تربیت درست کودکان یکی از دغدغههای خانوادههاست و از این رو سعی میکنند با تشویق باعث تقویت صفات پسندیده و با تنبیه باعث از بین بردن عادات ناپسند در کودکان شوند.
یکی از موضوعات مهم که والدین در این باره باید به آن توجه کنند تطبیق مشوق ها و تنبیه ها در برخورد با کودکان است. دکتر رضا علی کرمی، استاد روان شناسی و دکتری فقه و مبانی حقوق در گفت وگو با روزنامه جام جم نظرات خود را بیان کرد.
آقای دکتر! خیلی از رفتارهای عجیب و غریب ممکن است مربوط به
سن و سال یک جوان باشد. چه وقتی و چگونه باید در مورد رفتارهای غیرعادی یک
فرد جوان احساس خطر کنیم؟
ممکن است مثال دیگری بزنید؟
پس میتوان مرزی را تعریف کرد که حالتهای مختلف رفتاری تا قبل از عبور از آن مرز، طبیعی به حساب میآیند؟
ممکن است خانواده، بعضی از رفتارهای طبیعی جوان را غیرطبیعی بداند و در مورد بعضی رفتارهایش به اشتباه احساس خطر نکند. اینطور نیست؟
و برعکس؟
ازدواج چه نقشی در حوزه سلامت روان بازی میکند؟
این به چه معناست؟
چرا؟
در میان مردم باوری وجود دارد مبنی بر اینکه مبتلایان به بیماریهای روانی با ازدواج بهبود مییابند. نظر شما چیست؟
بالاخره یک جوان مبتلا به بیماری روانی میتواند ازدواج کند یا نه؟
بحث احقاق حق، همیشه به عنوان یک هدف مقدس در بین گروهی که حس می کنند حق آن ها تضییع شده مطرح است. از آن جایی که حق گرفتنی است و زیر بار ظلم رفتن اشتباه، گرفتن حق کاری معقول و توصیه شده است. در بین همه انواع احقاق حقوق ، از سال ها پیش، بحث احقاق حق زنان به عنوان جنسی که حس می کرد جنس دوم است مطرح شد و جریان هایی را ایجاد کرد و طی دهه های گذشته دستخوش تغییراتی شد. تا جایی که حس می شد تلاش بیش از حد برای احقاق حقوق زنان، موجب نادیده گرفته شدن حق طرف مقابل یعنی مرد می شود.
این که این احقاق حق تا چه حد و چطور در تغییر سبک زندگی موثر بوده و یا بالعکس، تغییر سبک زندگی چه تاثیراتی بر ایجاد حق و حقوق جدید زنان و البته مردان داشته است، موضوع گفتگو با دکتر اصغر مهاجری، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی است
قرار نبود نامش «نیایش» باشد، قرار نبود دختر باشد، اصلاً قرار نبود فرزندی داشته باشم، یا شاید قرار نبود هرگز ازدواج کنم...
آن چه در زندگی انسان پیش میآید، شاید بازتاب آرزوهای خود اوست. از کودکی وقتی قصۀ «پینوکیو» را میخواندم یا میشنیدم، همیشه آرزو میکردم مانند «پدر ژپتو»، یکشبه صاحب فرزندی شوم، هرچند لجوج، هرچند کنجکاو و باهوش، هرچند گاهی نافرمان، ولی فرزندی که از گوشت و خون و رگ او، بوی عشق بیاید؛ فرزندی که به خاطر او بشود بسیاری از چیزها را فراموش کرد و بسیاری از چیزها را قربانی.
در چهارمین همایش روانپزشکی فرهنگی و اجتماعی در میزگردی با حضور دکتر مروئه وامقی (روانپزشک و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی)، دکتر پروانه محمدخانی (عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی)، دکتر مرضیه نجومی (پزشک اجتماعی و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی تهران)، دکتر حبیبالله مسعودی فرید (معاون اجتماعی بهزیستی کشور) و دکتر امیرحمزه زینالی (حقوقدان) به مسئله خشونت خانگی از ابعاد روانشناختی، پزشکی، جامعهشناختی، حقوقی پرداخته شد.
در ابتدای این میزگرد دکتر پروانه محمدخانی (عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی) بهعنوان کسی که سالهاست در زمینه خشونت خانگی کار بالینی و پژوهشی انجام داده است درباره مشکلاتی که در کار با زن و شوهرهایی که دچار مسئله خشونت خانگی هستند مواجه است گفت: با توجه به تجربیاتی که من در کار با این افراد داشتهام شاید بتوان مهمترین مانع در این زمینه را مربوط به بستر فرهنگی و نگاهی که بهویژه مردان به موضوع محرمیت خانه و رابطه زوجی دارند دانست. دیده شده که وقتی قضیه خشونت فاش میشود در پی آن تهدیدها و انتقامجوییها انجام میشود و گاهی شرایط بدتر میشود. چراکه بهویژه وقتی این فاشسازی از سوی زن انجام میشود مورد سرزنش قرار میگیرد که چرا محرمیت خانه را زیر پا گذاشته است، ریشه این امر را میتوان در ابعاد فرهنگی یافت. در فرهنگ ایران نگاه ما به خانه در اصطلاح «چاردیواری اختیاری» است و اگرچه نهاد خانواده از آغاز زندگی بشر بهعنوان یک نهاد اجتماعی تعریف میشود اما در فرهنگ ما بهعنوان نهادی خصوصی تلقی میشود. گویی این حوزه از اجتماع جدا میشود درحالیکه محصول و نتیجه آن مستقیماً به اجتماع راه مییابد و مثلاً افرادی که در خانواده پرآسیب پرورش مییابند بعدها آن آسیب را وارد اجتماع میکنند و چهبسا خشونت تجربهشده در محیط خانواده را به فضاهای مختلف اجتماعی منتقل میکنند.