سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
استادیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات
مهرداد کلانتری بیان کرد: گرایش به معنویت در روانشناسی معاصر جدی است و فقط منحصر به کشور ما نیست، بلکه در کشورهای غربی، یک نوع بازگشت به معنویت را دارند. موضوع انسان در قرن بیستم به عنوان موجودی زیستی، روانی و اجتماعی بود، اما در قرن بیست‌ویک می‌گویند بعد معنوی اضافه شده و انسان فقط چنین موجود مادی نیست، بلکه موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی است.
 

به گزارش ایکنا، مراسم نکوداشت منزلت علمی و عملی آیت‌الله مصباح یزدی، امروز، ۲۴ آبان‌ماه به همت مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا و با سخنرانی جمعی از اندیشمندان برگزار شد. در ادامه متن سخنان مهرداد کلانتری استاد دانشگاه اصفهان، را می‌خوانید؛

سال ۱۳۶۱ بود که به قم رفتم و در دفتر همکاری‌های حوزه و دانشگاه با آیت‌الله مصباح دیدار داشتم و آن زمان روانشناس جوانی بودم و تازه ارشد خودم را گرفته بودم. فضای روانشناسی قبل از انقلاب را دیده بودم و جزو دانشجویان مذهبی بودم و دوست داشتم حال که انقلاب شده، روانشناسی ما نیز اسلامی شود. متوجه شدم این دفتر تشکیل شده و ایشان در این زمینه کار می‌کنند. خدمت ایشان عرض کردم به عنوان یک دانشجوی روانشناسی به روانشناسی اسلامی علاقه دارم.

به من فرمودند جلسات متعددی را با اساتید دارند تا مکتب‌های روانشناسی را نقد کنند و بنیانی را برای ایجاد روانشناسی اسلامی فراهم کنند. رویکرد ایشان، منحصر به فرد و آزاداندیشانه است. شبیه همان رویکرد شهید مطهری که در دانشگاه تهران داشتند و وقتی می‌خواستند مارکسیسم را نقد کنند، از اساتید آنها دعوت می‌کردند و سپس ایشان وارد بحث می‌شدند که این بهترین روش نقد و مصداق آزاداندیشی است. ایشان هم می‌گفتند استادان برجسته بیایند و هرکدام مکتبی را انتخاب کنند تا مطرح شود و ایشان نقد می‌کردند و مکتب‌های روانشناسی، در دو جلد منتشر شد.

اشتراک و افتراق انسان کامل در اسلام و روانشناسی

در سال ۱۳۷۲ اولین همایش اسلام و روانشناسی برگزار شد و ایشان در مورد انسان کامل در اسلام سخنرانی کردند. آنجا شنونده بودم و تحت تاثیر سخنان ایشان قرار گرفتم و فهمیدم که انسان کامل در اسلام، با مکاتب روانشناسی، هم وجوه اشتراک دارد و هم وجوه افتراق، اما با انصاف و آزاداندیشی به همه این موارد توجه می‌شد. انسان کامل در اسلام، فراتر از انسان کامل در مکاتب روانشناسی است و با خود می‌گفتم، روانشناسی اسلامی می‌تواند در سطحی بالاتر از مکاتب روانشناسی باشد. یکی از ایرادها این است که می‌گویند روانشناسی اسلامی نباید باشد، اما ما معتقدیم روانشناسی اسلامی وقتی محقق شود، حداقل در برخی از موارد می‌تواند کاراتر و کارآمدتر از مکاتب فعلی روانشناسی باشد. البته ایشان به نقاط قوت نیز توجه داشتند، نه‌اینکه فقط نگاه منفی به مکاتب غربی داشته باشند، بلکه استدلال عقلانی می‌کردند.

بعدها فهمیدم ایشان تعداد زیادی از طلاب را به خارج فرستادند تا افراد مسلط به علوم انسانی با روانشناسی معاصر نیز آشنا شوند. این مِتُد بسیار دقیق و حساب‌شده بود و اگر امروز می‌گوییم روانشناسی در حوزه بسیار پیشرفت کرده و با دهه‌های قبل، قابل مقایسه نیست، نتیجه زحمات ایشان است و ایشان به این رسیدند که طلاب را در دانشگاه‌های معتبر خارجی به تحصیل بفرستند تا دکتری روانشناسی بگیرند و بتوانند یک پیوند اصولی ایجاد کنند که بسیار ارزشمند است.

