« ب »
بازتاب ( رفلکس) Reflex
بازتاب عبارت است از رابطه ساده بین یک محرک و یک پاسخ از جمله تنگ شدن
مردمک چشم در برابر نور ترشح بزاق دهان بر اثر قرار گرفتن غذا در دهان
نمونه هایی از بازتاب هستند. ویژگی های مهم رفتار بازتابی ساده بودن، غیر
ارادی بودن، نا آگاهانه بودن ، وارثی بودن آنها ست . (سیف ، 1379)
باز خوانی Recall
به این معنی است که مطلب مورد نظر را کاملاً از حافظه فرا خوانیم.
(سیف ، 1379)
بازسازی شناختی Cognitive Restructuring
فن مورد استفاده البرت الیس وسایر در مانگران شناختی که در آن مراجع از
رابطه بین افکار غیر واقعی رفتارهای غیر انطباقی حاصل از آنها آگاه می شود.
به مراجعان کمک می شود تا راه های منطقی تری در بررسی رفتارهایشان پیدا
کنند.
(سارا سون وسان سون 1378)
باز شنا سی Recognition
آگاهی نسبت به اینکه یک شیء یا رویداد چیزی است که قبلاً دیده شده ، به
تجربه در آمده یا یاد گرفته شده است. یکی از روش های تجربی برای مطالعه
حافظه .
( ساعتچی ، 1377)
با زنمایی Representation
باز نمایی برای نظریات رایانه ا ی همچون قلب است . در بسیاری از محاسبه ها
اطلاعات خاصی با یک درونداد خاص تداعی پیدا می کنند . برای ایجاد چنین
تداعیهایی لازم است اطلاعاتی که از قبل کسب شده باید اندوخته و استفاده
شود. به عنوان مثال اگر پرسیده شود حیوانات خانگی را نام ببرید . مرغ و
خروس یا سگ و گربه در بیشتر جوابها خواهد بود ما که از بدو تولد این
اطلاعات را نداشته ایم ، آنها رایاد گرفته ایم، اندوخته ایم و سپس به هنگام
پرسش بازیابی کردیم .
اینکه اطلاعات به چه شکلی اندوخته گردد ، موجب صراحت و برجستگی اطلاعات
مختلف می شود. به عنوان مثال ، اگر کمیتها را بر حسب عدد نویسی عربی (…
و4و3و2و1) به خاطر سپرده باشیم اغلب توانائیهای خاصی را به ما می دهد که
اندوختن کمیتها بر حسب عدد نویسی رومی نمی دهد . بسته به اینکه بازنمایی چه
نوع اطلاعاتی را صریح و بر جسته می کند به اجرای کم و بیش آسانتر یک
محاسبه معین کمک می شود برای مثال اگر کسی مقادیر را با استفاده از اعداد
رومی به خاطر سپرده باشد ، عمل ضرب رومی آنها کاملاً متفاوت از وقتی است که
اعداد بر حسب عدد نویسی عربی اندوخته شده باشند. انواع عملیاتی که برای
اجرای یک محاسبه لازم است تا حد زیادی بستگی دارد به چگونگی باز نمایی
درونداد و چگونگی بازنمایی اطلاعاتی که بیشتر اندوخته شده است . همه نظریات
رایانه ا ی تصویر ذهنی مشخص کننده دو نسخ چیز هستند . یکی انواع بازنما
ئیهایی که از اطلاعات به کار رفته است ، و دیگری راههایی که این بازنما
ئیها پردازش می شود تا محاسبات خاصی اجرا گردد . معمولاً نظریه ها محاسبات
بسیار گوناگونی را فرض می کنند که کار شان تشکیل تصاویر ، ترکیب نمودن آنها
از راههای نو و تبدیل آنها به طرق مختلف و شامل اینهاست . اغلب این
محاسبات برای اجرا توسط بخشها یا خرده سیستمهای مختص آنها مطرح می شوند. هر
یک از این بخشها نوعی درونداد را می گیرد و برونداد لازم را تولید می کنند
. همه این محاسبات طوری طراحی و تنظیم شده اند که با انواع باز نمایی که
برای تصویر ذهنی مطرح است جور باشد . ( آسینک ، 1944)
بازیا بی Retrieval
اصطلاح نسبتاً جدیدی در روان شناسی است که به فرایند فراخوانی اطلاعات از حافظه اطلاق می گردد . ردیابی اطلاعات در حافظه .
(براهنی و همکاران ، 1370)
بازیا بی آشکار Eplicit retrieval
1) بطور کلی ، مشخص کننده آنچه مستقیم و صریع است.
2) مشخص کننده چیزی که آشکار و مشهود است.
3) مشخص کننده چیزی که شخص از آن آگاه است. فرایند های شناختی آشکار آنهایی هستند که شخص هشیارانه به آن واقف است.
(پور افکاری ،1373)
بحران Crisis
از ریشه لاتین به معنی نقطه عطف در مسیر رخدادها در مورد افرادی به کار می
رود که به علت بحران دچار ناراحتی یا ناتوانی شدید شده اند .این واژه از
واژه هایی است که اریکسون در تقسیم بندی مراحل رشد خود به کار برده است و
عبارتست از تغییرات هیجانی و فاحش ناگهانی که در طول رشد رخ می دهد .
مثل بحران نوجوانی که نوجوان برای کسب استقلال ، برقراری روابط و دلبستگی های تاز ه ، سست شدن روابط کهنه و… به آن دچار می شود .
( پور افکاری ،1373)
بر انگیخته ( برانگیختگی ) Activation – Excitation
اصطلاهی است که به حالت تهییج . توجه ، یا گویش به زنگ بودن اشاره می کند.
برانگیختگی از معدود متغیر های انگیزشی است که برای آن شاخص های قابل
مشاهده و قابل اندازه گیری فیز یو لو ژیکی وجود دارد .
(منصور و همکاران ، 2536)
بر نامه ریزی ( برنامه سازی) Planning
عمل یا روش تهیه و تنظیم فعالیتهای کاری در یک فهرست و جدول ساعات عملی عمل
یا روش تنظیم و ترکیب یک جدول ساعات و برنامه روزانه یا هفتگی از فعالیتها
یا مطالعات گوناگون. (شعاری نژاد ، 1364 )
برون داد Out put
فعالیت عضلات و غدد ، رفتاری (پاسخی ) را شکل می دهند که از مجموع پردازش
ناشی شده است ، در مورد عضلات ، فعالیت حرکتی رخ می دهد ، در مورد غدد،
هورمونها یا ترشحات دیگر ایجاد می شود. ( مرتضوی ، 1378)
برونگرا ExtravertExtrovert /
یونگ معتقد بود که مردم در یکی از دو دسته قرار می گیرند : افراد درون گرا و افراد برون گرا .
یک فرد برون گرا کسی است که ابداً کم رو نیست و ترجیح می دهد وقت خود را
بیشتر با دیگران بگذراند تا این که تنها باشد .افراد برون گرا هنگامی که با
عوامل فشار روانی مواجه میشوند احتمالاً در صدد یافتن گروهی بر می آیند تا
مسائل را با آنها در میان بگذارند . (کارور و شی یر ،1375)
بزهکا ری Delinquency
مجموعه تخلفات جزائی که افراد در یک جامعه مرتکب می شوند .
بزهکاری نوجوانان مربوط به تخلفات در سنینی است که توسط قوانین حدود آن تعیین گردیده است . (منصور و همکاران ،2536)
بلوغ Maturity / Puberty
بلوغ آغاز پختگی است . بطور متوسط بلوغ در سنین 13-12 سالگی در دختران و یک سال دیرتر در پسران شروع می شود .
بلوغ هنگامی آغاز می شود که هیپوتالاموس شروع به راه اندازی تشکیل یکی از
هورمون های آزاد کننده اش ، با نام هورمون آزاد کننده لو تئین ساز می کند
.میزان این آزاد سازی حدود یک تشکیل در هر ساعت است مشخص نیست که چه چیزی
هیپو تالاموس را برای این عمل تحریک می کند . اما وقتی هیپوتالاموس کارش را
شروع کرد تا سراسر دوره باروری ادامه می یابد . این هور مون هیپوفیز را
تحریک می کند تا LH و FSHرا ترشح کند و آنها نیز به نوبة خود غدد جنسی را
تحریک می کنند .تا استرادیول یا تستوسترون آزاد سازند. استرادیون موجب رشد
پستانها و گسترش کفلها می شود . تستو سترون موجب بم شدن صدا، رویش محاسن ،
گسترش شانه ها و رویش مو در سینه ، در زیر بغل و در ناحیه شرمگاه می شود .
هم پسران و هم دختران در پاسخ به افزایش این هورمونها بر انگیخته می شوند.
(کالات ، 1979)
بلوغ پیش رس (زود رس) Pubertas Praecox
اگر چه بعضی تفاوتها در شروع بلوغ ، طبیعی است اما اگر بلوغ در دختران 8 ساله و
پسران 9 ساله شروع شود بلوغ پیشرس نام دارد . با این حال ، بچه هایی که بلوغشان
زود شروع شده است ، ناگهانی رشدشان افزایش می یابد ، رشد آنها زودتر نیز متوقف می شود و عموماً پس از زمان کوتاهی همانند بزرگسالان می شوند. بچه 6 یا 7 ساله أی که به بلوغ می رسد ،جوشهای صورتش وصفات ثانویه جنسی اش ظاهر می شود، اغلب بچه های دیگر را اذیت می کند و این منجر به نا سازگاری اجتماعی می شود . اگر بلوغ زود رس سریعاً تشخیص داده می شود و چنین کودکی با داروهایی که آزاد سازی LH وFSH را بازداری می کنند ، درمان شود، بلوغ او تا سن مناسب به تا خیر می افتد. (کالات ، 1989)
بهت Stupor
حالت عدم پاسخ گویی همراه با عدم تحرک و سکوت مرض
Dsm – tv ) ،(13 75
بهداشت روانی Mental hygieneMental health/
احساس رضایت و بهبود روانی و تطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول هر
جامعه تعریف کرده است . بهداشت روانی علم وکار حفظ سلامت و کفایت روانی و
مطلوب سازی رفتار شخصی و اجتماعی به منظور استفاده مثبت از توانائی ها و
استعداد های فطری و نیز پیشگیری از اختلالات روانی .
(منصور و همکاران 2536)
بیماری آلزهایمر Alzheimers ‘Disease
آلزایمر نقص شدید حافظه است . این بیماری در سالمندی شایع است اما گاهی
شروعش از میانسالی است . علایمش با فراموشیهای خفیف شروع می شوند و به
فقدان جدی حافظه ،گم گشتگی ، افسردگی ، تحریک پذیری ، تو همات ، هذیانها و
ناتوانی در تمام یک کار و هجوم افکار مختلف منجر می شود.
افرادی که علایم بیماری آلزایمر را در حد متوسط دارند ممکن است . در به یاد
آوری اصول کلی موفق باشند . اما نمی توانند به یاد آورند که دریک لحظه خاص
چه اتفاقی افتاده است .برای مثال شناختر (1983)چگونگی بازی گلف با یک
بیمار آلزایمر را گزارش کرده است . این بیمار اگر چه قواعد و مفاهیم بازی
را به طرز عجیبی به خاطر می آورد اما نمی توانست به یاد آورد که با چند
حرکت توپ را به حفره رسانده است ، یا نمی توانست بگوید روی توپش چه بر چسبی
بوده است.
(کالات ، 1989)
بیماری روانی Mental diseaseMental disorder/
شخصی که بتواند با محیط خود (اعضای خانواده ، همکاران ، همسایگان و بطور
کلی اجتماع) خوب سازگار شود، از نظر بهداشت روانی بهنجار خواهد بود. این
شخص با تعادل روانی رضایت بخش پیش خواهد رفت ، تعارضهای خود را با دنیای
بیرون و درون حل خواهد کرد و در مقابل نا کامیهای اجتناب نا پذیر زندگی،
مقاومت خواهد داشت . اگر کسی توان انجام دادن این کارها را نداشته باشد و
در نتیجه با محیط خود به شیوه نا مناسب و دور از انتظار بر خورد کند ، از
نظر روانی بیمار محسوب خواهد شد، زیرا با این خطر روبرو خواهد بود که
تعارضهای حل نشده خود را به صورت نوروز (اختلالهای خفیف رفتاری ) نشان دهد و
به شخص نوروتیک تبدیل شود. (گنجی ، 1379)
بیماری قلبی کرونر Coronary heart disease (c.H.D)
اختلالی که در آن یک یا چند وریه قلب بطور جز ئی یا کلی بواسطه رسوب مسدود
می شود . این امر به قطع موقت یا دایمی رسیدن خون به عضله قلب منجر می شود
پ »
پارکینسون ( بیماری پارکینسون)
Parkinsons Disease / Parkinsonism
بیماری پارکینسون فلج تحرکی نیز نامیده می شود. این بیماری بوسیله 1) سختی
قسمت زیادی از عضلات بدن 2) لرزش غیر ارادی نواحی مبتلا حتی هنگامیکه شخصی
در حال استراحت است و همیشه با فرکانس ثابت 3 تا 6 سیکل در ثانیه 3)ناتوانی
شدید برای شروع کردن حرکات ، موسوم به بیحرکتی تشخیص داده می شود. بیحرکتی
که در بیماری پارکینسون بوجود می آید غالباً برای بیمار زجرآورتر از علائم
سختی عضلانی و لرزش است زیرا برای انجام حتی ساده ترین حرکات در بیماری
پارکینسون شدید شخص باید حد اکثردرجه تمرکز را اعمال کند . کوشش روانی و
حتی زجر روانی که لازم است تا موجب شروع حرکت شود غالباً در آخرین حد نیروی
اراده شخص قرار دارد . سپس هنگامیکه حرکت واقعاً بوجود می آید سخت بوده و
بجای آنکه نرم ویکنواخت باشد حالت منقطع و پرشی دارد. (گایتون 1991)
پاسخ Response
1) پی آمد رفتاری تحریک که بصورت یک حرکت یا تراوش یک غده ظاهر می شود.
2) گاه هر نوع فعالیت جاندار ، از جمله پاسخهای دستگاه عصبی مرکزی (مانند
تشکیل یک تصویر ذهنی یا صورت تخیلی ) صرف نظر از اینکه خود پاسخ یا محرک به آن قابل شناسایی باشد یا نه.
3) فرآورده های فعالیت جاندار از قبل واژه های تایپ شدهدر یک دقیقه.
(اتکینسون و هیلگارد، 1983)
پاسخ در برابر فشار روانی Response againststress
بر انگیختگی هیجانی ملایم ، آدمی را در جریان اجرای کاری که به عهده دارد
هشیار نگه میدارد. بررسیهایی که در مورد محرومیت حسی صورت گرفته نشان می
دهند ،که فقدان تحریک عادی برای مدتی بیش از یک دورة کوتاه ، می تواند هم
بسیار ناراحت کننده باشد و هم اثرات ژرفی بر رفتار بگذارد . بنظر می رسد
برای آنکه دستگاه عصبی درست کار کند بایستی میزان یعنی تحریک به آن وارد
شود. اما در عین حال ، قشار روانی شدید یا طولانی در روی اثر های آسیب زای
فیزیولوژیایی و روان شناختی است. (اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
پاسخ فیزیولوژیک Psychosomotics response
از دو کلمه یونانی psyche (ذهن) و soma (تن) گرفته شده است اعتقاد بر این
است که بیماریهایی مانند حساسیتها ، سردرد های میگرنی ، فشار خون
،ناراحتیهای قلبی، زخمهای گوارشی و حتی جوشهای غرور جوانی با فشار هیجانی
ارتباط دارد.
(اتکسیون و هیلگارد ، 1983)
پایدار persistent
اشاره به رفتارهایی دارد که نشان دهنده تمایل فرد برای ادامه آن است .
فرایندی که پس از محرک اولیه و ایجاد کننده آن در طی زمان ادامه می یابد.
(ساعتچی ، 1377)
پدیده نوک زبان tip of tongue phenomenon
بسیار اتفاق افتاده است که افراد تلاش می کنند پاسخی را به یاد آوردند که
در آن لحظه قادر به یاد آوری آن نیستند، ولی با این وجود پاسخ را خیلی
نزدیک یعنی نوک زبان خود می دانند . به این پدیده ،پدیدة نوک زبان گویند .
برای مثال فرض کنید از کسی سؤال شود« در راه زاهدان به چابهار چه شهری
است؟»تنها بدین دلیل که فردفوراً پاسخ را به یادنمی آورد الزاماً نمی توان
گفت که او هیچ چیزی درباره پاسخ نمی داند. برخی اوقات کسی که نمی تواند
پاسخ را به یاد آورد ولی می تواند ویژگیهای لفظی پاسخ درست را به یاد آورد.
برای مثال ، در پاسخ به سؤال بالا فردی که نمی تواند پاسخ را که «ایرانشهر
» است به یادآورد ممکن است به یاد آورد که پاسخ با «1»یا حتی «ایران» شروع
می شود، یا آن که دارای سه بخش است . برخی اوقات فردی که نمی تواند پاسخ
را به یاد آورد در عین حال می تواند اطلاعاتی را درباره ویژگیهای معنایی آن
پاسخ به یاد آورد . برای مثال ، در پاسخ به سؤال بالا فرد ممکن است نتواند
پاسخ را به یاد آورد ولی هنوز ممکن است بتواند به یاد آورد که سؤال درباره
شهری است تقریباً نزدیک مرز ، یا اینکه شهری است که نزدیک زابل است
یادآوری هر یک از این دو صفت در غیاب یاد آوری خود پاسخ ، «پدیده نوک زبان »
نامیده شده است . ( این پدیده برای اولین بار توسط براون و مک نیل 1996
بررسی شد) (خرازی و همکاران ،1379)
پرتو نگاری Roentgenography
عکسبرداری از ساختمانهای درونی بدن به وسیله عبور پرتو های x از خلال بدن و اثر آن بر روی فیلم حساس مخصوص . (دورلند 1956)
پرخا شگری Aggressivity / Aggression, Aggressivenes
پرخاشگری آن رفتار تهاجمی است که شخص به قصد صدمه و آسیب رساندن به
افراد یا اشیاء از خود نشان میدهد . پرخاشگری میتواند بصورت فیزیکی یا
کلامی ویا در قالب تخریب اشیاء و لوازم وبالاخره زیر پا گذاشتن مقررات و
قوانین در محیط زندگی با آگاهی قبلی تجلی نما ید . ( نوری و مرادی 1371 )
پردازش Processing
آزمودن ، مراحل مختلفی را ( برای انجام منظور معینی ) طی کردن ، از مراحل
خاصی گذرانیدن ، مراحلی را طی کردن ، به انجام رسانیدن ، تمام کردن ، تحت
آزمایش قرار دادن ، مورد رسیدگی قرار دادن ، جریانی را طی کردن ، مورد
معاینه قرار دادن و … در روانشناسی شناختی ، هر گونه عمل که به منظور
سازمان دادن ، رمز گذاری و تفسیر خبر انجام می گیرد . ( ساعتچی ،1377 )
پردازش اطلاعات Information Processing
در روان شناختی ، معنی اطلاعات یا خبر ، یعنی هر گونه داده ، اندیشه ،
تصویر ذهنی ، واقعیت ، دانش و نظایر آن ، کهجنبه اطلاع رسانی دارد . پردازش
نیز ، یعنی حرکت به طرف یک هدف از طریق گذر از مراحل مختلف عمل یا گذر از
همه مراحلی که در پیدایش یک عمل طی می شود . بنا براین ، پردازش خبر ، یعنی
، سازمان دادن ، تفسیر کردن وپاسخ دادن به محرکهای وارده . در مدلهای
مختلف پردازش خبر ، فکر و عمل ، آن دسته از اعمال شناختی و ادراکی مورد نظر
است که شامل عواملی نظیر درونداد ، رمز گردانی ، اندوزش ، بازیابی ، رمز
خوانی و برونداد می شود . (ساعتچی ، 1377)
پرسشنامه Questionnaire بطور کلی ، به
هر مجموعه سؤالی که در رابطه با یک موضوع یا مجموعه ای از موضوعات مرتبط با
یکدیگر طراحی شده باشد و هدف از تهیه چنین سؤالهایی این باشد که از دیگران
خواسته می شود تا به سؤالهای آن مجموعه پاسخ دهند ، «پرسشنامه » گفته می
شود . (ساعتچی ، 1374)
پیاژه ، ژان 1980-1896 jean و Piaget
ژان بیاژه به هنگام مرگ در سال 1980 مشهور ترین و معتبر ترین روان شناس
کودک در جهان بود. در سال 1929 به ریاست مؤسسه ژان ژاک روسو در ژنو منصوب
شد و سالهاهمان مقام را داشت . هر چند که در قارة اروپا نفوذ بسیاری داشت
ولی از این مقصود تا اواخر دهه 1950 در دنیای انگلیسی زبان روان شناسی خبری
نبود شاید تا حدودی به این دلیل که پیاژه بیشتر بر کشف دنیای درونی کودکان
تاکید می کرد و چنین بر خوردی مغایر با رفتار گرایی بود.
پیاژه معتقد بود که تفکر کودکان از لحاظ کیفی با تفکر بزرگسالان تفاوت
بسیار دارد ( رشد شناختی) همراه با رسش مجموعه تغیرات مهمی در شیوه های
تفکر ایجاد می شود . پیاژه به این مجموعه تغیرات دگر دیسی می گفت اصطلاحی
که در زیست شناسی برای توصیف تغیر اساسی شکل در فرایند تکامل به کار میرود .
مانند تبدیل کرم ابریشم به پروانه . به نظر پیاژه تبدیل شیوة فکر کودکان
به شیوه تفکر بزرگسالان همان قدر اساسی است که تبدیل کرم ابریشم به پروانه
روشی که پیاژه برای کشف فرایند تفکر کودکان به کار می برد روش پدیدار
شناختی بود ( ن ک : روشهای روان شناسی) روش پدیدار شناختی ماهیتاً ذهنی است
و پژوهشگر باید آن را تفسیر کند . در ضمن از لحاظ پایانی در سطح پایینی
است . باید بدانیم که امروزه پیاژه به عنوان روان شناس کودک شناخته شده است
، ولی در واقع شهرت اومبنایی گسترده تر دارد. او کودکان را ابتدا به دلیل
علاقه اش به معرفت شناسی یعنی بررسی چگونگی کسب دانش توسط انسانها مورد
مطالعه قرار داد . از نظر پیاژه کشف رشد شناختی کودکان مؤثرترین راه در جهت
پیشبرد معرفت شناسی است.
روش پدیدار شناختی نکات مثبتی دیده می شود. این روش به ویژه تنها روشی است
که می توان به مدد آن تا عمق جهان درونی کودک را دید و این همان کاری است
که پیاژه می خواست انجام دهد. (برونو 1370)
پیشگیری Prevention
مجموعه اقدامات نظامداری که به منظور پیشگیری بیماریها به عمل می آید .
(منصور و همکاران ، 2536)
پیشگیری اولیه Prime prevention / First prevention
منظور از پیشگیری اولیه عبارت از جلوگیری از پیدایش بیماری است و عبارت
دیگر کاری بکنیم که کسی بیمار نشود و علاج واقعه قبل از وقوع انجام گیرد.
روش پیشگیری اولیه به منظور کاهش تظاهرات هیجانی، عاطفی در جامعه از طریق
مبارزه با عوامل استرس زا و حالاتی که منجر به عوارض روانی می شوند می باشد
و به عبارت دیگر هر عاملی که باعث بهبود وضع زندگی انسان گردد جزئی از
روشهای پیشگیری اولیه است.
تشخیص افرادیکه در معرض خطر بروز بیماری هستند ،مشاوره با آموزگاران برای
شاگردانی که مشگل تحصیلی و … دارند، آموزش مسایل جنسی به نوجوانان و جوانان
و … جزء پیشگیری اولیه هستند. (میلانی فر ، 1374)
پیشگیری ثابت 3rd (third) prevention
به کاهش آسیبی معطوف است که احتمال دارد در نتیجه اختلال یا حادثه مفروضی
حاصل شود. این امر از طریق توان بخشی و اجتماعی کردن مجدد حاصل می شود.
برای مثال ، در یک کودک بیش فعال ، تدابیر رفتاری می تواند به او کمک کند
تا در مدرسه دقت و توجه بیشتری به خرج داده و نزد کودکان دیگر قابل پذیرش
تر باشد .
مشاوره و گروه درمانی بعد از حادثه آسیبی مثل مرگ همسر ممکن است حمایتهای
اجتماعی فراهم سازد که آسیب پذیری خود را در برابر فشار روانی کاهش دهد.
(سارا سون 1378)
پیشگیری ثانویه Secondary prevention
هدف پیشگیری ثانویه کاهش مدت ،و میزان ناتوان کنندگی یک ناهنجاری است. در
این نوع پیگیری سعی می شود که با روش بیماریابی ، تشخیص زود رس ، اجرای
درمان به موقع و پیشگیری مرتب از نظر درمانی از بروز عوارض بیماری کاست .
پیشگیری ثانوی متضمن موارد زیر است:
1- بیماریابی به منظور تشخیص ، شناخت فوری و پیشرس علایم غیر عادی و یا رفتارهای نا متعادل
2- درمان فوری، زودرس و کامل جهت رفع علایم سبک بیماری ، پیشگیری از بروز
علایم شدید و برگردانیدن هر چه زودتر بیماران روانی به جامعه
3- پیگیری و درمان نگهدارنده به منظور پیشگیری از بازگشت عوارض بیمار
ت »
تالاموس Thalamus
تالاموس را گاهی ایستگاه اطلاعات در راه رسیدن به کرتکس و دیگر ساختارها می
دانند. همچنین می توان گفت تالاموس وظیفه ا ی بیش از رله کردن انفعالی
دارد که با روشهای مختلف اطلاعات را پردازش و یکپارچه می کند.
تالاموس دارای هسته های منفردی است که هر کدام اکسونهایی را به بعضی
قسمتهای کرتکس فرستاده واکسونهایی را ازبخشهای دیگر کرتکس دریافت می کتد.
(کالات ، 1989)
تثبیت Fixation
در وانکاری ، متوقف ماندن رشد به این علت که فرد در رشد روانی جنسی خود
نتوانسته از مرحله معینی فراتر رود و یا موضوع وابستگی خود را تغییر دهد . (
برای مثال ، ممکن است شخص در مرحله روانی یا در ارتباط با مادر خود تثبیت
شده
باشد ). (اتکینسون و هیلگارد 1983)
تجربه Experience
1) هر گونه رویدادی که از طریق آن ، فرد به زندگی خود ادامه می دهد
2) دانشی که فرد از طریق مشارکت در آن رویداد کسب می کند
3) مجموعه دانشهایی که فرد کسب می کند. پدیده ذهنی شخص و آنچه که در دنیای ذهنی شخص می گذرد. (ساعتچی ، 1374)
تجربه، برداشت Impression /Experience
کسب و تحصیل معرفت ، نظرات یا مهارتهایی از طریق فعالیت فردی، بویژه ادراک
حسی، معرفت ، نظرات و مهارتهایی را گویند که از این راه کسب می شوند . تا
ثیر متقابل میان فرد و محیط هر چیزی است که در مجال احساس و ادراک و شعور
فرد قرار می گیرد و این مفهوم به مجموع حوادثی گفته می شود که شخص مستقیما ”
آنها را در می یابد. تجارب روزانه ای که شخص برای بهتر ساختن زندگی خود
بدست می آورد. (شعاری نژاد 1364)
تحریک پذیر excitable و Irritable فردی
که هیجان پذیری بیش از حد معمول نشان می دهد . شخصی که برای واکنش نشان
دادن افراطی نسبت به یک محرک ، آمادگی نشان می دهد . فردی که از خود بی
حوصلگی و حساسیت بیش از اندازهمعمول نشان می دهد .
( ساعتچی ، 1377)
تحقیقات کاربردی Applied research
تحقیقات کاربردی به دنبال یافتن راه حل برای سئولات است که پاسخ به آنها می
تواند مشکلی را از بشر حل نماید . بدین ترتیب عمدة اختراعات و ابداعات همه
ناشی از نتایج علم کاربردی است . همینطور شیوه ها و روشهای علمی که برای
اراده کلاس و تربیت دانش آموزان ارائه می شود و همگی حاصل علم کاربردی است.
(شریفی و نجفی زند ، 1376)
تحقیقات محض Pure research
پژوهشهای هستند که در درجه اول تامین کنند ه نیازها و کنجکاوی های افراد
تحقیق کننده می باشند . بدین معنا که انسان ذاتاً جستجو گر و کنجکاو است و
مایل است که از کم و کیف امور بدور از اینکه برای او نافع باشد یا نه اطلاع
حاصل کند.
دانشمند علوم بنیادی سعی در کشف روابط میان پدیده ها می کند و هدف عمد ه ای
که از تلاش علمی خود دارد این است که بتواند نتایج کار ، خود به یک تئوری
یا نظریه ای از وضع موجود پدیده ها برسد. ( شریفی و نجفی زند ، 1376)
تداخل Interference
علت به یاد نیامدن اطلاعات از حافظه داز مدت تداخل می باشد . اطلاعات یاد
گرفته شده با هم تداخل می کنند و در هم مخلوط می شوند و همین امر سبب به
یاد نیامدن آنها می شود . بعضی وقتها اطلاعات تازه و یاد گرفته شده با
اطلاعات قبلاً آموخته شده تداخل می کنند و مانع یاد آوری اطلا عات قبلی می
شوند . به این نوع تداخل باز داری پس گستر (Retroactive inhibition) می
گویند . گاه اطلاعات قبلاً آموخته شده سبب می شوند که ما نتوانیم اطلاعات
تازه یا د گرفته شده را به یاد آوریم . به این نوع تداخل باز داری پیش گستر
( P r oactive inhibition) می گویند . ( سیف ، 1379)
ترس Fear
ادراک آسیب یا خطر ، ترس را یر انگیخته می سازد . ماهیت آسیب یا خطر ادراک
شده می تواند جسمانی یا روانی باشد . بنابر این تهدید و خطر برای سلامت
جسمانی یا روانی ما ترس را برمی انگیزد . از این نظر ، ترس مثل یک نظام
انگیزشی دفاعی عمل می کند . (مارشال ریو ، 1992)
ترس مرضی ( هراس ) Phobia
ترس مرضی از شایعترین اختلالات روانی است .
وجه تمایز ترس مرضی و ترس طبیعی:
1) ترس طبیعی ترس ناشی از یک منبع واقعاً ترسناک و وحشت زا بوده وترس یک
واکنش طبیعی و عادی تلقی می شود . در ترس طبیعی فرد نسبت به عامل ترس آگاهی
داشته و به عبارتی در ترس طبیعی ادراک ترس با موضوع ترس انطباق دارد .
2) ترس مرضی یا فوبیک فرد از شیء یا موقعیتی می ترسد که نسبت به عدم ترسناک
بودن آن آگاهی دارد . لکن واکنش ترس برای فرد در این موقعیت اجتناب ناپذیر
است . مانند ترس از مکانهای باز یا ترس از اجتماع انسانی در این جا واکنش
ترس نوعی واکنش دفاعی است که بیمار تلاش می نماید تا اضطراب خود را با
جابجائی ترس از یک موقعیت یا فرد یا فکر ویژه به یک موقعیت یا فکر دیگر که
با اولی ارتباط دارد کم نماید . احساس وحشت آگاهانه از یک موقعیت ویژه در
واقع از یک منبع دیگر . (فراهانی و احمدی ، 1370)
تستو سترون Testosterone
« Testosterone »رشد اندامهای جنسی مردانه را تحریک می کند همچنین موجب پیشبرد و تکامل و رشد مشخصات جنسی ثانویه مردانه را می شود.
بیضه ها چندین هورمون جنسی مردانه ترشح می کند که رویهم «A ndrogen» نامیده می شوند و شامل«
Dihydrotestosterone و Androstnedione» هستند اما باید دانست که تستو
سترون آنقدر فراوانتر از بقیه است که می توان آن را بعنوان هورمون بیضه ای
مهم در نظر گرفت.
(گایتون ، 1991)
تصویرسازی ذهنی Imagery در معنی کلی آن ، یعنی فرایند مجسم کردن ، خوب شرح دادن و مجسم ساختن .
( ساعتچی ، 1377)
تعارض Conflict
از اصطلاح تعارض برای نشان دادن موقعیتهایی استفاده می شود که در آن حوادث
انگیزه ها ، هدفها ، رفتارها تکانه های مخالف یا متضاد با هم وجود دارد
.برای مثال وقتی فرد نمی تواند بین دو غذا یکی را انتخاب کند (تعارض رسیدن ـ
رسیدن ) ، یا بین دو شغل غیر دلخوه ، کدام را انتخاب کند ( تعرض اجتناب –
اجتناب ) می گوییم دچار تعارض و تنش های مربوط به عدم توانایی در تصمیم
گیری و انتخاب یکی از گزینه ها شده است . (ساعتچی ، 1377)
تعارض اجتناب – اجتناب Avoidance –avoidance Conflict
در تعارض اجتناب- اجتناب، شخصمجبور استکه از بین دو هدف
یاامر منفی یکی را انتخاب کند. مثل تمایلات اجتنابی (ترس) که یک چیز باز در
لحظه پریدن از هواپیما تجربه می کند ، ینی وی مجبور است که از بین دو هدف
منفی پریدن یا از دست دادن آبرو ، یکی را انتخاب کند . هرگاه در فاصله های
دور از هدف نیز ( مثلاًهفته قبل از پرش ) تمایلات اجتنابی تا به این اندازه
نیرومند می بود احتمالاً او خود را در چنین موقعیت تعارض انگیزی قرار نمی
داد .
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
تعارض گرایش – اجتناب Approaeh –Aroidance conflict وقتی
کسی هدفی در پیش دارد که هم خواستنی است و هم خطر بار ، ممکن است در مدتی
سر گردان شود تا سر انجام بتواند در مورد آن تصمیم بگیرد، چنین کسی وقتی از
هدف دور است آن را خواستنی می بیند و بنابر این دست به واکنشهای گرایشی می
زند ، اما هر چه به هدف نزدیکتر می شود خطر بار بودن آن آشکار تر و براین
پایه ، میل به روگردانی از شوق بیشتر می شود . نوجوان خجولی که مایل است
تلفنی از کسی تقاضایی بکند ، به شوق موفقیت به سوی تلفن می رود اما به همان
نسبت که به تلفن نزدیک می شود ، ممکن است ترس از احتمال رد شدن در خواستش
افزایش یابد .این نوجوان ممکن است در این مورد دست به چند اقدام نا تمام
بزندتا سرانجام یا کار را به پایان ببرد و یا آنرا رها کند . هدفی که در
عین حال هم خواستنی و هم نخواستنی است ، هم خوشایند است و هم نا خوشایند در
آدمی یک نگرش دو سو گرا ایجاد می کند . نگرشهای دوسوگرا بسیار رایج است
نوجوانان نسبت به زندگی مستقل یک نگرش دوسوگرا دارند . هم دلشان می خواهد
مسؤل امور زندگی خویش باشند و هم مایلند که پدر و مادر در حل مشکلات
یاریشان دهند . (اتکینسون و هیلگارد ،1983)
تعارض گرایش – گرایش Approach – approach conflict هنگامی
که فقط یک انگیزه معین مطرح است اگر راههای گوناگونی برای دستیابی به هدف
در پیش باشد باز هم ممکن است تعارض روی دهد . مثلاً وقتی امکان تحصیل در
چند دانشگاه وجود داشته باشد گزینش دانشگاه بصورت یک موقعیت تعارض انگیز در
می آید . در این حال گرچه شخص سر انجام به هدف خود می رسد اما ضرورت دست
زدن به انتخاب ، در کار و پیشرفت وی به سوی هدف اخلال می کند
(اتکینسون و هیلگارد ،1983 )
تفسیر – تعبیر Interpretation توضیح ، فرموله کردن و تنظیم یک چیز با اصطلاحات آشنا و معمول توضیح و بیان مفهوم مفروضات نا آزموده .
در روانکاری ، جلب توجه بیمار به نشانه های مقاومتهای وی برای ضعیف کردن
آنها ، همچنین توضیح رمزهایی که در مدت کاوش ظاهر می شوند در روان شناسی
درون نگری معنی دادن به هر تجربه . (شعاری نژاد ، 1364)
تعمیم Generalization تعمیم به گرایش
ارگانیسم برای دادن پاسخ مشابه به محرکهای مختلف اطلاق می شود .این عمل
بدان معنا نیست که ارگانیسم نمی نواند تفاوت محرکها را تشخیص دهد . بلکه به
خاطر آن است که محرکها را مشابه به هم درک می کند . در تعمیم ، هر چه
تشابه دو محرک بیشتر باشد ، پاسخ ارگانیسم محکمتر است . تعمیم گاه باعث می
شود ما در قضاوت های خود بیش از حد از آن استفاده نمائیم .
(فراهانی و احمدی ، 1370 )
تفکر Thinking , cerebration
تفکر ، تفکر بهنجار عبارتست از جریان معطوف به هدف و عقاید ، رمز ها یا
نماد ها و تداعی ها، که در مواجهه بایک مسئله اغاز شده و به نتیجه ای متکی
به واقعیت منتهی می گردد . این نوع تفکر را بهتر است تعقل یا استدلال نامید
، که تفاوت آن با تفکر محض در این است که در تعقل پیوستگی فعالیتهای نمادی
ذهنی بیشتر و تداعی ها کاملا” با هم مربوطند در تفکر بی هدف تداعی ها
تصادفی هستند . تداعی آزاد (Free – association ) که در آن شخص به ابراز هر
فکری که در ذهنش می رسد ، تشویق می شود . نمونه ای از تفکر غیر استدلالی
است .
(پورافکاری ، 1373 )
تفکر انتزاعی Abstract thinking
یعنی نوعی تفکر که در آن شخص قادر است به طور ارادی مسیر افکارش را از یک
وجه موقعیتی خاص به وجهی دیگر تغییر دهد . وجوه مختلف موقعیت را همزمان در
ذهن نگاه دارد . نکات اساسی یک موضوع را با هم در نظر بگیرد و در ضمن قادر
به تجزیه آن به اجزاء کوچک باشد، پیشاپیش طرح بریزید و از نماد سازی
استفاده کند . توانائی تعبیر ضرب المثل یکی از خصوصیات تفکر انتزاعی است .
( سیف ، 1379)
تفکر انتقادی Critical thinking
منظور از کلمه انتقادی در این مفهوم تیز بینانه است نه گله مندانه یا شکایت
آمیز . با این توضیح ، تفکر انتقادی به صورت های زیر تعریف شده است :
«تفکر مستدل و تیز بینانه درباره اینکه چه چیز ی را باور کنیم و چه اعمالی
را انجام دهیم .» یا «ارزیابی تصمیمات از راه وارسی منطقی و منظم مسائل
،شواهد ، و راه حل ها» مثالهایی از تفکر انتقادی عبارتند از : درک و فهم و
تفسیر مسایل تشخیص و تحلیل سؤالها تشخیص و کاربرد منطق ( قیاس ، استقرا ،
استنباط ) با نتیجه گیری معقول از اطلاعات حاصل از منابع مختلف کتبی ،
شفاهی و دفاع از آن ، تمایز بین حقایق از عقاید ؛ داوری درباره اعتبار
منابع ؛ تصمیم گیری درباره اعمال مختلف ؛ تشخیص بیانات کلیشه ای و قالبی ؛
تشخیص نظامهای ارزشی و عقیدتی مختلف ؛ طرح سؤالها و پاسخگویی به آنها. (سیف
،1379 )
تقویت Reinforcement
هر رویدادی که احتمال پاسخ را افزایش می دهد ، تقویت نام دارد . ودو نوع
است . تقویت مثبت و تقویت منفی . تقویت کنندة مثبت محرکی است که وقتی به
دنبال پاسخ ارائه می شود، احتمال پاسخ را افزایش می دهد ، غذا و آب یرای
جاندارانی که به قدر کافی از آنها محروم شده اند ، تقویت کننده های مثبت
محسوب می شوند . تقویت کننده منفی محرکی است که وقتی به دنبال پاسخ حذف می
شود ، احتمال پاسخ را افزایش می دهد ضربه برقی و سر و صدای دردناک اگر به
دنبال پاسخ مورد نظر حذف شوند نقش تقویت کنندة منفی را ایفا می کنند.
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
تکا نة عصبی Herveimpulse
که پتانسیل فعالیت نام دارد . تغییری الکتریکی در غشاء یاخته است که با
انتقال ناگهانی یونهای سدیم به داخل نرون و انتقال یونهای پتاسیم به خارج
از نرون ایجاد می شود.
نرونی که در فواصل مختلف ارتباطات زیادی دارد باید بتواند تکانه ها را در
امتداد اکسون عبور دهد . اکسونها طوری تخصص یافته اند تا بدون کاهش میزان
تکانه ها ، آنها را در طول مسیر انتقال دهند . (کالات ، 1989)
تکلم Conversation/sation/speech/speaking/thaking
تکلم یا گفتار یا سخن گفتن ، شکلی از زبان است که در آن با استفاده از
نشانه هایکلامی یا علایم قرار دادی مقاصد و عواطف فرد به دیگری منتقل می
شود.
تکلم شامل نمادین سازی ، فرایند های شخصی ، آوا سازی ،طنین و تولید صذاست .
این علایم از طریق اندامهای گفتاری ، یعنی ، لبها ، زبان ، نرم کام ، سخت
کام ، دندانها ، حفره بینی ، حلق ، حنجره و تارهای صوتی انجام می شود.
(سیف نراقی و نادری 1380)
تمرکز Concentration
ثابت و منحصر کردن دقت روی یک چیز معین یا قسمتی از یک چیز . توجیه نیروهای
ذهنی یا بدنی و یا هر دو و به انجام دادن کاری یا حل مسئله ا ی انتخاب یک
گروه وابسته به موضوعهای دانشگاهی را برای مطالعه مفصل و اختصاصی.
(شعاری نژاد 1364)
تمیز Discrimination/Differentiation
ارگانیسم با وجود محرکهای مختلف ، پاسخ به محرک بخصوص را یاد می گیرد. ایجاد تمیز با تقویت یک محرک از میان چند محرک صورت می گیرد.
( فراهانی – احمدی 1370)
تنش Tension
در روان شناسی عمومی تنش عبارت از آمادگی برای عمل و وقوععمل به منزلة
تقلیل یا از بین رفتن تنش است . به عبارت دیگر تنش عبارتیست از بروز حالت
عدم تعادل در ارگانیزم و وادار ساختن آن به انجام رفتاری که توجه ایجاد
تعادل مجدد است. ( منصور و همکاران 2536)
توجه : Attention
توانایی موجود زنده است به پاسخگویی انتخابی به محرک یا مجموعة کوچکی از
محرکها از میان مجموعه بزرگتری از محرکها یی که اندامهای گیرنده اش با آن
تماس می یابند.
نمونه : مثلاً فرض کنید استیون هفت ساله پای تلویزیون نشسته است و دارد
کارتون تماشا می کند . صبح جمعه است و بیرون باران می بارد . اما در این
لحظه اسیتون متوجه باران نیست . مادرش از اتاق دیگر صدایش میزند که بتابد
لباسهایش را آویزان کند ، ولی استیون صدایش را نمی شنود قضیه چیست ؟ رفتار
اسیتون کاملاً طبیعی است . در این لحظه کارتون آنقدر برایش جالب است که بخش
اعظم توجه خود را بدان معطوف کرده است . در نتیجه راه بر کلیة محرکهای
دیگر از قبیل صدای باران یا مادرش بسته است مادرش وارد اتاق می شود که
استیون در آن لحظه مشغول تماشای تلویزیون است و بلند می گوید «استیون صدایم
را نشنیدی »؟ صدایت کردم این بار استیون سر بر می دارد و نگاهش می کند و
در کمال معصومیت می گوید :« نه.» اگر مادرش از درک لازم برخوردار باشد ، می
فهمد که کاملاً احتمال دارد استیون صدایش را نشنیده باشد. این که حالا
صدای او را می شنود نشان می دهد که مادر توانسته با افزودن بر شدت محرکهای
رقیب با کارتون ، توجه او را از کارتون به خود بکشاند . به عبارت دیگر ،
وارد اتاق شد و با صدای بلند تر ی صحبت کرد.
ویلهم و ونت ، پدر مکتبی در روان شناسی که به ساخت گرایی معروف است یکی از
نخستسن روان شناسانی بود که به مطالعه توجه پرداخت . او بر اثر پژوهشهای
خود به این نتیجه رسید که توجه یک نقطة کانونی و یک فراخنا دارد. بهتر است
نور چراغ قوه ای را بر دیوار اتاقی تاریک تصور کنید. آنچه در مرکز درخشان
نور روشن شده است شبیه چیزی است که در کانون توجه قرار می گیرد . اما
چیزهایی هم که تا حدودی روشن شده اند باز درفراخنای توجه قرار دارند. وقتی
مشغول خواندن رمانی جالب هستید ، ممکن است کنش داستان و گفتگوهای آن کانون
توجه شما باشد. به ورق زدن کتاب و نحوة نشستنتان بر صندلی هم توجه دارید
اما اینها در فر اخنای توجه شما قرار دارند. یعنی وضوح آنها در قیاس با
آگاهی شما از سیر ماجرای داستان کمتر است . (برونو ، 1370)
توجه انتخابی Selective attention
فرایند درگیر در موقعیت هایی که در آنها مشخص با درون دادهای محرک متعدد
روبرو است و باید وجهی از آنها را برگزیده و به آن توجه نماید . این اصطلاح
از یک لحاظ زاید است ، چون توجه تلویحاً انتخاب را می رساند.
( پور افکاری ، 1373)
توزیع طبیعی Natural distribution
به توزیعی گفته می شود که در آن تراکم افراد بیشتر در حدود طبقات وسط باشد و
هر چه به طرفین پیش رویم به تدریج از میزان تراکم کاسته می شود. در یک
توزیع بهنجار یا نرمال سطح زیر منحنی بوسیله واحد های انحراف استاندار
همیشه به نسبت های ثابتی تقسیم می شود . ( شریفی و نجفی زند ، 1376)
توهم (اختلال در ادراک) Hallucination
توهم یعنی تجارب حسی یا ادراکی است که هیچ منبع خارجی واقعی ندارند ، مانند
شنیدن صدای شیطان که به فرد دستور کشتن کسی را می دهد . فرد عادی از طریق
جریان پیچیدة غربال کردن و از صافی گذراندن اطلاعات حسی قادر به انتخاب ،
تطبیق و تشخیص انبوه محرکهایی که همواره به وی ارائه می شوند ، بوده و بدین
وسیله می تواند دنیای خود را به طریق عادی و معنی دار ادراک نماید . ولی
بیمار سیکوتیک بر عکس به طور آشکار قادر به غربال کردن اطلاعات آشفته و یا
تشخیص اطلاعات مربوط و نا مربوط نیست او در حد زیاد نسبت به تمام محرکها ،
خواه از منابع داخلی باشند یا خارجی ، حساس است و قادر نیست که ادراکهای
خود را بصورت یک الگوی معنی دار ، وحدت و انسجام بخشد .
(آزاد ، 1375)
تیپ : Type به طبقه بندی مردم در چند گروه گفته می شود . هر یک از این طبقات ، ویژگیهای خواص خود را دارد . (مثلاً ، برون گرا ودرون گرا )
(پروین ، 1374 )
تیپ شخصیتی Personality
به آن دسته از ویژگیهای شخصی یا بطور کلی افراد گفته می شود که الگوهای ثابت رفتاری آنها را نشان می دهد . (پروین ، 1374 )
تیپ شخصیتی الف AType(A) یکی از مهم ترین پژوهشها دربارة تفاوت اضطراب در افراد از اوایل دهه 1960
آغاز می شود ، یعنی زمانی که دو پژوهشگر به نام های( meyer Freidman, Rany Rosenman) آما
دگی و استعداد ابتلا بیماریهای کرونر را نشان دادند. در آن موقع معلوم شد
که بیماران مبتلا به ناراحتی کرونر از بسیاری جهات رفتارشان به هم شباهت
دارد. آنها بی نهایت رقابت طلب ، زیاده جو ، پر خاشگر ، بی حوصله، بی صبر و
بی قرار بودند . آنها با حالتی انفجاری صحبت می کردند ، عضلات صورتشان
بنظر کشیده می رسید ، زیر فشار زمان و بار مسئولینت بودند ، این افراد تحت
عنوان شخصیت نوع A توصیف شدند. با بررسی تعدادی از مطالعات ارتباط بین
شخصیت نوع A و وضعیت شغلی رده بالا روشن شدکه شخصیت نوع A تمایل دارد که
شغل خود را پر مسئولیت تر و با ساعات کاری بیشتر و میزان کار سنگین تر از
شخصیت نوع B معرفی نمایند . علیرغم این عوامل شخصیتهای نوع A بطور کلی کمتر
از مشاغل خود گله دارند و عدم رضایت از کارشان کمتر و هیجان و افسردگی شان
از شخصیت نوع B کمتر است . این افراد همیشه در حرکت ، قدم زدن و غذا خوردن
سرعت دارند . اغلب در هنگام استراحت و مواقعی که کاری بزای انجام دادن
ندارند احساس تقصیر و بیهودگی می کنند . بعلت در گیری و مشغله زیاد فرصت
اندیشیدن به نکات تازه را ندارند. (کوپر ، 1370)
تیپ شخصیتی ب ( B) Type (B)
کاملاً عادی اند عادات رفتاری نوع A است و هیچ یک از ویژگیهای نوع A را از خود ظاهر نمی سازند.
– هرگز از بیقراری و احساس از دست دادن دقت رنج نمی برند.
– انسانهای کینه توزی نیستند و در ارتباط با دیگران نیازی به تحمیل خواسته
های خود احساس نمی کنند ، مگر اینکه موقعیت ایجاب کند . بدنبال خوشگذرانی و
لحظات خوش هستند و به هیچ قیمت بدنبال نتایج عالی نمی باشنند.
– بدون عجله کار می کنند و بدون احساس وقت کشی و استراحت می کنند .
(کوپر ، 1370)
ث »
ثبات شیء Obgect constancy
ثبات شیء به این معناست که اندازه ،شکل ، رنگ ، درخشندگی ، و ویژگیهای دیگر
شی، نسبتاًمستقل از تنوعات تصویر شبکه ای است و به همان صورتی که ادراک
شده است باقی می ماند .ثبات شی ء از مختصه های مهم ادراک است . اگر چنین
گرایشی نمی بود دنیای غریبی می دیدیم ، که در آن اشیاء بر حسب نزدیکی یا
دوریشان از ما بزرگ یا کوچک می شدند. برای مثال اگر سکه را از زاویه خاصی
نگاه می کردیم به جای اینکه گرد باشد بنظر بیضی می رسید . چگونه با وجود
طیف گسترده ای از محرکهای مختلف ثبات شی ء همچنان باقی می ماند بطور کلی
تبیین این موضوع به دو دسته کلی تقسیم می شود . اول اینکه ، نظریه پردازانی
که بریاد گیری تا کید می کنند این فرضیه را مطرح می کنند که ما خود را با
تنوع محرکها انطباق می دهیم به نحوی که ماهیت «واقعی» محرک را ادراک می
کنیم . هلمهولتز (1894 – 1821) فیزیکدان و روان شناس بزرگ آلمانی می گویند
که ما از ماهیت محرکها استنباطی نا هشیار داریم . این استنباط نا هشیار که
حدسی است تعلیم یافته و بدون عمر آگاهانه ، بر اساس تجارب ما در دنیای
واقعی صورت می گیرد.
دوم اینکه ، نظریه پردازی که بر توانائیهای ذاتی تاکید می کنند این فرضیه
را مطرح می کنند که توانائیهای داده پردازی درونی اندامهای حسی مغز و
دستگاه عصبی سبس می شود که این ساختارها مختصه های تغییر نا پذیر محرک را
از جریان اطلاعاتی متنوع کنند . ما آنچه را در محرک واقعاً ثابت است . جدا
می کنیم . این نحوه استدلال کلی را روان شناسان ، بخصوص ولنگانگ مطرح
کردند. هر یک از این دو نوع تبیین طرفداران خود را دارد و هر دو هم به ظاهر
سودمند ند.
(برونو ، 1370)
ثبت Registration,record
اصطلاحی که به «پردازش در یافتی »اطلاق می شود. در این مرحله اطلاعات مورد
پردازش قرار می گیرد ولی ادراک نمی شود ، ادراک ،ادراک زیر آستانه ا ی .
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
« ج »
جا به جایی پر خاشگری (پر خاشگری جابه جا شده)جا به جا سازی
Displaced aggression
Displacement,shift,transposition
فروید جا به جا سازی را رضایت بخش ترین شیوه برای اداره تکانه های جنسی و
پرخاشگرانه می دانست . انگیزهای که از راه معینی ارضا نمی گردد به کمک
مکانیسم جابهجا سازی به مجرای تازه ای رانده می شود. خشمی که نمی تواند
نسبت به خاستگاه ناکامی ابراز شود به سوی یک هدف سهل الوصول یا کم خطر
هدایت می شود. این نمونه ای از جا به جا سازی است . مثلاً با شرکت در
ورزشهایی که مستلزم تماس جسمانی است ، می توان تکانه های خصمانه را در
قالبهای جامعه پذیر ریخت . جابه جا سازی تکانه های نا کام شده را احتمالاً
از بین نمی برد ، اما فعالیتهای جانشین در مواردی که یک سائق اساسی نا کام
می ماند . مسلما ً در کاهش تنش مؤ ثر ند .
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
جاندار پنداری Animism
بر اساس پژوهشهای پیازه روشن شده است که اندیشه کودکان خردسال از جهات
دیگری با اندیشه کودکان بزرگتر و بزرگسالان تفاوت دارد. یکی از تفاوتهای
اساسی این است که کودکان در مرحله پیش عملیاتی فرقی را که موجودات جاندار
وبی جان می گذاریم قائل نیستند بر عکس طرز فکر آنان اغلب زنده گرایا نه است
. یعنی کودکان به اشیاء بی جان نسبت زندگی و احساسات می دهند . نخست ،
یعنبی در سنین بین 4 و 6 سال کودکان هر چه را فعال است جاندار می انگارند .
برای نمونه هنگامی که از یک بچه پرسیدند آیا خورشید جاندار است او گفت :
آری جاندار است «زیرا نور می دهد » همان بچه گفت کوه جاندار نیست زیرا کاری
نمی کند کمی بعد بین 6 و 8 سال کودکان جاندار بودن را محدود به چیزهایی می
کند که تحریک دارند . از این قرار و گلها جاندار نیستند اما دوچرخه ، و
ابرها جاندار هستند . تنها پس از 8 سالگی است که کودکان مفهوم زندگی را
محدود به اشیا یی می کنند که به خودی خود می توانند حرکت کنند و سپس این
دامنه به گیاهان و جانوران محدود می شود.
یک جنبه دیگر زنده گرایی نسبت دادن احساسات و شعور و خود آگاهی به اشیاء بی جان است . برای نمونه از یک پسر بچه 7 ساله پرسیده شد :
«اگر به یک سنگ سوزن بزنی آیا آن سنگ درد را احساس خواهد کرد؟» نه – چرا نه
؟ – برای اینکه سنگ سفت و سخت است . اگر سنگ را در آتش بیندازسد آیا آتش
را حس خواهد کگرد ؟ -آری – چرا ؟ – برای آنکه خواهد سوخت … نقاشیهای کودکان
خردسال هم نمایا نگر گرایشهای زنده گرایا نه آنان است .
(فدایی ، 1375)
جسم ، پسینه ای Corpus callosum
نیمکره های مغزی توسط جسم پسینه ای و چندین دسته رشته کوچک با هم مبادله می
کنند . هر نیمکره به اطلاعاتی دسترسی دارد که ابتدا از نیمکرة مخالف گذر
می کنند هر نیمکره به اطلاعاتی دسترسی دارد که ابتدا از نیمکرة مخالف گذر
می کنند . اگر به جسم پسینه ای آسیب رسد ، این تبادل اطلاعات قطع می شود
افراد نادری جسم پسینه ای برای درمان صرع شدید قطع شده است .
( کالات ، 1989)
« ح »
حافظه Memory
این اصطلاح مفهومی کلی دارد و به آن گروه از جر یانات روانی که فرد را به
ذخیره کردن تجارب و ادراکات و یاد آوری مجدد آنها قادر می سازد ، اطلاق می
شود.
از نظر توصیفی برای حافظه سه مرحله می توان قائل شد . مرحله دریافت و ثبت ،
مرحله نگهداری ، مرحله یا دآوری . از نظر بالینی حافظه بر اساس فاصله
زمانی بین تحریک و یاد آوری ، سه نوع تقسیم می شود . اصطلاحات حافظه نوری ،
حافظه نزدیک و حافظه دور برای تعریف این سه نوع مورد استفاده قرار می گیرد
. البته این اصطلاحات توصیفی بوده و فاصله زمانی مشخص کننده آنها از نظر
بالینی دقیقاً تعریف شده است .
ثبت دائم به منظور ایجاد حافظه دراز مدت پدیده ای است که جریانات
الکتروشیمیایی پیچیده ای را در مغز در بر می گیرد. چنین فرض شده است که این
عمل بستگی به تشکیل اسید ریبونو کلئیک در سلول های عصبی مغز دارد و کاهش
منابع اصلی RNA در سلول های مغز عامل عضوی خاص حصول کاهش حافظه افراد
سالمند است . نشان داده شده است ، آنتی بیوتیک های خاص که وقعه دهنده سنتز
پروتئین هستند ، در حیوانات آزمایشگاهی می توانند اختلال در ثبت وذخیره
حافظه دراز مدت بوجود آورند.
در مرحله اول حافظه اطلاعات رسیده بوسیله یکی از اعضاء حسی در یافت و ثبت
می شود . ثبت خاطرات بستگی به سطح هشیاری شخص دارد ، البته فرصت مواجهه
مکرر با موضوعی که باید رد آن در حافظه ثبت شود نیز ضروری است . هر چیزی که
هشیاری را کاهش دهد ، مثل ضربه به سر یا مصرف الکل ، در کار ثبت اختلال
ایجاد می کند.
مرحله دوم شامل انبار کردن اطلاعات به صورتی پایانتر است . این مرحله از
حافظه با تکرار و تداعی با سایر اطلاعات انبار شده قبلی تقویت می شود .
ذخیره کردن مرحله ای فعال بوده و مستلزم تمرین و تکرار است .
مرحله آخر حافظه نیز جریانی فعال به منظور به حرکت در آوردن اطلاعات انبار
شده است . هر مرحله در جریان کلی حافظه متکی به کامل بودن مراحل قبلی است .
( پور افکاری ، 1380 )
حافظه اولیه Primary memory
طبق نظر ویلیام جیمز (1890) حافظه اولیه ( حافظه کوتاه مدت ) با اطلاعاتی
سر وکار دارد که پس از پردازش در هشیاری باقی می ماند و بدین ترتیب بخشی از
حال روانی فرد را تشکیل می دهد . ( آلسینک ، 1994)
حافظه بلند مدت Long – term memory
حافظه تمامی عمر ، حافظه بلند مدت نام دارد . این حافظه هر آنچه را که ما
در طول زندگی می آموزیم در خود جای می دهد . اطلاعات رسیده به حافظه حسی
اگر مورد توجه قرار گیرند به حافظه کوتاه مدت انتقال می یابند و اطلاعات
رسیده به حافظه کوتاه مدت نیز اگر تکرار و مرور شوند و با اطلاعات قبلاً
آموخته شده ما مرتبط گردند به حافظه دراز مدت انتقال می یابد . برای این
کار باید اطلاعات رمز گردانی شوند . ( سیف ، 1379)
حافظه ثانویه memorySecondary
طبق نظر ویلیام جیمز حافظه ثانویه ( حافظه دراز مدت ) با اطلاعاتی درباره
رویداد سر وکار دارد ، که هشیاری نسبت به آن نیست و بالفعل در دست پردازش
نیست و بدین
ترتیب بخشی از گذشته روانی فرد را تشکیل می دهد . (آلسینک ، 1944)
حافظه حسی Sensory memory
نخستین مرحلة خبر پردازی است . به حافظه حسی مخزن حسی و ثبت حسی نیز گفته
می شود محرکهای محیطی (نور – صدا – حرارت – بو و جز اینها )به طور دائم بر
گیرندة حسی ما اثر می گذارند گیرنده ها اجزای نظام حسی زمربوط به دیدن ،
شنیدن ،چشیدن ،بو ئیدن و لمس کردن هستند . نظام کلی گیرنده ها را حافظه حسی
می نامند . الگوهای فعالیت عصبی که به هنگام رسیدن محرکها به گیرنده ،
تشکیل می شوند ، پس از قطع تا ثیر محرک بررسی مدت بسیار کوتاهی (یک تا سه
ثانیه ) حفظ می شوند . اما در همین فاصله کوتاه ما فرصت انتخاب اطلاعات را
بررسی انتقال مفاهیم بر حافظه کوتاه مدت داریم . تنها اطلاعاتی که مورد
توجه مان قرار می گیرند وارد حافظه کوتاه مدت می شوند ولی بقیه اطلاعات از
این حافظه حذف یا فراموش می گردند. (سیف 1379)
حافظه حوادث خاصی ( حافظه رویدادی ) Episodic memory
منظور از حافظه رویدادی خاطرات ما از تجارب شخصی است . نوعی فیلم ذهنی از
آنچه دیده یا شنیده ایم به سخن دیگر حافظه رویدادی شامل اتفاقاتی است که در
زندگی ما رخ داده و به زمان و مکان خاصی وابسته اند . برای نمونه وقتی به
یاد می آوریم که در گذشته چه کسانی تازهای را ملاقات کردیم یاد آفرین روز
جمعه ای که به کوه رفتیم چه منظره های تازه ای را دیدیم خاطرات رویدادها
ویژه را به یاد می آوریم . بنابر این تصاویر ذهنی در حافظة رویدادی نقش
مهمی ایفا می کنند همچنین سر نخ ها یا نشانه های مربوط به زبان و کمان به
ما کمک می کنند تا اطلاعات را از این بخش حافظه باز یابیم . ( سیف 1379)
حافظه دراز مدت Long – term memory
( همچنین به آن مخزن دراز مدت و حافظه ثانوی نیز گفته می شود ) اگر مطلب
موجود در حافظه کوتاه مدت به اندازه کافی مرور شوند به صورت بخشی از حافظه
دراز مدت ذخیره می شوند. مطالب در حافظه دراز مدت برای زمانهای نا محدود
باقی می مانند. ( واسون ، 1993)
حافظه رویه ای ( حافظه روندی ) یا روش
Procedural memory
مربوط به چگونگی انجام امور به ویژه فعالیتهای فیزیکی یا جسمانی مانند
بازیهای ورزشی را حافظه روندنی می نامد. این نوع حافظه ظاهراً در یک رشته
زوج محرک پاسخ ذخیره می شود. به عنوان نونه اگر ما مدتی طولانی دوچرخه
سواری نکرده باشیم به محضر اینکه شروع به اینکار می کنیم محرکها پاسخها را
فرا می خواند . وقتی که دوچرخه یه سمت چپ خم می شود . ( یک محرک ) به طور
غریزی وزن خود را به سمت راست می دهیم . تا تعادل مان را حفظ کنیم . (پاسخ )
به همین سبب هر چه یک عمل بیشتر تکرار می شود . حالت خودکارتر بیشتری به
خود می گیرد . به طور خلاصه حافظه روندی به دانستن چگونه انجام دادن یک عمل
گفته می شود .
(سیف 1379)
حافظه کاری Working memory این
اصطلاح به طور کلی به نظامی برمی گردد که هم درگیر پردازش شناختی و هم
درگیر ذخیره موقت اطلاعاتی است که در جریان اجرای طیف وسیعی از تکالیف
شناختی پردازش می شود. تکالیف شناختی با هر درجه از پیچیدگی که باشد (مانند
حل مسئله – درک متن ) شامل چند مرحله پردازش مختلف است و حافظة کاری این
امکان را فراهم می کند که آخرین شکل انجام تکلیف در حافظه ذخیره و همواره
در دسترس قرار گیرد . آشکار است که میان مفهوم حافظة کاری و حافظة کوتاه
مدت همپوشی وجود دارد ولی این دو مفهوم از چند جهت مهم با یکدیگر تفاوت
دارند.
حافظة کوتاه مدت مهمولاً همچون یک واحد منفرد تلقی می شود ، ینی فرض بر این
است که این حافظه به شکل یک واحد منفرد و یکپارچه عمل می کند ، بر عکس
توسعه یافته ترین نظریه نظام حافظه کاری براین فرض استوار است که حافظة
کوتاه مدت برای این به کار رفته که تقریبات بدون استثناء شامل همه داده های
مربوط به تکالیف شناختی بوده و وظیفه آزمودن تنها موارد یادآوری اطلاعات
باشد ، بر عکس حافظة کاری حداقل در اصول شامل وظایف متعددی است به طوری که
تمرکز اولیه آن هرگز بر حافظه نیست . برای مثال در حساب ذهنی تمرکز به
اجرای محاسبات دقیق حساب است . ولی شواهد حقیقی وجود دارد که حافظة کاری
نقش مهمی را در تکلیف حساب ذهنی بازی می کند .
مفهوم حافظة کاری یا چیزی مشابه آن را می توتن در نظریه های مختلف
روانشناسی یافت . البته تنها نظریه منظم و متمرکز حافظة کاری در آغاز توسط
(بدلی و هیچ )ارائه شد و بعد ها (1986)تعدیل گردید.
او در نظریه اصلی خود از حافظة کاری نظامی ارائه دادند که شامل سه بخش بود .
اول عامل اجرائی مرکزی که به حس خاصی وابسته نیست و بر حسب تعریف تقریباً
همان چیزی است که توجه می نامیم . دوم حلقه گویشی که می تواند تعداد محدودی
از اطلاعات واجی یا اطلاعات وابسته به گفتار را نگهداری کند و سوم لوح ثبت
دیداری ، فضائی که مخصوص رمز گذاری فضائی ، دیداری یا هر دو است . این
نظام حافظه کاری سلسله مراتبی است . عامل اجرائی مرکزی در راس این سلسله
مراتب و دو نظام خدمتگذار آن یعنی مدار گویشی وصفحه یا لوح ثبت دیداری –
فضائی در زیر این سلسله قرار می گیرد . (آلسینک 1944)
حافظه معتائی Semantic memory چنانچه
از نامش بر می آید معانی ذخیره می شوند. وقتی که ما جمله ای را در یک کتاب
می خوانیم . معنی آن را حفظ می کنیم . نه کلمات یا ویژگیهای دستوری آن
جمله را اطلاعات موجود در حافظه معتائی عموماً بصورت گزاره – – ذخیره می
شوند.
گزاره ها برای باز نمایی یا معرفی واحد های کوچک معنی مناسب اند . اما
زمانی که بازنمائی مجموعه های بزرگتری از دانش سازمان یافته مورد نظر است
گزاره ها چندان کار ساز نیستند . برای مجموعه های بزرگ دانش ا ز (schema)
استفاده می شود. ( سیف ، 1379)
حرکات تثبیتی Fixation movement میدانهای
چشمی خلفی بطور اتوماتیک چشمها را بر روی یک نقطه معین از میدان بینایی
تثبیت کرد، واز این راه از حرکت تصویر بر روی شبکیه جلوگیری می کنند . برای
برداشتن چشمها از روی این نقطه بایستی تکانه های ارادی از میدانهای ارادی
چشمی که در نواحی پیشانی واقع شده اند به چشمها فرستاده شوند .
( گالیتون ، 1991)
حرکات ساکا دی Saccadic movement در
ضمن خواندن ، شخص معمولا” چندین حرکت ساکادی در چشمان خود برای هر سطر
انجام می دهد . در این مورد منظره بینایی از جلوی چشمها حرکت نمیکند بلکه
چشمها چنان تعلیم یافته اند که در عرض منظره بینایی حرکت کرده و اطلاعات
مهم را از آن استخراج میکنند .
سا کادی های مشابهی نیز هنگام مشاهده یک تابلوی نقاشی بوجود می آید . با
استثنای اینکه ساکادها در یک جهت و سپس در جهت دیگر از یک نکته مهم دیگر به
انجام می رسد . (گالیتو ن ، 1991)
حسا سیت زدایی تدریجی Systematic desensitivation یکی از فنون رفتار درمانی ، حساسیت زدایی منظم است که می توان آنرا فرایند «نا شرطی سازی » یا «شرطی سازی تقابلی » به شمار آورد . در این شیوه اصل درمانی عبارتست از ضعیف سازی یک پاسخ غیر منطقی به کمک نیرومند سازی یک پاسخ مخالف یا ناهمساز با آن . مثلاً به فرد آموخته می شود در کنار بازنماییهای تخیلی موقعیتهای اظطراب زا ، خود را آرمیده کند ، حساسیتزدایی منظم ، یک فرآیند تدریجی است . (نظری ، 1381)
حقارت:Inferiority
در معنای کلی ، هر نوع انطباق در سطح پایین تر از آنچه که معمولاً از فرد
انتضار می رود . آدلر بیشتر به خاطر تاکیدی که نسبت به احساس حقارت داشت ،
شناخته شد . او اعتقاد داشت که هر فردی با یک حقارت ( عضوی را روحی )به
دنیا می آید و چگونگی برخورد شخص با احساس حقارت خود تعیین کننده سبک زندگی
او می با شد . ( ساعتچی ، 1374)
حل مسأله Problem – solving حل
مسأله عبارتست از پردازش شناختی برای تبدیل موقعیت مفروض به موقعیت مفروض
به موقعیت مطلوب در حالیکه شخص حل کننده ، برای حل آن به طور آمادهروشن
واضحی ندارد . این تعریف شامل چهار ایده اساسی است . نخست اینکه حل مسأله
یک امر شناختی است یعنی در درون ذهن یا دستگاه شناختی حل کننده روی می دهد.
پس وجود آن را می توان تنها به طور غیر مستقیم از رفتار حل کننده استنباط
کرد.
دوم آنکه حل مساله یک فرایند است . یعنی متضمن دستکاری معلومات در دستگاه
شناختنی یا ذهن حل کننده است ( یعنی اجرای عملیات شناختی روی باز نماییهای
نمادی درونی ).
سوم اینکه حل مساله جهت دار است . یعنی غرض از آن حل کردن یک مساله است.
چهارم آنکه حل مساله امری شخصی است یعنی دشواری تبدیل یک حالت مفروض از یک
مساله به حالت مطلوب بستگی به دانش کنونی حل کننده مساله دارد.
( آلسینک ، 1944)
خصوصیات اولیه جنسی Primary sex – characteristic
خصوصیات اولیه جنسی به رشد اندامهای اطلاق می شود که برای تولید مثل ضروری
هستند مثل رحم و تخمدان در دختران . دستگاه تولید مثل و غده پروستات در
پسران.
( احدی و جمهری 1378)
خصوصیات ثانویه جنسی Secondary sex – characteristic
خصوصیات ثانویه جنسی به آن دسته از ویژگیهای فیزیو لو ژیکی اطلاق می شود که
غالباً یا شروع بلوغ ظاهر می شود . ولی با تولید مثل رابطه مستقیم ندارند
مثلاً رشد سینه ها در دختران و تغیر طنین صدا در پسران. ( احدی و جمهری
1378 )
خطر جرئی Risk – Taking
خطر جرئی رفتاری است که به موجب آن فرد خودش را در معرض امکان آسیب جسمانی
یا مرگ قرار می دهد . هر چند که خطر جرئی هم در مورد خطر های غیر قابل
اجتناب صدق می کند و هم در مورد خطر های غیر ضروری در این مدخل تأ کید بر
خطر های غیر ضروری است.
نمونه های خطر هایی غیر ضروری عبارتند از پرواز با کایت . پرش اسکی –
مسابقه اتومبیل رانی و موتور سواری و … و هر یک از ما ممکن است گاهی با
سرعت رانندگی کنیم . البته نه در حدی که در ورزشهای بالا مثال زدیم : بنابر
این پدیده خطر جرئی غیر ضروری پدیده ای معمول است .
(برونو 1370)
خلاقیت : Creativity
روانشناسان خلاقیت را بعنوان شکلی از حل مشکلات تعریف می کنند که از خصوصیت
آن ارائه راه حلهای بدیع ، نو و جدید و برای مشکلات هراس ، علمی یا عملی
است . هنری پو آنکاره ، ریاضیدان بزرگ فرانسوی می گوید.
«خلاقیت یعنی تشخیص ، تمیز ، بصیرت ، دریافت ، درک و انتخاب . بنابر این
اگر شما قلم موئی را در دست یک میمون بگذارید و رنگ را نیز در کنارش قرار
دهید. هر چند ممکن است . طرحهای بدیع و جدیدی را روی پرده نقاشی ترسیم کند .
اما نمی توان آن را نمونه و یا نشانه خلاقیت دانست . بنابر این می توان
گفت خلاقیت یعنی تر کیب مجدد عقاید ، اندیشه ها ، افکار ، نظرات و انگاره
هایی که قبلاً برسی فرد شناخته شده است امّا به شیوه ای جدید و متفاوت با
قبل .
(ـساعتچی 1374)
خود ( خویش ) Self
مجموعه روانی – فیزیکی و نیز ویژگیهای هشیار و نا هشیار شخصی در هر لحظه ا ز
زمان . اصطلاحی که کارن هورنای برای تعریف خودواقعی یا خود تجربی به کار
برده است . ( ساعتچی ، 1377)
خود آرمانی Ideal self / ego – ideal
تصور یا مفهوم خود در زمینه آرمانها یا به عبارت دیگر مفهوم خود در رابطه
با آنچه یک شخص دوست دارد باشد . یا بر حسب آنچه به نظر او خوب و مثبت تلقی
می شود و ترجیح می دهد که آن چنان باشد. ( ساعتچی 1377)
خود انتقادی Self – criticism
معنی اصلی این اصطلاح ، انتقاد شخص از خود می باشد و معنی ضمنی آن این است
که چنین ارزیابی انتقادی نوعی سنجش مبتنی بر واقعیتهای مر بوط به نقاط قوت و
ضعف استعداد ها و کاستیهای شخصی می باشد . اینگونه تحلیل از خود به عنوان
بخشی از خویشتن پذیری سالم تلقی می شود . ( ساعتچی ، 1377)
خود انکاره : Self – image
خود یا خویشتن تصور شده . خود آنچنان که مشخص فرض می کند که هست بسیاری از
مدلهای مربوط به روان ( رنجوری بر مبنای این نظریه بنا شده اند که وقتی خود
واقعی شخصی با خود انکاره او تا همخوانی شدید داشته باشد ممکن است گرفتار
روان رنجوری گردد. ( ساعتچی 1377)
خود شکوفائی Self – actualization
گرا یش بنیادی هر شخص به تحقق بخشیدن هر چه بیشتر به توانائیهای بالقوه
خود، خود شکوفائی در نظر یه های انسانگر درباره شخصیت ؛ نظیر نظریه های
مازلو ، راجز، یک مفهوم بنیادی است . راجز معتقد است که اساسی ترین نیروی
بر انگیزندة رفتار آدمی خود شکوفایی است . گرایش به تحقق بخشیدن ، شکوفا
ساختن ، حفظ و تقویت یک موجود رشد یابنده در جستجوی تحقق نیرو های بالقوه
خود در محدودة وراثت خویش است. ( اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
(د،ذ)
داروی ضد اضطراب Antianxiety drug
داروی کند کننده دستگاه عصبی مرکزی که موجب کاهش تنش می شود . کمی خواب
آلودگی ایجاد می کند ولی نه به میزان زیاد . والیوم و لیبرلوم دو نمونه از
این داروها هستند . به این دارو ها آرامبخش نیز گفته می شود .
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
داروهای ضد افسردگی Antidepressant , Antidepressive
داروهایی که مصرف آنها موجب تغیر خلق افراد افسرده در جهت احساس شادمانی
بیشتر می شود . چنین اثری احتمالاً ناشی از فدرت این داروها در افزایش
انتقال دهنده های عصبی از نوع نوراپی نفرین ، سروتو نین ، یا هر دو است از
نمونه این داروها ایمی پرامین و ایزوکار بو کسازید می باشد .
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
درمانگر Therapist
یک فرد متخصصی است که آموزشهای لازم روان درمانی را گذرانده که عبارتند از روان شناسان ، روانپزشکان ، مشاوران .
روان درمانی یک درمان حرفه أی است که به وسیله یک فرد متخصص که آموزش های
لازم را گذرانده است ارائه می شود . روان شناسی و روان پزشکی در حوزه مهم
برای آموزش متخصصان روان درمانی است . علاوه بر روان شناسان در روانپزشکان
افراد متخصص دیگر از قبیل مدد کاران اجتماعی روانپزشکی ، پرستاران روان
پزشکی مشاوران نیز به خدمات روان درمانی کمک می رسانند . ( نظری ، 1381)
در مانهای زیستی Biological therapies
در رویکرد زیستی در درمان رفتار نابهنجار ، فرض بر این است که اختلالات
روانی در اثر بد کارکردی بیو شمیایی و فیزیو لو ژیک مغز ایجاد می شوند ،
درمانهای زیستی شامل درمان با تشنج مغزی ( Ect ) ، جراحی روانی و استفاده
از داروها برای تغیر رفتار است . ثابت شده که از این میان موفقیت دارو
درمانی بیشتر است . داروهای کاهش دهندة اضطراب یا ضد اضطراب ها به منظور
کاستن از اضطراب شدید و کمک به افراد در کنار آمدن با بحرانهای زندگی به
کار می روند . این داروها به خانواده ا ی تحت عنوان بنز و دیاز پین ها تعلق
دارند و اغلب آرامبخش ها نامیده می شوند . دارو هایی که نشانه های اسکیز
فرنی را کاهش می دهند ، داروهای ضد روان پرشیی ( ضد جنون ) نام دارند و از
خانواده فنو تیازین ها هستند . داروهایی که خلق افسرده را بالا می برند
داروهای ضد افسردگی نام دارند و شامل دو گروه عمده می باشند. 1- مهار کننده
های منو آمینو اکسید از ( یا مهار کننده های MAO) و 2- ضد افسردگی های سه
حلقه ای . کربنات لیتیوم در درمان اختلالات شیدایی – افسردگی موثر بوده است
. در درمان با تشنج برقی ( E CT) ، یک جریان الکتریکی به مغز وصل می شود
که ایجاد تشنج می کند و نشانه های افسردگی شدید را کاهش می دهد . این روش
الکترو شوک درمانی نیز نامیده شده است . هنوز معلوم نیست که مکانیسم اثر
ECT چگونه است ، ولی این روشن شده است که بر اثر حمله تشنجی مغز ، مقدار
زیادی از چند انتقال دهندة عصبی آزاد می شوند که نور اپی نفرین و سروتونین
از آن جمله است . ( نظری ، 1381)
درمان مراجع مدار Client – Center Therapy
یکی از در ما نگران انسان گرایی بسیار مشهور ، کامل راجرز (1980 ، 1988) ،
روش درمانی خاصی پیشهاد کرده است که در آن ، افراد تشویق می شوند تا
توانییهای بالقوه خود را کشف کنند و با دیگران روابط صحیح بر قرار سازند ،
دیدگاه راجرز تحت عنوان درمان مراجع مدار یا درمان متمرکز بر مراجع نامیده
شده است . برای راجرز خیلی اهمیت داشت که به جای کلمه بیمار ، کلمه مراجع
را به کار ببرد . به نظر او ، کلمه بیمار ، بیانگر اختلالات شدید جسمی یا
روانی است که شخص را از مسئولیتها و تواناییهای خود محروم می کند . وقتی
این فرد را به عنوان مراجع می پذیریم در واقع قبول می کنیم که او مسئولیت
درمان را بر عهده دارد و رابطه بین درمانگر و مراجع یک رابطه برابری است .
درمان مراجع مدار ، مثل روان کاوی ، تعمق درافکار و احساسات را تشویق می
کند تا علتهای رفتار بهتر درک شود . با این همه ، شاگردان راجرز ، بر اهمیت
تجربه های هیجانی بیشتر تاکید دارند . مراجعان بایدکشف کنند که کدام شیوه
های عمل و تفکر نا ساز گار است ، در حالی که درمانگر به وجود آوردن جوی است
که در آن مراجع می تواند آزادانه افکار و احساسات مهم خود را کشف کند و از
این طریق بهداشت روانی خود را ثابت نگهدارد. رویکرد رمانی کارل راجرز (
1980- 1988) که موضوع روان شناسی را دنیای تجربه بلا فصل مراجع می داند که
باید از دیدگاه مراجع بررسی شوند . در نظام
راجرزی کار اصلی در مانگر ایجاد فرصت برای فرد جهت دستیابی به شناختی تازه از دنیای ذهنی خود و رسیدن به خود شکوفایی است .
( سارا سون ، 1378 )
درون داد . برون داد . In put / out put ( I/o )
اصطلا حی که در نظر یه های شناختی مختلف ( مثل پر دازش اطلا عات ) برای
عرضه اطلا عات به کسی ( درون داد ) رفتار آن شخص ( برون داد ) و رابطه بین
آنها مورد استفاده قرار می گیرد . روانشناسان شناختی در مورد رابطه درون
داد / برون داد تقریباً به همانگونه صحبت می کنند که رفتار گرا ها در مورد
روابط محرک – پاسخ فرق عمده آن ها این است که رفتار گراها تر جیح می دهند ،
محرکها و پاسخها را بطور عینی و عملیاتی تعریف کنند . شناخت گرا ها درون
داد/ برون داد را بر حسب نمادها ، ساختار ها و نظایر آن . ( پور افکاری
،1373 )
درون سازی – برون سازی ( از دیدگاه پیاژه )
Assimilation -Accommodation
درون سازی عبارتست از تلاش شخص در جهت سازگار کردن محیط با ساختهای موجود
ارگانیسم از طریق همسان کردن آن با خود یعنی کودک شیء یا مفهوم جدید ی را
بر حسب مفاهیم یا اعمالی که تا کنون اکتساب کرده تعبیر و تفسیر می کند .
مثلاً وقتی دختر بچه ا ی 5
ساله، شیء متحرکی را در آسمان می بیند آن را با مفهومی که خود درباره
پرنده دارد همسان می کند . روزی ، هلی کوپتر اسباب بازی را در حال پرواز با
لای سرش می بیند که سر و صدای زیادی به راه می اندازد و می کوشد آن را با
مفهومی که از پرنده دارد همسان کند ولی صدا ، اندازه ، و شکل هلی کوپتر با
مفهومی که او از پرنده در ذهن دارد جو ر نیست از این دو عمل درون سازی ،
امکانپذیر نخواهند بود.
پیاژه معتقد بود که فر آیند مکملی جود دارد به نام برونسازی که عبارتست از
گرایش شخص به تغییر در برابر آنچه محیط اقتضا می کند به این معنا که شخص
اعمال و مفاهیم را تغییرمی دهد تا آن را با موقعیتها ، اشیا ءیا اطلاعات
جدید ساز گار کند . آن دختر 5 ساله
تشخیص می دهد که برای این شی ء جدید یعنی هلی کوپتر که نمی تواند آن را با
مفهومی که از پرنده دارد همسان کند نیاز به رده بندی جدیدی دارد . اگر از
والدینش کند آنها کلمه جدیدی به او خواهند آموخت و تفاوتهای بین پرنده و
هلی کوپتر را برایش توضیح می دهند . و این کودک فر صت می دهد تا رده بندی
جدیدی را بیا فریند . (یا سایی 1377 )
درونگرا Introvert
یونگ معتقد بود که مردم در یکی از دو دسته قرار می گیرند . افراد درون گرا و
افراد برون گرا . یک فرد درون گرا میل دارد ، اغلب تنها باشد ، طوری رفتار
کند که کمرو به نظر می رسد و فعالیتهای فردی را به فعالیتهای که مستلزم
تعامل اجتماعی است ترجیح می دهد . این قبیل افراد هنگامی که در زندگی خود
با عوامل فشار روانی مواجه شوند ، گرایش پیدا می کنند که به درون خود فرو
روند .
( کارور و شی یر ، 1375 )
دستگاه عصبی Nervous system دستگاه
عصبیشبکه ارتباطی بدن است .این دستگاه از میلیونها یافته عصبی تشکیل شده
که با هماهنگی با هم کارمیکنند تا تمام کارکرد های هماهنگ رفتار را
امکانپذیر کنند. یکی از دو بخش اصلی دستگاه عصبی مر کزی است که شامل دو
ساختار فر عی نخاع شوکی و مغز است . نخاع شوکی چندین کارکرد دارد : 1-
اطلاعات را از عصبهای حسی به مغزمی رساند 2- اطلاعات را از عصبهای حرکتی به
ماهیچه ها می برد 3- واسطه بین قوسهای باز تاب است. 4- کاکرد های خودکار
بدن را تنظیم می کند . اگر بخواهیم کلی تر بگوییم ، مغز دستگاه کنترل مر
کزی است و هشیاری را ممکن می کند ، بخش اصلی دیگر دستگاه عصبی، دستگاه
اعصاب پیرامونی است که از دو دستگاه فر عی تشکیل شده است . دستگاه عصبی
خودکار ، دستگاه اعصاب تنی ؛ دستگاه اعصاب خودکار همه کار کرد های غیر
ارادی بدن مانند ضربان قلب و گوارش را کنترل می کند . و دستگاه اعصاب تنی
شامل اندامهای حسی است که آگاهی از دنیای بیرونی را ممکن می کند. این
دستگاه شامل اعصاب حرکتی نیز می شود که حرکات ارادی بدن را ممکن می کند .
( برونو ، 1370 )
دوره نوزادی( شیر خوارگی) Babyhood
این دوره که 2 سال اول زندگی بعد از تولد را شامل می شود ، دوره ای است که
شیر خوارگان دنیا را مستقیما ً از طریق حواس خود تجربه می کنند ، آنان چیزی
در باره ایده ها یا منطق نمی دا نند ، آنان به سادگی لذت و درد را می
آزمایند . با این وجود کودکان ، فعال و کنجکاو هستند و چیز های زیادی را می
آموزند . آنان پیوسته می کوشند هر چیز را که می توانند لمس کنند و این
چنین درباره گرما ، سرما ، سختی ، نرمی و دیگر کیفیات اشیا می آموزند .
افزون بر این ، کودکان آغاز به کسب زبان می کنند و این کار را تقریباً به
طور کامل به تنهایی انجام می دهند .
( آلسینک ، 1944)
دندریتها Dendrites
دندریتها نازکند ، تار های شاخه ، شاخه زیادی دارند که هر چه از جسم یافته
ای دورتر می شوند باریکتر نیز می شوند . سطح دندریت به پیوند های اختصاص
منتهی می شود که از طریق آنها اطلا عات را از نرونهای دیگر در یافت می کنند
بنابر این هر چه سطح دندریت بیشتر باشد مقدار اطلا عاتی که در یافت می کند
بیشتر است . ( کالات ، 1989 )
دو سو گرایی Ambivalence
دو سو گرایی عبا رتست از تمایل در یافت یک پدیده روانی تحت دو زاویه متضاد ،
اثبات و نفی متوالی یک امر بیان دو احساس متضاد در آن واحد .
( منصور ، 2536 )
دو قلو های دو تخمکی
Fratarnal twins/ Hetero zygotic twins /Dizygotc twins /
به همزادانی اطلاق می شود که از دو اووم یا اوول بارور شده به وجود آمده
اند و مشخصات ارشی آنها مانند دو قلو های همسان یکسان نیست و جنس آنها نیز
بر خلاف دو قلو های همسان که با یستی از یک نوع باشند گاهی با یکدیگر فرق
دارند . ( حسینی نسب ، 1375 )
دو قلو های همسان ( تک تخمی ) Homozygotic twins /
Monvular tmins/
Monozygotic twins /
Enzygotic twins.
دو قلو های همسان خواهران و برادرانی هستند که اصل آنان از یک تخم است به
همین دلیل ساختمان ژنتیکی همسانی دارند ، دو قلو های همسان ساختمان ژنتیکی
همسانی دارند . برای محققی که می خواهد تعامل بین وراثت و محیط را بررسی
کند حائز اهمیت اند . شماری از مطالعات شامل بر نا مه أی تحقیقی بوده است
که در آن دو قلو های همسانی که در دوران شیر خوارگی از هم جدا شده اند در
بزرگسالی مورد مطالعه قرار گرفتند از آنجا که در خانه های جدا از هم بزرگ
شده بودند از لحاظ ارشی به هم شباهتهای داشتند ولی درون دادهای محیطی آنان
متفاوت بود . و محیط عامل اصلی این تفاوت است . مطالعاتی که نشان داده اند
که محیط تنها عاملی نیست که در رشد تا ثیر مهمی دارد . و راثت یکی از عوامل
مهم است و تا ثیر بسیاری بر هوش دارد . ( برونو ، 1370 )
درمانهای زیستی Biological terapies
در رویکرد زیستی در درمان رفتار نا بهنجار ، فرض بر این است که اختلالات
روانی در اثر بد کارکرد ی بیو شمیایی و فیزیو لوژیک مغز ایجاد می شوند. در
مانهای زیستی شامل درمان با تشنج برقی( E CT) ، جراحی روانی و استفاده از
داروها برای تغیر رفتار است . ثابت شده که از این میان ، موفقیت دارو
درمانی بیشتر است . * داروهای کاهش دهنده اضطراب یاضد اضطراب ها به منظور
کاستن از اضطراب شدید و کمک به افراد در کنار آمدن با بحرانهای زندگی به
کار می روند . این دارو ها به خانواده ای تحت عنوان بنزود یا زپین ها را
تعلق دارند و اغلب آرامبخش ها نامیده می شوند . * دارو هایی که نشانه های
اسکیز و فر نی را کاهش می دهند ، دارو های ضد روان پریشی ( ضد جنون ) نام
دارند و از خانواده فنو تیا زین ها هستند . *دارو هایی که خلق افسرده را
بالامی برند ، دارو های ضد افسردگی نام دارند و شامل دو گروه عمده می باشند
: 1- مهار کننده های منو آمینوا کسیدا ز (یا مهار کننده های MAO) و 2- ضد
افسردگی های سه حلقه ای . کربنات لیتیوم در درمان اختلا لات شیدایی –
افسردگی مؤ ثر بوده است . * در درمان با تشنج برقی (E CT) ، یک جریان
الکتریکی به مغز وصل می شود که ایجاد تشنج می کند و نشانه های افسردگی شدید
را کاهش می دهد . این روش الکترو شوک درمانی نیز نامیده شده است .* *هنوز
معلوم نیست که مکانیسم اثر E CT چگونه است ، ولی این روشن شده است که بر
اثر حمله تشنجی مغز ، مقدار زیادی از چند انتقال دهنده عصبی آزاد می شوند
که نور اپی نفرین و سر و تونین از آن جمله است . ( نظری ، 1381)
دوره جنینی Fetal period
سومین دوره رشد پیش از تولد دوران جنینی است که از پایان ماه دوم تا تولد
ادامه دارد . در این مدت دستگاههای مختلف بدن که از دوران قبل ناقص مانده
است به طور کامل رشد و شروع به کار می کنند. تا تقریباً هشت هفته و نیم ،
جنین موجود منفعلی است که به طور ساکن در مایع آمینوتیک غوطه ور است ، ولی
از این به بعد می تواند به تحریکاتی که به او وارد می شود ( مثل لمس کردن )
واکنش نشان دهد.
در اواخر هفته هشتم دستگاه تولید مثل شروع به رشد می کند . غدد جنسی
(تخمدانها و بیضه ها ) در هر دو جنس به صورت یک زوج توده بافتی ظاهر می
شود.
در این مرحله پلکها و ناخنها شکل می گیرند ، جنسیت جنین به سادگی قابل
تشخیص است، بیشتر شبیه انسان می شود و روی سر و بدن موهایی پدیدار می شود .
پرز های چشایی روی زبان ظاهر می شوند .
به ازای هر هفته ا ی که جنین در داخل رحم مادر می ماند احتمال زنده ماندن و
رشد طبیعی او بیشتر می شود. همچنان که ماهیچه ها رشد می کنند توانایی گریه
گرسنگی و انعکاس مکیدن در او ایجاد می شود . و هوشیاری ذهنی و رشد ادراکی و
حرکتی او افزایش می یابد. هنگامی که وزن جنین به 6/1 کیلو گرم می رسد
احتمال رشد موفقیت آمیز او بعد از تولد افزایش قابل توجهی می یابد ؛ کودکی
که دست کم با وزن 2/2 کیلو گرم متولد شود، احتمالاً نیازی ندارد که در
دستگاه مخصوص کودکان زود رس نگهداری شود .
( ماسن و همکاران ، 1377)
دوره رویان Embryonic period
دوره دوم رشد پیش از تولد در طی سومین تا هشتمین هفته به طول می انجامد و
«دوره رویانی » خوانده می شود، مشخصه این دوره تفکیک سلولی است ، ضمن اینکه
اندامها شروع به رشد می کنند.
همینکه تخمک در حال رشد توانست در خانه جدید ش ساکن شود ، رشد تسریع می شود
. تودة درون سلولی آن ، که رویان قابل تشخیص خواهد شد شروع به تفکیک خود
به صورت سه لایه مجزا می کند: الف ) لایه خارجی ( اکتودرم ) ، که لایه
خارجی پوست ، مو ، ناخن ، قسمتهایی از دندان، غدد پوستی ، سلولهای حسی ، و
سیستم اعصاب ا ز آن ناشی می شود . ب) لایه میانی (فرودرم ) ، که لایه درونی
پوست ، ماهیچه ها ، استخوانها ، و دستگاه گردش خون و دفع را ایجاد می کند .
پ) لایه درونی (آندودرم ) ، که از آن آستر مجرای روده ای شیپور استاش ،
نای ، نایژه ، ششها ، کبد ، لوزالمعده ، غدد بزاقی ، غدد تیرو ئید ، و غده
تیموس به وجود می آید .
ضمن اینکه توده درون سلولی به شکل رویان قابل تشخیص در می آید ، لایه های
خارجی سلولها و غشای جنینی به نامهای «کوریون »و «آمنیون » ایجاد می کنند .
اینها به علاوة غشای سومی که از دیواره رحم مادر منشعب می شود از دیواره
رحم گسترش می یابند و جنین در حال رشد را در میان می گذارند . آنها کیسه ای
پر از مایع آبکون تشکیل می دهند که حایلی است برای محافظت از رویان در
مقابل ضربه هایی که احتمالاً به مادر وارد می شود . ( ماسن و همکاران ،
1377)
دوره زیگوت Zygot period
این دوره تقریباً چهارده روز ، یعنی از زمان بار ور شدن تخم تا استقرار
یافتن در دیواره رحم طول می کشد . تخم بارور یا زیگوت در مسیر حرکت خود به
طرف رحم ابتدا به دو ، چهار ، هشت و سپس به یک توده سلولی به نام مورولا
MORULA)) تبدیل می شود . این توده سلولی را هنگامی که وارد رحم گردیده و به
دیواره آن متصل شده بلاستو سیتز (( blastocysts می نامند . مرحله با روری
از شروع رسیدن تخمک تا استقرار در رحم عبارت است از : تشکیل زیگوت ؛ تشکیل
مورولا که دو تا سه روز طول می کشد ؛ تشکیل بلا ستو سیتها که چهار تا پنج
روز
است و اتصال بلاستو سیت به دیواره رحم که پنج تا شش روز است .
( سیف و هماران ، 1375)
ذهن mind / mentality
به عقیده (کارت ذهن غیر مادی قادر به تفکر و هشیاری است و در نتیجه دانش مر
بوط به جهان خارج را برای ما فراهم می کند . ذهن هیچ یک از خصایص ماده را
ندارد.
مهمترین ویژگی ذهن استعلال تفکر آن است و این امر آنرا از جهان ماده جدا می
کند این جوهر تفکر فاقد جسم است و فضایی را اشغال نمی کند .
از آنجا که ذهن دارای درک و اراده است باید به گونه ا ی در بدن اثر بگذارد و
از آن اثر بپذیرد . برای مثال ، هنگامی که ذهن تصمیم می گیرد از نقطه ای
به نقطه دیگر حرکت کند ، این تصمیم به وسیله اعصاب و عضلات بدن به مرحله
اجرا در می آید . مثلاً هنگامی که بدن بر اثر نور یا گرما تحریک می شود ذهن
این داده های حسی را شنا سایی و تفسیر کرده . پاسخ مناسب را تعین می کند .
( سیف ، 1375 )
رسش ( پختگی ) maturation
رسش عبارتنست از توالی همگانی رخداد های بیو لو ژیکی در دستگاه عصبی مرکزی
که بروز یک کارکرد روانی را ممکن می سازد ؛ البته با فرض اینکه کودک از
لحاظ جسمانی سالم باشد و با افراد و اشیا ء سر وکار داشته باشد . کودکانی
که با بزرگسالان سر و کار دارند بین یکسالگی و سه سالگی سخن گفتن را آغاز
می کنند . همین پدیده یکی از بهترین نمونه های رسش کنشهای روانی است . مغز
کودک سه ماهه به قدر کافی رشد نکرده است تا بتواند سخن بگوید از سوی دیگر
کودک دو ساله که مغزش به اندازة کافی رشد کرده است قادر به سخن گفتن نخواهد
بود ، مگر اینکه شاهد سخن گفتن بزرگسالان بوده باشد . رسش نمی تواند باعث
بروز عملکرد روانی شود ؛ رسش صر فاً محدودة زود ترین زمان بروز عملکرد
روانی را تعیین می کند . آغاز توانایی با روری که در بین غالب جوانان
آمریکایی بین 12 تا 15 سالگی است ، واقعه ا ی مربوط به رسش است ، وبستگی
دارد به آزاد شدن هورمون های خاصی از غده هیپوفیز که در قاعده مغز قرار
دارد . ولی عوامل محیطی مانند کیفیت تغذیه در دوران کودکی ممکن است بلوغ را
تسریع کند یا تا چند سال به تأ خیر اندازد . ( یا سایی ، 1377 )
رشد Development
فر ایندی است مداوم با گسترده ای از تولد تا یزرگسالی و پیری عبارت از دگر
گونیهایی است که بنا به خاصیت و استعداد ذاتی موجود زنده ، با تاثیر عوامل و
شرایط خارجی ، بی آنکه خود موجود در این راه کوشش کند ، در او به وجود می
آید . بدین جهت رشد با پیشرفت زبان حادث می شود و این دگر گونیها در طرح
معینی برای هدف مشخصی صورت می گیرد . ( پارسا ، 1367 )
رشد ادراکی Perceptual development
منظور از این اصطلاح تغییرات نظام دارد در فرایند ها و توانایی ها ی ادراکی
است که کودکان در طی رشد نشان می دهند . معمولاً میان «ادراک » و « شناخت »
به این صورت فرق گذاشته می شود که اولی به معنا ی کشف و پردازش اولیه
اطلاعات حسی است ، در حالی که منظور از دومی توانایی استخراج احساس ، نظم و
معنا آن اطلاعات است . ( آلسینک 1944)
رشد پیوسته : Continuous Develoment
منظور از جریان پیوسته این است که گذشته کودک با وضع کنونی او کاملاً بستگی
دارد و رشد او در زمان حال پایه و اساس رشد او در زمان آینده است .
پیوستگی رشد از جنبه های مختلف زندگی فرد نما یان می گردد : چنان که راه
رفتن کودک از غلتیدن ، خزیدن ، نشستن ، چهار دست و پا راه رفتن ، ایستادن و
تاتی کردن تشکیل شده است . واین اعما ل همه با هم پیوستگی دارند. ( پارسا
1367)
رشد جنسی Sexual development
در آغاز نو جوانی ، اغلب کودکان به دوره سزیعی از رشد جسمانی ( جهش نموی
نوجوانی ) گام می گذارند که با رشد تدریجی اندامهای تناسلی و ویژگیهای جنسی
ثانویه ( مثل رشد پستانها در دختران و پیدایش ریش در پسران و نمایان شدن
موی بر اندامهای تناسلی هر دو جنس) همراه است. این تغییرات طی یک دوره
تقریباً دو ساله رخ می دهند و با بلوغ جنسی به اوج می رسند. نشانه بلوغ
جنسی ، شروع قاعدگی در دختران و نمایان شدن نطفه های زنده در ادرار پسران
است .
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
رشد روانی –اجتماعی psychosocial development
رشد روانی – اجتماعی عبارتست از رشد شخصیت فرد در ارتباط با افراد دیگر و
به عنوان یکی از اعضای جامعه از دوران نوزادی تا آخر عمر . رشد روانی
اجتماعی تکوین یک خود اجتماعی است در طول زمان ، خودی که با خانواده ،
فرهنگ ، ملت و … همانند می شود.پر نفوذ ترین نظریه رشد روانی – اجتماعی
نظریه اریک اچ اریکسون روانکاو است . به عقیده اریکسون رشد روانی – اجتمای 8
مرحله مجزا دارد : 1)اعتقاد بنیادی در برابر عدم اعتماد بنیادی ( از تولد
تا 2 سالگی ) 2 )خود پیروی در برابر شرم و تردید ( از 2 سالگی تا 3 سالگی )
3)ابتکار در برابراحساس گناه ( از 3 سالگی تا 5 سالگی ) 4)کوشایی در برابر
احساس حقارت ( از 5 سالگی تا 11 سالگی ) 5) هویت در برابر گم گشتگی نقش
(11 تا 18 سالگی ) 6)صمیمیت در برابر انزوا( از 18 سالگی تا بزرگسالی)
7)زایندگی در برابر رکود ( میانسالی ) 8 )کمال در برابر یأس (کهولت)
تکلیف فرد در هر مرحله رشد این است که کیفیت مثبت ( یعنی اعتماد ، خود
پیروی ، ابتکار و … ) در هر مرحله بروز دهد . اگر چنین شود ، خود اجتماعی
سالمی رشد می کند . اگر چنین نشود ، شخص رشد نا کافی خواهد داشت و ممکن است
الگوهای رفتاری نا سازگارانه در او بروز کند .
(برونو ، 1370)
رشد شناختی cognitive development
رشد شناختی عبارت است از رشد فرد در طول زمان ، یعنی بالیدگی فرایند های
فکری عالی تر از دوران طفو لیت تا بزرگسالی ، تنها نظریة مربوط به رشد
شناختی که از نفوذ بسیاری بر خوردار بوده است . نظریه ای است که ژان پیاژه
مطرح کرده است که سال ها در فرانسه کار می کرد . به نظر پیاژه چهار مرحلة
رشد شناختنی عبارت اند از : (1) حسی – حرکتی ( 0 تا 2 سالگی ) (2) – پیش
عملیاتی (2 تا 7 سالگی ) (3) – عملیات عینی (7 تا 11 سالگی ) (4) – عملیات
صوری کودکان در مرحلة حسی حرکتی کنجکاوی زیادی نسبت به جهان نشان می دهند :
رفتار آنان منحصراً تحت تأثیر پاسخ های آن ها به محرک ها قرار دارد عادات
حرکتی اساس شکل گیری تفکر را تشکیل می دهند – تفکر کودکان در مرحله پیش
عملیاتی مبتنی بر انسان انگاری و خود محوری است کودکان در این مرحله باور
دارند که رخدادها ممکن است به جا رخ دهند و قصه های شاه پریان را خیلی دوست
دارند . تفکر خود محورانه به این معنی است که کودکان احساس می کنند در
مرکز رخدادها قرار دارند و همه چیز جهان بر محور آن ها می چرخد . خود
محورانه موجب می شود که درک دید گاهی جز دیدگاه خودشان بر ایشان دشوار باشد
. عملیات عینی ، تفکر کودکان عاری از مجاز و کاملاً عینی است . عملیات
صوری – تفکر کودکان روبه سطح بزرگسالی می رود . کودکان قادر به تفکر بسیار
انتزامی می شوند و می توانند دست به استنباط بزنند و حتی در بارة تفکر فکر
کنند ( برونو 1370 )
رفتار اجتماعی Social behavior
رفتار اجتماعی یعنی هر رفتار که متضمن کنش متقابل دو یا چند انسان با شد .
به طور مثال : ازدواج یکی از انواع متعدد رفتار اجتماعی است . رفتار
اجتماعی را می توان به دو دستة بسیار گسترده تقسیم کرد . رفتار جامعه پسند و
رفتار جامعه ستیز . رفتار جامعه پسند سازنده و در جهت پیشبرد اهداف یک
گروه مرجع مشخص است . رفتار جامعه ستیز حزب و مانع پیشبرد اهداف یک گروه
مرجع است . یکی از مشکلات ما به عنوان موجودات اجتماعی یافتن راههایی است
برای پرورش رفتار جامعه پسند . ( برونو 1370 )
رفتار اخلاقی Moral behavior
رفتار اخلاقی به معنای عملکرد اخلاقی است . یکی از مسائل اخلاقی گلبرگ در
تحقیقات خود بدان پرداخته مسأله فاصله بین عقاید ، دانسته ها و قضاوت ها ی
اخلاقی از یک سو ، و رفتار و عمل اخلاقی از سوی دیگر است گلبرگ برای ایجاد
هماهنگی بین حکم اخلاقی و رفتار اخلاقی الگو یا شیوه ای را که به چهار
مرحله پی در پی تقسیم می کند این است که براساس مراحل ششگانه استدلال
اخلاقی گلبرگ تفسیری از واقعه ارائه می دهد . 2- انتخاب : فرد در قدم بعدی
عملی را که مناسب با آن موقعیت اخلاقی تلقی می کند. بر می گزیند در این
انتخاب نیز همان مرحله استدلال اخلاقی نقش دارد. 3- در قدم بعدی ، فرد به
میزان مسئولیت و الزامی که در این انتخاب برایش می آورد توجه می کند و در
واقع در این مرحله قضاوتی درباره مسئولیت آفرینی و موقعیت انتخابی کرده 4-
در انتها ، اگر قضاوت مرحله قبلی به میزان کافی مسئولیت ساز و الزام آور
باشد آن انتخاب به عمل می پیوندد و بالاخره حکم اخلاقی به رفتار اخلاقی
منجر می گردد و اگر مسئولیتی به همراه نیاورد ، امکان وقوع رفتار اخلاقی به
همراه حکم اخلاقی کم می شود .
( کریمی 1373)
رفتار درمانی Behavior Therapy
روشی دررواندرمانی که به اصول یاد گیری مبتنی است در این روش از فنونی
مانند شرطی سازی تقابلی ، تقویت ، و شکل دهی به منظور تغییر رفتار استفاده
می شود .
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
رفتار مقابله ای Behavioral cooping
آنچه فرد واقعاً به هنگام رو یارویی با یک محرک فشار زای روانی انجام می دهد.
(سارا سون، 1378 )
رفتار نا سازگار (نا بهنجار ) Behavioral maladaptive
بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی به جای آنکه رفتار نا بهنجار را بر حسب
انحراف از هنجار های آماری یا اجتماعی تعریف کنند معتقدند که مهمترین ملاک
در این مورد این است که چگونه رفتاری بر فرد و یا گروه اجتماعی اثر می
گذارد . بر طبق این ملاک ، رفتاری نا بهنجار است که غیر انطباقی باشد ،
یعنی پیامد های زیانباری برای فرد یا اجتماع داشته باشد . بعضی از رفتار
های انحرافی فردی را مختل می کنند مثل مردی که چنان از جمعیت می ترسد که
نمی تواند با اتوبوس به محل کارش برود ، زنی که قصد خود کشی دارد . شکلهای
دیگری از رفتار های انحرافی هستند که برای جامعه زیانبارند . (اتکینسون و
هیلگارد ، 1983 )
رقابت competition
در روانشناسی به فعالیت عمدی یا غیر عمدی گفته می شود که فردیا جمع برای
غلبه بر دیگرا ن یابد ست آوردن بیشتر یک چیز و احراز درجة عالی آن را انجام
می دهد . این رقابت گاهی ممکن است میان فرد و گذشته اش و یا جامعه و گذشته
آن ایجاد شود. ( شعاری نژاد ، 1364 )
روانپزشک psychiatrist
روانپزشک یک پزشک است . روانپزشکی ریشه در سنت پزشکی دارد و در چهار چوب طب
سازمان یافته جا می دارد. بنابر این روانپزشکان واجد قدرت و پایگاه حرفه و
پزشکی هستند که بعد از اتمام پزشک عمومی در گرفتن تخصص 3-ساله دورة
روانپزشکی را می گذرانند و به آنها روانپزشک گفته می شود . روانپزشک در حذف
نشانه بیماری از دارو استفاده می کند . روانپزشکان برای درمان مشکلات
روانشناختی بیماران خود از دارو استفاده می کنند.
( فیروز بخت و بیگی ، 1374)
روان درمانی psychotherapy
منظور از روان درمانی ، درمان اختلالهای روانی به کمک تدابیر روان شنا ختی
است (نه تدابیر جسمانی یا زیستی) در روان درمانی بین درمانگر و در مانجو ،
کنش متقابل منظم وجود دارد که بر اساس آن اصول روان شناختی می توانند روی
افکار ، احساسات یا رفتار در مانجو اثر بگذارند به طوری که او بتواند به
رفتار نا بهنجار خود غلبه کند ، با دشواریهای زندگی خود کنار بیاید یا
شکوفا شود .
(نظری ، 1381)
روانشنا سی pychology
از گذشته های دور تا کنون برای روانشناسی تعاریف گوناگون نظیر ، علم ذهن ،
علم حیات ذهنی و علم رفتار ارائه گردیده است . در سالهای اخیر روانشناسی به
عنوان ، مطالعه علمی رفتار موجود ات زنده یا مطالعه رفتار و فرآیند های
ذهنی موجود تعریف شده است . علم روانشناسی با علوم دیگر مانند زیست شناسی و
جامعه شناسی دارای روابط و همپوشی قابل توجهی می باشد. ( ساعتچی 1374 )
روانشناسی آموزشگاهی و پرورشی school psychology
در دبستانها و دبیر ستانها فر صتهای شغلی فراوانی در انتظار روان شناسان
است با توجه به اینکه مشکلات عاطفی شدید غالباً در همان نخستین سالهای
تحصیل آغاز می شود بسیاری از دبستانها روانشناسانی را که دو ره های آموزشی
آنان شامل درسهایی در زمینه رشد کودک ، آموزش و پرورش ، و روانشناسی بالینی
است استخدام می کنند . این روانشناسان آموزشگاهی به صورت انفرادی با
کودکان کار می کنند تا مشکلات عاطفی و یادگیری آنان را ارزیابی نمایند .
بخشی از وظایف آنان اجراء و تفسیر آزمونهای هوش ، پیشرفت درسی و شخصیت است .
آنان ضمن مشورت با والدین و معلمان بر نامه هایی برای کمک به کودکان در
کلاس یا خانه تنظیم می کنند ، و در عین حال منبع پر ارزشی برای معلمان
هستند و راههایی برای رو یا رویی با مشکلات کلاس ارائه می دهند .
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
روانشناسی بالینی clinical psychologist
روانشناسی که ضمن اخذ در جه دکترای روانشناسی ، دو سال نیز (تحت نظارت ) به
تجربه بالینی در یکی از مراکز بالینی پر داخته است ، چه به طور فردی و چه
به عنوان عضوی از یک گروه درمانی ، اصول روانشناسی را برای درمان اختلالهای
ذهنی ، هیجانی و رفتاری و کمک به رفع نقایص رشدی افراد و گروهها به کار می
گیرد . روانشناس با لینی در روش شناسی تحقیق نیز مهارتهای لازم را کسب
کرده است و می تواند در ارزیابی سودمندی خدمات مر بوط به سلامت یا بهداشت
روانی نقش داشته باشد و نیز به برنامه ریزی خدمات بالینی بپر دازد .
( ساعتچی ، 1374)
روانشناسان مدرسه School psychologists
روانشناسان مدرسه به کار با مربی ها وسایر ین می پر دازد تا رشد عقلانی ،
اجتماعی و هیجانی کودکان مدرسه را ارتقا ء بخشند . آنها برای نیل به این
مهم ممکن است در طرحریزی محیط یاد گیری به ارائه کمک بپر دازند محیط کار
اینها عبارتست از مدارس ، مهد کودکها و مراکز مراقبت روزانه تا بیمارستانها
، کلینیک ها و حتی موسسه های جزایی ، معدودی از آنها به کار خصوصی اشتغال
دارند .
(فیروز بخت و بیگی ، 1374 )
روانشنا سان مشاوره
consultng psychologisys / Co unseling psychologists
فعالیتهای روانشناسان مشاوره با فعالیتهای روانشناسی بالینی همپوشی دارد
غالباً روانشناسان مشاوره با افراد بهنجار یا نه چندان سازگار ، سر و کار
دارند .کار آنها ممکن است شامل مشاوره گروهی یا انفرادی باشد. معمولاً
تکنیک اصلی آنها مصاحبه است اما از آزمون نیز استفاده می کنند ( آزمونهای
هوش و شخصیت ) بهترین عرضه های استخدامی برای روانشناسان مشاوره محیطهای تر
بیتی با لا خص کالج ها و دانشگاه ها بوده است کلاً روانشنا سان مشاوره خود
با فعالیتهای ذیل درگیر است الف ) در مان پیشگیری کننده ب) مشورت ج)
مشاوره شغلی د) در مان ، مشاوره
کوتاه مدت .
( فیروز بخت و بیگی1374 )
روانشنا سی تربیتی Educational psychology
این رشته از روانشناسی کوششی می کند که اصول و قوانین روانشناسی را در
تعلیم و تربیت به کار ببرد. در این رشته روشهای مختلف یاد گیریها و تغیر
رفتار با توجه به ویژگیهای رشد و مراحل آن مورد بر رسی قرار می گیرد.
( فراهانی و احمدی ،1370 )
روانشنا سی سلامت Health psychology
روانشناسی تندرستی حوزه ا ی از روانشناسی در ارتباط با جلب توجه به راههایی
که می توان با تغییر عادتهای زندگی و کمک به مردم در اصلاح رفتارهایی که
برای زندگی خطر ناک هستند ، از بیماری پیشگیری کرد. ( سارا سون ، 1378 )
روانشنا سی صنعتی و سازمانی organizational psychology
روانشنا سان صنعتی که گاهی روانشنا سان سازمانی هم نامیده می شوند ممکن است
در استخدام یک سازمان باشند و یا به عنوان مشاور ، به طور همزمان با چند
سازمان تجاری همکاری کنند . این روانشناسان با مسایلی سر و کار دارند از
قبیل گزینش افراد مناسب برای یک شغل ، پرورش بر نا مه های آموزش شغلی و
شرکت در آن دسته از تصمیم گیریهای مدیریت که با روحیه کاری و بهزیستی
کارکنان ارتباط دارد
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
روانشناسی فیزولوژیک Physiological psychology
در یک بیان کلی ، روانشناسی فیزیو لوژیک را علمی می دانند که تقابل و پیوند
میان تن و روان را مطالعه می کند . این تعریف جنبه ای بسیار عام دارد و
بطور دقیق مشخص نمی کند که روانشناسی فیزیو لوژیک چه علمی است . بنابر این
در یک تعریف دقیق می توان گفت که روانشناسی فیزیو لوژیک نقش دستگاههای عصبی
، حسی و غدد درون ریز را در بروز رفتارها و فرایند های ذهنی انسان و
حیوانات مطالعه می کند . البته تن و روان کنش متقابل دارند ، و کارکرد های
جانداران نیز بر دستگاههای زیستی آنها اثر می گذازند . مانند پیامد های
جسمانی و تغیراتی که استر سورها ( عوامل تنش زا ) ، محرکهای بیرو نی ،
یادگیریها و فرایند های ذهنی در دستگاههای تنی انسان پدید می آورند.
روانشناسی فیزیو لوژیک با اسامی گوناگونی شناخته می شود: روانشناسی زیستی ،
روانشناسی عصب شناختی ، روانشناسی زیست شناختی .
روانشناسی فیزیو لوژیک مطالعه مکانیسم های فیزیو لوژیک تشکیل دهنده رفتار
انسان است . روانشناسان فیزیو لوژیک اسا ساً به رویدادهای فیزیو لوژی اعصاب
که با فرایند های روانشناختی چون ادراک ،تفکر ، یادگیری و انگیزش مرتبط می
باشند علاقمند هستند . از آنجا که دستگاه عصبی – و اساساً مغز – رفتار را
تنظیم و کنترل می کنند ، روانشناسان فیزیو لوژیک قسمت اعظم تلاشهای
تحقیقاتی خود را معطوف به فهم ساختار و کارکرد های دستگاه عصبی و ارتباط
آنها با رفتار کرده اند.
( مر تضوی ، 1378 )
اوایی Validity
هر آزمونی برای اندازه گیری یک یا چند خصیصه مشخص درست شده است . منظور از
روایی یک آزمون بررسی این واقعیت است که آیا آزمون مورد نظر می
تواند در عمل و به درستی همان چیزی را که مدعی است مورد سنجش قرار دهد.
( شریفی و نجفی زند ، 1376 )
روش آزمایشی Experimental Method
روشی است که در آن بر آزمودنی شرایط ، حوادث و اقدامات تجربی به وسیله
آزمایش کننده تحمیل می شود تا بدین وسیله روابط علت و معلولی بین آن تغیرات
تحمیل شده و رفتار آزمودنی مورد بررسی قرار گیرد .
( کرمی نوری و مرادی ،1371 )
روش زمینه یابی Survey method
روش برای گرد آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه از نمونه بزرگی از افراد
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
روش مشاهده ا ی Observation method
مطالعه رویداد ها به صورتی که در طبیعت روی می دهند ، بی آنکه متغیر ها به
شیوه آزمایش کنترل شوند ، مطالعه لانه سازی پرندگان و مشاهده رفتار های
کودکان در مو قعیتهای بازی نمونه هایی از این روش محسوب می شوند .
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
روش همبستگی Correlation method
وجود ارتباط بین دو واقعه یا متغیر ( یا بیشتر از دو ) را مورد بررسی قرار
می دهد. در روش همبستگی کلیه آزمو دنیها تحت شرایط یکسان مورد مشاهده قرار
می گیرند . همچنین در این روش در مقایسه با روش تجربی به جای آنکه محققین
تغیراتی راخود به وجود آوردند و یا شرایطی را بر آزمودنیها تحمیل کنند ،
پدیده هایی را مورد مطالعه قرار می دهند که در حال حاضر وجود دارند و نیازی
به دستکاری آنان نمی باشد . نمونه : 1 – آیا طرز رفتار کودک در مدرسه با
پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده او ارتباط دارد ؟ 2 – آیا بین تأ خیر در
آموزش کنترل ادرار در کودکی و رفتار و سواسی در بزرگسالی ارتباطی وجود دارد
؟
( کرمی نوری و مرادی ، 1371 )
رویا Dream
تصویر سازی ذهنی در خواب ، به نظر می آید که بسیاری از موجودات زنده این
پدیده را تجربه می کنند و رویا در مرحله أی از خواب که به آن « R EM» گفته
می شود ، یعنی در مرحله حرکات سریع چشم تجربه می شوند.
از دیدگاه فروید رویا عبارتست از کوشش برای رفع اضطراب ناشی از مکانیسم
دفاعی سر کوبی به نحوی که فرد حد اقل تعارض را تجربه کند ، به اعتقاد فروید
، رویایی که به این نتیجه منتهی نشود باعث بیدار شدن توأم با وحشت شخص می
گردد .
( ساعتچی ، 1374 )
رویکرد پدیدار شناختی Phenomenological approach
رویکرد پدیدار شناختی بر تجربه شخصی تاکید دارد یعنی به نظر شخصی فرد در
بارة وقایع یا همان پدیدار شناختی وی اهمیت قائل می شوند . برخی نظریه های
پدیدار شناختی را انسانگرا نیز نامیده اند زیرا این نظریه بر ویژگی های
تمایز دهنده انسانها از حیوانات تاکید دارد . که این تاکید آنها انگیزه خود
شکوفایی را نیز شامل می شود . ( نظری ، 1381 )
رویکرد رفتار گرایی Behaviorist approach
بنیانگذار این مکتب والتون بود و روانشناسی را « علم مطالعه رفتار آدمی و
موجود زنده » تعریف کرده و گفته است چیزی به نام ذهن و هشیاری نداریم .
طرفداران این رویکرد معتقد ند که شخصیت آدمی ساخته و پرداخته محیط است .
رفتار انسان و خصایص انسان تابع محرکات محیطی است و محیط باعث چگونگی رفتار
ها می شود . آنها معتقد ند که بیماریهای روانی را هم یاد می گیریم و آنرا
تجربه می کنیم . ( نظری ، 1381)
رویکرد رفتاری در روانشناسی آن دسته از فعالیت های موجود زنده را بررسی
می کند که می توان مستقیماً آنها را مشاهده کرد. رویکرد رفتاری ، رفتار
گرایی خوانده می شود که با بررسی محرکهای محیط ، پاسخ هایی که این محرک فرا
می خوانند و پاداش ها و تنبیه هایی که به دنبال این پاسخ ها می آیند سر و
کار دارد . این رویکرد ، روانشناسی محرک – پاسخ یا به اختصار ( ( S – R نیز
نامیده می شود و محور اصلی مورد مطالعه در آن یاد گیری است .
( نظری ، 1381 )
رویکرد روانکاوی Psychoanalysis
اولین رویکرد بررسی شخصیت که توسط زیگموند فروید به وجود آمد رویکرد
روانکاری بود. روانکا وی منعکس کننده نگرش جبر گرایانه و بد بینانة فروید
از طبیعت انسان است و بر نیرو های نا هشیار ،امیال زیست شناختی ، جنسی و پر
خاشگر و تعارضات اولیه کودکی به عنوان فرمانروا یان و شکل دهندگان شخصیت
تاکید دارد .
( شولتز ، 1987)
رویکرد شناختی Cognitve approach
رویکرد شناختی معتقد است که اگر بخواهیم رفتار را به خوبی مورد بررسی قرار
دهیم بایستی به آنچه که در درون انسان اتفاق می افتد توجه داشته باشیم و
محیط درونی در واقع به عنوان واسطه پدیده ای روانی بین محرک بیرونی و رفتار
عمل می کند که ممکن است قابل مشاهده مستقیم نباشد . پدیده هایی از قبیل
ادراک ، فرآیند های تفکر از قبیل حل مسأله، زبان و حافظه اگر چه قابل
مشاهده نیستند ولی واقعیت هایی هستند که بدون توجه به آنها توصیف و تبیین
رفتار و فر آیند های روانی ، امکان پذیر نمی باشد . ( نظری ، 1381 )
رهبری Leadership
اعمال اقتدار و نفوذ در داخل یک گروه اجتماعی ، هماهنگ کردن فعالیتهای ،
افراد یک گروه در جهت نیل به هدف یا هدفهای معین . ( ساعتچی 1374 ) __________________
« س »
سازگاری Adjustment
اصطلاح سازگاری بیشتر در رابطه با انطباق اجتماعی یا روانشناختی به کار
گرفته می شود که در اینصورت بیشتر جنبه مثبت آن مورد نظر است ، یعنی
«سازگاری خوب»وقتی گفته می شود سازگاری فرد خوب است که درگیر فرآیندی غنی و
در حال ادامه در جهت تحقق و رشد تواناییهای بالقوه خود می باشد ، نسبت به
محیط واکنش نشان می دهد و متقابلاً محیط را تغییرمی دهد و این عمل را به
شیوه ای اثر بخش و همراه با سلامت روانی انجام می دهد. ( ساعتچی ، 1374)
سازماندهی مفهومی ( سا ختاری) Conceptual organiz
سازماندهی بهترین شیوه یادگیری مطالب پیچیده و مفصل است . مطالبی که سازمان
یافته هستند از مطالبی که پراکنده و نا مرتبط اند سریعتر آموخته می شوند و
آسانتر به یاد می آیند. ( سیف ، 1379 )
سطح اخلاق پس عرف ( مافوق قرار دادی )
Postconventional level
رسیدن به این سطح نشانه ای از رسیدن به اخلاق واقعی است . در این سطح که از
13 سالگی به بعد رخ می دهد ، فرد ضمن احترام به قوانین ممکن است از نا
رسایی بعضی از موارد قانونی نیز آگاه شده و در یابد که افراد دیگر ممکن است
عقاید و ارزشهای متفاوت و مختلفی داشته باشند . این سطح دو مرحله را در بر
می گیرد :
مرحله 5 – اخلاق قرار دادی :
در این مرحله فرد به این واقعیت پی میبرد که قوانین و مقررات نوعی قرار
دارد اجتماعی است که هدف عمده آن ، تأمین خواسته های اکثریت و به حداکثر
رساندن رفاه اجتماعیاست . در حالی که در مرحله چهارم به ندرت اعتبار قانون
زیر سوال می رود ، در این مرحله ممکن است صحت و حقانیت بعضی قوانین مورد
تردید قرار گیرند.
مرحله 6 – پای بندی به اصول و وجدان فردی: در
این مرحله کهآخرین و عالیترین مرحله رشد اخلاقی است ، فرد بر اساس تعاریفی
که از موازین اخلاقی دارد ، شخصاً اصولی را انتخاب کرده و در هر موقعیتی
به آنها پایبند است . در این مرحله اگر قانونی با اصول انتخاب شدة فرد
مغایرت داشته باشد ، وی از آن پیروی نخواهد کرد. (احدی وجمهری، 1378 )
سطح اخلاق پیش عرف ( پیش قراردادی )
Preconvetional Level
در این سطح که از 4 تا 10 سالگی به طول می انجامد ، قضاوت اخلاقی کودکان
بیشتر مبتنی بر اجتناب از مجازات یا کسب پاداش است . این سطح شامل دو مرحله
است :
مرحله 1- اجتناب از مجازات : در این مرحله کودک برای گریز
از مجازات از معیارهای اخلاقی دیگران تبعیت می کندو توجه چندانی به انگیزه
عمل فرد ندارد ، بلکه بیشتر به پیامد آن فکر می کند .
