مقدمه
هرچند اغلب مورّخان، تاریخچه روانشناسی علمی را از حدود سالهای 1880 آغاز می کنند و آن را با تأسیس اولین آزمایشگاه روانشناسی در لایپزیک مقارن می دانند، اما گروهی نیز این آغاز را از قرن هجدهم دانسته اند. این گفته دکتر سیاسی در پنجاه سال پیش، که«علم النفس» تا دویست سال قبل در اروپا و تا چند سال پیش در ایران جزء فلسفه و یکی از فصول آن به شمار می رفت.»(1)ناظر به همین نظر می باشد. مؤلف کتاب سیر روانشناسی در غرب که خود نیز ظاهراً همین عقیده را دارد می نویسد:«به یک معنی مکتب تداعی معانی(2)، نخستین مکتب روانشناسی جدید به شمار می رود... طرفداران مکتب تداعی معانی مقدمات روانشناسی علمی را فراهم کردند. حامیان این مکتب بیشتر به امور روانشناسی پرداختند و کمتر به مسائل فلسفی توجه کردند. مسائل مورد مطالعه را بیشتر از این امور واقعی انتخاب کردند و توجه زیادی به تجربه و اهمیت آن در نفسانیّات داشتند»(3).
در اینکه چه کسی و یا چه کسانی بانی اصلی روانشناسی علمی بوده اند وحدت نظر دیده نمی شود. به اهمیت سهم جان لاک(4) همگی اذعان دارند.(5) برخی از کندیاک(6)، نام می برند و بالاخره باید گفت که تجربه گرایان انگلیسی، بطور عموم، و بویژه هارتلی(7)، در این مورد سهم اساسی داشته اند.