سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

۱۵۶ مطلب با موضوع «روانشناسی کودک» ثبت شده است

اهمیت بازی در دوران اولیه کودکی

یک کودک وقتی که با کودکان گروه سنی خودش بازی می‌کند درس‌های مهمی در زندگی چون تقسیم کردن، بازی عادلانه، ارتباط بین فردی، احترام و همراه شدن را یاد می‌گیرد. این مقاله اطلاع مختصری در مورد اهمیت بازی در دوران اولیه کودکی به شما می‌دهد.
کودک با استعداد ذاتی و میل مفرط به یادگیری چیزهای جدید از طریق کشف، تقلید و پیروی به دنیا می‌آید. برای مثال وقتی یک کودک نوپا به سن راه رفتن می‌رسد، او دوست ندارد که توسط دیگران حمل شود. او اصرار می‌کند که بایستد و روی پاهای کوچک خودش راه برود. هر چه کودک کوچولو، بزرگ‌تر می‌شود، والدین باید مهارت‌های جدید را به او القا کنند و هم چنین چیزهای جدید را از طریق بازی به او آموزش دهند چون برای کودک شما رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی مهم می‌شود.
استرس یکی از علل مهم اختلالات خلقی و عاطفی در بچه هاست. استرس می تواند موجب افت تحصیلی و اختلال در ارتباط بین کودک و اطرافیان او شود و در درازمدت در او ایجاد اضطراب و افسردگی کند.

 محققان در مطالعات اخیر مهمترین عوامل استرس زا در زندگی کودکان را مورد بررسی قرار داده و عناوین زیر را به عنوان عوامل تاثیرگذار مطرح کردند.

انتظار رشد ذهنی سریعتر کودکان: امروزه تقریبا همه بچه ها به کودکستان و پیش دبستانی می روند. سال ها قبل کودکستان جایی فقط برای بازی بچه ها بود ولی امروزه به بچه ها در پیش دبستانی تکالیفی داده می شود. در کلاس اول و دوم میزان این تکالیف باز هم بیشتر می شود. یک تحقیق توسط دانشگاه ویرجینیا نشان داده است که از سال ۱۹۹۸ به این طرف زمان صرف شده در مدارس برای آموزش ادبیات ۲۵ درصد افزایش یافته در حالیکه زمانی که مصروف آموزش هنر،موسیقی و مهارت های دستی می شود بشدت کم شده است. این موارد فشارهای استرسی زیادی را به بچه ها وارد می کنند.

87481_427

والدین گرامی در این پست ابراز محبت به نوزادان و تقویت توانایی مغز کودک را بیان می کنیم .

 

کودکان مادران مبتلا به مشکلات ذهنی بیشتر در معرض این خطر قرار دارند چرا که رابطه این گروه از مادران با فرزندانشان طبیعی نیست در حالی که نوزادان به تحریک و کنش های اجتماعی نیاز دارند تا توانایی های مغزی آن ها رشد کند.

نیاز کودکان به مهر و محبت به اندازه کافی شناخته شده است، اما این شناخت که عشق و علاقه نه تنها در پختگی عاطفی نقش دارد بلکه ساختار مغز را نیز متاثر می‌کند، یافته جدیدی است .

به هنگامیکه دانشمندان کودکان یتیم یک کشور اروپای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها “حفره سیاهی” یافتند . این همان بخش از مغز است که مسوولیت رشد و تحول در درک احساس و ساخت، عملکرد و هضم عواطف، تجربه زیبایی و لذت، لیاقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با دیگران را برعهده دارد.

کودک

کودک مجموعه‌ای است نامتناهی از استعداد و خلافیت، شور وشوق و... که گاه وفور این صفات در او آنچنان است که سر منشاء بروز خلاقیت و کشف سوژه برای بزرگترها می‌شود.

 

چه بسیارند بزرگان نام آشنای تاریخ هنر در جهان همچون پیکاسو، پل کله و... که به کرات کودکان را الهام بخش شاهکارهای هنری خود قرار داده‌اند.
 

امر مسلم دیگر اینکه تجلی هوش و استعداد بیشتر در سنین پایین ظهور می‌کند و قسمت اعظم آن باید زیر 5 سالگی پرورش یابد.

 

حال آنکه در این میان کودکان ما راهی بس ژرفتر و زیباتر را می‌پیمایند چرا که کودک ایرانی بار فرهنگی و غنای هنری را ناخود آگاه پیش رو دارد.

 

 کودک ایرانی بر روی شاهکارهای هنری جهان (فرش و گلیم‌ پارچه‌های قلم‌کار) غلت می‌خورد، بازی می‌کند و رشد ونمو می‌نماید. فرش‌ها و گلیم‌هایی که خیلی بیشتر از آنکه هنر مدرنیسم پا به عرصه هنر جهان بگذارد، ابعاد انتزاعی طبیعت را به تصویر کشیده‌اند.

 


شما هم اگر کودکی دارید که پا به پایش دنیا را برای دومین بار زندگی می کنید، شما هم اگر گاهی می مانید که چگونه واقعیات ملموس زندگی را نشانش دهید، با ما همراه باشید.

تخیل

داستانی معروف در مورد یک کشف علمی که در قرن نوزدهم اتفاق افتاده است، قدرت تجسم ذهنی انسان را به خوبی توضیح می دهد. ککوله شیمی دان معروف آلمانی ماه های زیادی را صرف حل مسأله دشوار و پیچیده ی ساختمان شیمیایی بنزن کرد. در غروب یک روز تابستانی او در ذهن خویش اتم های در حال رقص را تجسم کرد. او به دقت طرح کلی آن تصویرهای ذهنی را کشید. بعد از آن، وقتی او در کنار بخاری خوابیده بود، یک بار دیگر اتم ها در حال رقص، مقابل چشمانش ظاهر شدند. چگونگی قرار گرفتن اتم ها در کنار یکدیگر مانند مارهای چمباتمه زده ای بود که هر مار دُم مار دیگر را در دهان گرفته باشد.

ناگهان او به این نتیجه رسید که ساختمان اصلی بنزن هم باید حلقه ای شکل باشد. استفاده از تصویرهای ذهنی در تفکر، می تواند وسیله ی کمکی بسیار مهمی برای همه ی جنبه های برنامه های آموزشی مدرسه باشد. به طور مثال در یادگیری زبان به عنوان محرکی برای تخیلات، در ریاضی برای تقویت درک مفاهیم هندسی و فضایی، در طراحی و تکنولوژی به عنوان مدل های تجسمی، در علوم به عنوان استعاره هایی برای فرآیندهای پیچیده و در هنر به عنوان نمایش درونی تجربه ی خلاقانه به کار گرفته شود.


هنر به کودک فرصتی می دهد تا احساسات درونی خود را روشن بیان کند. گاهی او ایده های ذهنی اش را در قالب هنر به والدین عرضه می کند وگاهی هنر وسیله ای برای بیان تصویری او از محیط پیرامون می شود.

نقاشی

هنر یک فرآیند بنیادی انسانی است. هنر وسیله‌ای برای تحقیق، آزمایش و کشف، و بیانی برای تفکر دیداری است. پیکاسو می‌گفت: « من هرگز یک نقاشی را به‌عنوان اثری هنری انجام نمی‌دهم؛ بلکه با نقاشی کردن به تحقیق می‌پردازم. من مدام در حال تحقیق هستم و یک توالی منطقی در همه مراحل این تحقیق وجود دارد». هر یک از فرآیندهای تجسم، ترسیم، نقاشی یا ساخت به نوبه‌ی خود پیچیده و در برگیرنده‌ی شکل‌های مختلف تحقیق است.


فرآیند جذب و درونی سازی در ابتدای کار قرار دارد. کودک از طریق احساسات خود حجم عظیمی از اطلاعات را جذب می‌کند. هنر می‌تواند از طریق ایجاد حساسیت ادراکی و قدرت تشخیص به فرآیند جذب کمک کند. زیرا هنر شکل، رنگ، اندازه و بافت را مورد مطالعه قرار می‌دهد. ما در مورد هر نوع تجربه‌ای می‌توانیم این سوال را مطرح کنیم "شکل ها، اندازه‌ها، رنگ‌ها و بافت‌های دخیل کدامند؟" ما می‌توانیم از طریق هنر بُعد مهمی را به هرگونه تحقیقی اضافه کنیم. فقط "به من نگو!" "به من نشان بده".


 پیش گیری از اختلال‌های  رفتاری


آینده‌ی هر جامعه‌ای در گرو کودکان آن است. به رغم این واقعیّت روشن، طرز برخورد با مسأله‌ی رفاه کودکان، با شرایط اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی تغییر می‌پذیرد. امروز ما شاهد برخی اثرهای مثبت سالهای پرآشوب و هیجان برانگیز سالهای دهه‌ی 1960 هستیم. آن چه در آن سالها اهمیّت بسیار یافت، نگرانی در مورد مراقبت و حقوق افراد محروم و ضعیف اجتماع بود. کودکان نیز به دلائل گوناگون از جمله‌ی این افراد به حساب آمدند- برخی به واسطه‌ی ضعف با معلولیّت جسمی و ذهنی، دیگران به خاطر غفلت یا رفتار نادرست با آنان، و برخی دیگر به واسطه‌ی فقدان قدرت سیاسی و قانونی. افزون بر این حرکت وسیع عمومی، پیشرفتهای حاصل شده در چگونگی رشد و سلامت کودکان، موجب شده است که برای بهره گیری کامل از استعدادهای نهانی کودکان تلاشهایی به عمل آید.
معدودی از دست اندرکاران اظهار می‌دارند که باید از بروز اختلالهای رفتاری جلوگیری کرد. آنان بر این باورند که، دست کم از دیدگاه نظری، پیش گیری این اختلالها، به تسکین اختلال به وجود آمده ارجحیّت دارد. تمایل جاری برای پیش گیری از بروز اختلالهای رفتاری، از آن جا مایه می‌گیرد که بندرت اتفاق افتاده است- یا هیچ گاه چنین نبوده است- که اقدامات درکانی بر نیازهای درمانی منطبق و هماهنگ باشد. در عین حال، عوامل دیگری نیز در این تمایل مؤثر بوده است. یکی آن که برخی متخصّصان، از این مشکل سریعاً آگاه شدند که بعضی از اختلالهای رفتاری پس از آن که در کودک تثبیت شد تا چه اندازه ویرانگر است. دیگر این که، به واسطه‌ی هزینه‌ی زیاد، مدّت طولانی، در دسترس نبودن یا مؤثر نبودن شیوه‌های درمان سنتی در مورد گروههای مختلف نیازمند به آنها، نارضایتی وسیعی پدید آمده بود.