هر ایرانی بهطور متوسط 124دقیقه در هر روز را صرف بازیهای رایانهای میکند. با یک جمع و تفریق ساده، مشخص میشود که ایرانیان 40میلیون ساعت در هر روز به استفاده از گیم و بازیهای رایانهای مشغولند.
بر اساس این آمارها که شورایعالی اطلاعرسانی کشور اعلام کرده، شمار کاربران «گیم» در ایران روزانه افزون بر 20میلیون نفر و میانگین سنی استفادهکنندگان گیم در ایران نیز 18سال است و پیشبینی میشود این رقم در 10سال آینده به 28سال افزایش یابد.
سلام برتو ای گوهر گرانقدر و ای دُر گرانبهای قله های ایثار و استقامت ، تو با نسیم علم
ودانشت طراو ت خاصی به این بدن های خواب و نا آگاه ما بخشیدی ، تو باعث شدی تا ما
از تاریکی و ذلت جهل بسوی روشنایی وسربلندی علم و از غبار کده بی معرفتی و نا
آگاهی بسوی دهکده علم معرفت راه یابیم . به راستی اگر تو نبودی چه کسی دستگیر ما
دراین طوفان سهمگین زندگانی شده وما را بسوی کشتی پر بار علم و معرفت راهنمایی
میکرد . مگر نه این است که تو چراغ راه ما دراین دهکده امتحان و بلکه ظلمت کده غفلت و
از خدا بی خبری شدی ، تو که بعنوان یک معلم دلسوز هیچگاه دست پر مهر و محبت ومملو
از امیدت را از سر ما برنداشتی و شب وروز به راه درست و صراط مستقیم بودی ، همان
راهی که تمام پیامبران الهی وامامان معصوم (ع) تا اخرین نفس شان سعی داشتند مردم
را از منجلاب غفلت وانحراف بسو ی رستگاری ابدی سوق دهند و راهی که فلاح و
رستگاری ما در آن نهفته است . پس این تو بودی ای معلم آزاده که آزادی و آزادگی را به ما
اموختی و به ما یاد دادی که چگونه با سلاح برنده ایمان خودرا از زنجیر های اسارت و
بردگی این دنیای دنی رهانید . سلام ابدی ما نثار گام های استوارتو باد ای معلم عزیز ، تو
باعث شدی تا ما آفریدگار حقیقی خودما را بشناسیم و به دستورا ت او عمل کنیم و با
کارهایی خدا پسندانه خودما بجای نارضایتی او سایه لطف ومهربانی اش را بر سر ما
احساس کنیم . بهشت جاویدان جایگاه ابدیت باد ای معلم عزیز . بار دیگر روزت مبارک باد .
تناسخ و آنچه من برداشت میکنم:
تناسخ یعنی نسخه به نسخه شدن و معنی لغت انگلیسی آن میشود Incarnation به مفهوم تغییر صورت خارجی .
این موضوع در برخی باورهای شرقی از جمله در مصر باستان و هندوئیسم ریشه دارد و ظاهرا از این منابع به عرفان کابالا در یهودیت که سرمنشاء آیین های آن از مصر باستان می باشد و سپس به دیگر ادیان ساری گشته است.
شنوایی طبیعی عبارت است از توان درک و فهم گفتههای دیگران بدون نیاز به وسایل کمکی یا روشهای خاص (1). بر اساس این تعریف کسی که شنوایی او آسیب دیده است برای درک و فهم صحبتهای دیگران نیاز به ابزارها یا روشهای ویژهای دارد. قانون آموزشی افراد با ناتوانی، ناشنوایی را نوعی آسیب شنوایی تعریف میکند که شدت آن در حدی باشد که دانش آموز قادر به پردازش اطلاعات کلامی دیگران بدون سمعک نباشد (2). آسیبهای شنوایی در بین حدود 28 میلیون آمریکایی گزارش شده است. و از این میزان 1 درصد با آسیب شنوایی شدید هستند (1). کارکردهای اجرایی[1] نوعی مهارت شناختی عالی مغز است و در بردارنده کارکردهای کنترل هدفمند می باشد. این مهارتها و توانایی های شناختی برای رفتارهای هدفمند و سازگاری با تغییرات محیطی ضروریند و اغلب عهده دار مهارت های شناختی نظیر توجه، زبان، ادراک، ایجاد سطوح بالاتر، تفکر خلاق یا انتزاعی می باشند(3،4،5). کارکردهای اجرایی دارای مولفه های گوناگونی مثل خودگردانی، حافظه کاری، ادراک زمان، تصمیم گیری، برنامه ریزی، بازداری، هماهنگی و کنترل توالی اعمال هستند. کارکردهای اجرایی فرایندی است که عهده دار اعمال کنترل سطح بالاست و بخصوص برای حفظ اهداف ذهنی ویژه و به نتیجه رساندن آنها ضروری می باشد (6). تحقیقات بسیاری نشان می دهد که بازداری یکی از مولفه های اساسی و بنیادی کارکردهای اجرایی است (7).
افلاطون راگفتند: چرا هرگز غمگین نمیشوی؟
گفت دل برآنچه نمی ماند نمی بندم ...!
فردا یک راز است; نگرانش نباش؛
دیروز یک خاطره بود; حسرتش را نخور؛
و امروز یک هدیه است; قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر.*
از فشار زندگی نترسید به یاد داشته باشید که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکنه ...
نگران فردایت نباش ..
خدای دیروز و امروز خداى فردا هم هست ...
ما، اولین بار است که بندگی میکنیم ...
ولى او قرنهاست که خدایى میکند ..
پس به خدایى او اعتماد کن و فردا و فرداها را به او بسپار...
پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند ...
مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد. هر روز به تعداد اعضای خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آن جا می گذشت نان را بر دارد . هر روز مردی گوژ پشت از آن جا می گذشت و نان را بر می داشت و به جای آن که از او تشکر کند می گفت:
هر کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد !!!
این ماجرا هر روز ادامه داشت تا این که زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده شد و به خود گفت : او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می آورد . نمی د انم منظورش چیست؟
یک روز که زن از گفته های مرد گوژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابر این نان او را زهر آلود کرد و آن را با دست های لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت : این چه کاری است که می کنم ؟ .....
بلافاصله نان را برداشت و دور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت .... و مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت.
آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد . وقتی که زن در را باز کرد، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباس هایی پاره پشت در ایستاده بود او گرسنه، تشنه و خسته بود، در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت:
مادر اگر این معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم. در چند فرسنگی این جا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می رفتم . ناگهان رهگذری گوژ پشت را دیدم که به سراغم آمد. او لقمه ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت : این تنها چیزی است که من هر روز می خورم امروز آن را به تو می دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری .
وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهر آلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگربه ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود، فرزندش نان زهر آلود را می خورد .
به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژ پشت را دریافت:
هر کار پلیدی که انجام می دهیم با ما می ماند و نیکی هایی که انجام می دهیم به خود ما باز می گردد