خداوند متعال چهارچیز را در چهارچیز قرار داد:
برکت علم را در تعظیم استاد
بقای ایمان را در تعظیم خداوند
لذت زندگی را در نیکی کردن به والدین
و رها شدن از آتش را در ترک آزار خلق.
کفعمى در بلد الا مین دعائى مروىّ از حضرت امام موسى کاظم علیه السلام نقل کرده و فرموده
عظیم الشّاءن و سریع الا جابه است و آن این است :
اَللّهُمَّ اِنّى اَطَعْتُکَ فى اَحَبِّ
خدایا همانا من در محبوبترین
الاْشْیاَّءِ اِلَیْکَ وَهُوَ التَّوْحیدُ وَلَمْ اَعْصِکَ فى اَبْغَضِ الاْشْیاَّءِ اِلَیْکَ وَهُوَ
چیزها در نزد تو که عبارت از توحید و یگانگیت بود از تو پیروى کردم و در مبغوض ترین چیزها در نزدت که عبارت از
الْکُفْرُ فَاغْفِرْ لى ما بَیْنَهُما یا مَنْ اِلَیْهِ مَفَرّى آمِنّى مِمّا فَزِعْتُ مِنْهُ
کفر بتو بود نافرمانیت نکردم پس آنچه دراین میان است ازگناهانم بیامرز اى که بسوى اوست گریزگاه من مرااز آنچه به خاطر
اِلَیْکَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الْکَثیرَ مِنْ مَعاصیکَ وَاقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ مِنْ
آن بسویت پناه آوردم امان بخش خدایا بیامرز گناهان بسیارم را و بپذیر از من
طاعَتِکَ یا عُدَّتى دُونَ الْعُدَدِ وَیا رَجاَّئى وَالْمُعْتَمَدَ وَیا کَهْفى
طاعت اندکم را اى ذخیره در مقابل سایر ذخیره ها و اى مایه امید و تکیه گاه من و اى پناهگاه
وَالسَّنَدَ وَیا واحِدُ یا اَحَدُ یا قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ اَللّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ
ونگهبانم و اى یگانه اى یکتا اى آنکه دروصف خود به پیغمبرت گفتى بگو او خداى یکتا است خدا بى نیاز است ، نزاید و نه
یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَیْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ
زاییده شده و نیست برایش همتا و مانندى هیچکس از تو مى خواهم به حق آنانکه از میان خلق خود آنها را برگزیدى
وَلَمْ تَجْعَلْ فى خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَداً اَنْتُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَتَفْعَلَ
و در خلق خود هیچکس را مانند ایشان نکردى که درود فرستى بر محمد و آل او و درباره من انجام دهى
بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِالْوَحْدانِیَّةِ الْکُبْرى وَالْمُحَمَّدِیَّةِ
آنچه را تو شایسته آنى خدایا از تو خواهم به حق مقام وحدانیت و یکتایى بزرگ خودت و به مقام محمدى
الْبَیْضاَّءِ وَالْعَلَوِیَّةِ الْعُلْیا وَبِجَمیعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلى عِبادِکَ
آن مقام تابنده و به مقام علوى آن مقام والا و به تمام حجتهاى خود بر بندگانت
وَبِالاِْسْمِ الَّذِى حَجَبْتَهُ عَنْخَلْقِکَ فَلَمْ یَخْرُجْ مِنْکَ اِلاّ اِلَیْکَ صَلِّعَلى
و به حق آن نامى که از خلق خود پنهان داشتى که اظهار نشود از تو مگر بخودت که درود فرستى بر
مُحَمِّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْ لى مِنْ اَمْرى فَرَجاً وَمَخْرَجا وَارْزُقْنى مِنْحَیْثُ
محمد و آل محمد و براى من در کارم گشایش و راه نجاتى قرار دهى و به من روزى دهى از آنجا که
اَحْتَسِبُ وَمِنْ حَیْثُ لااَحْتَسِبُ اِنَّکَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاَّءُ بِغَیْرِ حِسابٍ گمان دارم و از آنجا که گمان ندارم که تو روزى دهى هر که را بخواهى بى حساب
پس حاجت خود را بطلب
به آسمان صدا می زنه، به همه عوالم غیب، که بیاید من اینجام، تشنه ام، کمکم کنید! این میگه من تشنه ام! به قطره های عالم میگه بیاید من تشنه ام. نگو میخواد آبشون بده ، میخواد همه اینا رو بکشه تو خودش.
مرحوم
حاج اسماعیل دولابی عارف معاصر که از مکتب امام حسین علیه السلام عطش
معرفتش سیراب شده بود گفتاری درباره تشنگی و آب دارد که نگاهی متفاوت به
ندای العطش حسین بن علی و اصحاب شهیدش در روز عاشورا و صحرای کربلاست:
«آب رو تماشا کن. آب همش داره میگه من تشنه ام من تشنه ام. یعنی کو صاحب
من؟ کو امام... حسین من آبش بدم. به یه حساب اینو میگه اما به یه حسابم
خودش تشنه شه. برو چشمه ها رو نگاه کن ببین چی میگن.
حضرت علی علیهالسلام فرمودند: بر مسلمان لازم است که شب را به پایان نیاورد مگر آنکه آیةالکرسی را بخواند و اگر میدانستید که آیةالکرسی چیست و در آن چیست، هرگز آن را رها نمیکردید.
حضرت امالبنین(س) همسر بزرگوار امام علی(ع) است. مادری که چهار پسر به نامهای عباس، عبدالله، عثمان و جعفر را تربیت کرد تا امّالبنین(مادر پسران) لقب گیرد. پسرانی که عاشقانه در راه حسین علیهالسلام جانفشانی کردند.
من، مفضل بن عمر، داود بن کثیر رقی، ابوبصیر و ابان بن تغلب بر مولایمان امام صادق علیه السلام وارد شدیم; پس آن حضرت را در حالی بس عجیب دیدیم که بر روی خاک نشسته بود و لباسی پشمین بر دوش انداخته و بسان مادری جوان مرده با سوز تمام می گریست؛ به گونه ای که آثار حزن و اندوه سراسر وجود مبارکش را فرا گرفته بود و اشک بر پهنای صورتش جاری بود و چنین می فرمود:
«سیدی غیبتک نفت رقادی، وضیقت علی مهادی وابتزت منی راحة فؤادی . سیدی غیبتک اوصلت مصائبی بفجایع الابد وفقد الواحد بعد الواحد بفناء الجمع والعدد فما احس بدمعة ترقا من عینی وانین یقشا من صدری»
سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده... خاطرم را پریشان ساخته و آرامش دلم را سلب کرده..
سرور من غیبت تو مصیبت های مرا به مصیبتهای دردناک همیشگی متصل ساخته و از دست دادن یک به یک [یاران]، جمع [دوستان را] به نابودی کشانده است.
[بلاها و سختی ها، رنج ها و اندوه ها آنچنان بر دلم سنگینی می کند که] دیگر اشک دیده و فریادهای سینه ام را احساس نمی کنم .»
منبع: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ص 167