استاد مصباح به دنبال کشف مبانی فلسفی مکتب‌های روانشناسی بود

نظر استاد مصباح این بود که کار اساسی انجام شود و بنیان‌های فلسفی مکتب‌های روانشناسی تحلیل شوند و بفهمیم پشت هر مکتب روانشناسی یک دیدگاه فلسفی خاصی نهفته است و تا اینها را استخراج نکنیم و در کنار فلسفه اسلامی قرار ندهیم، نمی‌توانیم به روانشناسی اسلامی برسیم. بنا بر این بود که باید دید کدام مکتب‌ها با اسلام تعارض دارند. مکتب رفتارگرایی به بهانه علمی بودن، تصویری پوزیتیویستی از انسان ارائه می‌دهد و می‌گوید موضوع رفتار، قابل مشاهده و اندازه‌گیری است و لا غیر و البته به ویلیام جیمز نیز توجه می‌شد که تصویری مثبت از دین و روانشنانسی ارائه می‌دهد و یونگ نیز چنین نظری دارد.

از سال ۱۳۹۲ همکاری خود را با کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی آغاز کردم و به نظرم رسید این منسجم‌ترین کاری است که در زمینه روانشناسی اسلامی و بر اساس رهنمودهای آیت‌الله مصباح انجام شده است. در قالب مقالات علمی، پروژه‌های علمی و کرسی‌های نظریه‌پردازی این اقدام صورت می‌گرفت. اگر کنگره را از ابتدا تا انتها که سال گذشته برگزار شد بررسی کنیم، این تفاوت‌های اساسی روشن است که روانشناسی اسلامی در مراکز حوزوی پیشرفت عجیبی داشته و در سه بُعد نظری، پژوهشی و کاربردی پیش می‌رود.

برخی از نکات در زمینه رابطه دین و روان است و اگر اینها رابطه تنگاتنگ دارند، باید دید کدام دین مراد است. تحقیقات متعدد نشان داد که اعتقاد به مبدا و معاد، تأثیرات مهمی در حالات روانی انسان دارد. منظور برخی از روانشناسان از دین، همان بود که از مسیحیت مطرح بود که در طول هفته، آزاد باشید و فقط روزهای یکشنبه در کلیسا حاضر شوید. یونگ با صراحت اعلام کرد که چنین دینی در غرب بسیار ضعیف است و پاسخگوی انسان معاصر به دین و معنویت نیست. او به عنوان یک روانشناس منصف، برای کشف دین به جوامع مختلف سفر می‌کند. بسیار جالب است که یونگ در سال‌های آخر عمرش روی سر درِ منزلش نوشته بود «خدا حاضر است، چه بخواهیم و یا نخواهیم»، و در آن سال‌های پایانی، بی‌بی‌سی از ایشان می‌پرسد، به خدا اعتقاد دارید؟ می‌گوید وظیفه من اثبات خدا نیست، اما خدا را با وجود خودم حس می‌کنم و خدا در زندگی من حضور دارد.

مسئله دیگر، بحث اسلام و روانشناسی است که روی این زمینه نیز باید دقت زیادی شود که منظور از دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی مشخص شود و از طرف دیگر، روانشناسی علم یکدستی نیست و برخی از مکتب‌ها مانند روانکاوی با رفتارگرایی کاملاً تفاوت دارند.

گرایش به معنویت در روانشناسی معاصر جدی شده است

روانکاوی رویکردی ذهنی دارد و به عین توجه ندارد و در مقابل، رفتارگرایی قرار می‌گیرد و می‌گویند تا جایی می‌توانید عینی باشید، اما حقیقت در کجا قرار دارد. امور ذهنی، آنطور که روانکاوان می‌گویند یا امور عینی آنطور که رفارگرایان می‌گویند؟ کدام صحیح است؟ سپس رویکرد شناختی – رفتاری، هر دو را ترکیب می‌کند. حالا رابطه اسلام و روانشناسی به تعریف این رابطه معطوف می‌شود. یونگ و آدلر و ... دیدگاهی موافق با دین دارند و لازم است تاکید شود که گرایش به معنویت در روانشناسی معاصر جدی است و فقط منحصر به کشور ما نیست، بلکه در کشورهای غربی، یک نوع بازگشت به معنویت را دارند. موضوع انسان در قرن بیستم به عنوان موجودی زیستی، روانی و اجتماعی بود، اما در قرن بیست‌ویک می‌گویند بعد معنوی اضافه شده و انسان فقط چنین موجود مادی نیست، بلکه موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی است.

لذا باید دقت شود که در مورد مسائل روانشناسی در اسلام به جنبه‌های نظری توجه کنیم و باید مبانی نظری را تبیین و تدوین کنیم. علامه مصباح در این زمینه، به جنبه‌های پژوهشی نیز توجه کرد و باید بگویم روانشناسی اسلامی در مراکز حوزوی در سایه رهنمودهای آیت‌الله مصباح در حال پیشرفت است.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی