سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
استادیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات
پیام تربیتی«بازگشایی مدارس»
خداوندا مرا در تربیت فرزندانم یاری فرما. امام سجاد(ع)
در بین ابداعات بشر دوتا از مابقی مشکل تر است:
1) هنر تعلیم و تربیت
2) هنر مملکت داری    (کانت)

پنجره اول مهر
بوی ماه مهر، بوی ماه مهربانی و دوستی، بوی کتاب های نو و تا نخورده، بوی لباس ها و کیف های نو که با شادی زیاد کودکان توام است؛ بوی کلاس های تازه رنگ شده که رنگ و لعابی به چهره دادند تا امید بیش تری برای ماندن و مطالعه در آن¬ها ایجاد شود و مکانی باشد برای دوستان و همکلاسی های جدید. خش خش برگ های پاییزی مرا می برد تا آن جا که کودکیم را می بینم، آنجا که با شادی دست در دست دوستانم، خودم را به مدرسه رساندم، با شنیدن زنگ مدرسه و طنین سرود: باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازی های راه مدرسه بوی ماه مهر، ماه مهربان بوی خورشید پگاه مدرسه... شادی دلهره آوری ایجاد می شود که در عین خوشحالی از دیدن دوباره دوستان، یادآور تلاش و کوشش روزهای مدرسه است .آری باید تلاش کرد، بیش تر از قبل ؛ برای رسیدن به آینده ای که دین و اخلاق و علم روشنگر مسیر زندگی¬ باشد...

پنجره دوم مهر
قورباغه ای به گودالی رسید و دید که یک هزار پا با شادابی و خوشحالی تمام زندگی می کند. قورباغه زبان گشود و به هزارپا گفت: ماشاا... هزارپا تو چقدر پا داری! چگونه با این همه پا راه می روی؟ راستی تو اشتباه نمی کنی؟ اول کدام پایت را برمی داری؟ بعد کدام را برمی داری؟ چگونه از این همه پا استفاده می کنی؟!

هزارپا فکری کرد و گفت : قورباغه راست می گوید، به راستی اول باید کدام پایم را بردارم؟ چگونه این همه پا را پشت سر هم باید بردارم؟ هزارپا از این به بعد دیگر نتوانست به درستی راه برود. او پس از این ماجرا در موقع راه رفتن غلت میخورد، کج می شد، معلق می زد و گاهی هم عقب عقب میرفت. او دیگر هزار پا نبود!

نکته!
بعضی از پدران، مادران، معلمان و مربیان بزرگوار در مسیر یادگیری خودجوش بچه ها، مین گذاری می کنند!
با تذکّرات بسیار، آن ها را از فطرت خدادادی دور می کنند. با داد و فریاد و صدای بلند ایده ها و عقاید به ظاهر درست خود را به آنها تلقین می کنند. یادمان باشد فرزندان ما در یک محیط غنی، آزاد، عاطفی و صمیمی بزرگ می شوند و مردان و زنانی مقتدر خواهند شد.

یادمان باشد که آن ها هزاران پا برای رفتن و پیمودن مسیر زندگی دارند. دخالت های بی مورد والدین، ترقه های عاطفی خطرناک پدران و مادران موجب می¬شود آن¬ها نتوانند از کم¬ترین پاهای خود هم استفاده کنند. آن¬ها زمین¬گیر تربیت نامناسب والدین و مربیان و معلمان خود هستند. آن ها را فلج می کنیم چون دلمان می خواهد تندتر راه بروند و زودتر به مقصد برسند. آن ها را گلخانه ای و کلیشه ای تربیت می کنیم، چون می خواهیم؛ آن چه را ما میگوییم؛ پیروی کنند.