مرحله 2 – کسب پاداش : در
این مرحله اطاعت از مقررات برای رسیدن به پاداش و نوعی سود جویی متقابل ،
معیار قضاوت اخلاقی است . کودکان عملی را اخلاقی می دانند که برای آنان
فایده داشته باشد . ( احدی و جمهری ،1378)
سطح اخلاق متعارف ( قرار دادی ) Conventional level
در این سطح که از 10 تا 13 سالگی به طول می انجامد افراد علاقمندند که با
اعمال خود دیگران را خشنود کنند ، یعنی تحسین آنها را بر انگیزند . در همین
سطح آنها گرایش به اطاعت کامل از قوانین دارند . و اطاعت از قوانین لزوماً
برای اجتناب از مجازات یا کسب پاداش نیست ، بلکه بیشتر دلیل آن حفظ نظم
جامعه است . این سطح شامل دو مرحله به شرح زیر است :
مرحله 3- تحسین و تایید از جانب دیگران : در این مرحله
عملی که تایید دیگران را به دنبال داشته باشد از نظر اخلاقی قابل دفاع است .
افراد ، بر خلاف سطح پیش عرف ، بد نیست عمل اهمیت می دهند نه پی آمد آن .
مرحله 4- حفظ نظم اجتماعی ، اطاعت از قانون و انجام وظیفه : در این مرحله هر عملی که مطابق با مقررات بوده و مورد تصویب مراجع قدرت باشد از لحاظ اخلاقی قابل قبول است . ( احدی وجمهری ، 1378 )
سطوح پردازش Levels of processing
محرکهای درونداد ممکن است در سطوح مختلف مورد پردازش قرار گیرد ؛ از تحلیل ویژگیهای حسی گرفته تا پردازش معنایی و مفهومی .
به عبارت دیگر ؛ نخست جنبه های حسی و ظاهری محرکهای درونداد تحلیل می شود ،
و آنگاه ویژگیهای آوایی ، معنایی و مفهومی آنها در سطوحی که به تدریج
عمیقتر می شوند پردازش می شود . تحلیل حسی در ابتدای کار نسبتاً خود به خود
و نا آگاهانه صورت می گیرد ، در حالیکه هر چه تحلیلها عمیق تر می شوند .
نیاز به توجه بیشتر می شود . مثلاً کسی که به زبان خارجی مسلط نباشد از
برنامه رادیویی به آن زبان مطلب چندانی دستگیرش نخواهد شد هر چند که به
آسانی می تواند صدایی را بشنود و تشخیص دهد که گوینده زن است ؛ تشخیص تک تک
واجها و بخشهای کلمات نیز کار نسبتاً آسانی است ؛ و اگر شخص کوشش بیشتری
به خرج دهد چه بسا واژه ها را نیز تک تک بفهمد ، و سر انجام با زحمت بیشتری
شاید بتواند اصطلاحات ، جمله ها و معنای کلی آنها را نیز در یابد .
باز نماییها در حافظه نتیجه این سطوح مختلف تحلیل است ، و لایه های عمیق تر
اثرات ماندگار تری در حافظه بر جای می گذارند . ( آیسنک ، 1944 )
سلامت روانی Mental health
سازگاری کافی یا احساس خوب بودن از دیدگاه روانشناختی و خاصه هنگامی که این
نوع سازگاری یا احساس خوب بودن با معیارهای قابل قبول روابط انسانی
همخوانی داشته باشد . بعضی از ویژگیهای سلامت روانی عبارتند از : استقلال
در حد معقول ، خود اتکایی ، خود هدایتی ( خود فرمانی ) ، توانایی انجام
وظایف شغلی یاکار ،توانایی قبول مسئولیت و انجام فعالیتهای مورد نیاز ،
ثبات ، پایداری و مداومت در کارها ، توانایی کنار آمدن با دیگران و کار با
آنان ، همکاری ، و توانایی برای ابراز دوستی و عشق ، توانایی برای دادو ستد
روانی با دیگران و تحمل آنان …
( ساعتچی ، 1374 )
سلول Cell
سلول واحد ساختمانی نباتات و حیوانات . قطر سلول بین 01/0 تا 1/0 میلیمتر
بوده و در یک اینچ مکعب نسج ممکن است میلیاردها سلول جای بگیرد . هر سلول
حاوی یک جسم پروتو پلاسمیک نسبتاً سفت به نام هسته است که در تمام
فعالیتهای سلولی و سیتوپلاسم اطراف خود تاثیر اساسی دارد. ( کالات ، 1989)
سلول بدنی ( سوماتیک یا غیر جنسی ) Bodycell
موجود بزرگسال دو نوع سلول دارد : سلولهای بدنی و سلولهای زاینده ( جنسی ).
سلولهای بدنی که استخوانها ، اعصاب و اعضای بدن را میسازد .
( یا سایی ، 1377 )
سلول جنسی Germcell
موجود بزرگسال دو نوع سلول دارد : سلولهای بدنی و سلولهای زاینده ( جنسی ) .
سلولها ی زاینده که از آن اسپرم و تخمک منشعب می شوند . ( یا سایی ، 1377)
سوگیری Orientation
نوعی تمایل نسبت به طرفداری از یک نظریه یا قضیه ، بدون بررسی در مورد
درستی یا نادرستی آن. علاقه به بر گرداندن و منحرف ساختن مسیر بحث علمی در
یک زمینه خاص به منظور رسیدن به نتایج مطلوب خود . نوعی تمایل یا پیشداوری
نسبت به یک موقعیت یا نتیجه گیری . نوعی خطای نمونه گیری در بخش آماری یک
تحقیق . یک نمونه « سودار» آن چنان نمونه ای است که نماینده جمعیت اصلی (
که باید در مورد آن استنباطهایی شود ) نمی باشد . هر نوع عامل نظامداردر یک
موقعیت تجربی ، که نشان دهنده خطا می باشد . هر نوع ترجیح دادن یک انتخاب
یا پاسخ بر انتخابها یا پاسخها دیگر . ( ساعتچی ، 1374 )
سیستم عصبی خود کار ( خود مختار )
Autonomic nervous system
دستگاه خود مختار ، غده های درو نریزر و ماهیچه های صاف («صاف»نامیدن این
ماهیچه ها به سبب منظره میکروسکپی آنهاست ) و از آن جمله قلب ، عروق خونی و
پوشش درونی معده و روده را اداره می کند . نام «خود مختار » برای این
دستگاه به خاطر این است که بسیاری از فعالیتهای تحت کنترل آن ، به صورت خود
مختار یا خود گران انجام می گیرد ، از قبیل گوارش و گردش خون که حتی در
خواب یا بیهوشی نیز ادامه دارد. دستگاه عصبی خود مختار دارای دو بخش
سمپاتیک و پاراسمپاتیک است که غالباً در جهت متضاد یکدیگر عمل می کنند .
حالت بهنجار بدن (بین حد اکثر بر انگیختگی و آرامش نباتی )با حفظ توازن بین
این دو دستگاه بر قرار می شود . (اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
سیستم عصبی مر کزی Central nervous system
بخش اصلی سیستم عصبی که در داخل محفظه های استخوانی (جمجمه و ستون مهره ها )
قرار دارد و شامل مغز و نخاع می باشد . مخ ، مخچه ،پل مغزی ،بصل النخاع و
نخاع شوکی ، اجزای مهم سیستم عصبی مرکزی محسوب می شوند.
(ساعتچی، 1374)
سیستم هورمونی Hormeney system
سیستم هورمونی اصولاً با کنترل اعمال مختلف بدن ، کنترل سرعت واکنش های
شیمیایی در سلولها یا انتقال مواد از غشاء سلولها یا جنبه های دیگر
متابولیسم سلولی از قبیل رشد و ترشح سر و کار دارد . اثر پاره ای از
هورمونها طی چند ثانیه بوجود می آیند . در حالیکه پاره ای دیگر ، چندین روز
وقت لازم دارند تا شروع شوند و سپس برای هفته ها ، ماهها و حتی سالها
ادامه می یابند .
هورمون یک ماده شیمیایی است که بوسیله یک سلول یا گروهی از سلولها بداخل
مایعات بدن ترشح می شود و یک اثر کنترل کننده فیزیو لوژیک بر روی سایر
سلولها ی بدن اعمال می کند. (کرمی نوری و مرادی ، 1371 )
سیلاب Syllable
هجا ، سیلاب ، بخشی از گفتار مرکب از یک حرف صدادار یا پیوسته که به تنهایی
یا همراه با چند حرف بیصدا ادا می شود. ( پور افکاری ، 1373 )
« ش »
شاخه پارا سمپاتیک Parasympathetic Branch
بخش پاراسمپاتیک بر خلاف بخش سمپاتیک در هر زمان معین بر اندام واحدی اثر
می گذارد اگر در فعالیتهای شدید و بر انگیخته ، بخش سمپاتیک را بخش مسلط و
غالب در نظر بگیریم بخش پاراسمپاتیک را می توان بخش مسلط در دوره آرمیدگی
به شمار آورد . این بخش در عمل گوارش مشارکت دارد . و به طور کلی سبب تداوم
کارکرد هایی می شود که ذخایر بدن را محافظت می کنند . همچنین مردمک چشم را
تنگ می کند ، ترشح بزاق را راه می اندازد . هر چند این دو دستگاه عکس
یکدیگر عمل می کنند اما استثناهایی هم برای این اصل وجود دارد . بخش
سمپاتیک در مورد ترس و هیجان تسلط دارد اما یکی از نشانه های نسبتاً رایج
پاراسمپاتیک در ترس شدید تخلیه غیر ارادی مثانه یا روده است . به این ترتیب
هر چند این دو دستگاه غالباً در جهت عکس یکدیگر عمل می کنند اما تعامل
پیچیده یی نیز بین آنها وجود دارد.
(اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
شاخه سمپاتیک Sympathetic Branch
بخشی سمپاتیک بصورت واحدی یکپارچه عمل می کنند در بر انگیختگی هیجانی به
طور همزمان ضربان قلب را افزایش می دهد . شریانهای ماهیچه های مخطط و قلب
را گشاد می کند . شر یانهای پوست و اندامهای گوارشی را تنگ می سازد و سبب
تعریق می شود . علاوه بر این با فعال ساختن برخی غده های درون ریز موجب
ترشح هورمونهایی می شود که بر انگیختگی بیشتری را موجب می شوند . مردمک چشم
را گشاد می کند ، ترشح بزاق را کم می کند . ( اتکینسون و هیلگارد ، 1983
شبکیه Retina
شبکیه قسمت حساس به نور چشم را تشکیل می دهد و محتوی دو نوع سلول است یکی
مخروطها که بطو ر عمده مسئول دیدرنگی هستند و دیگری استوانه ها که بطور
عمده مسئول دید در تاریکی هستند . هنگامیکه استوانه ها و مخروطها تحریک می
شوند سیگنالهای آنها از طریق نورونهای متوالی در خود شبکیه هدایت شده و سر
انجام از راه عصب بینایی به قشر مغز می رسند .
( گایتون ، 1991 )
اطلاعات بینائی در لا یه های مختلف شبکیه پردازش می شوند . میله ها و
مخروطها در شبکیه ، اطلاعات را به جای آنکه مستقیماً به مغز ارسال کنند .
به نرونهای دیگر در جهت مرکز خود کره چشم می فرستند این گیرنده ها با یافته
های افقی و بافته های دو قطبی ، ارتباط سیناپسی بر قرار می کنند. یاخته
های دو قطبی نیز که با یاخته های آما گارین و یاخته های گا نگلیون ارتباط
سیناپسی بر قرار می کنند در کره چشم جای دارند .
اکسون یاخته های گانگلیون به صورت یک دسته در کنار هم قرار می گیرند تا عصب
بینائی را تشکیل دهند . آنگاه به دور هم می پیچند تا از راه پشت چشم خارج
شوند . نقطه ای که این عصب از آن خارج می شود . نقطه کور نام دارد ، زیرا
گیرنده ای ندارد. ( کالات ، 1989)
شخصیت : Personality
مجموعه خصوصیات فرد از نظر ساختمان بدن ، هیجانها ، رفتار ، علائق ، نگرشها
، ظرفیتها ، توانایی ها و استعداد ها که او را از افراد دیگر متمایز می
سازند .
( ساعتچی ، 1374 )
شناخت Cognition
شناخت مفهوم جامع و گستر ده ای است و به فعالیتهای ذهنی ای اطلاق می شود که
در اکتساب ، پردازش ، سازماندهی و استفاده از دانش دخالت دارد . واژه
شناخت فرایند های عمده را در بر می گیرد : کشف کردن ، تعبیر ، رده بندی به
خاطر آوردن اطلاعات ، ارزیابی مفاهیم ، استنتاج اصول و استنباط قوانین ، به
تصور در آوردن امکانات ، ایجاد راهبردها ، خیالپردازی و رویا . ( یا سائی ،
1377 )
شناخت درمانی Cognition therapy
شناخت در مانگرایان تمایل دارند به باور ها ، نگرش ها و انواع تفکر خود کار
که مسائل مراجعان بوجود می آورند و آنها را تشدید می کنند بپردازند . هدف
آنها تغییر شناختهای آسیب زای فعلی است . ( نظری ،1381 )
« ش »
شیوایی Mania
معمولاً به هر نوع اختلال روانی ، خاصه هنگامی که با رفتار لجام گسیخته و
خشن همراه است ، اطلاق می شود . وقتی اصطلاح «Mania» به عنوان پسوند به کار
می رود . یعنی نوعی ترجیح نا سالم یا یک تکانه منع ناپذیر برای رفتار کردن
به شیوه ای خاص ( مثل دزدی بیمار گون ) . یکی از دو شکل اختلال «شیدایی –
افسردگی » که بعضی از نشانه های آن عبارتند از : نوعی خلق سر خوش یا شنگول
غیر پایدار ، افزایش فعالیتهای روانی – حرکتی ، بیقراری ، حالت تهییجی ،
افزایش تعداد و سرعت فکر کردن و سخن گفتن که در حالت شدید تر به صورت «پرسش
افکار » تظاهر پیدا می کند و غالباً با احساس بزرگ منشی یا عظمت ، همراه
است .
( ساعتچی ، 1374 )
شیوه فرزند پروری Parental style
شیوه فرزند پروری انگاره خاص رفتار والدی خاص با کودکی خاص است. فرزند
پروری معمولاً به دو بعد مستقل تقسیم می شود . بعد اول را می توان مستبدانه
– سهل گیرانه نامید که در مقابل آن شیوه آزاد منشانه قرار دارد .
بعد دوم را می توان پذیرنده – طرد کننده طرد کننده نامید . مشخصه شیوه
پذیرنده عشق و علاقه بدون قید و شرط و شدید و ابراز محبتهای خود به خودی
است . مشخصه شیوه طرد کننده حفظ فاصله عاطفی «سردی »است .
بر اساس پژوهشهای بسیار مطلوبترین ترکیب شیوه های فرزند پروری یعنی شیوه ای
که در کودکان عزت نفس زیادایجاد می کند ترکیب شیوه آزادمنشانه با شیوه
پذیرنده است .
( برونو ، 1370
« ض »
ضد اجتماعی Antisocial
به افرادی اطلاق می شود که با نظم و قا نون یا با سازمان های اجتماعی ،
مخالف هستند . توصیف کننده ابعاد رفتاری فردی است که برای کارکرد یک گروه
یا یک جامعه در عمل یا بالقوه مخرب یا زیان آور است . ( ساعتچی ، 1374 )
ضریب همبستگی Correlation coefficient/
Coefficient of correlation
در آمار همبستگی به رابطه بین دو یا چند متغیر که قابل تبدیل به مقدار
هستند اطلاق می شود. شاخص آماری که میزان و حدود رابطه بین متغیر ها را
نشان می دهد ضریب همبستگی نام دارد.
ضریب همبستگی شدت و مستقیم یا غیر مستقیم بودن ارتباط را نشان می دهد که دامنه نمره گذاری این ضریب از 1+ تا1- می باشد .
همبستگی مثبت و کامل ( 1+= r ) نشان دهنده رابطه مستقیم است . ضریب همبستگی
(1-) نشان دهنده رابطه کامل و منفی است . بدین معنی که بین دو متغیر رابطه
معکوس وجود دارد . ( دلاور ، 1378 )
طرح آزمایش Experimental design
آزمایش یک بررسی علمی است که در آن پژوهشگر یک یا چند متغیر مستقل را
دستکاری یا کنترل می کند و اثر متغیر های همراه با دستکاری متغیر ها ی
مستقل را در متغیر یا متغیر های وابسته مورد مشاهده قرار می دهد .
یک طرح آزمایشی طرحی است که در آن پژوهشگر دست کم یک متغیر مستقل را دستکاری می کند. ( نجفی زند و شریفی ، 1376)
طفولیت Infancy نو باوگی ، کودکی .
از ریشه لاتین I nfantiaبه معنی ناتوان از تکلم .معهذا ،این ملاک به ندرت
مورد استفاده قرار می گیرد و تعریف مرحله نوباوگی بستگی به این دارد که
تعریف کننده کیست .
این دوره تا 18 الی 21 ماهگی نیز ادامه می یابد . در روانشناسی رشد معمولاً
به سال اول زندگی اطلاق می شود. در نظر عام 2 الی 3 سالگی نیز شامل این
مرحله می گردد. ( پور افکاری ، 1373)
« ع »
عادت Habit
عملی اکتسابی یا آموخته که به طور منظم و بدون کمترین کنترل ارادی تکرار می
شود. روش رفتاری اکتسابی که به صورت خود به خودی در آمده است . تمایل به
یک محرک معین که پاسخ خاصی را بر می انگیزد . به نظر جان دیویی :
مکانیزمهای پیچیده و انعطاف پذیر رفتار که فعل و انفعال (مقابله ) بین
موجود زنده و محیط را کنترل می کند . به نظر هال الگو ها یا قالبهای مقاوم
رفتار که از طریق شرطی کردن تقویت شده اند . ( شعاری نژاد ، 1364 )
عزت نفس Self esteem
عزت نفس عبارتست از ابعاد ارزشی و موثر مفهوم شخص از خود یا خود پنداری .
به تعبیر دیگر ، میتوان عزت نفس را عبارت احترام به خود ، خود ارزشمند
دانستن یا تصویری که شخص از خودش دارد تعریف کرد . به این ترتیب تلقی کودک
از خودش به عنوان «شاگرد خوب » و نه صرفاً شاگردان فلان مدرسه بر عزت نفس
آنها دلالت دارد . در واقع، کودک نخست از نمره های خوب خود وکودک دوم از
برنده شدن تیم خود احساس غرور می کند و این احساس در او تاثیر مثبت می
گذارد.
گرین والدو و بر کلر (Green wald and Berckler) عزت نفس را شامل احساس خوب
داشتن درباره خود ، دوست داشتن خود ، دوست داشته شدن و رفتار خوب دیگران با
او احساس موفقیت و احساس توانایی و راحتی در رهبری و تاثیر گذاشتن بر
دیگران می دانند . ( ستوده ، 1373 )
همچنان که کودکان از خود در کی پیدا می کنند و هویت خود را می یابند
تلویحاً برای خصوصیات خود ارزش منفی یا مثبت قایل می شوند. مجموعاً این
ارزیابیهایی که فرد از خود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد.
عزت نفس به ارزیابیهای شخص از خصوصیاتش اطلاق می شود . مثلاً یک پسر بچه
هشت ساله ممکن است از خودش این تصور را داشته باشد که زیاد دعوا می کند .
اگر برای این توانایی در دعوا راه انداختن ارزش قایل باشد و به خودش حق
بدهد ، این خصوصیت به عزت نفس او می افزاید . ولی اگر از اینکه مدام دعوا
راه می اندازد نا خشنود باشد این خصوصیت پر خاشگری احتمالاً عزت نفس او را
می کاهد .
( یا سایی ، 1377 )
عقده های پایه Basalganglia
عقده های پایه ساختار هایی هستند در چپ و راست تا لا موس قرار دارند . عقده های پایه شامل سه ساختار اصلی هستند:
هسته دم دار ، هسته پوتامن و گلبوس پالیدوس . اخیراً روشن شده که در بیماری
پارکینسون و دیگر بیماریهایی که در آنها کنترل حرکات مختل می شود ، عقده
های پایه آسیب می بینند. ( کالات ، 1989 )
علاقه ( رغبت ) Interest
حالتی است که با تمرکز دقت دریک چیز ، مشخص می شود . ترجیح یک شی ء در بین
اشیا ء دیگر در هنگام انتخاب احساس لذتی است که از دقت مخصوص به بعضی گزینه
ها یا از شرکت در بعضی فعالیتها ، حاصل یا تجربه می شود. مرجع دانستن ،
متمرکز شدن ، انگیخته شدن و نشان دادن علاقه ،توجه ، و هشیاری خاص نسبت به
چیزی و آرزو برای رسیدن به آن . ( ساعتچی ، 1374 )
علامت ، نشانه [در بیماری] Symptom
تظاهر ذهنی یک حالت بیمار گونه .علایمی که بیشتر توسط فرد تاثیر پذیرفته
گزارش می شوند تا اینکه توسط آزمونگر مشاهده شوند . ( DSMIV، 1375 )
علل خود کشی Suicide Causes
اندیشه های مربوط به علل خود کشی به دو گروه اصلی تقسیم می شود . که
عبارتند از عللی که جامعه آنها را به عنوان علت می نگرد و عللی که مربوط به
خود فرد است.
نظریه روان شناختی : تمایل به تاکید بر نقش فرد در تصمیم برای ارتکاب خود کشی دارند.
دیدگاه روان پویایی : خود کشی را به عنوان ظهور فوق
العادة دشمنی یا انگیزه های ناگهانی پر خاشگری که شخص نسبت به دیگران احساس
کرده و به درون خویش باز گردانده است توصیف می کند.
نظریه یادگیری : در سبب شناسی رفتار انتحاری به گنجینه
واکنشهای فرد تاکید می کند. رفتار انتحاری گذشته ، تهدید به خود کشی ، و
رفتار انتحاری اشخاص مهم در محیط زندگی فرد ، همه احتمال خود کشی را افزایش
می دهند . اندیشه های تقویت نیز ممکن است دست اندر کار باشند .
( آزاد ، 1375 )
علوم انسانی Human sciences
به همه علومی که به مطالعه درباره رفتار آدمی در ابعاد مختلف فردی ، گروهی و
اجتماعی اختصاص دارند ، در مجموع علوم انسانی گفته می شود . ( مثل
روانشناسی ، جامعه شناسی و انسان شناسی ). ( ساعتچی ، 1374 )
عملکرد Performance
در معنای کلی ، یعنی رفتار یا هر نوع فعالیت یا مجموعه ای از پاسخهای فرد
که بر محیط اثر می گذارند . اما در معنای خاص ، منظور از عملکرد ، انجام یک
کار یا پیشرفت در یک عمل است که در آن کفایت رفتار نیز به طور ضمنی مورد
نظر باشد .
( ساعتچی ، 1374 )
« غ »
غدد درون ریز Endocrine glands
غدد درون ریز غددی هستند که تر شحا تشان مستقیماً وارد خون می شود . این
غدد در روانشناسی حائز اهمیت اند چون فعالیت آنان می تواند تاثیری بسیار در
وضع هیجانی فرد داشته باشد که این به نو به خود هم در شخصیت و هم در رفتار
آشکار ا موثر خواهد بود.
نمونه هایی از تاثیر یک غده درون ریز را در رفتار می توان در غده تیروئید
دید. غده تیروئید تیروکسین ترشح می کند . تیروکسین میزان سوخت و ساز را
کنترل می کند ، یعنی میزان سوختن غذا را در بدن فرد . فردی که غده تیروئیدش
پر کار باشد معمولاً در حالت انگیختگی بالا به سر می برد. این فرد معمولاً
سریع به عمل دست می زند و هیجانی و پرخاشگر و حساس می شود . فردی که غده
تیروئید کم کار دارد معمولاً در حالت انگیختگی پایین به سر می برد. این فرد
معمولاً به کندی دست به عمل می زند و منفعل است و اغلب خواب آلود . (
برونو ، 1370)
غده هیپوفیز Pituitary
غده هیپوفیز یک غده آندوکرین (تولید کننده هورمون ) است که توسط ساقه ای به
پایه هیپو تالاموس متصل است . این ساقه دارای نرونها ، رگهای خونی و
بافتهای ارتباطی است .در پاسخ به پیامهای هیپوتالاموس ، هیپوفیز هورمونهایی
را سنتز و در خون آزاد می کند که خون آنها را به اندامهای دیگر منتقل می
کند . هیپوفیز را گاهی فرماندة غدد می نامند . زیرا ترشحات آن هم زمان و هم
ترشح هورمونهای غدد آندو کرین مثل غده تیروئید ، غدد آدرنال و تخمدان یا
بیضه ها را تنظیم می کند .
( کالات ، 1989 )
__________________
« ف »
فرار ( گریز ) Escape
در مراحل اول تکامل انسان ، برای رودررویی با استرس ، دستگاه عصبی خود کار
یکی از این دو سایق را راه می انداخت : جنگ یا گریز (فرار ) .وقتی فرد در
حالت استرس شدید شدید قرار می گرفت ، مثلاً زمانی که مجبور می شد با خرسی
یا دشمنی قویتر از خود روبه رو شود ، تنها دو راه منطقی در پیش می گرفت ،
جنگ یا گریز . در این شرایط ، اجداد ما به نیروهای فیزیولوژیک ، نیروهایی
که به کمک دستگاه عصبی سمپاتیک فراهم می شود نیاز داشتند . در فرهنگ امروزی
، واکنش فرار یا مبارزه دستگاه عصبی خودکار یک واکنش غیر انطباقی به حساب
می آید زیرا این واکنش تغییرات فیزیولوژیک ایجاد می کند که آنها نیز، به
نوبه خود ، می توانند در دراز مدت برای سلامت جسمی و روانی مضر باشند ،
بدین صورت که بیماریهای حاد مثل حمله های قبلی و سرطان به وجود آورند . (
گنجی ، 1379 )
فرا شناخت Metacognition
فرا شناخت به معنای « شناسایی و دانش انسان نسبت به فرایند ها و تولیدات
شناختی خود به کار رفته است .به عبارت ساده تر ، نگرش فرا شناختی به شناخت و
آگاهی انسان از شناسایی ها و آگاهی های وی اطلاق می شودو سه مولفه دانش
بیانی ( دانشی که با حقاق و اطلاعات سر و کار دارد ) ، دانش رویه ای ( دانش
مشتمل بر عملیات و فعالیتهایی که برای انجام کار یا وظیفه انجام می گیرد و
آن چگونه دانستن است ) و دانش بافتی و زمینه ای ( دانش که مربوط به دانستن
چرایی ها در یک بافت و زمینه است ) جزء ابعاد اساسی فرا شناخت تلقی می
گردند .
فلاول ( 1978 ،7 197، 1976) یکی از پایه گذاران و پیشگامان در امر مطالعه
فرا شناخت ، این تعریف را ارائه می دهد : فرا شناخت به دانش یک فرد در خصوص
فرایند ها و تولیدات شناختی در مورد خود و مسایل مربوط به آن اطلاق می شود
؛ به عنوان مثال : من وقتی درگیر فرا شناخت ی شوم که توجه کنم در یا د
گیری موضوع «الف » نسبت به موضوع«ب» مشکلات بیشتری دارم اگر این مشکل به من
صد مه بزند کاملاً ضروری است که یادگیری موضوع «پ» را قبل از پذیرش به
عنوان یک حقیقت کنترل نمایم . ( قورچیان و همکاران ، 1378 )
دانش فرا شناختی ما را یاری می دهدتا به هنگام یادگیری و دانستن امور ،
پیشرفت خود را زیر نظر بگیریم . همچنین این دانش به ما کمک می کند تا نتایج
تلاشهایمان را ارزیابی کنیم و میزان تسلط خود را بر مطالبی که خوانده ایم
بسنجیم .برای اینکه نظام خبر پردازی با اثر بخشی کامل عمل کند باید از خودش
آگاه باشد . این نظام باید . این نظامباید به این گونه درک برسد که بهتر
است آن شماره تلفن را بنویسم و الی فرا موشش خواهم کرد و این یک پاراگرف
پیچیده است ، لازم است آن رادوباره بخوانم تا منظور نویسنده را بفهمم .
دانش فرا شناختی به ما می گوید که راههای مختلفی برای سازمان دادن مطالب به
منظور سهولت بخشیدن به یاد گیری و یاد آوری آنها وجود دارند . ( سیف ،
1379 )
فراموشی Forgetting
این واژه بر عملکرد کاهش یافتة حافظه پس از یادگیری دلالت دارد.
در حوزه روانشناسی تجربی ، دو مورد از بر جسته ترین توضیحات در مورد علل
فراموشی عبارتند از زوال و تداخل. مقصود از زوال این است که حافظه به صورت
تابعی از زمان استفاده نشدنش زوال می پذیرد و ایده اصلی در تداخل آن است که
فراموشی در اثر کنش متقابل میان فرایند های یادگیری قدیم و جدید پدید می
آید .
( آیسنک ، 1944 )
فر ایند های شناختی Cognitive processes
فرایند های ذهنی ادراک ، حافظه ، و خبر پردازی که شخص از طریق آنها اطلاعات
کسب می کند، نقشه می کشد و مساله حل می کند . ( اتکینسون و هیلگارد ، 1983
)
فرایند های نا هشیار Unconscious processes
1- فرایند هایی مانند خواستها و ترسها که ممکن است درحیطه هشیاری شخص باشند ولی خود وی از وجود آنها بی خبر باشد.
2- به معنای نه چندان رایج به فرایند های فیزیو لوژیکی ( مانند گردش خون یا
سوخت و ساز ) اطلاق می شود که خارج از حیطه آگاهی شخص جریان دارند و بهتر
است فرایند های «غیر هشیار » نامیده شوند . ( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
فرضیه Hypothesis
یک فرضیه، بیانی حدسی ، یک حکم موقتی در مورد روابط بین دو یا چند پدیده یا
متغیر است . دانشمند می گوید ؛ « اگر چنین و چنان باشد ، پس نتیجه این
چنین خواهد شد »
فرضیه ها همیشه به صورت جمله های خبری هستند و متغیر ها را به صورت کلی یا
اختصاصی به متغیر های دیگر مربوط می سازند . فرضیه ها به مطالعه جهت می
دهند و هدایت می کنند . فرضیه ها به پژوهشگران امکان می دهند که نظریه ها (
تئوریها ) را تایید و یاردکنند . و بدین ترتیب به پیشبرد علم کمک نمایند .
( شریفی و نجفی زند ، 1376 )
فرضیه های علمی Scientific hypothesis
فرضیه های علمی ، فرضیه های معینی هستند که تجربه و آزمایش تلاش می کند ،
نادرستی آن را آزمون کند. فرضیه هایی که از این آزمون سر بلند بیرون بیایند
، فرضیه های علمی هستند . ( شریفی و نجفی زند ، 1376 )
فشار Push
محرکی که سبب احساس فشار می شود ، فشار فیزیکی بر پوست است . هر چند ما به
فشار مداوم به تمامی بدن آگاهی نداریم (مثلاّفشار هوا ) اما می توانیم تغیر
فشار وارده بر سطح بدن را تمیز دهیم .برخی از بخشهای بدن در احساس شدت
فشار از بخشهای دیگر کارایی بیشتری دارند . لب ، بین و و گونه حساسترین
بخشهای بدن در برابر فشار هستند و بر عکس ، شست پاکمترین حساسیت را دارد .
این تفاوتها پیوند نزدکی با تعداد گیرنده هایی دارند که در هر یک از بخشهای
فوق به محرک پاسخ می دهند. (اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
فشار روانی ( ا سترس ) Stress
اصطلاح فشار روانی تعریفهای زیادی دارد . فشار روانی یک حالت درونی است که
می تواند ناشی از خواسته های فیزیکی بدن ( حالات بیماری ، کار ، زحمت ، کم و
زیادی دما و از این قبیل ) یا ناشی از موقعیت محیطی و اجتماعی باشد که
بالقوه زیانبار ، غیر قابل کنترل ، یا فراتر از استعداد سازگاری ما ارزیابی
می شوند . علتهای فیزیکی ، محیطی و اجتماعی حالت فشار روانی را اصطلاحاً
فشار زا گویند . حالت درونی فشار روانی به محض آنکه به وسیله فشار زا ها
ایجاد شد می تواند به پاسخهای گوناگونی بینجامد . از یک سوء می تواند به
چندین پاسخ فیزیکی بدن بینجامد . از سوی دیگر ، پاسخهای روانی ، از قبیل
اضطراب ، نومیدی ، افسردگی ، بی قراری و احساس عمومی نا توانی از سازگاری
با جهان ممکن است نتیجه حالت فشار روانی باشد . ( محی الدین بناب ، 1374 )
فنوتیپ Phenotype
عبارتست از مجموعه صفات یک ار گانیزم به صورتی که به مشاهده در می آید .
این مجموعه صفات در عین حال مشرو ط به ساخت ارثی ژنوتیپ و عمل محیط و تاریخ
ار گانیزم است . ( منصور ، 1373 )
این اصطلاح به شکل و ظاهر مربوط به نهاد توارثی یک موجود زنده اتلاق می شود
و بر خلاف ژنوتیپ که به مجموعه عوامل ارثی منتقله از والدین به فرزند گفته
می شود . (پور افکاری ، 1373 )
« ق »
قضاوت اخلاقی ( استدلال اخلاقی ) Moral judgment
قضاوت اخلاقی به معنای عقاید ، دانسته ها و استدلالهای اخلاقی می باشد .
این مفهوم به تصورات گسترده از نقش عدالت و ضوابطی که برای تصمیم گیری بر
افراد و مالکیتها تاثیر می گذارند ، مربوط می شود . از نظر تئوریها ی رشد
شناختی، قضاوت اخلاقی کامل ، همزمان با مراحل رشد ذهنی کودک حاصل می شود . (
برای اطلاعات بیشتر به رفتار اخلاقی مراجعه شود ). ( کیانی ، 1370 )
« ک »
کروموزم Chromosome
آنها روی رشته هایی قرار گرفته اند که کروموزم نام دارند . هر کروموزم در
تولید مثل مستقل از یکدیگر شرکت دارد و هر گونه ، تعداد معینی کروموزم دارد
( 23 جفت در انسانها ، و 4 جفت در مگس میوه ).
در انسان ؛ هر فرد تعدادی معینی ( 23جفت ) کروموزم دارد . همه کروموزمها به
جز یک جفت ، به کروموزمهای غیر جنسی معروفند و همه ژنهایی که روی این
کروموزمهاقرار گرفته اند ژنهای غیر جنسی نامیده می شوند . دو کرو موزم دیگر
، کروموزمهای جنسی هستند و ژنهایی که روی آنها قرار گرفته اند بعنوان
ژنهای وابسته به جنس شناخته شده اند . ( کالات ، 1989 )
کفایت Adequency
شایستگی شخص به اینکه بتواند به آنچه از وی خواسته می شود ، به ویژه از لحاظ هوشی و اجتماعی پاسخ مطلوب بدهد. ( شعاری نژاد ، 1364)
کلبرگ Kohlberg
کلبرگ یکی از چهره های معروف در حوزه رشد اخلاقی است . نظریه اخلاقی او
بازتاب وسیعی در کل روانشناسی رشد و روانشناسی اجتماعی داشته است . او که
تا چند سال پیش در قید حیات بود ، علاوه بر تدریس و تحقیق در آموزش اخلاق
نیز فعالیت داشت . کلبرگ به منظور بررسی رشد اخلاق داستانهای متعددی را
طراحی کرد که در هر یک از آنها سوالی به صورت یک معمای اخلاقی گنجانده شده
بود. یکی از معروفترین معماها درباره مردی است به نام هانز که زنش در حال
مردن است . هانز به اندازه کافی پول ندارد تا دارویی را که جان زنش را نجات
می دهد تهیه کند . داروساز هم تخفیف و نمی پذیرد که پول را بعداً دریافت
کند ، از این رو هانز دارو را از داروخانه می دزدد . سوال این است که که
آیا هانز لازم بود این کار را بکند و چرا .گلبرگ در ابتدای کار خود مجموعه
أی از داستانهای فوق را با یک نمونه 75 نفری در میان گذاشت و با تحلیل
اطلاعات مفصلی که از این طریق بدست آورد به نظریه جامعی در رشد اخلاق رسید.
نظریه گلبرگ ، که در آن کودک به عنوان «فیلسوف اخلاق » معرفی شده است ،
دارای سه سطح مختلف پیش عرف ، متعارف و پس عرف است ، که هر یک از سطوح آن
به دو مرحله فرعی تقسیم می شود . ( احدی و جمهرمی ، 1378 )
کل نگری Holism
این نقطه نظر که مطالعه بخشها یا اجزای یک کل نمی تواند توصیف کننده آن
باشد، چون کل چیزی است متفاوت از جمع ساده ، اجزای آن.از نقطه نظر یک فرد
کل نگر ، آدمی بیش از گرد آمدگی یا تراکم کارکردهای محض فیزیولوژی روانی و
اجتماعی است و هر شخص دارای صفات یا ویژگیهایی است که نمی توان این ویژگیها
را بر اساس صفات یا ویژگیهای بخشهای خاص و تشکیل دهنده آن تشریح یا توصیف
کرد ( ساعتچی ، 1377)
کوشش و خطا Trail and error
اصطلاحی که برای نشان دادن فعالیت اکتشافی ظاهراً تصادفی که غالباً پیش از
کسب یک مهارت خاص و برای سازگاریهای تازه انجام می گیرد – به کار می رود .
این فعالیت ممکن است آشکار ( مثل دویدن موش در ماز ) یا ضمنی (مثل وقتی شخص
در مورد راههای مختلف حل یک مساله فکر می کند ) باشد . کوشش و خطا متضاد
رفتار مبتنی بر بینش یا نقشه است . ( ساعتچی ، 1377 )
« گ »
گروه آزمایش Experiment group
وقتی که گروه همگن را به دو گروه تقسیم کنیم ( به شکل تصادفی ) یکی از این
دو گروه را برای آزمایش فرضیه انتخاب می کنیم و به آن گروه آزمایش می گوییم
.
( شریفی و نجفی زند ، 1376 )
گروه درمانی Group therapy
گروه درمانی به معنای شناخت ابعاد روانی ، ذهنی و توانایی های جسمی خود از
طریق تعامل با دیگران و اصلاح رفتار است . تاریخچه گروه درمانی نشان می دهد
که این روش از دهه اول قرن بیستم به وسیله روانشناسان و روان پزشکان به
کار گرفته شده است . با کمک گروه درمانی در مانجو می تواند مشکلات خود را
در حضور دیگران حل کند و ببیند که دیگران در برابر رفتارش چگونه واکنش می
کنند و هنگامی که روشهای پاسخ دهی قدیمی وی رضایتبخش نیست ، روشهای تازه أی
را به کار گیرد . به عبارت دیگر ، در این روش فرد مشکلش را در حین تعامل
با دیگران حل می کند . ( نظری ، 1381 )
گروه کنترل Control group
وقتی که گروه همگن را به دو گروه تقسیم کنیم (به شکل تصادفی ) یکی از این
دو گروه را برای آزمایش فرضیه انتخاب می کنیم و دیگری را برای مقایسه نتایج
به دست آمده در نظر می گیریم . گروه دوم را «گروه کنترل » گویند .
( شریفی و نجفی زند ،6 137 )
گیرنده حسی ( گیرنده ) Receptor
سیگنالهای ورودی به سیستم عصبی به وسیله گیرنده های حسی تامین می شود که به
وجود محرکهای حسی از قبیل لمس ، صدا ، نور ، سرما ، گرما و … پی می برند .
به طور کلی 5 نوع مختلف
گیرنده حسی وجود دارند: 1) گیرنده های مکانیکی که به تغیر شکل مکانیکی
گیرنده یا سلولهای مجاور گیرنده ها حساس هستند.2) گیرنده های حرارتی که به
تغییرات درجه حرارت حساس هستند . پاره ای از این گیرنده ها به سرما و پاره
ای دیگر به گرما حساس هستند 3) گیرنده های درد که نسبت به آسیب بافتها چه
آسیب فیزیکی و چه آسیب شیمیایی حساس هستند . 4) گیرنده های الکترو مغناتیسی
که به تابش نور بر روی شبکیه حساس هستند 5 ) گیرنده های شیمیایی که به طعم
غذا در دهان ، بو در بینی ، فشار اکسیژن در خون شریانی ، غلظت کربن دی
اکسید و احتمالاً سایر عواملی که ساختمان شیمیایی بدن را تشکیل می دهند
حساس هستند. ( گایتون ، 1991 )
گیرنده ها در شبکیه Receptors in retina
شبکیه دارای دو نوع گیرنده است : میله ها و مخروطها
مخروطها برای دیدن رنگها تخصیص یافته اند ، بیشتر به جزئیات حساس بوده و در
مرکز شبکیه قرار دارند . میله ها بیشتر نسبت به تاریکی و نور کم حساس بوده
، و در پیرا مون شبکیه یافت می شوند . ( کالات ، 1989 )
لقاح / Fertilization
Fecondation
اگر چهارده روز پس از عادت ماهانه ( در زنان ) ، یکی از اسپرمها با تخمکی
که در حال حرکت به طرف رحم است بر خورد نماید و در آن نفوذ کند ، دو سلول
نر و ماده با یکدیگر ترکیب می شود و پس از آن به طریقه رشد سلولی ، شروع به
تکثیر می کنند . برای نفوذ اسپرم در تخمک در هر بار حداقل حدود 20 میلیون
اسپرم وارد دهانة رحم می شود و یکی از آنها در تخمک نفوذ می کند و آن را
بارور می سازد به این عمل لقاح گویند. ( سیف و همکاران ، 1375 )
لکه زرد Macula lutea
ناحیه بسیار کوچکی در مرکز شبکیه موسوم به ماکولا با مساحتی کمتر از یک
میلیمتر مربع ، توانایی ویژه ای برای دید دقیق و تشخیص جزئیات دارد . قسمت
مرکزی ما کولا که فقط 4/0 میلیمتر قطر دارد لکه زرد یا فووآ نامیده می شود .
این ناحیه منحصراً از مخروطها تشکیل شده اما مخروطهای آن بسیار طویل و
نازک هستند که بر خلاف مخروطهای بسیار بزرگی است که در قسمتهای محیطی تر
شبکیه واقع شده اند . در این ناحیه رگهای خونی ، سلولهای عقده ای ، لایة
هسته دارداخلی و لایه های شبکیه ای همگی به کناری رانده شده اند و مستقیماً
بر روی مخروط قرار ندارند . این امر به نور اجازه می دهد تا بدون بر خورد
با مانع به مخروطها برسد .
( گایتون ، 1991 )
یک ناحیه در مرکز شبکیه که لکة زرد نام دارد ، برای تیز بینی و جزء بینی
تخصص یافته است . از آنجایی که رگهای خونی واکسونهای یاخته گانگلیون
تقریباً در نزدیک لکه زرد وجود ندارد ، این لکه مساعد ترین ناحیه برای دیدن
در چشم است . گیرنده های این ناحیه ( لکة زرد ) بیشتر به ادراک جزئیات کمک
می کنند .
( کالات ، 1989 )
لوب آهیانه Parietal lobe
لوب آهیانه بین لوب پس سری و شیار مرکزی یعنی عمیق ترین شیار در سطح کرتکس
قرار دارد . لوب آهیانه برای در یافت اطلاعات اولیه بدنی از جمله لامسه
گیرنده های انبساط ماهیچه ها و گیرنده های مفاصل تخصص یافته است . ناحیه ای
که درست در عقب شیار مرکزی است ، شکنج پس مرکزی Postcentral gyrus) )
نامیده می شود که به ناحیه اولیة احساسات بدنی معروف است ، تحریک الکتریکی
مستقیم شکنج پس مرکزی موجب فرا خوانی احساسهایی در طرف مخالف بدن می شود که
اغلب به عنوان سوزش و احساسهای غیر معمول توصیف می شوند . ( کالات ، 1989 )
لوب پس سری Occipital lobe
لوب پس سری در انتهای پشتی ( دمی ) کرتکس قرار دارد . این لوب هدف اصلی
اکسونهایی است که در هسته های تا لاموس درون دادها را از گذر گاههای بینایی
در یافت می کنند . بخش عقب ترلوب پس سری به کرتکس اولیة بینایی یا کرتکس
مخطط ( Striate cortex) موسوم است . تخریب کامل کرتکس در انسانها تقریباً
منجر به کوری کامل می شود . ( کالات ، 1989 )
لوب پیشانی Frontal lobe
لوب پیشانی از شیار مرکزی تا انتهای جلویی مغز امتداد دارد . بخش عقبی لوب
پیشانی شکنج پیش مرکزی است که برای کنترل حرکات ظریف مثل حرکت یک انگشت ،
تخصص یافته است . این لوب همچنین نواحی مجزای دیگری دارد که مسئول قسمت های
مختلف بدن هستند که اغلب روی قسمت مقابل بدن کنترل دارند و روی همان قسمت
نیز کمی کنترل دارند ، لوب چپ پیشانی شامل ناحیه بروکا
( s area‘Broca ) است که برای تولید زبان اهمیت دارد.
( کالات ، 1989 )
لوب گیجگاهی Temporal lobe
لوب گیجگاهی در سطح جانبی هر نیمکره نزدیک گیجگاه ( شقیقه ها ) قرار دارد .
این لوب هدف اولیة کرتکس برای اطلاعاتی است که از گوشها و اندامهای
دهلیزی(Vestibular organs) سر چشمه می گیرند . ( اندامهای دهلیزی با تعادل
سر و کار دارند ) لوب گیجگاهی همچنین برای بعضی یا بیشتر جنبه های پیچیدة
بینایی از جمله ادراک الگوهای پیچیده مثل صورتها ( چهره ها ) مشارکت دارد .
یک تومور در لوب گیجگاهی ممکن است منجر به ایجاد توهمات بینایی شود.
در انسانها لوب گیجگاهی چپ و قسمتی از لوب آهیانه ، ناحیه ورنیکه
( s area‘Wernicke) را تشکیل می دهد که وجود آن برای فهم زبان اساسی است .
لوب گیجگاهی همچنین در بخشی از رفتارهای هیجانی و انگیزشی نقش دارند . آسیب
به لوب های گیجگاهی ممکن است منجر به خندة بی دلیل ، لذت ، اضطراب یا
رفتار های خشونت آمیز شود . ( کالات ، 1989 )
« م »
مازلو ؛ آبراهام (970 – 1908) Maslow , Abraham
آبراهام مالزو استاد روان شناس دانشگاه نیویورک ( که قبلاً کالج برو کلین
نام داشت ) و بود . او از بنیانگذاران عمدة روان شناسی انسانگرا قلمداد می
شد . مازلوو کارل راجرز ازچهره های بر جستة تثبیت روان شناسی انسا نگرا
قلمداد می شد . مازلوو کارل راجرز ازچهره های بر جستة تثبیت روان شناسی
انسانگرا به عنوان نیروی سوم محسوب میشدند . دو نیروی اصلی دیگر عبارت بود
از روانکاوی و رفتار گرایی. یکی از ادعاهای اصلی مازلو این بود که در
انسانها تمایلی ذاتی وجود دارد که از استعداد ها وتواناییهای با لقوة خود
بیشترین استفاده را بکنند . اولین تمایل را خود شکوفا یی مینامید . به نظر
او انسانها بازیچة سر نوشت و قر بانیان زندگی نیستند . درست است کهآدمها در
دامهای روانی مختلفی گرفتار می شوند که به یأ س و تضعیف روحیه آنهامی
انجامد ، ولی می توانند به کمک نیروی اراده و هوش از این دامها بگریزند و
بازدر یابند که زندگی ارزش زیستن دارد . در حقیقت به اعتقاد مازلو توانایی
آدمها فقط بههمین محدود نمی ماند که زندگی را با ارزش بیابند . گاه گداری
می توانند به لحظاتیسر شار از لذت یا وجد دست یابند که مازلو آن را «تجربة
اوج» می نامید . یکی ازمهترین کتابهای مازلو به سوی روان شناسی بودن ،
Toward a psychology Being,1962)) را می توان نام برد .
( برونو ، 1370 )
متغیر Variable
دانشمندان سازه ها یا ویژگیهایی را که مورد مطالعه قرار می دهند با اندکی اغماض
« متغیر ها » می نامند . نمونه ای از این متغیر ها جنسیت ، در آمد ،
آموزش و پرورش ، طبقه اجتماعی ، بارآوری سازمانی ، تحرک شغلی ، سطح تنفس ،
استعداد کلامی ، اضطراب ، وابستگی مذهبی ، رجحان سیاسی ، رشد سیاسی ( ملتها
) ، جهت گیری کاری ، یهود ستیزی ، همرنگی ، حافظه ، فرا خوانی ، حافظه باز
شناسی و پیشرفت است . می توان گفت متغیر ویژگی ای است که مقادیر متفاوت می
پذیرد به بیان روشنتر ، متغیر نمادی است که اعداد یا مقادیر به آن اختصاص
می یابد.
( شریفی – نجفی زند 1376 )
متغیر مستقل Independent variable
در آزمایشها متغیر مستقل متغیری است که آزمایشگر مورد دستکاری قرار می دهد ،
مثال وقتی پژوهشگران علوم تربیتی اثرات روشهای مختلف تدریس را مورد مطالعه
قرار می دهند ، ممکن است روش یا متغیر مستقل را با استفاده از روشهای
متفاوت ، مورد دستکاری قرار دهند. در پژوهش غیر آزمایشی که امکان دستکاری
آزمایش وجود ندارد ، متغیر مستقل متغیری است که (بطور منطقی ) بر متغیر
وابسته تاثیر می گذارد برای مثال ، در مطالعه مر بوط به سیگار کشیدن و
سرطان ریه ، سیگار کشیدن که قبلاً توسط بسیاری از آزمونها صورت گرفته متغیر
مستقل است .
( شریفی و نجفی زند ، 1376 )
متغیر وابسته Dependent Variable
متغیر وابسته متغیری است که مورد پیش بینی است . آن متغیری است که مورد
دستکاری قرار نمی گیرد ، بلکه اثر متغیر مستقل در متغیر وابسته بدست می آید
یعنی تاثیر پذیر است . ( شریفی و نجفی زند ، 1376)
محرک Excitant/
Stimulus.
شیء یا عملی را بر می انگیزد ، در فیزیو لوژی هر عامل درونی یا بیرونی که
موجود زنده را به کار و عمل وامی دارد . در روان شناسی هر عمل یا وضعی که
پاسخی را بر می انگیزد. ( شعاری نژاد ، 1364 )
محیط Envioronment
یک مفهوم عمومی است که به همه اوضاع ، نیروها و احوالی که از راه محرکهایی
که در فرد اثر می کنندو او از آنها متاثر می شود ، اطلاق می کنند .
پدیدارهایی فیزیکی – شیمیایی – بیولوژیکی و اجتماعی است که از خارج در
موجود زنده اثر می کنند . به طور کلی عوامل و نیروهای خارجی از فرد که می
توانند در رفتار او موثر واقع شوند . ( شعاری نژاد ، 1364 )
محیط بعد از تولد E nvironment
عواملی که در محیط بعد از تولد اثرات مختلف و مهمی بر روی جنبه های مختلف
رشدبه ویژه رشد روانی و شخصیت فرد دارند عبارتند از : الف : محیط طبیعی یا
مادی
ب: محیط خانوادگی
ج: محیط اجتماعی
الف : محیط طبیعی یا مادّی : مانند آب و هوا – گرما و سرما ، مسکن ، پوشاک و
تغذیه . محیط طبیعی که آن را محیط طبیعی که آن را محیط زیست نیز می نامند ،
مربوط به شرایط جغرافیایی می شود ، که تغذیه از عوامل مهمی است که در رشد
کودک تاثیر عمیق دارد . از این رو تغذیه در دوران بارداری مادر ، و بعد از
تولد اثرات نسبتاً مهمی دارد به نحوی که کمبود مواد پروتئینی نه تنها منجر
به کوچکی جثة کودک می شود بلکه از نظر سلولها ی مغزی نیز عوارض نا مطلوبی
برای کودک در بر دارد ، تا جایی که تعداد قابل توجهی از کودکان عقب ماندة
ذهنی ، معلول کمبود مواد غذائی مادر در دوران بار داری است . بنابر این «
تغذیه » به عنوان یک عامل موثر هم از بعد کمیت و هم از نظر کیفیت ، محسوب
می گردد .
ب: محیط خانوادگی : از عوامل موثر در رشد کودک ، خانواده است ، که خانواده در دو زمینه تاثیر دارد .
1-ارضای نیازها و احتیاجات بدنی و مادی ( فیزیولوژیک )
2- ارضای نیازها و احتیاجات اساسی ( روانی و معنوی )
ج: محیط اجتماعی : محیط اجتماعی را از یک سو به محیط کلی و از سوی دیگر شخصی تقسیم می نمایند ، که
محیط شخصی : محیط حتمی و اجتناب ناپذیر است که طفل در آنجا چشم بدنیا می گشاید و در آنجا رشد می کند.
محیط اتفاقی : شامل آموزشگاه ( دبستان – مدرسه ) – سر بازی – کار آموزی
محیط انتخابی : انتخاب همسر و موضوع طلاق – معاشران – ارتباط جمعی – مطبوعات – سینما – رادیو – تلویزیون
محیط تحمیلی : محیطی که آزادی فرد در آن محدود شده یا از او سلب گردیده است
. باز داشتگاه – ندامتگاه کانون اصلاح و تربیت . ( شرفی ، 1368 )
محیط قبل از تولد Embryonic Envioronment
محیط قبل از تولد ، محیط جنینی است . در این هنگام بسیاری از مواد شیمیایی ،
غذایی ، داروها ، میکروبها و اختلالات و وضع عاطفی – هیجانی مادر از طریق
رابطه شیمیایی بین مادر و جنین ، جنبه های مختلف رشد جنین را در رحم و بعد
از تولد تحت تاثیر قرار می دهد . ( شرفی ، 1368 )
مخچه Cerebellum
مخچه از قدیم یک ناحیه ساکت مغز خوانده شده است زیرا تحریک این ناحیه
هیچگونه احساس تولید نمی کند و بندرت موجب حرکت می شود . با این وجود ، حذف
مخچه موجب غیر طبیعی شدن شدید اعمال حرکتی می گردد. مخچه بویژه برای کنترل
فعالیتهای عضلانی بسیار سریع از قبیل دویدن ، ماشین نویسی ، نواختن پیانو و
حتی صحبت کردن اهمیت حیاتی دارد . فقدان این ناحیه از مغز با وجود اینکه
موجب هیچگونه فلجی در عضلات نمی شود هر یک از این اعمال حرکتی را شدیداً
مختل می سازد .
مخچه به برنامه ریزی فعالیتهای حرکتی کمک کرده ، و همچنین مرتباً فعالیتهای
حرکتی را که توسط قسمتهای دیگر مغز بوجود می آیند کنترل کرده و آنها را
تصحیح و تنظیم می کند . مخچه بطور مداوم اطلاعات تازه را از قسمتهای محیطی
بدن در یافت کرده و حالت هر قسمتی از بدن در هر لحظه یعنی وضع آن ، سرعت
حرکت آن ، نیروهائی که بر آن وارد می شوند و … را تعیین می کند . مخچه وضع
فیزیکی واقعی هر قسمتی از بدن را که بوسیله اطلاعات حسی به آن داده شده با
وضعی که مورد نظر سیستم حرکتی است مقایسه می کند . هر گاه این دو وضع با
یکدیگر نخوانند در این حال سیگنالهای تصحیحی مناسب بطور آنی به سیستم حرکتی
هدایت می شوند تا سطح فعال شدن عضلات مورد نظر را افزایش یا کاهش دهند .
علاوه بر آن ، مخچه در برنامه ریزی حرکت متوالی بعدی در جزئی از یک ثانیه
جلوتر در حالیکه حرکت کنونی هنوز در حال انجام است به قشر مغز کمک می کند و
باین ترتیب به شخص کمک می کند تا به نرمی از یک حرکت به حرکت بعدی پیش
برود . ( گایتون ، 1991 )
مدد کاری اجتماعی Social work
مدد کاری اجتماعی مجموعه فعالیتهایی است که از طریق موسسات دولتی و غیر
دولتی ، برای کمک به افراد ، خانواده ها و گروههای اجتماعی و رساندن آنان
به رفاه اجتماعی – اقتصادی – روانی صورت می گیرد .
از جمله وظایف مر بوط به این شغل عبارتند از حمایت از خانواده های بی سر
پرست ، همکاری با گروه پزشکی در واحد های درمانی برای کمک به بیمار از طریق
مساعدت در امور اجتماعی – اقتصادی – عاطفی – بهداشتی ،شنا ساندن قوانین
بیمه های اجتماعی به بیمه شدگان و ارزیابی مسایل آنان .
( شفیع آبادی ، 1375 )
مراحل و زنجیره توالی رشد
Stages and sequences of development
روانشناسان معمولاً در این نکته اتفاق نظر دارند که رشد از توالی منظمی بر
خوردار است که خودبه رسش موجود زنده در جریان کنش متقابل وی با محیط بستگی
دارد . در تبیین توالی زنجیره رشد ، برخی از روانشناسان ترجیح می دهند از
آن بعنوان یک فرایند پیوسته یاد کنند – فرایندی که در آن عوامل زیستی در
کنش متقابل با یاد گیری عمل می کنند تا تغییری پیوسته و تدریجی در رفتار
بوجود آورند . سایر روانشناسان ضمن اذعان به ماهیت زنجیره ای رشد ، اهمیت
کمتری برای پیوستگی این فرایند قائلند و در عوض آن را بیشتر به صورت یک
سلسله پله می بینند . این روانشناسان به همین دلیل مفهوم مرحله را پیش
کشیده اند .
وقتی روانشناسان از مراحل رشد سخن می گویند مفهوم دقیق تری را در نظر دارند
. مفهوم مراحل بیانگر این مطلب است که 1 – در یک مرحله مشخص رفتار ها بر
محور یک مقوله غالب سازمان می یابند ؛ 2- رفتارهایی که در مرحله مشخصی ظاهر
می شوند از لحاظ کیفی با رفتار های مراحل قبلی یا بعدی فرق دارند ؛ و 3-
همه کودکان مراحل همانندی را به ترتیب همانندی طی می کنند . عوامل محیطی
ممکن است رشد را تسریع یا کند سازند ، اما ترتیب توالی مراحل تغییر نا پذیر
است .
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
مرحله تفکر پیش عملیاتی Preparational thinking stage
مرحله تفکر پیش عملیاتی که از سن 2 تا 7 سالگی به طول می انجامد دارای دو مرحله فرعی به شرح زیر است :
2- تفکر پیش مفهومی ( از حدود 2 تا حدود 4 سالگی ). در ضمن این دوره از
تفکر پیش عملیاتی ، کودکان بر اساس مفهوم آموزی دست می یابند . آنها طبقه
بندی اشیاء را بر حسب شباهتهایشان آغاز می کنند ، امّا از لحاظ مفا هیمشان
مر تکب خطا می شوند ؛ لذا به باور آنان همه مردان «بابا»و همه زنان «ماما »
هستند . منطق کودکان در این دوره تحول نه قیاسی است ، نه استقرایی، بلکه
تمثیلی است . مثالی از این نوع استدلال چنین است : « گاوها حیوانهای بزرگ
چها ر پا هستند . آن حیوان بزرگ و چهار پاست ؛ پس آن یک گاو است » .
2- تفکر شهودی ( از حدود 4 تا حدود 7 سالگی ). در ضمن این دوره از تفکر پیش
عملیاتی ، کودکان مسائل را به طور شهودی حل می کنند ، نه بر طبق نوعی
قانون منطق . شاخص ترین ویژگی تفکر کودکان این دوره این است که هنوز به
مفهوم بقا یا نگهداری دست نیافته اند . نگهداری به صورت توانایی درک این
مطلب تعریف شده است که شماره ، طول ، مقدار ، یا مساحت اشیاء یکسان باقی می
ماند ، صرف نظر از اینکه اشیا، به صورتهای مختلف به کودک نشان داده شوند.
( هر گنهان والسون ، 1997)
مرحله حسی – حرکتی Sensory – motor stage
در مرحله حسی – حرکتی که ازتولد تا حدود 2 سالگی به طول می انجامد کودک
هنوز زبان را نیاموخته است . از آنجا که در این مرحله کودک برای اشیاء کلمه
در اختیار ندارد ، وقتی که مستقیماً با آنها درگیر نباشد ، یعنی از مقابل
چشمانش دور شوند ، دیگر برای کودک وجود خارجی ندارند . بنابر این ، تعامل
با محیط صر فاً جنبه حسی و حرکتی دارد و صرفاً با اینجا و اکنون سرو کار
دارد . همچنین کودکان در این دوره خود محور ( خود مدار ) هستند ، یعنی در
مورد هر چیزی با توجه به خودشان داوری می کنند و جهان روانشناختی آنان
تنهاجهان موجود است . اما در اواخر این دوره کودکان مفهوم بقای شی ء یا
ثبات شی را کسب می کنند.به سخن دیگر ، درک می کنند که اشیاء اگر از میدان
تجربه مستقیم آنان خارج شوند باز هم وجود دارند .
( هرگنهان والسون ، 1997)
مرحله عملیات صوری Formal operations stage
در این مرحله که از حدود 11، 12 سالگی تا حدود 14، 15 سالگی به طول می
انجامد کودکان می توانند با موقعیتهای فرضی کار کنند و فرایند های فکری شان
منحصراً به موقعیتهای عینی و محسوس محدود نیست . همچنین در این مرحله تفکر
کودکان بر موازین کامل منطق استوار می شود و قادرند مسایل و امور انتزاعی
را درک نمایند . بنابر این ، در این مرحله دستگاه ذهنی شخص به بالا ترین
سطح تحول خود می رسد ، امّا این دستگاه می تواند در جهت حل کردن سلسله ای
بی پایان از مسایل در طول زندگی شخصی هدایت شود .
( هرگنهان والسون ، 1997 )
مرحله عملیات عینی Concrete operations stage
کودکان در این مرحله که از حدود 7 تا حدود 11 ، 12 سالگی به طول می انجامد
قادر به درک مفهوم بقا میشوند و نیز توانایی طبقه بندی و ردیف کردن (یعنی
مرتب کردن اشیاء از بزرگ به کوچک و بالعکس ) را کسب می کنند و مفهوم عدد را
می آموزند . اما در ضمن این مرحله فرایند های فکری بر رویداد های واقعی که
کودک مشاهده می کند متمرکز است . مادام که کودک با مسایل محسوس یا غیر
انتزاعی سر و کار داشته باشد از عهده حل کردن همه گونه مسایل ساده و پیچیده
بر می آید .
( هرگنهان والسون ، 1997 )
مشاهده Observation
روان شناسان برای جمع آوری اطلاعات گاه با رجوع به عالم واقع و مشاهده و
قایع اتفاقیه در آن ، اقدام به گرد آوردی اطلاعات می نمایند ویژگی مهم این
روش در این است که مشاهده گر تنها به گرد آوزری اطلاعات در زمینه موضوع
مورد مطالعه خود پرداخته بدون اینکه در روند طبیعی وقایع تغییری ایجاد کند .
مشاهده علمی با داشتن هدفی خاص و با برنامه ای از پیش تعیین شده انجام می
گیرد و از این و به این مشاهده اصطلاحاًمشاهده منظم گفته می شود. در مشاهده
منظم محقق می داند که باید به دنبال چه چیزی باشد و چه رفتار هایی را ثبت
کند . ( احمدی و فراهانی ، 1370 )
مصاحبه Interview
نوعی گفتگوی هدایت شده به منظور کسب اطلاعات لازم و با توجه به هدف یا
هدفهای مورد نظر . انواع مختلف مصاحبه عبارتند از : مصاحبه بالینی ، مصاحبه
استخدامی ، مصاحبه ارزشیابی ، مصاحبه تحت فشار ، مصاحبه گروهی ، مصاحبه
فرد با فرد ، مصاحبه ساخت دار ، م2صاحبه آزاد و … ( ساعتچی ، 1374 )
مغز Brain/
Encephalon
مغز یک انسان ساختار پیچیدة دستگاه عصبی است که در جمجمه قرار دارد . مغز
در حدود یک کیلو و نیم وزن دارد و محیط آن در حدود 45 سانتی متر است . که
در حجم کوچک آن 30 میلیارد یاخته عصبی انباشته شده است . ( برونو ، 1370 )
مغز پسین Rhombencephalon/
Hind brain
مغز پسین شامل بصل النخاع (Medulla) ، پل (Pons) ، مخچه (Cerebellum) است .
مغز پسین همراه با مغز میانی و ساختارهای مغز پسین ساقه مغز را تشکیل می
دهد .بصل النخاع یا پیاز مستطیلی شکل درست بالای نخاع شوکی قرار دارد.
پل مغز ، ناحیه جلویی را به بصل النخاع مرتبط می کند .
مخچه ، ساختار بزرگی که چین خوردگیهای بسیار عمیقی دارد ، مشارکت آن در کنترل حرکات کاملاً شناخته شده است . ( کالات ، 1989 )
مغز پیشین Telencephalon /
Fore brain
مغز پیشین بزرگترین و برجسته ترین قسمت مغز پستانداران است . بخش بیرونی آن
کرتکس مغزی ( Cerebral cortex) است . زیر کرتکس مغزی تعدادی از ساختارهای
مغز پیشین از جمله تالاموس (Tha lamus) پیاز بویایی (Olfactory bulb) ،
هیپو تالاموس ( Hypo thalamus) ، غده هیپوفیز (Pituitary gland) ، عقده های
پایه (Basal ganalia) ، هیپوکامپ (Hippocampus) و با دامه (Amygdala) قرار
دارند . ( کالات ، 1989 )
داروی ضد اضطراب Antianxiety Drugs
داروی کند کننده دستگاه عصبی مرکزی که موجب کاهش تنش می شود . کمی خواب
آلودگی ایجاد می کند ولی نه به میزان زیاد .والیوم ولیبریوم دو نمونه از
این داروها هستند . به این دارو ها آرامبخش نیز گفته می شود .
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
مفهوم Concept /
Notion/
Conception
ویژگیها یا روابط مشترک طبقه ای از اشیا یا اندیشه ها . مفهوم ها ممکن است
مربوط به اشیای عینی باشند ( مانند مفهوم چنار که به نوعی معینی از درخت
اشاره دارد ) و با مربوط به اندیشه های انتزاعی ( مانند برابری ، عدالت و
عدد ) ؛ اما در هر حال به روابط مشترک بین انواع گوناگون اشیا یا اندیشه ها
اشاره دارند .
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983)
مفاهیم کارکرد های متعددی دارند . که عبارتند از :
1)طبقه بندی : طبقه بندی عبارتست از تعیین این که یک مورد خاص مصداقی از یک
مفهوم هست یا نه ، یا اینکه مفهومی زیر مجموعه دیگری است یا نه .
2)درک و تبیین : طبقه بندی اجازه می دهد سیستمهای هوشمند تجربیاتشان را به
پاره های معنا دار تجزیه و آنها را تفسیر کنند . مثلاً اگر شخصی حیوانی را
به عنوان مار زنگی شناسایی کند او موقتیش را خطر ناک تشخیص خواهد داد . یا
مفهوم « درون گرا » می تواند به تشریح این که چرا فردی در یک مهمانی شرکت
نکرد کمک کند.
1) پیش بینی : در مثال مار زنگی برای نمونه فرد ممکن است پیش بینی کند که حرکت ناگهانی ممکن است سبب حمله مار زنگی شود.
2) استدلال : مفاهیم از استدلال پشتیبانی می کند . برای
مثال فرد ممکن است از « پزشک » « حقوق زیاد ، ساعات کار طولانی و نامعین » و
…را نتیجه بگیرد.
3) ارتباط : به همان اندازه که مردم دارای دانسته های مشترک هستند آنها
قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر خواهند بود. اگر دوستی به ما بگوید چگونه
در مقابله با ما زنگی از خطر اجتناب کرده ، مادر صورت بروز شرایط مشابه ،
ممکن است قادر به سود بردن از تجربه او باشیم .
4) ترکیب مفهومی : مفاهیم می توانند به عنوان عناصر سازنده مفاهیم سطح
بالاتر عمل کنند فرد از روی مفاهیم « کاغذ » و «زنبور » می تواند مفهوم
ترکیبی « زنبور کاغذی » را تشکیل دهد
5) مصداق سازی : مردم می توانند از توصیف مفهوم شروع و از روی آن ، مصادیق
مفهوم را باز یابی یا مشتق کنند. شخص در حالی که وسیله ای را تعمیر می کند
ممکن است نیازی را برای « شی ء بلند با نوک فلزی » شکل دهد ؛ یا وسیله ای
آشنا ( مثل آچار پیچ گوشتی ، باز یابی خواهد شد یا ابزار جدیدی ابداع خواهد
شد تا با این توصیف منطبق گردند .
( آیسنک ، 1944 )
مفهوم خود Self concept
مفهوم خود مجموعه ای است از عقاید فرد دربارة خود که بیشتر بر مبنای توصیف
است تا قضاوت ممکن است بعضی از بخشهای مفهوم خود خوب یا بد تلقی شود ، ولی
بعضی از بخشها نه خوب تلقی شود نه بد. اینکه کسی موی سیاه و صدای نرمی دارد
بخشی از مفهوم از خود است ولی این خصوصیات نه بد هستند و نه خوب. مفهوم
خود همان عزت نفس نیست ، چرا که عزت نفس به ارزیابیهای شخص از خصوصیاتش
اطلاق می شود . ( برای توضیحات بیشتر به عزت نفس مراجعه شود).
( یا سایی ، 1377)
مهارت حرکتی Motor skill
هر مهارت حرکتی شامل یک توالی از حرکات ماهیچه ای است . نوشتن ، راه رفتن ،
وراندن اتومبیل مواردی از مهارتهای حرکتی هستند . ( سیف ، 1379 )
مهارت حرکتی درشت Gross motor skill
در این حرکات نیرو نقش عمده را دارد . یعنی حرکاتی که مستلزم هماهنگی دقیق
عضلات به هنگام انجام اعمال درشت می باشد به عبارتی ماهیچه های بزرگ بدن
رشد یافته تر از عضلات کوچکتر بدن می باشد . ( پور افکاری ، 1373 )
مهارتهای حرکتی ظریف Fine motor skills
حرکاتی که مستلزم هماهنگی عضلات به هنگام انجام اعمال دقیق و ظریف است .
. ( پور افکاری ، 1373 )
مهارت د ستی Manual skill
میزان سرعت و دقت فرد در به کار بردن دستها ، خاصه انگشتان دست در هنگام
انجام یک کار یا در پاسخ به یک آزمون عملی ، مهارت دستی و توانایی فرد در
به کار بردن انگشتان یکی از مهارتهای مورد نیاز و اساسی برای انجام موفقیت
آمیز وظایف بعضی از مشاغل « مثل ساعت سازی » می باشد . ( ساعتچی ، 1374 )
__________________
ما چه دیر می فهمیم که زندگی همان روزهائیست که آرزوی زودتر سپری شدنشان را داشتیم!
« ن »
ناحیه بروکا s area ‘ Broca
یک ناحیه ویژه در قشر پیشانی موسوم به ناحیه بروکا تامین کننده مدار عصبی
برای تشکیل کلمات است . در این جاست که برنامه ها و طرحهای حرکتی برای بیان
کلمات انفرادی یا حتی عبارات کوتاه ایجاد شده و انجام می گیرد . این ناحیه
همچنین در ارتباط نزدیک با ناحیه فهم زبان ورنیکه در قشر ارتباطی گیجگاهی
عمل می کند .
( گایتون ، 1991 )
ناحیه ورنیکه s area ‘ Wernicke
ناحیه اصلی برای درک زبان موسوم به ناحیه ورنیکه در عقب قشر شنوایی اولیه
در بخش خلفی لوب گیجگاهی فوقانی قرار دارد . بدنبال آسیب شدید در این ناحیه
، شخص ممکن است به خوبی بشنود وحتی کلمات مختلف را تشخیص دهد اما قادر
نخواهد بود این کلمات را به صورت یک فکر قابل درک در آورد . بهمین ترتیب
فرد ممکن است بتواند کلمات یک نسخه چاپی را بخواند اما قادر نخواهد بود که
مفهوم آن را در یابد . ( گایتون ، 1991 )
نارسا خوانی Dyslexia
دیس لکسی یا نارسا خوانی اصطلاحی است که برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی
قادر به خواندن نیستند به کار می رود . این گروه از کودکان ممکن است واژه
های بسیاری را بدانند و به راحتی آنها را در مکالمه به کار گیرند ، اما
قادر به درک و شناسایی نشانه های نوشتن یا چاپی نیستند . کودکان نارسا خوان
اکثراً مشکلاتی در جهت یابی فضایی ، تشخیص راست و چپ ،بالا و پائین ،
توالی حروف و کلمات ،
هماهنگی بین چشم و دست ، ارتباط بین اعضای بدن خود و دیگران دارند .
(سیف نراقی و نادری ، 1380 )
نارساییهای ویژه یادگیری Specific learning failures
عنوان نارساییهای ویژه یادگیری برای دانش آموزانی که دارای بهره هوشی طبیعی
هستند ، ولی در یادگیری برخی از مهارتها مانند تکلم ، خواندن ، هجی کردن ،
نوشتن ، حساب کردن ، ادراک بینایی ،ادراک شنوایی ، توالی حافظه بینایی و
توالی حافظه شنوایی دچار اشکال هستند ، به کار می رود .
عللی را که برای شکست این کودکان در امر یادگیری شایسته ذکر است ، چنین می
توان بیان کرد : فقدان انگیزش کافی ، فقدان توجه و دقت لازم ، دقت پیش از
اندازه به جزئی از کل ، فقدان هماهنگی لازم در حرکات و جنب و جوش بیش از حد
.
( سیف نراقی و نادری ، 1380 )
نا سازگاری Mal adatation/
Mal adjust ment
سازگاری اساساً رابطه ای است که ارگانیسم با محیط خود بر قرار می سازد .
مفهوم ضمنی در اینجا این است که وقتی این رابطه انطباقی است حالت سازگاری
وجود دارد ، وقتی انطباقی نیست حالت نا سازگاری در کار است . به طور کلی ،
این اصطلاح در ارتباط با معیارها و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی به کار می رود
. هر چند می توان آنرا در مورد حالات زیست شنا ختی اساساً نیز مورد
استفاده قرار داد .
( پور افکاری ، 1373 )
ناکا می Frustration
هنگامی که راه دستیابی به یک هدف خواستنی بسته می شود یا دستیابی به آن به
تاخیر می افتد ، ناکامی روی می دهد ، سد های گوناگونی ، چه درونی و چه
بیرونی ،
بر سر راه کوششهای فرد برای دستیابی به هدف قرار می گیرد .
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
نا کامی بیرونی External fruatration
سد های محیط اجتماعی به صورت محدویتهایی است که مردم به آدمی تحمیل می کنند
، از امرو نهی پدر و مادر گرفته تا مسائل گسترده تر تبعیض نژادی یا
جنسیّتی ، یا سد هایی که در محیط فیزیکی وجود دارد مانند را هبندان در
خیابانها ، صفهای دراز برای خریدار از فروشگاهها ، خشکسالیهایی که محصولات
کشاورزی را از بین می برد و سر و صدا که راه بر تمرکز فکر می بندد ، همه در
زمرة همین محدودیتها است .
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
ناکامی شخصی / personal ، Despair
Self frustration
گاه چیزی که مانع دستیابی آدمی به هدف و خشنود شدن وی می شود از کم و
کاستیهای خودش سرچشمه می گیرد . معلولیتهای جسمانی ، نداشتن بعضی از
توانائیها و یا خویشتن داری نا بسنده نیز ممکن است آدمی را از رسیدن به هدف
باز دارند . اگر کسی هدفهایی برای خود انتخاب کند که فراتر از توانائیهای
اوست محتملاً دچار ناکامی خواهد شد . ( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
نظام ارزشی Value system
آن دسته از ارزشهای فرد که دارای ارتباط منطقی با یکدیگر هستند و رفتار و سلوک وی را تنظیم می کنند . ( ساعتچی ، 1374 )
نظام شناختی Cognitive system
به مفاهیم ، رو یه ها ، راهبرد ها ، نظریه ها و فنون مربوط به روانشناسی
شناختی کاربردی و خاصه به تغییر و اصلاح شناختی رفتار ، شناخت در مانی و
رفتار درمانی شناختی مجموعاً نظام شناختی گفته می شود .
(ساعتچی ، 1377 )
نظریه چامسکی Chomsky . n . theory
بسیاری از روانشناسان زبان می گویند که به کودکان خردسال دستور زبان آموخته
نمی شود ، بلکه آنان از کلمات و جملاتی که می شنوند به نحوی قواعد پیچیده
را استنباط و انتزاع می کنند . این کار به قدری پیچیده است که تا زمانی که
ذهن کودک تا اندازه ای آمادگی پردازش درون دادهای زبانی و استخراج قواعد
دستور زبان را پیدا نکرده است عملی نخواهد شد نو آم چامسکی که یکی از
رهبران طرفدار این نظر بود ، معتقد است که در انسان مکانیزم مغزی ذاتی ای
وجود دارد که به فراگیری زبان اختصاص دارد.
چامسکی نام این مکانیزم را « دستگاه فرا گیری زبان » نامیده است . بنابر
نظر چامکی فطری بودن مکانیزم زبان از آنجا ناشی می شود که روند تولید آوا ،
همان طور که قبلاً گفتیم ، همگانی و دارای نظم است . علاوه بر این ، همه
کودکان صرف نظر از زبانی که می آموزند توالی یکسان را می گذارنند : غان و
غون کردن ، گفتن اولین کلمه در یکسالگی ، به کار بردن ترکیبات دو کلمه ای
در نیمه دوم سال دوم زندگی ، و تسلط بر غالب قواعد دستور زبان خود در سن 4
تا 5 سالگی . در همه زبانها اولین کلمات و جملاتی که کودکان می سازند
بیانگر روابط معنایی ای است که بین همه فرهنگها مشترک است . ( یا سایی ،
1377 )
نرون Neuron
نرونها تکانهایی را از یک محل به محلهای دیگر انتقال می دهند ، هر نرون یک
هسته ، یک غشاء ، چندین میتو کندری و ریبوزوم و ساختار هایی دارد که مختص
یافته های حیوانی هستند . تنها چیزی که نرونها را از یاخته های دیگر متمایز
می کند ، شکل آنهاست . از مرکز هر نرون تعداد زیادی تار (f ibers) کوچک و
نازک خارج می شوند . نرون حرکتی ( Motor neuron) نرونی که جسم یاخته ای اش
در نخاع شوکی است . و یک تار آن تا ماهیچه امتداد دارد . نرون حرکتی مانند
بیشتر نرونها چهار جزء عمده دارد : جسم یاخته ای ( cell body) ، دندریت ها
(Dendrites) ، یک اکسون( Axon ) پایانه و پیش سیناپسی ( Presynaptic
ending) ، همچنین شامل تعدادی ریبوزم و میتوکندری و ساختارهای دیگر است .
( کالات ، 1989)
نقش Role
نقش ، الگو یا تیپ رفتاری که کودک یا بزرگسال بر حسب انتظارات دیگران
انتخاب می کند . این واژه از هنر تأتر قدیم فرانسه اخذ شده که در آن role
به تومار کاغذی گفته می شد که نقش بازیگر در آن نوشته می شد ، در روانشناسی
اجتماعی ، معمولاً به هر الگوی رفتاری اطلاق می شود که به حقوق ، تعهدات و
وظایفی که از کسی انتظار می رود ، به او آموخته می شود ، یادر موقعیت های
اجتماعی خاص انجام آن ها تشویق می شود ، ارتباط پیدا می کند . در واقع می
توان گفت که نقش شخص دقیقاً چیزی است که دیگران از او انتظار دارند و پس از
یادگیری و درونی شدن نقش ، چیزی است که خود شخص از خویشتن انتظار دارد .
نقش ها تظاهرات گوناگون پیدا می کنند . ممکن است لحظه ای باشند ، مثل برنده
یک بازی یا ممکن است ربطی به زمان نداشته باشند . مثل کودک ، والد ، همسر
یا ممکن است اساساً دائمی باشند مثل مرد و زن ( پور افکاری ، 1373 )
نگرش Attitude
نگرش تمایلی کم و بیش ثابت است به واکنش مثبت یا منفی به رده هایی خاص از
آدمها یا اشیاء. واژه نگرش در زمینه هایی جز روانشناسی هم به کار می رود و
کاربرد آن در زمینه ای دیگر ما را در درک عمیق تر معنای آن یاری می دهد .
معمولاً می گویند نگرش سه ویژگی دارد که عبارتند از : شناختی ، هیجانی و
رفتاری . ویژگی شناختی به معنی عقاید آگاهانه فرد درباره موضوع نگرش است .
ویژگی هیجانی به معنی احساسات خوشایند یا نا خوشایند ی است که در وقت فعال
شدن نگرش انگیخته می شود . ویژگی رفتاری کارکرد های عملی که در پاسخ به
نگرش رخ می دهند . ( برونو ، 1370 )
نوعی آمادگی روانی برای عمل کردن یا واکنش نشان دادن در جهت خاص نوعی تمایل
برای پاسخ دادن به شیوه ای خاص نسبت به اشخاص ، اشیاء ، حوادث و اوضاع و
احوال . ( ساعتچی ، 1374 )
نما د Symbol
نما به کلیه محرکهایی گویند که به نشان تصور یا شیئی سوای خود عمل می کنند .
واژه صندلی نماد خود صندلی موجود عینی است . یعنی نماد آن شیء که می بینیم
، رویش می نشینیم و به آن اشاره می کنیم .
تفکر تا حد زیادی به سبب توانایی انسان در استفاده از نماد ها امکان پذیر
است . شکی نیست که بخش اعظم تفکر را می توان تر تیب دادن و آرایش مجدد واژه
ها بر طبق قواعد منطق و دستور زبان تلقی کرد . ( بر ونو ، 1370 )
نو جوانی Adolescence
نو جوانی ، به دوره گذار از کودکی به بزرگسالی اطلاق می شود . این دوره مرز
های سنی مشخصی ندارد ، اما تقریباً از 12 سالگی آغاز می گردد . و تا آخرین
سالهای دهه دوم زندگی که رشد جسمانی کم و بیش کامل می شود ، ادامه می یابد
. در این دوره ، نوجوان به بلوغ جنسی دست می یابد ، هویت خود راجدا از
هویت خا نوادگیش بنا می نهد و با مسأله نحوه تامین معاش خود روبه رو می شود
.
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
نیاز های ا سا سی Essential needs آبراهام
مازلو نیازهای انسان را به صورت سلسله مراتبی طبقه بندی کرده است . نیاز
ها ابتدا به دو دسته کلی تقسیم شده اند : دسته اول نیاز های اساسی و دسته
دوم فرا نیاز ها نام گذاری دیگر مازلو برای نیاز های اساسی نیاز های کمبود
یا کاستی است . علت این نام گذاری آن است که نیازهای کاستی زمانی که ار
گانیسم در رابطه با یک نیاز کمبودی دارد ( مثلاً غذا یا آب ) بر انگیخته می
شود . این نیازها به چهار دسته تقسیم شده اند.
1-نیاز های جسمانی ، شامل نیاز به آب ، غذا ، خواب ، حرارت مناسب و …
2-نیاز به امنیت یا ایمنی ، شامل نیاز به داشتن محیطی امن و دور از تهدید
2- نیاز به عشق و تعلق ، شامل نیاز به ایجاد روابط متقابل با دیگران و محبت کردن و مورد محبت واقع شدن
3- نیاز به عزت نفس یا احترام به خود ، شامل احساس کسب توفیق و تایید ،
احساس شایستگی ، احساس کفایت و مهارت ، یعنی نیاز فرد به ایجاد تصور مثبتی
در دیگران نسبت به خودش .
( سیف ، 1379 )
واج Phonemes
هنگام صحبت کردن ، در واقع اندامهای گفتاری صداهای مشخصی را برای بیان
مقصود ما تولید می کنند . این الفاظ یا صوتهای فیزیکی از یک دسته واج یا
واحد صوتی تشکیل شده است . واجها به دو دسته واج کم صدا یا بی صدا و با صدا
یا صدا دار به نام واکه تقسیم می شوند. واکه های زبان فارسی عبارت از « آ ،
اَ ، اِ ، ا‘ ، او ، ای » است.
هر زبانی تعداد واجهای مخصوص خود را دارد . مثال ، زبان فارسی 30 واج و زبان انگلیسی 40 واج دارد . ( سیف نراقی و نادری ، 1380 )
واج کوچکترین واحد صوتی زبان است که معنا ندارد اما تفاوت معنایی ایجاد می
کند ؛ مثلاً اگر در واژه سر به جای واج (س) ، واج ( پ ) بگذاریم ، میشود
پَر و معنای واژه عوض می شود . پس ( پ) واج است . همچنین اگر در واژه ‘گل
به جای ( ) ، ( ) بگذاریم ، واژه جدیدی با معنای جدید ساخته می شود. س ( ) و
( ) واج اند ، واج اگر چه فاقد معناست ، در ساختمان واحد بزرگتر یعنی تکواژه به کار می رود . ( زبان فارسی 3- ، 1381 )
واژک Morphemes
از ترکیب دو یا چند واج ، تک واژ یا واژک به وجود می آید ، واژکها یا تک
واژها ، کوچکترین واحد زبانی معنادار در ساخت هر زبانی است . برای مثال ،
لفظهای « در ، دو ، گار و می » تک واژه می باشد . ( سیف نراقی و نادری ،
1380 )
تک واژه یکی از واحد های زبان است که از یک یا چند واج ساخته می شود .
تکواژ گاهی معنا و کاربرد مستقل دارد ، مثل : میز ، کودک ، گوسفند . در این
صورت ، آن را تکواژ آزاد می نامند . گاهی نیز کاربرد و معنای مستقل ندارد و
در ساختمان واژه های دیگر به کار می رود که آن را تکواژ وابسته می نامند ؛
مثل : بان و گار در واژه های آسیابان و پرهیزگار . ( زبان فارسی 3 ، 1381)
واکنشهای هیجانی و رفتاری
Behavioral and emotional reactions
همه پیامهای حسی به استثنای بو یایی از تالاموس می گذرند و سپس به کورتکس
می روند ، هیپوتالاموس که در زیر تا لاموس قرار دارد ، بخش کوچکی به اندازه
5 تا 6 سانتی متر مکعب است . که نقش اصلی را در بسیاری از واکنشهای هیجانی
و رفتاری به عهده دارد و باعث هماهنگی بین اعمال ارتباطی و حرکتی و غدد
درون ریز می شود . ( کرمی نوری و مرادی ، 1371 )
وجدان Conscience
فرا خود از دو بخش وجدان و من آرمانی تشکیل شده است ، وجدان از اموری تشکیل
یافته که از سوی پدر و مادر ، جامعه ،دین ، مذهب ممنوع و غیر مجاز اعلام
گردیده ، همراه با احساس گناه و تقصیر است .
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
وراثت Heredity
عبارت از مجموعة صفات و یژگیهای بدنی و زیستی است که از پدر و مادر به
فرزندان آنها منتقل می شود. هنگامی که یاخته های نطفه ای نر و ماده با
یکدیگر ترکیب می شوند طرح زیستی واحدی به نام موجود زنده ریخته می شود .
این موجود بیشتر عوامل مو روثی را که از پدر و مادر و اجدادش بر اثر این
پیوند به او رسیده است ، دارا است و میراث زیستی او را تشکیل می دهد .
البته نه تنها عوامل ارثی ، بلکه عوامل محیطی بر رشد و پرورش موجود زنده
مؤثرند . ( پارسا ، 1367 )
وسواس فکری و عملی Obsessive – compulsive در
وسواس فکری و عملی به نظر می رسد که شخص مجبور است در بارة چیزهایی فکر
کندکه همواره آرزو می کند بتواند راجع به آنها نیندیشند، یا ناچار است
اعمالی را انجام دهد که دائماً به خود می گوید : ای کاش می توانستم آنها را
انجام ندهم بدین ترتیب وسواسهای فکری شامل اندیشه ها ، تکانه ها و عقاید
نا خواسته و مداومی هستند که شخص قادر به خود داری از آنها نیست . اما
وسواسهای عملی ، رفتار های به ظاهر نا معقولی را که به صورتی ثابت و تکراری
انجام می شوند ، در بر می گیرند . افرادی که اختلال و سواس فکری و عملی
دارند از ماهیت اضطراب آور و نا توان کنندة وسواسهای خود آگاهند ، ولی
احساس می کنند که قادر نیستند آنها را متوقف سازند . وسواس فکری و عملی
غالباً ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند . مثلاً شخصی که کثیف بودن دستهای
خود یا گناه آلود بودن آنها معتقد است ، امکان دارد که دستهای خود را هر
چند دقیقه یکبار بشوید ، فرد دیگری که افکاروسواس دارد ممکن است بکوشد تا
از طریق تمرکز بر شمردن قدمهایش آنها را از ذهن خویش دور کند .
( آزاد 1375 )
ویگوتسکی Levsemenovich vygotsky
یکی دیگر از نظریه های رشد یا تحول شناختی نظریه دانشمند روسی لوسمینویچ
ویگوتسکی است . هر چند که ویگوستکی و پیاژه هم عصر بوده و هر دو در یک سال (
1896 ) متولد شده اند ، اما بر خلاف پیاژه که 84 سال زندگی کرد ، ویگوستکی
در 38 سالگی بر اثر بیماری سل در گذشت تاسف بارتر اینکه اثر معروف
ویگوتسکی اندیشه و زبان ، که در بر گیرندة نتایج پژوهشهای او درباره شناخت و
زبان است و به صورت مجموعه ای مقاله اولین بار در سال 1936 منتشر گردید ،
در کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیتی سابق توصیف شد و تا سال 1956 اجازه
چاپ مجدد نیافت ،به این دلیل و دلایل سیاسی دیگر اندیشه های ویگوتسکی تا
سالهای اخیر برای دنیای خارج از روسیه مکونیستی نا شناخته مانده بود . در
نظریه تحول شناختی و یگوتسکی کنش متقابل میان یادگیرنده و محیط اجتماعی او
اهمیت بسزایی دارد . و بر این باور است که رشد شناختی کودک عمدتاً به مردمی
که در دنیای او زندگی می کنند وابسته است . دانشها ، اندیشه ها ، نگرشها و
ارزشهای فرد در تعامل با دیگران تحول می یابند . ویگوتسکی جنبه های فرهنگی
، تاریخی و اجتماعی را در رشد شناختی بسیار با اهمیت می داند . او در
توضیح اهمیت عوامل سه گانه ، کارکرد های ذهنی را به دو دسته تقسیم می کند :
1) – کارکردهای نخستین ذهنی ، 2 )- کارکرد های عالی ذهنی. کارکرد های
نخستین به تواناییهایی طبیعی و نا آموخته انسان مانند توجه کردن – حس کردن و
ادراک کردن اشاره می کنند . در جریان رشد یا تحول ، این کارکرد های نخستین
ذهنی تدریجاً به کار کرد های عالی ذهنی ، یعنی حل مسئله و تفکر ، تغییر می
یابند این تغییر از کار کرد های نخستین به کار کرد های عالی ذهنی عمدتاً
از راه تاثیر فرهنگ و در زمینه تاریخی – اجتماعی میسر است . تاکید و
یگوتسکی بیشتر بر تعامل بین فرد و زمینه اجتماعی اوست . به باور او ، کودک
از طریق این تعامل روابط اجتماعی را به صورت کارکرد های روانشناختی در می
آورد . « همین تبدیل روابط اجتماعی به کار کرد های ذهنی موجب رشد یا تحول
شناختی می شود » .
فرایند تبدیل روابط اجتماعی به کارکرد های عالی ذهنی نه به طور مستقیم بلکه
از طریق یک واسطه یا بنا به گفته ویگوتسکی ، یک علامت امکانپذیر می شود .
( سیف ، 1379 )
ویلیام جیمز Games .W.
ویلیام جیمز در آستور ها وس ، هتلی در نیو یورک در یک خانواده ثروتمند و سر
شناس متولد شد . تجارب بر انگیز انندة دورة جوانی ، جیمز را از مزایای
فکری و فر هنگی – انگلستان و ارو پا بر خور دار ساخت و او را مردی جهانی به
بار آورد . سفر های مکرر به خارج ، از ویژگیهای تمام عمر او بود . روش
پدرش در برخورد با بیماری اعضاء خانواده این بود که بیمار را به جای
بیمارستان به اروپا می فرستاد . به علت اینکه جیمز به ندرت از سلامتی خوبی
برخوردار بود مرتب بین اروپا و امریکا سفر می کرد .
در رابطه با نقش و منزلت ویلیام جیمز در روان شناسی امریکا یی تناقضهای
بسیار وجود دارد . از یک طرف او به طور حتم منادی بر جسته امریکایی در روان
شناسی کار کرد ی بود . از طرف دیگر ، بعضی وقتها جیمز روان شناس بودن خود
را انکار میکرد و یا اینکه منکر می شد که روان شناسی جدیدی وجود دارد . او
هیچ نظام رسمی را در روان شناسی بنیان ننهاد و هیچ مریدی نداشت .
اگر چه روان شناسی که به توسط جیمز شکل گرفت علمی و آزمایشی بود ، خود او
از لحاظ نگرش یاکردار ، آزمایشگرا نبود . او زمانی روان شناسی را « علم
کوچولوی نحس » نامید و تمام عمر را بدان پای بند نماند . جیمز مدتی در روان
شناسی کار کرد و سپس آن را کنار گذاشت . ( شولتز و شولتز ، 1987 )
« ه »
هانس سلیه Hans selye
هانس سلیه 1974 ، فیزیو لوژیست کانادایی که تحقیقات و نوشته های او در بارة استرس ، از اهمیت ویژه ای بر خوردار است . (گنجی 1379 )
سلیه استرس روانی را اینچنین تعریف می کند ، استرس روانی بطور ساده یک
مکانیزم روانی است که عکس العمل های تحریکی و عاطفی در برابر عوامل تهدید
کننده و نا مطبوع در کل موقعیت زندگی را در بر می گیرد .
( احمدی و فراهانی 1370 )
هذیان ( اختلال در تفکر ) Delusion
داشتن افکار و اندیشه های نادرستی که به رغم وجود شواهدی حاکی از نادرست
بود نشان ، فرد آنها را باور داشته و به درست بودن آنها اصرار می ورزد .
مثلاً فکر می کند که پادشاه است در حالی که از فقر و بیچارگی شدید رنج می
برد . بی نظمی جریانهای فکری ممکن است به صورت اشتغال در تمرکز نا توانی در
همخوانی افکار ، احساس از « محصور بودن » در افکاری مخصوص و آسیب شدید در
حل مسئله و تصمیم گیری ظاهر شود . ممکن است بیمار باور داشته باشد که
دشمنان او امواج الکترونیکی پیچیده ای برای دخالت در جریانهای فکری او به
کار گرفته یا داخل مغز او کار گذاشته اند . ( آزاد ، 1375 )
هذیان بزرگ پنداری:
این اعتقاد که شخص یک فرد مشهور ، قدرتمند و مهم است . چنین هذیانی ممکن
است به صورت یک هویت خیالی پایدار تبلور پیدا کند که در آن شخص ادعا می کند
که او یک شخصیت تاریخی مانند ژندارک ، ناپلئون یا عیسی مسیح است .
( آزاد ، 1375)
هراس Phobia
ترس مستمر ، غیر منطقی از یک شی ء فعالیت ، یا موقعیت ( محرک ترس آور ) خاص
که منجر به یک تمایل الزام آور در اجتناب از آن می شود . این ترس اغلب یا
منجر به اجتناب از محرک هراس آور یا موجب تحمل همراه با وحشت می شود .
smiv) D ، 1375 )
هشیار و نا هشیا ر Conscious and unconscious
فر وید ذهن انسان را به کوه یخ شناوری تشبیه می کرد که بخش کوچک آنکه بر
سطح آب نمایان است ، نمودار تجارب هشیار ، و بخش بزرگتر زیرین آن نمودار نا
هشیار است ، یعنی انبار تکانه ها ، شهوات و خاطرات غیر قابل دسترس که بر
افکار و رفتار ما تاثیر می گذارند . این بخش نا هشیار ذهن آدمی بود که
فروید با استفاده از روش تداعی آزاد به کند و کاو در آن پر داخت . بر اساس
این روش از شخص خواسته می شود هر چه را که به ذهن هشیارش می رسد ، هر چند
مسخره و پیش پا افتاده هم به نظر آید ، بیان کند . از راه تحلیل تداعیهای
آزاد ، از جمله یاد آوری رؤیا ها و خاطرات دوران کودکی ، فروید سعی داشت
بیمارانش را از انباشته های نا هشیار ذهنشان آگاه کند و به این وسیله عوامل
بنیادی شخصیت را آشکار سازد.
( اتکینسون و هیلگارد ، 1983 )
همبستگی Correlation
وقتی روش آزمایشی ممکن نباشد ، برای تعیین اینکه آیا متغیری ( که تحت کنترل
آزمایشی نیست ) با متغیر دیگری ارتباط دارد یا نه می توان از روش همبستگی
استفاده کرد . شاخص آماری که در روش همبستگی به کار می رود ضریب همبستگی
است که آن را با حرف r نشان می دهند . این شاخص بر آوری از رابطه بین دو
متغیر را نشان می دهد . ضریب همبستگی عددی بین 1- و 1+ است . اگر رابطه ای
وجود نداشته باشد مقدار آن صفر است . به همان نسبت که مقدار r از صفر به یک
میل می کند میزان رابطه افزایش می یابد . اگر مقدار آن برابر با یک باشد
رابطه کاملی وجود دارد . در مواردی که علامت r ( + ) باشد می گوییم همبستگی
مثبت است و در مواردی که علامت r ( – ) باشد ، همبستگی متغیر ها منفی است .
( نظری ، 1381 )
در طبیعت حوادث متعددی اتفاق می افتد که بین آنها همبستگی یا رابطه وجود
دارد . به عنوان مثال ، میزان بارندگی و عمق رودخانه ها ، وضعیت خورشید و
درجه حرارت زمین . در علوم انسانی ، متغیر های زیادی یافت می شود که بین
آنها همبستگی وجود دارد ، از قبیل پیشرفت تحصیلی و هوش ، یادگیری و دقت و
نظایر آنها ، ارتباط بین دو یا چند متغیر را همبستگی گویند. همبستگی به
دامنه رابطه ای که بین دو متغیر در جامعه وجود دارد اطلاق می شود . ( دلاور
، 1378 )
همبستگی منفی Negative correlation
چنانچه افزایش در یک متغیر با کاهش در متغیر دیگر همراه باشد ، همبستگی بین
دو متغیر منفی و معکوس است . به عنوان مثال ، سن و قدرت حافظه دارای
همبستگی منفی و معکوس هستند . ( دلاور ، 1378 )
همبستگی مثبت Positive correlation
هنگامی که افزایش در یک متغیر با افزایش در متغیر دیگر با کاهش یک متغیر
یاکاهش متغیر دیگر همراه باشد ، همبستگی بین دو متغیر مستقیم و مثبت است .
مانند همبستگی بین بهره هوشی و پیشرفت تحصیلی .
( دلاور ، 1378 )
همکاری ( تعا ون ) Cooperation
یکی از ویژگیهای رفتاری انسان که از مشخصه های آن مساعدت و همیاری با افراد
دیگر گروه برای دستیابی به هدف یا هدفهای معین است . در بعضی از تحقیقات
نشان داده شده است که این ویژگی رفتاری در بعضی از حیوانات ( مثل میمون )
نیز مشاهده می شود . ( ساعتچی ، 1374 )
هنجار اجتماعی Social norm
هنجار ها شیوه های قابل انتظار رفتار جمعی است . آنها راهنماهای آشکاری
هستند برای اینکه مردم یک جامعه چگونه باید در شرایط خاص رفتار کنند . به
عنوان مثال ، هنگامی که عده ای از مردم در جایی منتظر کاری باشند که به
نوبت انجام می شود ، باید صف تشکیل دهند . ( ستوده ، 1373 )
هورمون ها Hormones
ترشحات داخلی غده های درون ریز که ا ز طریق جریان خون در بدن پخش می شوند و بر رفتار اثر می گذارد. ( هیلگارد و اتکینسون ، 1983 )
هوش Intelligence
عامه مردم هوش را توانایی یادگیری ، درک موقعیتهای جدید ، و بر خورد صحیح
با موقعیتها می دانند . در بیان روزمره ، شخص با هوش با صفتهایی مانند دقیق
،زیرک ، تیز بین ،برجسته مانند اینها توصیف می شود . بر عکس شخص کم هوش ؛
صفتهایی مانند کند ، دیر آموز ، کودن و … مشخص می گردد.
بینه (Binet) و سیمون (Simon) هوش را به عنوان قضاوت ، عقل سلیم ، شعور
عملی ، ابتکار ، استعداد ، انطباق خود با موقعیتهای مختلف ، به خوبی قضاوت
کردن ، به خوبی درک کردن و به خوبی استدلال کردن تعریف کرده اند.
اما تعریفی که خیلی مورد استفاده قرار می گیرد تعریفی است که وکسلر در 1958
پیشنهاد کرده است . او هوش را به عنوان یک استعداد کلی شخص برای درک جهان
خود و برآورده ساختن انتظارات آن تعریف کرده است. بنابراین از نظر وی هوش
شامل تواناییهای فرد برای تفکر منطقی ، اقدام هدفمندانه، و برخورد موثر با
محیط است . علاوه بر این ، او تاکید کرد که « هوش کلی را نمیتوان با
توانایی رفتار هوشمندانه هر اندازه که مفهومی گسترده تعریف شود – معادل
دانست ، بلکه باید آن را به عنوان جلوه های آشکار شخصیت به طور کلی تلقی
کرد». از نظر وکسلر هوش می تواند اجتماعی ، عملی ، یا انتزاعی باشد و نمی
توان آن را از ویژگیهایی مانند پشتکار ، علایق و نیاز به پیشرفت دانست .
به نظرها مفریز (Humphreys ) هوش عبارت است از خزانه مهارتهای ذهنی آدمی .
به نظر بورینگ ( Boring) هوش چیزی است که به وسیله آزمونهای هوشی اندازه
گیری می شود . و به طور کلی این مفاهیم در هوش به گونه آشکار یا به طور
ضمنی بیان شده است : 1- تفکر انتزاعی 2- یادگیری از تجربه 3- حل مساله از
راه بینش 4- سازگار شدن با موقعیتهای جدید 5- تمرکز و تداوم در به کار
انداختن تواناییها برای رسیدن به یک هدف مطلوب (شریفی ، 1376 )
هوش ( در نظریه پیاژه ) Intelligence
هوش در نظریه پیاژه یک اصطلاح پیچیده است ، اما به طور کلی می توان گفت که
یک عمل هوشمندانه همواره میل به این دارد که برای بقای ار گانیسم در
موقعیتی که در آن قرار دارد شرایط بهینه را فراهم آورد . هوش همواره به
سازگاری ارگانیسم با محیطش مر بوط است . ( هرگنهان والسون ، 1993 )
هوشبهر IQ( intelligence quotient)
در 1904 میلادی ،بینه روان شناس فرانسوی به در خواست دولت فرانسه مأمور شد
برای شناسایی کودکان دیر آموز و عقب ماندة ذهنی ابزاری بسازد . او برای
انجام دادن این کار ، آزمونی ساخت تا به وسیله آن کودکان بهنجار را از
کودکان عقب ماندة ذهنی تفکیک کند . آزمون بینه بر این فرضیه استوار بود که
هر فرد دارای یک (سن زمانی ) یا سن واقعی و یک ( سن عقلی ) است . سن عقلی
هر فرد با متوسط تواناییهای هوش افراد یک گروه سنی خاص برابر است . برای
مثال اگر کودک 6 ساله ای حداکثر از عمدة پاسخ دادن به پرسشهای آزمونی بر آید که بیشتر کودکان 5 ساله قادر به گذراندن آن هستند . در این صورت سن عقلی وی 5 سال است او از این روش جایگاه نسبی افراد را مشخص می کرد .
ترمن (Terman ) روان شناسی امریکایی برای تعین هوشبهر ، فرمول دیگری را مطرح کرد که به این صورت است
هوشبهر = 100
مثال : کودک 3 ساله ای که یک سال عقب ماندگی دارد هوشبهری برابر 66 خواهد داشت. = 100 = هوشبهر
برای بر طرف کردن اشکال فرمهای قبلی در فرمهای تجدید نظر شدة آزمون
استنفورد بینه که یکی در 1960 و دیگری در 1984 ( آخرین فرم ) انتشار یافت
روش دیگری به کار گرفته شد . در این آزمون اقتباس از وکسلر ، هوشبهر
انحرافی مورد استفاده قرار گرفت . بر اساس هوشبهر انحرافی می توان سطح
عملکرد هوشی هر فرد را با گروههای سنی مقایسه کرد . هوشبهر انحرافی نمره ای
است که در آن میانگین برابر 100 و انحراف معیار در آزمون و کسلر برابر 15 و
در آزمون استنفورد – بینه برابر 16 است
. کسانی که در آزمون هوش بیش از دو انحراف معیار پائین تر از میانگین نمره
بگیرند ، به عنوان افراد عقب ماندة ذهنی طبقه بندی می شوند. بر عکس کسانی
که بیش از دو انحراف معیار بالاتر از میانگین نمره بگیرند به عنوان افراد
سر آمد طبقه بندی می شوند . مثلاً هوشبهر یک کودک عقب مانده در آزمون و
کسلر پائین تر از 70 است .
همچنین هوشبهر یک کودک سر آمد در آزمون استنفور د – بینه بالاتر از 132 است .
(شریفی ، 1376 )
هویت Ide ntity
1- در مطالعه شخصیت ، خود اساسی و مستمر فرد ، مفهوم درونی و ذهنی از خویش به عنوان یک شخص مثل هویت جنسی ، قومی یا گروهی و …
2- در منطق – رابطه بین دو یا چند جزء ، به گونه ای که هر یک می تواند در
یک قیاس صوری جانشین دیگری شود ، بی آنکه ارزش واقعی آن تغییر یابد .
( پور افکاری ، 1373 )
هویت جنسی Gender identity
هویت جنسی مفهومی است که شخص به عنوان مرد یا زن از خود پیدا می کند و یکی از عناصر مهم خویشتن او را تشکیل می دهد.
– نظریه روانکاوی ، در شکل گیری هویت جنسی کودک ، بر نقش عقده های ادیب و الکترا تاکید دارد .
– نظریه یاد گیری اجتماعی ، در شکل گیری هویت جنسی ،بر نقش تقویت انتخابی و تقلید تاکید دارد .
– طبق نظریه شناختی ، کودک ابتدا خود را به عنوان پسر یا دختر می شناسد و
بعد سعی می کند رفتار های مناسب جنسی خود را یاد بگیرد و بر آنها مسلط شود .
(گنجی ، 1379 )
هیپو تالاموس Hypothalamus
نا حیة کوچکی است که نزدیک پایة مغز قرار دارد . این ناحیه ارتباطات گسترده
ای با سایر قسمتهای مغز پیشین و مغز میانی دارد . هیپوتالاموس شامل تعدادی
از هسته های مجزا ( دسته أی از نرونها ) است که آسیب به هر یک منجر به
ناهنجاریهایی در رفتار های بر انگیخته ( حداقل یک رفتار ) مثل خوردن ،
نوشیدن ، تنظیم حرارت ، رفتار جنسی ، مبارزه یا تغییر در سطح فعالیت می شود
. هیپوتالاموس با تاثیر گذاری بر غدة هیپوفیز ، ترشح هورمونها را تنظیم می
کند . ( کالات ، 1989)
هیپو کا مپوس Hippocampus
هیپو کامپ داخلی ترین بخش لوب گیجگاهی در جائی است که این لوب ابتدا به سطح
زیرین مغز و سپس به طرف بالا تا می خورد و به سطح زیرین بطن جانبی می رسد .
دو هیپو کامپ برای در مان صرع در تعدادی از بیماران بر داشته شده اند .
این عمل اثری بر روی حافظه شخص برای اطلاعات انبار شده در مغز قبل از خارج
کردن هیپوکامپها ندارد. اما بعد از خارج کردن آنها ، این افراد توانایی
بسیار کمی برای ذخیره انواع زبانی و علامتی حافظه هادر حافظه دراز مدت یا
حتی در حافظه کوتاه مدتی که بیش از چند دقیقه طول بکشد دارند . لذا این
افراد قادر به بر قراری حافظه های دراز مدت جدید برای آن دسته از انواع
اطلاعات نیستند که پایه هوش راتشکیل می دهد .
( گایتون ، 1991)
هیپوکامپ بین تالاموس و کرتکس مغزی یعنی نزدیک قسمت پشتی مغز پیشین قرار
دارد . دو دسته تارهای اصلی بنام فور نیکس ( طاق ) ( F ornix) فیمبر (
حاشیه ) Fimbria هیمپوکامپ را به هیپو تا لا موس و ساختارهای دیگر مرتبط می
کنند .
( کالات ، 1989 )
هیجان Emotion
هر ئنوع تجربه ذهنی ، حالت عاطفی یا احساساتی که به طور هشیار و به طور
ذهنی تجربه می شود ( مثل عشق ، نفرت ، محبت ، ترس ، اضطراب ) و با تظاهرات
عینی ( مثل پریدگی رنگ ، سرخ شدن چهره و … ) همراه است . وقتی شخص از نظر
هیجانی تحریک می شود ، تجربه هایی مثل خوشی ، تهییج ، غم ، ترس و اضطراب و …
به او دست می دهد . ( ساعتچی ، 1374 )
« ی »
یاخته عصبی ( سلول عصبی ) Neuron
یاخته عصبی ، یاخته ای است که مخصوص تبادل اطلاعات است . این یاخته واحد کار کردی اصلی مغز و دستگاه عصبی است .
یاخته های عصبی حسی از یک نوع یاخته عصبی تشکیل شده اند و در اندامهای
گیرندة بدن ( چشم ، گوش ، پوست ، زبان و بینی ) وجود دارند و اطلاعات را به
مغز انتقال می دهند . سایر انواع یاخته های عصبی شامل یاخته های عصبی
ارتباطی و یاخته های عصبی حرکتی است . یاخته های عصبی ارتباطی یا خته های
عصبی حسی را با یاخته های عصبی حرکتی ارتباط می دهند و یاخته های عصبی
حرکتی اطلاعات را به غدد و ماهیچه ها می برند . یک یاخته عصبی ، یک یاختة
زندة واحد است ، اما به ساختارهای مجزایی تقسیم می شود . دندریت به جسم
یاخته خبر می برد . جسم یاخته خود شامل هسته یاخته است . اکسون در انتهای
جسم یاخته قرار دارد که به صورت رشته ای نخ مانند است و اطلاعات را به
یاختة عصبی دیگر یا یک غده و یا ماهیچه می رساند . یاخته های عصبی از طریق
پیوند گاههایی موسوم به سینا پس با هم ار تباط دارند . ( برونو ، 1370 )
یاد آوری Recall
یکی از خصوصیات یاد آوری بازسازی اطلاعات از حافظه است . یاد آوری اغلب در
برابر حافظة بازشناسی است که به جای باز سازی به تشخیص و مطابقت اطلاعات
موجود در حافظه با اطلاعات جدیدی می پردازد . اهمیت باز سازی اطلاعات برای
یاد آوری ، مشکلاتی را در باب مطالعة یاد آوری مطالب ( مثلاً عکسها ) پدید
می آورد به طوریکه حتی وقتی فشاری بر روی حافظه نباشد ، بازسازی ضعیف است .
این عامل احتمالاً موجب نشده تحقیقات مربوط به یاد آوری به استفاده از
نمادهای زبانی قابل باز سازی برای یاد آوری از قبیل حروف ، اعداد ، کلمات ،
جملات و داستانها گرایش پیدا کند . مسلم است که مطالب کلامی در تحقیقات
یاد آوری نقش تعیین کننده دارد . در آزمایش یاد آوری می توان دو روش اصلی
را از یکدیگر تمیز داد : یا د آوری با نشانه – یاد آوری آزاد . ( برای
اطلاعات بیشتر به یاد آوری با نشانه و آزاد مراجعه نمایید ) . ( آیسنک ،
1944)
یاد آوری آزاد Free recall
در یاد آوری آزاد نشانه ها وجود ندارند . برای مثال در آزمایش یاد آوری با
نشانه ممکن است به فرد ده زوج واژه نشان داده شود . به طوری که در هر زوج ،
یکی از واژه ها نشانة واژه دیگری باشد . از سوی دیگر در آزمایش یاد آوری
آزاد ممکن است به فرد فقط ده واژه داده شود و از او خواسته شود همة ده واژه
را مجدداً بازگو کند . در روش یاد آوری آزاد ، نقش فر آیند های بازیابی به
این شکل آشکار نمی شود . ( آیسنک 1944)
یک روش تجربی در پژو هش های حافظه که در آن آزمودنی می تواند اقلامی را که
برای حفظ کردن به او داده شده به هر ترتیبی که مایل است به خاطر آورد .
( پور افکاری 1373 )
یاد آوری با نشانه Clued recall
در یاد آوری با نشانه ، نشانه یا اشاراتی ( اطلاعاتی که به نحوی با اطلاعات
قابل باز سازی ارتباط دارد ). به هنگام یاد آوری در اختیار فرد قرار می
گیرد . با تغیر تعداد و ماهیت نشانه هایی که در یاد آوری با نشانه وجود
دارد ، می توان نشان داد که احتمال موفقیت در یاد آوری به نتیجة فر آیند
های مختلف باز یابی بستگی دارد که ذنجیر وار روی می دهد . ( آلسینک ، 1994 )
یاد زودودگی Amnesia
آمنز یا اصطلاحی کلی است که هر نوع نقص یا فقدان موقتی یا دائمی در حافظه
را شامل می شود . در نوع روانزاد آن اغلب موارد نقص حافظه به یک رویداد به
غایت منفی در زندگی ، مثل فقدان یک عزیز ، مربوط می شود . نوع افراطی و
نادر آن گریز F ugue است که در آن بیماران فراموش می کنند که چه کسی هستند و
حتی ممکن است هویت جدیدی برای خود قائل شوند ، نوع شایعتر ، بیماریهای یاد
زدودگی هیستر یک گزینشی ( S elective hysterical amnesia) است که شخص
مبتلا به آن نمی تواند حوادث نا گوار را به خاطر آورد که شایعترین نمونه
های آن بیماری یاد زودودگی به سبب جنگ و بیماری یاد زدودگی به سبب جنایت
خشونت بار است .
( آیسنک ، 1944 )
زوال همه یا بخشی از خاطرات گذشته . این زوال همیشگی نیست بلکه با رفع یاد زوددگی ، خاطرات فراموش شده دوباره به خاطر می آید .
( هیلگارد و اتکینسون ، 1983)
یاد گیری Learning
یادگیری به طور کلی فعالیتی دگر گون ساز است که افراد را برای مقابله با
رویداد ها و سازش با محیط آماده می سازد و در موقعیتهای مختلف و در اکثر
سطوح زندگی حیوانی ، از بازتابهای شرطی جانوران پست تا فرایند های پیچیده
شناختی افراد آدمی رخ می دهد .
یادگیری در واقع هم ، یک رشته فرایند است و هم فر آورده تجربه ها . و یکی از مهمترین شیوه های رشد و پیشرفت آدمی به شمار می آید .
( در ویل ، 1375 )
یاد گیری تغیری دائمی در رفتار است که در نتیجه تجربه و تمرین رخ می دهد .
این تغیر قابل استناد به عوامل فیزیو لو ژیکی نظیر خستگی یا مصرف دارو و
نیرو های مکانیکی نظیر لغزیدن و همین طور ناشی از رسش « تکامل جسمانی » نمی
باشد .
( لطف آبادی ، 1374 )
یاد گیری معنایی Meaningful learning
یادگیری معنایی از راه ایجاد ارتباط بین مطالب تازه و مطالب قبلاً آموخته
شده ایجاد می شود . یعنی بین مطالب قبلی و جدید نوعی ارتباط بر قرار می
گردد . یاد گیری معنایی مستلزم آن است که یاد گیرنده از قبل مفاهیمی را که
مفهوم جدید قابل ربط دادن به آن است آموخته باشد . وقتی که مطالب تازه وارد
ساخت شناختی می شوند هر یک از آنها در جای مناسب خود و در زیر مطالب جامع و
کلی قرار می گیرند . اگر این امر میسر باشد یاد گیری معنا دار صورت می
گیرد . ( سیف ، 1379 )
1. احدی ، حسن ؛ جمهری ، فرهاد . روانشناسی رشد . تهران : نشر پردیس ، 1378
2. احمدی ، علی اصغر ؛ فراهانی ، محمد نقی . روانشناسی عمومی دوره کاردانی تربیت معلم ، چاپ پیک ایران ، 1370
3. آزاد ، حسین . آسیب شناسی روانی (1) . تهران : نشر آگاه ، 1375 .
4. آزاد ، حسین ، آسیب شناسی روانی (2) . تهران : نشر پیام نور ، 1375 .
5. آیسنک ، مایکل (1944) . فر هنگ توصیفی روانشناسی شناختی . (علینقی خرازی و دیگران ، متر جمان )، تهران : نشرنی ، 1379 .
6. براهنی ، محمد نقی و همکاران . واژه نامه روانشناسی ، تهران : چاپ نوبهار ، 1370 .
7. برونو ، فرانک . فرهنگ توصیفی روانشناسی . ( فرزانه طاهری و مهشید یا سایی ، مترجمان )، تهران : نشر طرح نو ، بهار 1370 .
8. بیا بانگرد ، اسماعیل ؛ مداحی ، محمد ابراهیم و همکاران . راهنمای آماری
و تشخیص اختلالات روانی انجمن روانپزشکان امریکا D SMIV . تهران : نشر
دانشگاه شاهد ، 1375.
9. پارسا ، محمد . روانشناسی رشد . 1367
10. حسن پاشا ، شریفی . نظریه کاربرد و آزمونهای هوش و شخصیت . نشر انتشارات علمی ، 1376 .
11. پروین ، لارنس . أی . روانشناسی شخصیت (2) . ( پروین کدیور و جوادی ، متر جمان ) 1374 ، تهران : نشر رسا .
12. پور افکاری ، نصرت ا … فرهنگ جامع روانشناسی و روانپزشکی . تهران ؛ نشر جهاد دانشگاهی ، 1373
13. حسین نسب ، داود ؛ علی اقدام ، اصغر . فرهنگ واژه ها . تبریز : نشر احرار ، 1375
14. در ویل ، لیونور . کاربرد روانشناسی در تدریس . ( محمد پارسا ، مترجم ) ، تهران . انتشارات بعثت ، 1375
15. دلاور ، علی . احتمالات و آمار کار بردی در روانشناسی و علوم تربیتی . تهران : نشر رشد ، 1378 .
16. دورلند ، ویلیام ( 1956 ) . فرهنگ پزشکی ( انگلیس – فارسی ) . ( محمد هوشمند ویژه ، مترجم ) تهران : نشر ققنوس ، 1372
17. زبان فارسی (3) ، سال سوم نظام جدید آموزش متوسط ، رشته ادبیات و علوم انسانی ، تهران : 1381 .
18. سارا سون ، ایروین جی ؛ سارا سون ، باربارا . روانشناسی مرضی جلد (2) .
(بهمن نجاریان و همکاران ، مترجمان ) ، تهران : نشر رشد ، 1378 .
19. ساعتچی ، محمود مشاوره و رواند رمانی ( نظریه ها و راهبرد ها ) . تهران : نشر ویرایش ، 1377.
20. ساعتچی ، محمود روانشناسی کار بردی برای مدیران . تهران : نشر ویرایش ، 1374 .
21. ستوده ، هدایت اله . در آمدی بر روانشناسی اجتماعی . نشر آوای نور ، 1373
22. سیج ، جورج . یادگیری و کنترل حرکتی . ( حسن مرتضوی ، مترجم ) ، تهران : نشر سنبله ، 1378.
23. سیف ، علی اکبر . روانشناسی پرورشی . تهران : موسسه انتشارات آگاه ، 1379 .
24. سیف ، سوسن و همکاران ، روانشناسی رشد (1) . تهران : نشر سمت ، 1375
25. سیف نراقی ، مریم ؛ نادری ، عزت اله . دانش آموزان استثنایی . تهران : انتشارات امیر کبیر ، 1373
26. سیف نراقی ، مریم ؛ نادری ، عزت اله . روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ، تهران : نشر ارسباران ، 1380
27. شرفی ، محمد رضا ، مراحل رشد و تحول انسان . نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1368
28. شعاری نژاد ، علی اکبر . فرهنگ علوم رفتاری . تهران : نشر امیر کبیر ، 1364
29. شفیع آبادی ، عبدا… راهنمایی و مشاوره شغلی و حرفه ای ، تهران : نشر رشد ، 1375
30. شولتز ، دوان پی ؛ شولتز ، سیدنی الن ( 1987) . تاریخ روانشناسی نوین ( علی اکبر سیف و همکاران ) ، تهران : نشر رشد ، 1375.
31. شولتز ، دوان پی ( 1998) . نظریه های شخصیت . ( یحیی سید محمدی ، مترجم )، تهران : نشر ویرایش ، 1379 .
32. فرجی ، ذبیح اله . انگیزش و هیجان و واکنشهای روان تنی . تهران : نشر میترا ، 1375 .
33. فیرس ، أی . جی . روانشناسی بالینی . ( مهرداد فیروز یخت و خشایار بیگی ، مترجمان ) ، تهران : نشر ابجد ، 1374
34. قورچیان ، نادر قلی ؛ فضلی خانی ، منوچهر ؛ موسوی ، سید مختار . نظریه
های یادگیری و فرا شناخت در فرایند یاددهی- یادگیری . تهران : نشر تربیت ،
1378 .
35. کارور ، چارلز . اس ؛ شی یر ، مایکل . اف . نظریه های شخصیت . ( احمد رضوانی ، مترجم ) ، نشر آستان قدس ، 1375 .
36. کالات ، جیمز دبیلو (1989 ) . روانشناسی فیزیولوژیک ( ج 1و2 ). (
اسماعیل بیانگرد و همکاران ، مترجمان ) ، مرکز چاپ و نشر دانشگاه شاهد ،
1374 .
37. کرلینجر ، فرد . ان . مبانی پژوهش در علوم رفتاری . ( حسن پاشا شریفی و
جعفر نجفی زند ، مترجمان ) ، تهران : نشر آوای نور ، 1376 .
38. کرمی نوری ، رضا ؛ مرادی ، علیرضا . روانشناسی تربیتی دوره کاردانی تربیت معلم چاپ پیک ایران ، 1371.
39. کریمی ، عبدالعظیم . مراحل شکل گیری اخلاق در کودک . تهران : انتشارات تربیت 1373
40. کرین ، ویلیام . سی . پیشگامان روانشناسی رشد . ( فربد فدایی ، مترجم ) ، تهران : نشر اطلاعات ، 1375 .
41. کوپر ، کاری . غلبه بر اضطراب . ( ماشاء اله مدیحی ، مترجم ) ، نشر یاد آوران ، 1370
42. کیانی ، جمیله ، « رشد اخلاقی در کودکان » مجله پیوند شماره 141 ، 142 ،
143 ، انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران ، تابستان 1370
43. گایتون ، آرتور (1991 ) . فیزیو لوژی پزشکی . ( فرج شادان ، مترجم ) ، تهران شرکت سهامی چهر ، 1373
44. گنجی ، حمزه . بهداشت روانی . تهران : نشر ار سباران ، 1379
45. گیج و برلاینز . روانشناس تربیتی . ( حسن لطف آبادی و همکاران ، مترجمان ) ، مشهد : نشر پاژ ، 1374
46. مارشال ریو ، جان (1992 ). انگیزش و هیجان . ( یحیی سید محمدی ، مترجم ) ، تهران : نشر ویرایش ، 1376
47. ماسن ، پاول هنری و همکاران . رشد و شخصیت کودک . ( مهشید یا سایی ، مترجم ) ، تهران : نشر مرکز ، 1377.
48. محی الدین بناب ، مهدی . روانشناس انگیزش و هیجان . تهران : نشر دانا ، 1374 .
49. منصور ، محمود ؛ دادستان ، پریرخ ؛ راد ، مینا . لغت نامه روانشناسی . 2536 شاهنشاهی
50. منصور ، محمود . روانشناسی ژنتیک . تهران : نشر ترمه ، 1373 .
51. میلانی فر ، بهروز . بهداشت روانی . تهران : نشر قومس ، 1374 .
52. نظری ، محمد علی . مجموعه سوالات کارشناس ارشد روانشناسی عمومی . 1381
53. وندر زندن ، جیمز دبیلو . رو.انشناسی رشد . ( حمزه گنجی ، مترجم ) ، تهران : نشر بعثت ، 1379 .
54. هرگنهان ، بی آر ؛ السون ، میتو . اچ ( 1993 ) . نظریه های یادگیری . ( علی اکبر سیف ، مترجم ) ، تهران : نشر دوران ، 1376 .
هیلگارد و اتکینسون ( 1983 ) . زمینه روانشناسی ج 1و2 . ( محمد نقی براهنی و همکاران ، مترجمان ) ، تهران : نشر رشد ، پاییز 1378 .
منبع : http://persianpet.org