عاشق
یک گوشه نشست و اینقدر گریه کرد که چشمش از کثرت گریه کور شد. پروردگار
چشمش را برگرداند، دوباره اینقدر گریه کرد تا دوباره نابینا شد و دوباره
خدا چشمش را برگرداند. بار سوم که مست گریه شد، خطاب رسید: شعیب! یقین بدان
که تو را به جهنم نمیبرم!
عاشق
یک گوشه نشست و اینقدر گریه کرد که چشمش از کثرت گریه کور شد. پروردگار
چشمش را برگرداند، دوباره اینقدر گریه کرد تا دوباره نابینا شد و دوباره
خدا چشمش را برگرداند. بار سوم که مست گریه شد، خطاب رسید: شعیب! یقین بدان
که تو را به جهنم نمیبرم!
استاد
فلسفه شهید بهشتی بیان داشت: در قرآن آیاتی داریم که به ما میگوید چگونه
دعا کنیم به طور مثال با تضرع و اضطرار دعا کنید یا اینکه دعای فرد ظالم
برآورده نمیشود. باید توجه داشت دعا بدون سؤال و خواستن امکان ندارد.
در
این دنیا نمیشود شما بدون آرزو باشید؛ یا آرزوی خوب است یا آرزوی بد اما
آرزوی حقیقی آن آرزویی است که انسان به قرب الی الله و به محبت خدا اشتیاق
داشته باشد و مهمتر از همه این محبت عاملی میشود برای رضای حضرت حق.
اگر
همنشین و همصحبت خوبان عالم شوید، طبعاً رفتار و کردار و صحبت آنها روی
شما اثر میگذارد. عالم، عالم اثر و موثر است، انسان وقتی با خوبان عالم
نشست، او هم نیک میشود و حال او حال خوبی میشود.
چرا
بعضیها هدایت نمیشوند و در گمراهی میمانند؟ چون به هدایت الهی تن
نمیدهند. باید تن داد به هدایت الهی. اگر اینگونه شد آن زمان بهترین
مصلحتها برای انسان رقم خواهد خورد. «بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ
الْمُضِلِّینَ».
سکوت
در مقابل ظالمین، پسند خدا نیست، خدای متعال برای انسان عذاب میفرستد. ما
در روایت داریم که عذاب فرستاده میشود. مومنین هم بیشتر عذاب میکشند،
بیان میکنند چرا؟ میگویند چون اینها سکوت کردند و امر به معروف و نهی از
منکر نکردند.
استغفار،
طلب غفران حقیقی از پروردگار عالم است؛ یعنی اینکه انسان آمرزش حقیقی را
از خداوند متعال بخواهد. این استغفار است و استغفار فقط به زبان نیست؛ بلکه
حقیقت قلبی است یعنی انسان بالجد پشیمان شده است.