استادیار روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب گفت: سخن گفتن از معلمی کار دشواری است، چراکه معلمی کاری از جنس تاثیر است نه فقط تدریس؛ یادگیری با تغییر متفاوت است.
به گزارش خبرنگار آنا، شهربانو جلالی در مراسم گرامیداشت شان و مقام شامخ استاد در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب اظهار کرد: «در دانشگاه یا به دنبال تغییریم یا به دنبال صرفاً یادگیری و یا به دنبال تدریس هستیم که به نوعی بتوانیم آموخته های علمی و دانش خود و یا آگاهی هایمان را در کلاس های درسی انتقال بدهیم.»
وی ادامه داد: «به نظر من کلمه استاد کلمه تکان دهنده‌ای است و هربار با شنیدن این کلمه باید از خود بپرسیم آیا سزاوار این کلمه هستیم؟ایا آنچه که ارائه می‌دهیم بر نسل جوانی که به ما نگاه می‌کند تاثیر می‌گذارد و آیا می‌توانیم مطالبی را درخور این قشر به آنها ارائه بدهیم.؟»
استادیار روانشناسی با بیان این شعر که «موی سپید را فلکم رایگان نداد / این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام» ابراز امیدواری کرد که دانشجویان از مطالبی که برگرفته از سالها دانش و تجربیات و اندوخته‌های دانشگاهی آنان است استفاده کرده و آنها را با وجودشان بپذیرند نه ذهنشان تا بتوانند در مسیر زندگی خودشان در هر رشته ای که تحصیل می‌کنند و در هر آرمانی که برای کارکردن دارند آنها را ادامه بدهند.
جلالی افزود: «آنچه که ما به دانشجویان می‌گوییم دست مایه‌های گذر عمر و تجربه است وگرنه دانش چیزی است که افراد خود کسب می کنند و از طریق آن تغییر می‌کنند.»
وی با تکیه بر مسائل بهداشت روانی گفت: «تمام انحرافات روانی و اجتماعی که در بعد اجتماعی به شکل آسیب‌پذیرهای اجتماعی، مشکلات اجتماعی برای افراد ایجاد می‌کنند و در بعد روانی به شکل آسیب‌پذیرهای فردی برای افراد در روند سلامت و بهداشت روانی فردی و خانوادگی ایجاد مشکل می‌کنند در سه احساس قابل دسته بندی هستند.»
جلالی افزود: «به طور کلی افراد مشکل روانی و اجتماعی پیدا می‌کنند چون یا احساس غم پیدا می‌کنند یا احساس خشم و یا احساس اضطراب و تمام بیماری های روانی در حقیقت تقسیم‌بندی شده این سه نوع احساس هستند.»
استادیار روانشناسی واحد تهران غرب ادامه داد: «این سه احساس از سه نوع تفکر نشات می‌گیرد: احساس غم از تفکر فقدان، احساس خشم از تفکر تعدی و تجاوز و احساس اضطراب از تفکر خطر و تمام تلاش های بهداشت روانی سعی در کنترل و تغییر این سه نوع طرز تفکر دارد.»
وی درباره تفکر فقدان و احساس غم توضیح داد: «از سالهای نخست زندگی در حال تجربه فقدان در زمینه‌های مختلف هستیم (از مرگ و میر گرفته تا انواع شکست‌های تحصیلی -اجتماعی– شغلی– عاطفی و ....) به عبارتی تجربه فقدان امری اجتناب‌ناپذیر است بنابراین تمام سعی بهداشت روانی بر آن است که به ما یاد بدهد چگونه با فقدان مواجه بشویم که احساس غم و متعاقباً بیماریهای خلقی نتیجه آن نباشد نه اینکه فقدان را تجربه نکنیم چون امکان پذیر نیست.»
جلالی درباره تفکر خطر و اختلالات اضطرابی نیز گفت: «جامعه با انواع اختلالات اضطرابی مواجه است انواع: وسواس‌ها، بیماری های تبدیلی، هیستیری، زخم معده‌ها، میگرن‌ها، انواع اضطراب‌ها که زندگی افراد را به ویژه در دوره جوانی تحت تاثیر قرار می‌دهد و جوانان را دچار بحران می‌کند، بنابراین تمام تلاش های بهداشت روانی این است که تفکر خطر را تغییر بدهد تا افراد ذهن آرامتری را برای برخورد با موقعیت‌های چالش انگیز داشته باشند به طوری‌که در رویارویی با زندگی پاسخ افراد آرامش باشد نه اضطراب.»
وی درباره فکر تعدی و تجاوز افزود: «فکر تعدی و تجاوز تنها مربوط به آسیب‌های بزرگ فردی و اجتماعی نیست بلکه در زندگی روزمره به طرق مختلف با آن مواجه هستیم که منجر به احساس تعدی شده و واکنش خشم تظاهر بیرونی آن است.»
جلالی با توجه به اینکه ما نمی‌توانیم موقعیت‌های انسانی را تغییر بدهیم و از طرفی هم نمی‌توانیم قربانی بیرونمان باشیم گفت: «بی‌عدالتی‌های اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و.... همیشه در دنیا و در بیرون ما رواج دارند بنابراین تلاش‌های بهداشت روانی بر این است که نه آنکه ما خشم را کنترل کنیم چون کنترل خشم باعث می‌شود آن از حالتی خارج و در موقعیتی دیگر خود را نشان بدهد .بلکه تفکر تعدی را باید درخودمان مهار کنیم و احساس نادیده گرفته شدن و احساس تعدی و تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی را در زندگی خود مدیریت کنیم.»
