سپتامبر و نوامبر)، بیشتر از بچه‌هایی که در ماه‌های دیگر متولد می‌شوند، عمر می‌کنند.

شاید بتوان گفت طولانی‌ترین عمر را پاییزی‌ها دارند. پس اگر به دنبال عمر طولانی هستید باید حتما پاییزی باشید! یک نظریه نشان می‌دهد علت این اتفاق، قرار گرفتن در معرض عفونت‌های فصلی (به ویژه در تابستان) در اوایل زندگی است. این اتفاق تأثیر طولانی مدت بر سلامتی شما دارد و باعث می‌شود شما بدن مقاوم‌تر و سالم‌تری داشته باشید. طبق مطالعه‌ای که در مجله بین المللی پزشکی ورزشی منتشر شده، پسران نوجوانی که در پاییز (ماه نوامبر میلادی) متولد شده‌اند، در آزمایش قلبی، تنفسی و قدرت، در مقایسه با دیگران به‌طور متوسط ۱۰ درصد نمره بالاتری کسب کرده‌اند.


پادشاه خزبازی، پاییز!
الهه توانا  (روزنامه‌نگار) نوشت: کسی یادش هست پاییز چطور از «پادشاه فصل‌ها»‌ی اخوان ثالث به پادشاه خزبازی تبدیل شد؟ یکهو سروکله این‌همه مفتخر به اتفاقی طبیعی در گردش طبیعی فصول، از کجا پیدا شد که هرکس پاییز به‌دنیا آمده‌باشد، خودش را «با افتخار، پسر مهر» یا «متولد پاییز ^__^» یا یک «آذردخت عاشق‌پیشه» معرفی می‌کند؟ پسر‌هایی که عشق اول و آخرشان، والده محترم‌شان است و دختر‌هایی که شعار «بابام یعنی دنیام» سرلوحه زندگی‌شان است، ناگهان در فرصت سه‌ماهه پاییز کی وقت می‌کنند عاشق شوند و شکست عشقی بخورند و ناله‌های زارشان گوش فلک را کر کند؟

دقیقا چه اتفاقی رخ داد که مردم شروع کردند به تبریک گفتن اول مهر به یکدیگر با ارسال پیام‌های به ظاهر ادبی و باطنا بی‌معنی؟ لازم نیست خیلی دور برویم و پای رسوم ایران باستان را به میان بکشیم و جو پاییزی روزگار معاصر را به جشن «مهرگان» و مانند آن نسبت بدهیم. برخورد کلیشه‌ای امروز با پاییز، نسبتی با بزرگداشت این فصل در ایران باستان ندارد که می‌دانیم اهمیتش بابت شروع سال زراعی از ابتدای مهر بوده و پیوند محکمی با زندگی روزمره مردم داشته‌است. خب همین‌طور که دارید به دلایل رونق خزبازی در پاییز فکر می‌کنید، من هم حدس‌هایم را برای‌تان می‌گویم.


عاشقانه‌های آبکی
ترانه‌هایی را که در وصف پاییز خوانده شده‌است، مرور کنید. دل‌تان گرفت؟ دوست دارید سرتان را بگذارید روی شانه کسی و های‌های گریه کنید، درحالی‌که هیچ اتفاق غم‌انگیزی برای‌تان تداعی نشده‌است؟ بیایید با یک واقعیت ساده مواجه شویم؛ ترانه ساختن با «پاییز» کار ساده‌ای است. اگر باور ندارید، همین الان در گوگل جست و جو کنید: «آهنگ+پاییز»؛ در دو، سه نتیجه اول جست و جوی‌تان دست‌کم ۷۰ ترانه راجع به پاییز پیدا می‌کنید که همه‌شان هم مثل هم‌اند. خواننده با حزنی تصنعی گلایه می‌کند که محبوب بی‌وفا رهایش کرده و او مثل برگ‌های پاییزی زرد و نزار شد‌ه‌است یا همچون ابری گرفته در پاییز، سخت می‌بارد.

