هیچ کدام از افرادی که در جامعه با عنوان بزهکار شناخته میشوند از لحظه تولد یا حتی دوران کودکی بزهکار نبودهاند. بزهکاری، نزاع با جامعه و اطرافیان، اعتیاد و همه آسیبهای اجتماعی که برای جامعه معضل و آسیب قلمداد شده و حیات افراد را به مخاطره میاندازد در وجود تک تک بزهکاران مانند تمام خصایص خوب و ویژگیهای مثبت شکل میگیرد و نطفه میبندد در حالی که میتوان از همان لحظه اول و زمانی که هنوز فاجعه به عمق خود نرسیده جلوی آن را گرفت و مانع رشد آن شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان نوجوانی دقیقا همان زمانی است که رفتار و عملکرد زشت و بزهکارانه در افراد نمود مییابد. اینکه نطفه همهچیز در کودکی در ذهن بسته میشود و این باعث میشود در تمام طول زندگی فرد بر اساس آنچه در کودکی دیده و فهمیده زندگی کند درست است، اما این تصورات در نوجوانی به عنوان نخستین تجربه رفتار اجتماعی در فرد با رفتارهایی که از او سر میزند، حالت رسمی به خود میگیرد و برای او درونی میشود.
نخستین تجربه بزهکاری برخی نوجوانان، در صورتی که روی رفتارهایشان دقت شود، برای خانواده و اولیای مدرسه قابل مشاهده است. سیگار کشیدن، دزدی از جیب پدر و مادر یا اطرافیان و برداشتن وسایلی که متعلق به نوجوان نیست، قلدری و زورگویی به بقیه در مدرسه یا در خانواده، آزار رساندن به خود و انواع آسیبهای عمدی به بدن حتی کندن مو و خراشیدن پوست جزو اصلیترین رفتارهایی هستند که والدین وقتی حتی یک کدام از آنها را از نوجوان خود میبینند باید نسبت به آن واکنش نشان داده و روی آن حساس شوند.
رفتاری که والدین در این مواقع باید انجام داده و واکنشی که از خود نشان میدهند باید کاملا شکل تنبیهی داشته باشد. سرپوش گذاشتن، نادیده گرفتن یا حتی برخورد اندک و جزئی باعث میشود نه تنها این رفتار برای نوجوان به یک عادت تبدیل شود بلکه قبح آن نیز ریخته میشود و نوجوان بیپروا بدون ترس از قضاوت دیگران این اعمال را تکرار کند.
مداومت در رفتار زشت و ناپسند از سوی بسیاری از افراد در بزرگسالی نتیجه تکرار آن در نوجوانی بوده است. در این موارد والدین برای اصلاح رفتار فرزنداشان و دور شدن او از اعمال خلافکارانه هر نوع تنبیه به غیر از تنبیه بدنی که صلاح میدانند را باید اعمال کنند.
اصل اعتماد نباید خدشهدار شود سن نوجوانی، سن تغییر روحیات و رفتار است. افراد در این سن به واسطه پایان دوران کودکی و آغاز بزرگسالی تمایلات و معاشرتهایشان را به گونهای متفاوت از گذشته تنظیم کرده و این به هیچوجه بد و آسیبرسان نیست. برخی والدین با وسواس زیاد بر هر تغییر رفتاری فرزندشان تمرکز کرده و آن را واکاوی میکنند. در حالی که همه تغییراتی که در این سن از نوجوان سرمیزند بد نیست.
یک روانشناس در توضیح اینکه چه رفتارهایی در نوجوان زنگ خطر بزهکاری و رویکرد نادرست را برای والدین و مربیان به صدا درآورده یا به عبارت دیگر والدین باید روی کدامیک از رفتارهای نوجوان حساس باشند، میگوید: توجه به رفتارهای نوجوان در این سن اهمیت زیادی دارد. امیرهوشنگ مهریار میافزاید: در خیلی موارد بیماریهای روانی خاص مثل اسکیزوفرنی در سن نوجوانی شروع میشود و درمان آن در این سنین بسیار راحتتر است.
مهریار در توضیح علائم ظاهری بیماری اسکیزوفرنی میگوید: بیتوجهی به ظاهر، نظافت و همه شئون زندگی از علامتهای این بیماری است. او در توضیح اینکه به جز بیماریهای روانی کدام دسته از رفتارها در این سن خطرناک است، عنوان میکند: تجربه مصرف مواد به صورت یکباره و ناگهانی در هیچ فردی رخ نمیدهد. قبل از اینکه این اتفاق بیفتد نوجوان با افرادی رفتوآمد میکند که این معاشرت زمینهساز مصرف مواد میشود.
بنابراین والدین برای اینکه بفهمند نوجوانشان مواد مصرف میکند یا خیر باید به دوستان و معاشرتهای او دقت کنند. مهریار با عنوان کردن این مساله که هر تغییر رفتاری در این سنین خطرناک نیست، میگوید: تمایل همه نوجوانان به لباسهای مد روز پوشیدن و رسیدگی به ظاهر در کنار میل به بودن با دوستان و ساعاتی را بیرون از خانه گذراندن الزاما به معنی رفتن نوجوان به سمت مهلکههای خطرناک نیست و والدین نباید بر هر تغییر رفتاری حساس شوند.
مهریار عنوان میکند: رفتارهایی که نوجوان مایل است از خانواده مخفی نگه دارد در همه موارد خطرناک نیست و اینکه خود پدر و مادر در نوجوانی چنین تجربههایی نداشتهاند به معنی این نیست که این قبیل رفتارها با عرف جامعه همخوانی ندارد.
این روانشناس در توضیح اینکه والدین در مقابل رفتارهای مشکلآفرین نوجوان باید چه واکنشی نشان دهند میگوید: تا جای ممکن والدین باید سعی کنند اصل اعتماد در روابطشان با فرزندشان خدشهدار نشود و هر تنبیهی که اعمال میکنند نباید در درجه اول این احساس را به نوجوان بدهد که والدین میخواهند در کار او دخالت کرده و او را محبوس کنند یا باعث شوند نوجوان نسبت به آنها بیاعتماد شود.
ضرورت تنبیه نوجوان با قهر یا طرد او رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان در این زمینه به «آرمان» میگوید: نوجوانی سن ابتلای فرد به همه آسیبهای اجتماعی است. شیوا دولتآبادی میافزاید: توجه به این سن از این جهت اهمیت دارد که اگر هر رفتار نادرستی از نوجوان سر بزند امکان تصحیح آن در این سن از سوی والدین و بزرگترها وجود دارد در حالی که تغییر این رفتارها در بزرگسالی سخت و ناممکن است. این روانشناس میافزاید: از سوی دیگر، هر رفتاری که از فرد در سنین بین 12 تا 18 سالگی سرمیزند زمینهساز شکلگیری و تدوین شخصیت او در آینده خواهد بود و معنی جامعهپذیری نیز همین است.
دولتآبادی در توصیف رفتارهای مشکلآفرین نوجوان میگوید: سیگار کشیدن، خودآزاری یا دیگر آزاری یا حتی حیوانآزاری و دزدی حتی به شکل خیلی جزئی و نامحسوس سرفصل مشکلاتی است که در آینده تحت عنوان اعتیاد، سرقت، نزاع و بسیاری از بیماریهای روانی گریبان فرد و اجتماع را میگیرد.
دولتآبادی در توضیح اینکه والدین در این موارد باید چه برخوردی داشته باشند، میگوید: به جز تنبیه بدنی و تحقیر و خشونت کلامی هر نوع تنبیهی متناسب با رفتار نادرست باید اعمال شود و اگر این اتفاق نیفتد این رفتار در وجود فرد نهادینه شده و در آینده بخشی از شخصیت او خواهد شد.
تنبیه فقط کتک زدن و خشونت کلامی نیست بلکه میتواند طیف وسیعی از قهر تا طرد کردن را دربر بگیرد و در بسیاری از موارد درباره نوجوانان محرومیت مقطعی آنها از امکاناتی که خانواده در اختیار آنها قرار میدهد نظیر پول توجیبی یا هر وسیله دیگری میتواند مثمرثمر باشد.
منبع : سلامت نیوز