Resonance relationship
ارتباط طنینافزا (Resonance relationship) قلب فرایند رهیاری
رهیاری که تاثیرگذار است به افراد برای شناسایی و پیگیری رویاهایشان، با افرادی که رهیاری میکنند؛ ارتباطی طنینافزا ایجاد میکنند و در سایۀ این ارتباط فرایند رهیاری (کوچینگ) را پی میگیرند.
به گزارش میگنا در این رابطه حسی از غرقگی وجود دارد و رهیار (کوچ) با فردی که قصد کمک به او را دارد، همآوا میشود. ریچارد بویاتزیس و آنی مک کی در کتاب رهبری طنینافزا ارتباط طنینافزا را «گذرگاهه بازآفرینی» نامیدهاند. آنها اشاره میکنند هنگامی که افراد در کنار یک رهیار (کوچ) ذهنآگاهی، امید، و شفقت را تجربه میکنند، استرس مزمنی که با ایفای نقشهای متعدد در زندگی تجربه میکنند از بین میرود.
به نظر میرسد، گذرگاههای بازآفرینی برای خلق روابط رهیاری بهخوبی عمل میکنند. هنگامی که یک ارتباط طنینافزا بوجود میآید، رهیار و فردی که تحت رهیاری قرار میگیرد، با کار بر طول موج هیجانی مشترکی، با یکدیگر همآوا میشوند. در این راستا، مزیتهای کاهش استرس و رضایتبخشیِ ذهنآگاهانه، امید و شفقت به طور یکپارچه بین این دو به طرزی همزیستانه جریان مییابد.
قدرت ارتباطات معنادار
سالها پیش زمانی که رهیاری پدارم را آغاز کردم، یک سال بود که پروانه وکالتش را گرفته بود و مخارج زیادی را متحمل شده بود تا دفتری برای خودش دست و پا کند ولی دریغ از یک پرونده که توانسته بود بگیرد. پیش از آن در دوره کارآموزی بسیار درخشیده بود ولی پس از دریافت پروانه حیران و سرگردان به دنبال رونق کسبوکارش بود.
او میگفت تصور من این بود که به محض اینکه پروانهام را بگیرم پروندههای زیادی به من ارجاع میشود اما در این یک سال تنها 2 دادخواست نوشته ام و هیچ موکلی کیس پروندهاش را به من ارجاع ندادهاست. او سراغ من آمده بود تا کمکش کنم بتواند از این مرحله عبور کند و به طور فعال در این حوزه بدرخشد.
چون میدانستم ایجاد ارتباطی معنادار میتواند نتایج وصفناپذیری را ایجاد کند، از همان ابتدا لازم داشتم به درکی فراتر از اهداف و مقاصد حرفهای پدرام بپردازم. پدارم پس از نتایج مثبتی که فرایند رهیاری تجربه کرد، در مسیری که مد نظرش بود قرار گرفت. در طی فرایند رهیاری چارهای نداشتیم مگر اینکه به بررسی رویاها و آرزوهایش در حوزههای دیگر زندگیاش هم بپردازیم. پس از پایان قرارداد اول از من خواست طی قرارداد دیگری کمکش کنم تا به ارتباط عاطفیاش هم سر و سامانی دهد.
بهروشنی میدیدم که در نظر پدارم به حامی قابل اعتمادی تبدیل شدهام که میخواهد در پیگیری آرزوهای فردی و حرفه ایاش، کنارش باشم.
در هر دو قرارداد، او بهروشنی رویاها و احساساتش را با من در میان میگذاشت، برای آنها برنامه ریزی میکرد، برنامههایش را نقد میکرد، خلاقانه اقداماتی تعریف میکرد و در نهایت با پیگیری پشتکار آنها را در دنیای واقعی اجرا میکرد.
بسیار پیش میآمد که وقتی پدارم چیزی را مطرح میکرد من هم در بدنم تغییراتی را احساس میکردم. گاهی به خوبی حس میکردم کلماتی که بیان میکند از اعماق خواستههایش بیرون میآیند و گاهی هیچ احساسی را در من بر نمیانگیخت.
وقتی در این مورد از او سوال میپرسیدم و میخواستم برایم توصیف کند که آنچه را که میگوید در کدام بخش بدنش تجربه میکند به خوبی متوجه میشدم که پیش از آن من هم احساس مشابهی را تجربه کرده بودم.
