سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
استادیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

 

ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﺳﺘﯿﻮجابز،ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺣﻀﻮﺭﯼ ﺷﻐﻠﯽ، ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﺭﻓﺖ. ﻣﺪﯾﺮ ﺷﺮﮐﺖ، ﯾﮏ ﻭﺭﻗﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﺍﺳﺘﯿﻮ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ.

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﻮﺍﻝ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺪﻫﺪ.

ﺳﻮﺍﻝ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ:

ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺮﺩ ﻭ ﻃﻮﻓﺎﻧﻰ ، ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻯ ﺧﻠﻮﺕ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻰ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ، ﺑﻪ

ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ، ﺍﯾﻦ ﭘﺎ ﻭ ﺁﻥ ﭘﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﮐﻤﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﯾﮑﻰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﮐﻤﮑﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﻮﺩ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻏﺰﻝ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻰ ﺭﺍ

ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ.

ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻧﻔﺮ، ﺻﻤﯿﻤﻰ ﺗﺮﯾﻦ  ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺘﻰ ﯾﮏ ﺑﺎﺭﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖﻭﻧﻔﺮ ﺳﻮﻡ، ﻋﺸﻖ ﺷﻤﺎﺳﺖ!

ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﺭﻭﯼ ﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﺍﺭﺩ.

ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺭﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﻰ ﮐﻨﯿﺪ؟

ﭘﯿﺮﺯﻥ؟

دوستتون؟

عشقتون؟

ﺟﻮﺍﺑﻰ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﯿﻮ ﻧﻮﺷﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﺘﻘﺎﺿﻰ، ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﺁﯾﺪ.

ﭘﺎﺳﺦ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ:

ﻣﻦ ﺳﻮﺋﯿﭻ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺍﻡ ﺗﺎ ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻋﺸﻘﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕاه منتظرمیمانم شایداتوبوس آمد!

 

 

خداوندا "

 

برگ در هنگام زوال می افتد و میوه به هنگام کمال

اگر قرار بر رفتن است میوه ام گردان و بعد ببر

 

" بارالها "

زمین تنگ است و آسمان دلتنگ

بر من خرده نگیر اگر نالانم...

من هنوز رسم عاشقی نمی دانم

 

" خداوندا "

کمکم کن پیمانی را که در طوفان با تو بستم, در آرامش فراموش نکنم و در طوفان های زندگی با " خدا" باشم نه ناخدا

 

" بارالها "

به دل نگیر اگر گاهی "زبانم " ازشکرت باز می ایستد

تقصیری ندارد

قاصر است کم میآورد دربرابر بزرگی ات....

لکنت می گیرد واژه هایم در برابرت!

در دلم اما همیشه

ذکر خیرت جاریست

من برای بندگی تو هزار و یک دلیل می خواهم

ممنونم که بی چون و چرا برایم " خدایی " میکنی....

 

شاید این توصیه را زیاد شنیده باشید، اما آن را جدی بگیرید. حتماً  به حوزه امتحانی سری بزنید، بخصوص اگر حوزه امتحانی شما محلی باشد که زیاد با آن آشنا نیستید.

1- مداد و پاک کن خوب ، به تعداد متعارف تهیه کنید. استفاده از مداد اتود ، جهت پرکردن خانه ها وقت گیر است لذا حتماً از مداد معمولی نرم استفاده کنید.

2- بهتر است خواندن کتاب و جزوه  درسی را کنار بگذارید، با خودتان رو راست باشید، هرچه خوانده اید کافی است، روز قبل از کنکور واقعاً روز استراحت فکری و جسمی است.

3- خوب است شب قبل از کنکور ، بعد از خوردن یک غذای مقوی و کم حجم در حدود ساعت 10 شب بخوابید. البته هرکس بهتر می داند به چند ساعت خواب نیاز دارد، تا صبح بازده خوبی ، داشته باشید.

خیلی سخت نگیرید، اما به تجربه برای شما هم ثابت شده که بعضی غذاها باعث می شوند دیرتر به خواب بروید ، بنابراین شب قبل از آزمون این را رعایت کنید.

الف - سعی کنید که در آرامش کامل، به سرببرید و به شایعات و حرف های پراکنده ای که در مورد کنکور گفته می شود اصلاً توجه نکنید ، بهتر است که همراه اعضای خانواده یا دوستان در پارک و هوای آزادقدم بزنید. و یا ورزش سبکی (البته نه زیاد) انجام دهید تا شب قبل از کنکور به راحتی بخوابید.

ب - برای اینکه راحت بخوابید، هیچ کاری لازم نیست انجام دهید، نه قرص خواب ، نه ورزش سنگین و خسته کننده ، نه ماست و دوغ و نه هیچ چیز دیگر ، این شب هم مثل شبهای دیگر خیلی عادی بخوابید . سعی کنید قبل از خواب یک دوش آب ولرم بگیرید و بعد راحت بخوابید . فقط یادتان باشد، صبح باید به موقع بیدار شوید.

ج - بهتر است صبح ، با صدای زنگ ساعت بیدار نشوید واین کار را به یکی از اعضای مطمئن خانواده ، بسپارید تا شما را با آرامش از خواب بیدار کند و نیز درتمام شب نگران اینکه صبح خواب نمانید، نباشید.

د - برای رفتن به جلسه ، وقت تان را طوری تنظیم کنندکه خدای نخواسته اگر ماشین خراب شد، اگر اتوبوس پنچرشدو ... شما به موقع برسید. با این کار شما زمینه هرگونه نگرانی را از بین می برید.

یکی از حالاتی که برای تعدادی از داوطلبان در ساعاتی قبل از برگزاری آزمون رخ می دهد«احساس فراموشی» مطالبی است که به خوبی فراگرفته اند . توجه بفرمائیدکه این «احساس» کاذب است و وقوع آن طبیعی است و معمولاً در همان دقایق اول شروع آزمون با گرم شدن ذهن از بین می رود.

بزرگی میگفت

صبحها که دکمه های لباسم را می بندم به این فکر میکنم که چه کسی آنها را باز خواهد کرد

خودم یا مرده شور؟؟؟

دنیا همین قدر غیر قابل پیش بینی است

به آنهایى که دوستشان دارید بی بهانه بگویید

"دوستت دارم"

بگوییددر این دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان

بگوییدگاهی فرصت با هم بودنمان کوتاهتر از عمر شکوفه هاست

بگوییدبودن ها را قدر بدانیم، نبودن ها همین نزدیکى است...!




آدمهای مهربان در مقابل خوبی های یک طرفه شان هرگز احساس حماقت نمیکنند چون خوب بودن برای آنها عادت شده

آدم های مهربان از سر احتیاجشان مهربان نیستند آنها دنیا را کوچکتر از آن میبینند که بدی کنند...

آدمهای مهربان خود انتخاب کرده اند که نبینند ،نشنوند ،

و به روی خود نیاورند نه اینکه نفهمند...

هزاران فریاد پشت سکوت آدمهای مهربان هست سکوتشان را به پای بی عیب بودن خود نگذارید...

هرگز به آدمهای مهربان زخم نزنید ،چون گوشه قلب خدا زخمی می شود




در بدترین ما آنقدر خوبی هست و در بهترین           

ما آنقدر بدی هست که هیچ یک از ما را شایسته      

نیست از دیگران عیب جویی کنیم.   

زندگی به من یاد داد,اگر قضاوت نادرستی در مورد

کسی بکنم,دنیا تمام تلاشش را می کند تا مرا در      

شرایط او قرار دهد.

تا به من ثابت کند ...

در تاریکی همه ما شبیه همدیگریم.



خسرو شکیبایی:

ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه، تا دهنشو باز میکرد آب میرفت تو دهنش، و نمیتونست بگه. دست کردم تو آکواریوم درش آوردم. شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن. دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو. اینقدر بالا پایین پرید، خسته شد خوابید. دیدم بهترین موقعه تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده. یعنی فکر کنم بیدار شده، دیده انداختمش اون تو، قهر کرده خودشو زده به خواب...!

این داستان رفتار ما با بعضی آدمای اطرافمونه. دوسشون داریم و دوستمون دارند، ولی اونارو نمیفهمیم؛ فقط تو دنیای خودمون داریم بهترین رفتار رو با اونا میکنیم..

فروغی چه زیبا میگفت: اگر یاد کسی هستیم،این هنر اوست،نه هنر ما...!

چقدر زیباست کسی را دوست  بداریم

نه برای نیاز...

نه از روی اجبار...

و نه از روی تنهایی...

فقط برای اینکه

" ارزشش را دارد"...