دردسترس بودن چنین تشبیه‌های نخ‌نمایی هر ترانه‌سرای تنبلی را وسوسه می‌کند که به‌جای کار سخت خلق تصاویر شاعرانه جدید، همان قبلی‌ها را به‌هم ببافد و کار را جمع کند. از آن گذشته، پاییز، قافیه‌خورش هم ملس است؛ عزیز، غم‌انگیز، مریض، لبریز و.... گره خوردن پاییز با این عاشقانه‌های آبکی، یکی از دلایلی است که بعضی‌ها جدی‌جدی باورشان می‌شود از محبوب فرضی شکست خورده‌اند!


خلاقیت‌های کشککی
برنامه شبانگاهی «رادیوهفت» را یادتان هست؟ از معدود کار‌های قابل‌اعتنای صداوسیما که مجموعه‌ای دوست‌داشتنی از شعر و موسیقی و داستان بود و به‌حق طرفدار‌های زیادی داشت. تا آن‌جا که حافظه من قد می‌دهد، اولین تبریک‌گفتن‌های پاییزی به‌تقلید از آن برنامه شروع شد که هرسال، اول مهر یک ویژه‌برنامه داشت در مدح پاییز. حالا چه اشکالی دارد، چه به پیروی از رادیوهفت و چه به هر دلیل دیگری، پاییز را به هم تبریک بگوییم؟

خب ایرادی که به این کار وارد نیست، اما آن‌جایی‌که مرز متن ادبی و خزعبل مخدوش می‌شود، کار از دست می‌رود و خز بودن نویسنده‌های متن‌های ارسالی به پای پاییز از همه‌جابی‌خبر نوشته می‌شود. حالا بماند که این پیام‌ها هم درست مثل ترانه‌ها هیچ حرف تازه‌ای برای گفتن ندارند؛ یا متولدان این فصل را به‌دلایلی غیرقابل درک تا عرش اعلا بالا می‌برند و به افتخارکردن‌های موهوم دامن می‌زنند؛ یا به خواننده هشدار می‌دهند که اگر «این پاییز» عاشق نشود، مغبون و بیچاره دو عالم خواهدبود و آدم را می‌گذارند توی رودربایستی که امسال حتما یک لباس گرم جیب‌دار بخرد تا اگر عاشق شد، دست محبوبش توی سرمای بی‌رحم پاییز، یخ نکند!

ژست‌های الکی
اول مهر تا همین چندسال پیش، زمان بازگشایی مدارس بود و مناسکش اتوکشیدن لباس‌فرم مدرسه و آماده کردن کوله‌پشتی و کوک کردن ساعت. حالا، اما ساکنان دایمی فضای مجازی، چشم می‌کشند مهر از راه برسد تا همه سه ماه آینده را به برگزاری مراسمی من‌درآوردی بگذرانند. این مراسم معمولا با پست یا استوری کردن «یک نفر در را به‌روی حضرت پاییز وا کند» یا نقل‌قولی از رادیوچهرازی شروع می‌شود: «چرا همه رفته‌بودناشون رو می‌ذارن واسه پاییز؟ چرا پاییز هیشکی برنمی‌گرده؟»

که در این‌جا جا دارد از نقش پررنگ این پادکست در تبدیل کردن پاییز به ادا، قدردانی به‌عمل بیاوریم. مراسم با عکاسی از نارنگی، غلتیدن روی کپه‌ای از برگ خشک، گرفتن یک برگ خشک جلوی نیمی از صورت و پاشیدن مقدار قابل‌توجهی برگ خشک به سروصورت ادامه پیدا می‌کند. اگر بخت یار باشد و باران ببارد، شیفتگان ژست‌های سانتی‌مانتال به اوج رضایت می‌رسند؛ عکس با ماگ چای پشت پنجره خیس به‌همراه کپشنی سوزناک، همان چیزی است که به پاییز کلیشه‌شده رسمیت می‌بخشد؛ البته ما که بخیل نیستیم. اگر با پاییز کیف می‌کنید، کیف‌تان کوک! ولی واقعا لازم نیست تحت تأثیر جو عمومی، ادای دلتنگی و غم و فراغ دربیاورید و حال بقیه را هم بگیرید.