در آن زمان درک زیادی از اتفاقی که در ارتباط ما رخ داده بود نداشتم، اما الان پس از یک دهه فعالیت در رهیاری (کوچینگ) بهخوبی میدانم که به عنوان یک رهیار (کوچ) توانسته بودم با او ارتباطی طنینافزا ایجاد کنم. ارتباط ما کیفیتی داشت که عناصر اساسی ارتباط طنینافزا را شامل میشد.
ریچارد بویاتزیس و همکارانش در کتاب کمک به تغییر دیگران سه عامل زیر را عناصر اساسی ارتباط رهیاری میدانند:
بینش مشترک
شفقت مشترک
انرژی ارتباطی مشترک
بینش مشترک به ما امید میدهد، شفقت حسی از مراقبت کردن و تحت مراقبت بودن میآفریند و انرژی ارتباطی موجب استقامت و پشتکار میشود.
بینش مشترک در ارتباط رهیاری (کوچینگ)
رهیاران بزرگ حس معنا و امید عمیقی را شعلهور میکنند. گاهی آنها چیزی را دوباره شعلهور میکنند که فردی که رهیاری میشود، زمانی آن را حس کرده است اما با گذر زمان از زندگیش رخت بربسته است. برای اینکه افراد به سوی نسخه ایدهآل خود حرکت کنند، باید درک کنند که چه چیزی به زندگیشان معنا و هدف میبخشد و حس امیدواری را تجربه کنند و در چشماندازشان ببینند که رسیدن به آن زندگی رضایتبخش امکانپذیر است.
بنابراین یک رهیار (کوچ) تاثیرگذار سوالاتی را مطرح میکند که فرد را به تامل دعوت میکند و مهمترین و معنادارترین چیز را برای فرد آشکار میکند. با این حال، حتی با وجود احساس عمیق معنا و هدف، افراد به ندرت میتوانند به پیش بروند، مگر اینکه حس امیدواری هم داشته باشند. بنابراین رهیاران تاثیرگذار به ایجاد این حس امیدواری کمک میکنند و به افرادی که رهیاری میکنند، با اعتماد القا میکنند که با تلاش دانسته و متمرکز، آینده ایدهآلی که تصور میکنند قابلدستیابی است.
شفقت مشترک در ارتباط رهیاری (کوچینگ)
تجربه ارتباط معنادار باعث میشود احساس کنید سرزنده، امیدوار، پرانرژی و واقعا مراقب هستید. توجه مثبت در تعاملات دو سویه به گونهای است که در شرایط آسیبپذیری پذیرش، مراقبت و همدلی فضای امنی را فراهم میکند که بدون آن فراخوانی هیجانات مثبت غیرممکن به نظر میرسد.
برای فراخوانی تجربه هیجانی مثبت و اقداماتی که موجب انگیزش میشوند درک و پذیرش مراجع به صورت یکپارچه اهمیت ویژهای دارد. کمک گرفتن از یک رهیار (کوچ) شبیه به مشاوره گرفتن از یک حسابدار برای حل و فصل مسائل مالیاتی نیست، بلکه رهیاری (کوچینگ) مستلزم این است که هر دو طرف احساس امنیت کنند و پذیرای هر احتمالی باشند. اگر در فرایند رهیاری (کوچینگ) هیجانات ناخوشایند مراجع را در نظر نگیریم و به آنها فضایی برای ابراز ندهیم حس امنیت مراجع مختل میشود و ارتباط رهیاری (کوچینگ) به بنبست میخورد. حتی تبادلات کوتاه مدت بین افراد میتواند به روابطی معنادار ختم شود.
در روابط معنادار در رهیاری (کوچینگ) سه بٌعد ساختاریگسترش می یابد که عبارتند از :
ظرفیت تحمل هیجانی
کششپذیری
درجه پیوند
ظرفیت تحمل هیجانی امکان اشتراک طیف کاملی از هیجانات مثبت و منفی را ایجاد میکند.
کششپذیری به ظرفیت انطباق و جبران مافات از طریق زمینهها و موقعیتهای متفاوت اشاره دارد.
درجه پیوند میزان تشویق به زایندگی و پذیرش ایدههای جدید توسط رابطه را توصیف میکند.
