سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

 

نظریۀ دلبستگی

کیفیت ارتباط بین کودک و افراد مهم زندگی، در تحول راهبردهای نظم بخشی هیجانی و عاطفی وی نقش به سزایی دارد. دلبستگی ایمن از طریق ارتباط با راهبردهای انطباقی و سازش یافته، روابط عاطفی مناسب و در نهایت بهزیستی افراد را پیش‌بینی می‌کند و دلبستگی ناایمن می‌تواند از طریق راهبردهای غیرانطباقی نظم بخشی هیجانی و عاطفی با خلق منفی، اضطراب، اجتناب و مشکلات بین فردی ارتباط داشته باشد.

کودکان بازی می‌کنند تا سرگرم باشند. به هر حال، وقتی آن‌ها مشغول بازی هستند، می‌توانند به طور ناآگاهانه مهارت‌های زندگی را توسعه دهند. وقتی کودک شما بازی می‌کند، او مهارت‌های زبانی، اجتماعی، هماهنگی جسمی، بلوغ عاطفی و مهارت‌های اکتشافی را در خود توسعه می‌دهد. از زمان تولد تا سن سه سالگی، بازی اتکا به نفس را افزایش داده و به کودکان در حل مساله کمک می‌کند.

بازی به آن‌ها در مورد جهان فیزیکی و چگونگی زندگی در آن اطلاعاتی را می‌دهد. از سنین سه تا پنج سالگی، کودکان از طریق بازی و ایفای نقش‌های مختلف  زبان آموزی می‌کنند.

بازی همچنین کمک می‌کند تا بین کودک و والدین، معلمان و مربیان، روابطی ایجاد شود. در طول بازی والدین این شانس را دارند که رفتار کودک را مشاهده کرده و در فعالیت‌های او شرکت کنند.

بازی روشی مهم برای شناخت احساسات و دریافت‌های کودک است و از طریق آن می‌توان درک او نسبت به جهان را فهمید. بازی به کودک شما کمک می‌کند تا مهارت‌های زیادی را توسعه دهند.

 

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

 

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

 

به قول خسرو شکیبایی:

حال  همه ما خوب است، اما تو باور نکن....!

میدانی

هر قلبی "دردی" دارد...

فقط

نحوه ی ابراز آن متفاوت است!

برخی

آن را در چشمانشان پنهان می کنند

و

برخی در لبخندشان....!

ما انسان ها مثل مدادرنگی هستیم...

شاید رنگ مورد علاقه یکدیگرنباشیم!!!

اما روزی ...

برای کامل کردن نقاشیمان؛

دنبال هم خواهیم گشت !...به شرطی که اینقدر نتراشیم همدیگر را تا حد نابودی...!!!!

عید واقعی از آن

کسی است که پایان سالش را جشن بگیرد، نه آغاز سالی که از آن بی خبر است.

"آخر سالتون قشنگ"

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد
رابه تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده
و سالی سرشار از برکت و معنویت را

ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شماعزیزان مسئلت داریم

 

 

 

 

 

 

 

 

 


در جامعه کنونی ما هر انتخابی با یک پشتوانه باوری می تواند دارای محتوا باشد و با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. درک مفهوم و فضای اعتقادی فرد تاثیر زیادی در پذیرش یا عدم پذیرش حجاب دارد.

این تحقیق به دنبال فهم این نکته است که، حجاب امری تعلقی و انتخابی است و یا اجباری. اگر اجباری است آیا تعلق در آن تاثیر گذار است. قانون گذار در زمینه حجاب زمانی موفق است، که مخاطب را وارد فضای شناختی و درونی پیرامون مساله حجاب، کرده باشد. هر چند که در این مسیر از انگیزه های دینی و نمادهای قرآنی و احادیث نیز وام بگیرد. حجاب به معنای یک رفتار انسانی در طول تاریخ فراز  و نشیب های فراوانی را داشته است. انواع گرایش های سیاسی ، مذهبی ، اخلاقی بر نوع پوشش و حجاب افراد تاثیر می گذارد. عوامل گوناگونی نظیر بدبینی نسبت به فشارها ، سخت گیری مذهبی ، افراط  و تفریط  دولت ها و عدم آگاهی افراد از فواید حجاب مزید بر علت شده است.  در این پژوهش مروری محقق با بررسی تحقیقات انجام گرفته در زمینه حجاب به این نتیجه رسید که بهترین روش توسعه و بسط شناختی حجاب ایجاد علاقه و نگرش مثبت در افراد  است

اختلال هماهنگی رشدی[1] در سال 1994 در جلسه ای بین المللی  در رابطه با کودکان و خام حرکتی[2] در انگلیس و کانادا برگزار شد و برای توصیف ، تعریف، سنجش و مدیریت کودکان با مشکلات حرکتی تدابیری اتخاذ شود از تمام جهان حضور داشتند و اصطلاح هماهنگی رشدی[3] مورد توافق همگان بود.  قبل از این کودکان با عناوینی چون :خام حرکتی، دست و پا چلفتی ، دارای اختلال حرکتی[4]  و بدون مهارت فیزیکی نامیده می شد. تا اینکه در سال 1994 در کنفرانس توافق بین المللی اصطلاح" اختلال هماهنگی رشدی" برای نامگذاری آن به کار گرفته شد (ماندیچ، باکلز و پولانچکو، 2002 ؛ مارلو، 2000)..