پاییز؛ فرصتی برای شنیدن و در خیال غرق شدن
محمدعلی محمدپور ( روزنامه‌نگار) نوشت:  فصل پاییز یعنی همان روز‌هایی که تا تکان بخوری ساعت ۵ و ۶ عصر شده و هوا تاریک می‌شود. آن وقت شب می‌رسد و ساعت‌های بیشتری را در خانه هستیم. در این شرایط، گوش کردن به پادکست‌ها، کتاب‌های صوتی، سفرنامه‌ها و داستان‌ها می‌تواند پیشنهاد خوبی باشد تا اوقات خودمان را غنی‌تر و مفیدتر بگذرانیم. در ادامه چند پادکست و سایت را به شما پیشنهاد می‌دهیم.

رادیو ساگا| افسانه‌هایی از سرزمین‌های دور
در بین مردم همه سرزمین‌های جهان، قصه‌های مکتوب یا شفاهی وجود دارند که واقعیت‌ها و خیال‌های مردم آن سرزمین را با خود درآمیخته‌اند. شنیدن این قصه‌ها می‌تواند یک سفر خیالی به آن سرزمین دور باشد. خوب می‌دانیم که در دنیای قصه‌ها، نشد وجود ندارد و اصلا شاید هم همین دلیل جذابیت قصه‌ها باشد. این که پر از اتفاقات عجیب و ناشناخته است، آن را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند.

رادیو ساگا، پادکستی است که ما را با افسانه‌ها و اسطوره‌هایی از سرزمین‌های دور آشنا می‌کند. سرزمین‌های پررمزورازی مانند یونان، هند، ژاپن و آمریکای جنوبی. راوی رادیو ساگا لحن خوبی برای روایت قصه دارد. اصلا قرار نیست با گوش‌دادن آن به خواب برویم.

ایران‌صدا| گنجینه بزرگی از کتاب‌ها و قصه‌ها
جمع شدن دنیایی از کتاب‌ها، قصه‌ها، قطعات موسیقی و برنامه‌های نمایشی رادیو در یک‌جا بسیار می‌تواند اتفاق مهمی باشد. برنامه موبایلی و وبسایت «ایران‌صدا» یک چنین جا‌هایی است. جایی که شما ساعت‌ها می‌توانید به برنامه‌های رادیویی از شبکه‌های مختلف گوش کنید بدون آن‌که خسته شوید، کافی است اهل رادیو بوده و حس خوب آن را قبلا تجربه کرده باشید.

کتابگرد| محفل عاشقان کتاب
حالا می‌رویم سراغ پادکستی که در آن داستان یا متنی خوانده نمی‌شود و گفت‌وگومحور است، اما موضوع آن کتاب است. کتابگرد پادکستی کتاب‌محور است. در این پادکست، قرار نیست کتاب‌هایی به انتخاب سازنده آن معرفی یا خوانده شود.

کتابگرد به‌سراغ افراد اهل قلم و شناخته‌شده‌ای می‌رود که سال‌هاست عاشق خواندن و کتاب‌اند. در این پادکست میزبان این برنامه، محسن پوررمضانی که خودش طنزنویس و داستان‌نویس است، با مهمانان خودش از دنیای کتاب‌ها می‌گوید.

رادیو جولون| جولانی شنیداری دور دنیا
ما نمی‌توانیم به همه جای دنیا سفر کنیم و آن‌ها را ببینیم. گاهی هم باید از آن‌هایی که رفته‌اند درباره‌شان بشنویم. رادیو جولون همان‌جایی است که می‌توانید روی کاناپه‌تان لم بدهید و روایت دیگران از سفر کردن را بشنوید.

داستان‌های شنیدنی سفر، شما را به‌جایی می‌برد که دل‌تان می‌خواهد از نزدیک آن‌ها را ببینید. پادکست فارسی رادیو جولون، پادکستی از زبان سفردوستان است. پادکستی که هر فرد دوستدار سفری یک بار که آن را بشنود، نمی‌تواند از آن دست بکشد.
 
 
مرجع : میگنا به نقل از روزنامه خراسان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی