سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

۷۵ مطلب با موضوع «مکاتب و نظریه های روانشناسی» ثبت شده است

«کارل گوستاو یونگ» روانشناس برجسته سوییسی و پایه گذار روانشناسی تحلیلی است. وی شیوه ای از مطالعه، تفسیر روان و اختلال های آن را بر اساس ارزش های فلسفی و به ویژه نمادها مطرح کرد.


یونگ در ۲۶ ژوئیه سال 1875 در سوییس متولد شد. وی در دوازده سالگی به دلیل بیماری «صرع» از رفتن به مدرسه بازماند اما با اراده خود از قید و بندهای این بیماری خلاصی یافت. او در جوانی شیفته علم و فلسفه شد اما در دانشگاهِ «بازل» سوییس پزشکی خواند و سپس دستیار روانکاوی در دانشگاهِ «زوریخ» شد.
 
یونگ را در کنار زیگموند فروید از پایه‌گذاران دانشِ نوین روانکاوی قلمداد می‌کنند به تعبیر فریدا فوردهام پژوهشگر آثار یونگ: «هرچه فروید ناگفته گذاشته یونگ تکمیل کرده‌است.»
 

کارل گوستاو یونگ (به آلمانی: Carl Gustav Jung)‏ (۱۸۷۵ - ۱۹۶۱) روان شناس و متفکر سوئیسی  که به خاطر فعالیت‌هایش در روانشناسی و ارائهٔ نظریاتش تحت عنوان روان  شناسی تحلیلی یونگ معروف است. یونگ را در کنار زیگموند فروید از پایه‌گذاران دانشِ نوین روانکاوی قلمداد می‌کنند به تعبیر فریدا فوردهام پژوهشگر آثار یونگ: «هرچه فروید ناگفته گذاشته یونگ تکمیل کرده‌است.»

فروید زمانی یونگ را جانشین مسلم خود در جنبش روانکاوی می‌دانست. فروید از او به عنوان «جانشین و ولیعهد من» یاد کرده بود (به نقل مک گوایر، 1974، ص. 218). هنگامی که رشته دوستی آن دو در 1914 گسسته شد، یونگ آنچه را که روانشناسی تحلیلی می‌نامید آغاز کرد که به کلی با نظریه فروید تفاوت داشت.

 

کارل گوستاو یونگ
سال 1909 ردیف پایین از سمت راست کارل یونگ،استنلی هال،زیگموند فروید

 

زندگی یونگ

مشاوره و روان درمانی رویکرد مراجع محوری در مشاوره‌های فردی و با هر نوع مراجعی مؤثر بوده است. مشاوره‌ مذهبی، مشاوره‌ مدرسه، بازی درمانی و مشاوره‌ زناشویی و خانواده، این رویکرد را مورد استفاده قرار داده‌اند.بهترین روش شناخته شده در درمان مراجع محوری بازتاب احساسات است که در حقیقت تشریح چندان دقیق از فرایند کار نیست بلکه این کار بیشتر توضیح و تفسیر است تا بازتاب صرف؛ و بیشتر احساس و محتوا یا یک حالت کلی است تا احساسات صرف.
فرآیند مشاوره در مکتب «مراجع درمانی» +تعریف اصطلاحات روان‌درمانی
ماهیت انسان در روان‌درمانی به شیوه‌ی «مراجع محوری»
-
راجرز همیشه در مورد آنچه که دخالت در آزادی شخصی محسوب می‌شود محتاط بود و بخصوص متنفر بود از اینکه بگویند «درمانگر یعنی یک متخصص». از طرف دیگر او در مورد کسانی که آزادی انتخاب دارند و براساس خواسته‌های خود زندگی می‌کند خوش‌بین بود و احتمال می‌داد که اینها باید یک زندگی خوب و فوق‌العاده‌ای داشته باشند. او بشدت معتقد بود که انسانها ذاتاً خوب، قابل اعتماد و منطقی هستند. بنابراین راجرز متقاعد شده بود که اگر انسانها آزاد باشند تا خودشان را اداره کنند آنوقت نیازهای جامعه نیز به بهترین وجه برآورده می‌شود، از آنجا که تقریباً تأکید راجرز منحصراً بر فرایند یک کار است تا بر نتیجه‌ی آن کار. بنابراین او جزئیات دیدگاه خود را از یک زندگی خوب بیان نداشت. به هر حال او به وضوح زندگی را بیشتر به عنوان یک فرایند متغیر می‌نگریست تا بودن و یا هدفی ایستا و ساکن؛ به نظر راجرز کسانی که آزادی خود را قبول دارند و بدون مقاومت براساس فرایند ارزش‌گذاری ارگانیسمی زندگی می‌کنند به صورت خلاق با فرایند زندگی درگیر می‌شوند. راجرز این نوع زندگی را خوب می‌داند.

روانشناسی به مدت بسیار طولانی بر سهم مردانی مانند زیگموند فروید، اسکینر BF، جان واتسون و دیگر متفکران تاکید داشت. متاسفانه سهم روانشناسان زن در کتب درسی نادیده گرفته شده است.

در حالیکه در مطالعه تاریخ اولیه علم روان شناسی شما هم ممکن است از اینه جملگی پیشگامان روان شناسی از مردان بودند متعجب شوید؟!
تسلط اندیشمندان مرد، در لیست پیشکسوتان مهم روانشناسی اولیه، قطعاً باعث این طرز فکر می باشد اما واقعیت این است که از نخستین روزها از سوی زنان نیز کمک شایانی به پیشرفت علم روانشناسی شده است.
برآوردهای اخیر نشان می دهد در ایالات متحده تا سال 1900م  از هر 10 روانشناس فقط یک زن وجود داشت با این حال بسیاری از زنان پیشگام در روانشناسی با تبعیض و موانع و مشکلات قابل توجهی مواجه بودند. بسیاری از آنها اجازه نداشتند که با مردان مطالعه و پژوهش کنند و از کسب درجه ای که حق آنها بود محروم بودند و تضمین موقعیت دانشگاهی برایشان بسیار سخت بود تا به آنها اجازه تحقیق و انتشار یافته ها داده شود.
شناخت درمانی دارای ضابطه بوده و مشکلات فرد را در سه حیطه ی زمانی مورد بررسی قرار می دهد. در شناخت درمانی بیمار به صورت فعال یاد میگیرد تا افکار ناکارآمد خود را شناسایی، ارزیابی و اصلاح کند، همچنین این نوع درمان بر زمان حال تاکید دارد و روی مشکل فعلی بیمار تمرکز می کند.
 

 

 

-

اهداف درمان عقلانی- عاطفی در گروه

اهداف این روش گروه درمانی آموزش به مراجعان است که چگونه احساسات و رفتارهای ناکارآمد خود را به احساسات و رفتارهای سالم تغییر داده و چگونه با همة وقایع ناخوشایند که ممکن است در زندگی آنها اتفاق افتد،کنار بیایند. (وسلر 1986). به‌طور ایده‌آل، درمان عقلانی عاطفی ویژگی‌های آمده در زیر را برای فردی از نظر ذهنی و عاطفی سالم پرورش می‌دهد:

    نفع شخصی، خودمحوری، علاقه اجتماعی، تعادل، پذیرش عدم قاطعیت و ابهامات، انعطاف‌پذیری، تفکر علمی،‌ تعهد، خطرپذیری، پذیرش خود، لذت بردن از وقایع طولانی مدت، تمایل به ناکامل بودن و پذیرش مسئولیت اختلالات عاطفی فردی (الیس، 1987، 1994، 1996).

    هدف این مکتب درمانی این است که اعضای گروه را به ابزاری مجهز کند که احساسات ناسالم را کاهش داده یا محدود کنند (از قبیل افسردگی و اضطراب) به‌طوری که بتوانند زندگی رضایت‌بخش‌تری داشته باشند. برای دستیابی به این اهداف بنیادی، به مراجعان راه‌های عملی برای شناسایی افکار و باورهای نادرست زیرین می‌دهند تا به صورت نقادانه این باورها را ارزیابی کنند و یا به باورهای سازنده آنها را تغییر دهند.

عشق مفهومی انتزاعی است و بدون شک تعریف آن با استفاده از واژه‌ها یکی از دشوارترین کارهاست. این درحالی است که حتی درباب ماهیت عشق هیچ نظریه مشترک و عموماً پذیرفته شده‌ای وجود ندارد. همیشه در زمینه عشق ابهام و سردرگمی‌هایی وجود داشته است. ازجمله عمده‌ترین نظریه های عشق توسط رابرت جی استرنبرگ ارائه شده است. در سال ۱۹۸۷ استرنبرگ نظریه‌ای ارائه داد که در آن عشق را به شکل یک مثلث تصور کرد.