ابعادی مثل ظرفیت تحمل هیجانی با انعطافپذیری بالاتری در افراد و گروههای آنان مرتبط است. هر چه در ارتباط رهیاری (کوچینگ) هیجانات بیشتری به اشتراک گذاشته شود پیوند بین مراجع و رهیار (کوچ) قویتر میشود و به مراجع کمک میکند منعطفتر شود و مبتکر و خلاق فرایند تحول درونی و بیرونی را تجربه کند.
انرژی ارتباطی مشترک در ارتباط رهیاری (کوچینگ)
در فرایند رهیاری (کوچینگ) انرژی ارتباطی مشترک چیزی فراتر از ارتباط ساده بین دو نفر است. در ارتباط رهیاری (کوچینگ) کلماتی که رد و بدل میشوند باید در بدن رهیار (کوچ) و مراجع و در فضای ارتباط بین آنها طنینافزا شوند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد وقتی کلمات در فضای رهیاری طنینافزا میشوند قدرت جادویی پیدا میکنند. بنابراین، باید ارتباطی بسازیم که پا به پای مراجع تمام تجربیات او را در تک تک سلولهای بدنمان حس کنیم. وقتی مراجع قصد خود را بیان میکند، باید نگاهش کنید و حسش کنید.
آیا به نظر میرسد در بدنش طنینافزا است؟ آیا حسی را در شما بر میانگیزد؟ اگر افراد فقط با استفاده از ذهن خود و به صورت شناختی صحبت کنند به هیچوجه چنین اتفاقی نمیافتد. اگر هیچ طنینی را احساس نمیکنید از ارتباط رهیاری (کوچینگ) شما نتیجه شگفتانگیزی عاید مراجع نمیشود. تا زمانی که کلمات چیزی را در بدن و بقیه سیستم عصبی بیدار نکنند، تنها واژههایی هستند که قرار نیست به تحولی اساسی منجر شود.
آنچه ما «میدان رهیار» یا همان انرژی ارتباطی مینامیم، بدان معنا نیست که اشتیاق و قصد مراجع تنها باید برای مراجع طنینافزا باشد، بلکه بهعنوان یک رهیار (کوچ) لازم است تک تک کلمات مراجع باید درون شما هم جریان یابد و در بدنتان طنینافزا شوند. تنها مراجعان نیستند که احساس برانگیختگی میکنند. رهیاران تاثیرگذار خودشان هم عمیقا شور و هیجانی مثبت را تجربه میکنند.
این پدیده که سرایت هیجانی نامیده میشود، تبادلی است که میتواند در کمتر از یک ثانیه و در موقعیتهای معینی بین افراد رخ دهد. این (سرایت هیجانی) در بسیاری از سطوح، از جمله در سطح شبکه عصبی رخ میدهد. سرایت هیجانی به رهیار (کوچ) و فردی که رهیاری میشود این امکان را میدهد که به معنای واقعی کلمه «ما شدن» را تجربه کنند. در این تجربه ما شدن دو طرف گفتگو یکدیگر را دچار احساس امیدواری، شفقت، ذهن آگاهی، و تجربیات خلاق هیجان انگیزی میکنند که بر یکدیگر تاثیرات وصفناپذیری میگذارند.
کلام آخر
به گزارش میگنا همانطور که در پژوهشهای متعدد نشان داده شده است، ارتباط رهیاری دومین عامل نتیجهبخش در فرایند رهیاری است. لامبرت عنوان میکند که عواملی چون گشودگی، خوش بینی، انگیزه، شبکه ارتباطی دوستانه و خانوادگی قوی و یا عضویت در جامعهای که فرد به آن احساس تعلق میکند از عواملی است که به مراجع مربوط میشود که 40 درصد نتایج رهیاری (کوچینگ) به آنها نسبت داده میشود.
در رتبه دوم عواملی که به ارتباط رهیاری مربوط است 30 درصد نتایج را به خود اختصاص میدهد که همانطور که در بالا اشاره کردیم ارتباط رهیاری طنینافزا میتواند تمام عناصر لازم برای یک رابطه معنادار را پوشش دهد. دو عامل اثرگذار دیگر تکنیکها و مدلهایی است که مراجع به کار میبرد و نقش دارونما که هر کدام 15 درصد در نتیجهبخشی فرایند رهیاری دخالت دارند.
همانطور که به خوبی دیده میشود ارتباط مهمترین اصل اثرگذار در فرایند رهیاری است بر این مبنا، یک رهیار (کوچ) بیش از هر چیزی باید به ارتقا این مهارت بپردازد.
رهیاری که تاثیرگذار است به افراد برای شناسایی و پیگیری رویاهایشان، با افرادی که رهیاری میکنند؛ ارتباطی طنینافزا ایجاد میکنند و در سایۀ این ارتباط فرایند رهیاری (کوچینگ) را پی میگیرند.
به گزارش میگنا در این رابطه حسی از غرقگی وجود دارد و رهیار (کوچ) با فردی که قصد کمک به او را دارد، همآوا میشود. ریچارد بویاتزیس و آنی مک کی در کتاب رهبری طنینافزا ارتباط طنینافزا را «گذرگاهه بازآفرینی» نامیدهاند. آنها اشاره میکنند هنگامی که افراد در کنار یک رهیار (کوچ) ذهنآگاهی، امید، و شفقت را تجربه میکنند، استرس مزمنی که با ایفای نقشهای متعدد در زندگی تجربه میکنند از بین میرود.
به نظر میرسد، گذرگاههای بازآفرینی برای خلق روابط رهیاری بهخوبی عمل میکنند. هنگامی که یک ارتباط طنینافزا بوجود میآید، رهیار و فردی که تحت رهیاری قرار میگیرد، با کار بر طول موج هیجانی مشترکی، با یکدیگر همآوا میشوند. در این راستا، مزیتهای کاهش استرس و رضایتبخشیِ ذهنآگاهانه، امید و شفقت به طور یکپارچه بین این دو به طرزی همزیستانه جریان مییابد.
قدرت ارتباطات معنادار
سالها پیش زمانی که رهیاری پدارم را آغاز کردم، یک سال بود که پروانه وکالتش را گرفته بود و مخارج زیادی را متحمل شده بود تا دفتری برای خودش دست و پا کند ولی دریغ از یک پرونده که توانسته بود بگیرد. پیش از آن در دوره کارآموزی بسیار درخشیده بود ولی پس از دریافت پروانه حیران و سرگردان به دنبال رونق کسبوکارش بود.
او میگفت تصور من این بود که به محض اینکه پروانهام را بگیرم پروندههای زیادی به من ارجاع میشود اما در این یک سال تنها 2 دادخواست نوشته ام و هیچ موکلی کیس پروندهاش را به من ارجاع ندادهاست. او سراغ من آمده بود تا کمکش کنم بتواند از این مرحله عبور کند و به طور فعال در این حوزه بدرخشد.
چون میدانستم ایجاد ارتباطی معنادار میتواند نتایج وصفناپذیری را ایجاد کند، از همان ابتدا لازم داشتم به درکی فراتر از اهداف و مقاصد حرفهای پدرام بپردازم. پدارم پس از نتایج مثبتی که فرایند رهیاری تجربه کرد، در مسیری که مد نظرش بود قرار گرفت. در طی فرایند رهیاری چارهای نداشتیم مگر اینکه به بررسی رویاها و آرزوهایش در حوزههای دیگر زندگیاش هم بپردازیم. پس از پایان قرارداد اول از من خواست طی قرارداد دیگری کمکش کنم تا به ارتباط عاطفیاش هم سر و سامانی دهد.
بهروشنی میدیدم که در نظر پدارم به حامی قابل اعتمادی تبدیل شدهام که میخواهد در پیگیری آرزوهای فردی و حرفه ایاش، کنارش باشم.
در هر دو قرارداد، او بهروشنی رویاها و احساساتش را با من در میان میگذاشت، برای آنها برنامه ریزی میکرد، برنامههایش را نقد میکرد، خلاقانه اقداماتی تعریف میکرد و در نهایت با پیگیری پشتکار آنها را در دنیای واقعی اجرا میکرد.
بسیار پیش میآمد که وقتی پدارم چیزی را مطرح میکرد من هم در بدنم تغییراتی را احساس میکردم. گاهی به خوبی حس میکردم کلماتی که بیان میکند از اعماق خواستههایش بیرون میآیند و گاهی هیچ احساسی را در من بر نمیانگیخت.
وقتی در این مورد از او سوال میپرسیدم و میخواستم برایم توصیف کند که آنچه را که میگوید در کدام بخش بدنش تجربه میکند به خوبی متوجه میشدم که پیش از آن من هم احساس مشابهی را تجربه کرده بودم.
در آن زمان درک زیادی از اتفاقی که در ارتباط ما رخ داده بود نداشتم، اما الان پس از یک دهه فعالیت در رهیاری (کوچینگ) بهخوبی میدانم که به عنوان یک رهیار (کوچ) توانسته بودم با او ارتباطی طنینافزا ایجاد کنم. ارتباط ما کیفیتی داشت که عناصر اساسی ارتباط طنینافزا را شامل میشد.
ریچارد بویاتزیس و همکارانش در کتاب کمک به تغییر دیگران سه عامل زیر را عناصر اساسی ارتباط رهیاری میدانند:
بینش مشترک
شفقت مشترک
انرژی ارتباطی مشترک
بینش مشترک به ما امید میدهد، شفقت حسی از مراقبت کردن و تحت مراقبت بودن میآفریند و انرژی ارتباطی موجب استقامت و پشتکار میشود.
بینش مشترک در ارتباط رهیاری (کوچینگ)
رهیاران بزرگ حس معنا و امید عمیقی را شعلهور میکنند. گاهی آنها چیزی را دوباره شعلهور میکنند که فردی که رهیاری میشود، زمانی آن را حس کرده است اما با گذر زمان از زندگیش رخت بربسته است. برای اینکه افراد به سوی نسخه ایدهآل خود حرکت کنند، باید درک کنند که چه چیزی به زندگیشان معنا و هدف میبخشد و حس امیدواری را تجربه کنند و در چشماندازشان ببینند که رسیدن به آن زندگی رضایتبخش امکانپذیر است.
بنابراین یک رهیار (کوچ) تاثیرگذار سوالاتی را مطرح میکند که فرد را به تامل دعوت میکند و مهمترین و معنادارترین چیز را برای فرد آشکار میکند. با این حال، حتی با وجود احساس عمیق معنا و هدف، افراد به ندرت میتوانند به پیش بروند، مگر اینکه حس امیدواری هم داشته باشند. بنابراین رهیاران تاثیرگذار به ایجاد این حس امیدواری کمک میکنند و به افرادی که رهیاری میکنند، با اعتماد القا میکنند که با تلاش دانسته و متمرکز، آینده ایدهآلی که تصور میکنند قابلدستیابی است.
شفقت مشترک در ارتباط رهیاری (کوچینگ)
تجربه ارتباط معنادار باعث میشود احساس کنید سرزنده، امیدوار، پرانرژی و واقعا مراقب هستید. توجه مثبت در تعاملات دو سویه به گونهای است که در شرایط آسیبپذیری پذیرش، مراقبت و همدلی فضای امنی را فراهم میکند که بدون آن فراخوانی هیجانات مثبت غیرممکن به نظر میرسد.
برای فراخوانی تجربه هیجانی مثبت و اقداماتی که موجب انگیزش میشوند درک و پذیرش مراجع به صورت یکپارچه اهمیت ویژهای دارد. کمک گرفتن از یک رهیار (کوچ) شبیه به مشاوره گرفتن از یک حسابدار برای حل و فصل مسائل مالیاتی نیست، بلکه رهیاری (کوچینگ) مستلزم این است که هر دو طرف احساس امنیت کنند و پذیرای هر احتمالی باشند. اگر در فرایند رهیاری (کوچینگ) هیجانات ناخوشایند مراجع را در نظر نگیریم و به آنها فضایی برای ابراز ندهیم حس امنیت مراجع مختل میشود و ارتباط رهیاری (کوچینگ) به بنبست میخورد. حتی تبادلات کوتاه مدت بین افراد میتواند به روابطی معنادار ختم شود.
در روابط معنادار در رهیاری (کوچینگ) سه بٌعد ساختاریگسترش می یابد که عبارتند از :
ظرفیت تحمل هیجانی
کششپذیری
درجه پیوند
ظرفیت تحمل هیجانی امکان اشتراک طیف کاملی از هیجانات مثبت و منفی را ایجاد میکند.
کششپذیری به ظرفیت انطباق و جبران مافات از طریق زمینهها و موقعیتهای متفاوت اشاره دارد.
درجه پیوند میزان تشویق به زایندگی و پذیرش ایدههای جدید توسط رابطه را توصیف میکند.
ابعادی مثل ظرفیت تحمل هیجانی با انعطافپذیری بالاتری در افراد و گروههای آنان مرتبط است. هر چه در ارتباط رهیاری (کوچینگ) هیجانات بیشتری به اشتراک گذاشته شود پیوند بین مراجع و رهیار (کوچ) قویتر میشود و به مراجع کمک میکند منعطفتر شود و مبتکر و خلاق فرایند تحول درونی و بیرونی را تجربه کند.
انرژی ارتباطی مشترک در ارتباط رهیاری (کوچینگ)
در فرایند رهیاری (کوچینگ) انرژی ارتباطی مشترک چیزی فراتر از ارتباط ساده بین دو نفر است. در ارتباط رهیاری (کوچینگ) کلماتی که رد و بدل میشوند باید در بدن رهیار (کوچ) و مراجع و در فضای ارتباط بین آنها طنینافزا شوند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد وقتی کلمات در فضای رهیاری طنینافزا میشوند قدرت جادویی پیدا میکنند. بنابراین، باید ارتباطی بسازیم که پا به پای مراجع تمام تجربیات او را در تک تک سلولهای بدنمان حس کنیم. وقتی مراجع قصد خود را بیان میکند، باید نگاهش کنید و حسش کنید.
آیا به نظر میرسد در بدنش طنینافزا است؟ آیا حسی را در شما بر میانگیزد؟ اگر افراد فقط با استفاده از ذهن خود و به صورت شناختی صحبت کنند به هیچوجه چنین اتفاقی نمیافتد. اگر هیچ طنینی را احساس نمیکنید از ارتباط رهیاری (کوچینگ) شما نتیجه شگفتانگیزی عاید مراجع نمیشود. تا زمانی که کلمات چیزی را در بدن و بقیه سیستم عصبی بیدار نکنند، تنها واژههایی هستند که قرار نیست به تحولی اساسی منجر شود.
آنچه ما «میدان رهیار» یا همان انرژی ارتباطی مینامیم، بدان معنا نیست که اشتیاق و قصد مراجع تنها باید برای مراجع طنینافزا باشد، بلکه بهعنوان یک رهیار (کوچ) لازم است تک تک کلمات مراجع باید درون شما هم جریان یابد و در بدنتان طنینافزا شوند. تنها مراجعان نیستند که احساس برانگیختگی میکنند. رهیاران تاثیرگذار خودشان هم عمیقا شور و هیجانی مثبت را تجربه میکنند.
این پدیده که سرایت هیجانی نامیده میشود، تبادلی است که میتواند در کمتر از یک ثانیه و در موقعیتهای معینی بین افراد رخ دهد. این (سرایت هیجانی) در بسیاری از سطوح، از جمله در سطح شبکه عصبی رخ میدهد. سرایت هیجانی به رهیار (کوچ) و فردی که رهیاری میشود این امکان را میدهد که به معنای واقعی کلمه «ما شدن» را تجربه کنند. در این تجربه ما شدن دو طرف گفتگو یکدیگر را دچار احساس امیدواری، شفقت، ذهن آگاهی، و تجربیات خلاق هیجان انگیزی میکنند که بر یکدیگر تاثیرات وصفناپذیری میگذارند.
کلام آخر
به گزارش میگنا همانطور که در پژوهشهای متعدد نشان داده شده است، ارتباط رهیاری دومین عامل نتیجهبخش در فرایند رهیاری است. لامبرت عنوان میکند که عواملی چون گشودگی، خوش بینی، انگیزه، شبکه ارتباطی دوستانه و خانوادگی قوی و یا عضویت در جامعهای که فرد به آن احساس تعلق میکند از عواملی است که به مراجع مربوط میشود که 40 درصد نتایج رهیاری (کوچینگ) به آنها نسبت داده میشود.
در رتبه دوم عواملی که به ارتباط رهیاری مربوط است 30 درصد نتایج را به خود اختصاص میدهد که همانطور که در بالا اشاره کردیم ارتباط رهیاری طنینافزا میتواند تمام عناصر لازم برای یک رابطه معنادار را پوشش دهد. دو عامل اثرگذار دیگر تکنیکها و مدلهایی است که مراجع به کار میبرد و نقش دارونما که هر کدام 15 درصد در نتیجهبخشی فرایند رهیاری دخالت دارند.
همانطور که به خوبی دیده میشود ارتباط مهمترین اصل اثرگذار در فرایند رهیاری است بر این مبنا، یک رهیار (کوچ) بیش از هر چیزی باید به ارتقا این مهارت بپردازد.
پندارفاضل