اندکی صبر! به نام تربیت، چه می کنیم؟(رادمنش و خلیلی،1391:46)
آیا می دانید «بهترین دخالت در تربیت بچَه ها، مهیَا نمودن فضا و محیط مناسب و خود را کنار کشیدن از صحنه است»

پنجره سوم مهر
در خاطرات سهراب سپهری می خوانیم: «مدرسه خواب های مرا قیچی کرده بود، نماز مرا شکسته بود، مدرسه عروسک مرا رنجانده بود. روز ورودم، یادم نخواهد رفت: مرا از میان بازی هایم ربودند و به کابوسی به نام مدرسه بردند، خودم را تنها دیدم و غریب... آن پس و هربار دلهره بود که راهی مدرسه می شد... »

«معلم آری بی ریا بود، بیدار بود زنجره را نمی فهمید، در پیش او خیالات من چروک می خورد... »(خاطرات خواهر سهراب)
این ها سخنان زنده یاد سهراب سپهری از خاطرات مدرسه اش بود. ما هم به نوبه خودمان همیشه می خواستیم مدرسه خواب های طلایی بچه ها را تعبیر کند. عادت های کودکانه آن ها را زنده نگه دارد آن ها را از تنهایی و غربت نجات دهد، به جای دلهره نشاط آن ها بهانه ای است برای آزاداندیشی و به خدا رسیدن.

به راستی مدرسه چقدر در به ثمر رسیدن این اهداف موفق بوده است؟
نتیجه آن را می توان در اجتماع دید، چرا که تمامی افراد به نوعی دست پرورده آموزش و پرورش اند. اگر درصد بیشتری از مردم، از ادارات و در برخوردهایشان با رضایت برگردند نشان دهنده آموزش و پرورش سالم آن کشور است. ولی اگر درصد بیشتری از مردم ناراضی باشند نشان دهنده...   
یک ضرب المثل چینی می گوید: « اگر برنامه ای یک ساله داری، گندم بکار. اگر برنامه ده ساله داری، درخت بکار و اگر برنامه ای صدساله داری، مدرسه باز کن. »

مفهوم جالبی را سازمان یونسکو، با عنوان «یادگیری گنج درون» به کار می برد و آن را در سه حیطه سه(H)، یعنی سرHead ، قلب Heart و دستHand تعریف کرده است. «سر» به منزله پایگاه اندیشه، تفکر و عقلانیت؛ « قلب» به منزله کانون عشق و مهر و ایمان و «دست» به منزله توانستن و انجام دادن کسب مهارت های ضروری زندگی، تلقی شده اند.

هر فردی که بتواند از این سه حیطه در رسیدن به اهداف والای انسانیت بهره مند شود، می تواند دست به عملیات جادویی و مافوق تصور بزند؛ می خواهد این فرد معلم باشد و دانش آموخته این منظر و نگاه؛ یا دانش آموزی که با قلب تپنده بر آگاهی زیر نگاهی این چنین نشو و نما پیدا کند.

از ویژگی مهم آموزش و پرورش کارا و اثربخش اهمیت دادن به تربیت خلاق و فضاسازی مناسب جهت پرورش و آموزش دانش آموزان دانا زیر نظر معلمین دانا می باشد و یادمان باشد کودک به طور طبیعی تنبل نیست و تنبلی او از آن جا ناشی می شود که می خواهیم بدون علاقه و رغبتش به او بیاموزیم...(مسلمی فر و جلیلوند، 1396 ،71:73)

منابع :
رادمنش، محمد حسن ، خلیلی، افسر(1391). تربیت دلپذیر، دل تربیت پذیر ، یزد:بصیرت افزا. مسلمی فر، منصوره، جلیلوند، معصومه(1396).
یک زنگ از چهار زنگ ما نگرشی به جایگاه فرهنگ و معلم در نسل امروز، تهران: گوهراندیش.




تهیه و تنظیم: دکتر عزیزاله بابلی بهمئی
رئیس اداره مشاوره شهر تهران
با همکاری:
هاجر برمکی-کارشناس مشاوره شهر تهران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی