در طول این سالها من والدین بسیاری را دیدم که میدانستند تنبیه بدنی روشی کارآمد نیست، اما باز هم از آن استفاده میکردند. والدینی که بعد از هر بار استفاده از این روش تا چندروز غرق احساس گناه میشدند، اما دوباره در برخی موقعیتها سراغ همان روش ناکارآمد میرفتند. واقعاً چرا برخی والدین در تعامل با کودک از تنبیه بدنی استفاده میکنند؟
سالها پیش وقتی در حال گذراندن واحد روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی بودم، مبحث جذابی داشتیم تحت این عنوان که «چرا تنبیه روش کارآمدی در تربیت نیست؟» در این بحث به صورت مبسوط عوارض تنبیه مطرح میشد. تا همین چندسال پیش اگر میخواستم والدی را از تنبیه فرزندش بازدارم، حتماً بر روی عوارض تنبیه متمرکز میشدم، چرا که فکر میکردم بیاطلاعی از عوارض تنبیه و البته ناکارآمدی این روش است که والدین را به سوی تنبیه و بهویژه تنبیه بدنی کودکشان سوق میدهد؛ اما از وقتی در کارگاههای فرزندپروری شرکت کردم و پای حرفهای والدین دیگر نشستم و البته از وقتی خودم مادر شدم، فهمیدم داستان چیز دیگری است. در طول این سالها من والدین بسیاری را دیدم که میدانستند تنبیه بدنی روشی کارآمد نیست، اما باز هم از آن استفاده میکردند. والدینی که بعد از هر بار استفاده از این روش تا چندروز غرق احساس گناه میشدند، اما دوباره در برخی موقعیتها سراغ همان روش ناکارآمد میرفتند. واقعاً چرا برخی والدین در تعامل با کودک از تنبیه بدنی استفاده میکنند؟
رفتار خود را در طی یکماه گذشته با فرزندتان مرور کنید. آیا در این مدت به او توهینکرده و فحش دادهاید؟ آیا سر او داد زده و او را تحقیر کردهاید؟ آیا او را هلداده یا کتک زدهاید؟ اگر چنین رفتارهایی داشتهاید، کمی مکث کنید. آیا تا به حال با خود فکر کردهاید، چرا با اینکه میدانید کتکزدن فرزندتان کار درستی نیست یا تحقیر او عوارض زیادی به دنبال دارد، باز هم در زمان عصبانیت چنین رفتارهایی از شما سر میزند؟ نکند تنبیهکردن بهرهای عاید والدین میکند که باعث تکرار این رفتار شده و کنار گذاشتن آن را دشوار میکند؟
تنبیه راهی برای کسب آرامش؟
در اغلب نمونهها، اگر والدین بر روی احساسات خود دقیق شوند، میتوانند متوجه تجربهٔ احساسی غیرمنتظرهٔ بعد از هر بار تنبیه فرزندشان شوند. در واقع پیش از آغاز احساس گناه در والدین، احساسی کاملاً متفاوت با آن تجربه میشود: احساس خلاصی بعد از انتقام! اما دلیل آن چیست؟ آیا والدینی که اینگونه هستند، افرادی سنگدل و خشونتطلب هستند که از آزار فرزند خود لذت میبرند؟ یا این امر واکنشی طبیعی است؟ واقعیت این است که والدینی که دست به تنبیه فرزند خود میزنند، لزوماً آدمهایی سنگدل و بدطینت نیستند. گاهی آنها حتی بسیار دلسوزتر از دیگران هستند. شاید با خود فکر کنید پس برای چه فرزندانشان تنبیه میکنند؟
برای پاسخ به این سؤال میتوانیم به چند نکته اشاره کنیم:
- این والدین زمانی که تحت فشار زیاد بوده و تنش بالایی دارند و رفتارهای ناشایست فرزندشان نیز آنها را کلافه میکند، بیشتر دست به تنبیه میزنند، چرا که تنبیه ممکن است برای زمانی کوتاه احساس انتقامگرفتن را در آنها ارضا کرده و حس رضایت ایجاد کند.
- در بسیاری از مواقع قبل از اینکه والدین متوجه شوند که دارند چه میکنند، متوجه میشوند که دست روی فرزندشان بلند کرده یا فحش و ناسزا نثار او کردهاند، چرا که آنها به دنبال خلاصی از عصبانیت شدیدی بودهاند که فشار زیادی را به آنها تحمیل میکرده است.
- در آن لحظاتی که آنها تحت فشار شدید بوده و میخواهند در همان لحظه واکنشی به رفتار ناشایست فرزندشان نشان دهند، اولین چیزی که به ذهنشان میرسد همینگونه رفتارهاست.
به نظر میرسد که اگر بتوانیم در این سه بخش مدیریت بهتری بر روی خودمان داشته باشیم، احتمال تنبیه و بدرفتاری با فرزندمان را نیز تا حدّ زیادی کاهش دادهایم.
مواظب فشارهای زندگی باشید
اگر شما سر موضوعات دیگر تحت فشار باشید، احتمال بیشتری دارد که زودتر از کوره در بروید و به طور بیجا سر فرزندتان داد بزنید یا دست روی او بلند کنید؛ چرا که تحمل همهٔ ما محدود است.
درست است که بسیاری از مسائلی که سطح تنش را در زندگی شما افزایش میدهند در اختیار شما نیستند؛ اما حداقل کاری که میتوانید انجام دهید این است که برای کاهش تنش و استرس در برنامهٔ روزمرهٔ خود زمانی را در نظر بگیرید. بسیاری از والدین هیچ برنامهٔ منظم تفریحی یا آرامشبخشی را برای خود تعریف نکردهاند و همین نیز باعث میشود استرس و تنش آنها به شدت افزایش یابد و به راحتی با دیدن اشتباههای فرزند از کوره در بروند و در نتیجه احتمال بدرفتاری آنها نیز افزایش مییابد؛ البته تا صحبت از برنامهٔ تفریحی میشود، بسیاری از افراد از کمبود وقت و البته بالابودن هزینهها شکایت میکنند. همهٔ این حرفها درست است؛ اما باور کنید هنوز هم فعالیتهایی هستند که با هزینهٔ پایین میتوانند به ما کمک کنند تا سطح تنش را در خودمان کم کنیم، کارهایی مانند کاشتن چند گل در یک گلدان و صرف وقت هر روزه برای آنها، نوشیدن یک لیوان چای همراه با گوشدادن به نوایی آرام مانند صدای پرندگان یا صدای آب ضبطشده، آمادهکردن فضایی برای غذای پرندگان در پشت پنجره و تماشای آنها، برنامهٔ پیادهروی در پارک یا کوه در آخر هفته یا حتی برنامهریزی برای یک دوش آب گرم. یادتان باشد اینکه شما کاری را به این نیت انجام دهید که تنش خود را کم میکنید، ممکن است به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید و البته واکنشهای انفجاری و تکانشی شما کاهش پیدا میکند؛ چراکه شما به صورت غیرمستقیم به خود این پیغام را دادهاید که فرد مهم و ارزشمندی هستید و البته چه چیزی بیشتر از این ممکن است در این روزهای پرتنش حال شما را بهتر کند!
برای خود زمان بخرید
بسیاری از والدین هنوز نمیدانند چهطور میتوانند در اوج عصبانیت خود را آرام کنند. در واقع در این گروه از والدین، تنبیه فرزندان روشی برای انتقامگرفتن و البته آرامشدن محسوب میشود و کوتاهترین راهی است که ممکن است به آنها کمک کند تا دوباره آرام شوند.
همهٔ ما در زندگی تحت فشارهای مختلف هستیم و عصبانیشدن مسئلهای طبیعی است؛ اما اگر لیستی از کارهایی تهیه کنید که ممکن است در زمانی کوتاه شما را تا حدّی آرام کند و از آن لیست در زمان عصبانیت بهره بگیرید، میتوانید تا حدّ زیادی مانع تکرار رفتارهای آسیبزننده به فرزندتان شوید، کارهایی مثل رفتن داخل اتاق و نگاه به تابلوی زیبایی که در آنجا دارید، نوشیدن آب، رفتن داخل بالکن برای چندثانیه، بستن چشمها و شمردن تا پنج. یادتان باشد یکی از فواید مهم انجام چنین کارهایی، خرید زمان برای شماست. در واقع شما با انجام کارهایی که ممکن است تنها کمی به شما آرامش بدهد، بین احساس عصبانیت شدید خود و انجام واکنش به قدر چند ثانیه فاصله میاندازید، چند ثانیهای که در بسیاری از مواقع ممکن است به شما کمک کند تا گزینهٔ بهتری را جایگزین تنبیه بدنی کنید.
گزینههای دیگر را مداوم یادآوری کنید
در واقع بسیاری از رفتارهای تنبیهی والدین نه برنامهریزیشده که به صورت انفجاری و ناگهانی است. این بیشتر در افرادی دیده میشود که خود تجربهٔ تنبیهشدن در کودکی را داشتهاند. در واقع در ذهن آنها تنبیه یک گزینه محسوب میشود، هر چند خود در گذشته از آن آسیب دیدهاند. در واقع به صورت خودکار در ذهن این افراد، روش تربیتی تنبیه بدنی یا تحقیر کلامی، روشی با اولویت بالاست.
در زمان آرامش لیستی از فعالیتهای جایگزین برای کاهش رفتارهای ناشایست فرزندتان و البته در کنار آن، لیستی برای تقویت رفتارهای شایستهٔ فرزندتان تهیه کنید. این لیست را حتماً جایی یادداشت کنید که بتوانید هر روز آن را ببینید. با کمک این لیست شما میتوانید دربارهٔ واکنشهای احتمالی در برابر رفتارهای ناشایست فرزندتان برنامهریزی قبلی داشته باشید و حتی با او در این باره صحبت کنید. به عنوان مثال در صورت تکرارِ پرتکردن وسایل، لازم است به مدت یکدقیقه روی صندلی در سکوت کامل بنشیند یا در صورت خرابکردن وسیلهای در خانه از روی بیمبالاتی و استفاده غلط، از پول توجیبی او برای تعمیر یا خرید دوبارهٔ آن استفاده کنید. مزیت مهم صحبت با فرزند در چنین مواقعی این است که میتوانید به او نشان دهید که محرومیتهای او ناشی از انتخاب اوست و این موضوع لجبازی را در او کاهش خواهد داد.
نکتهٔ آخر اینکه اگر در کودکی سابقهٔ کتکخوردن، ناسزاشنیدن یا تحقیر از سوی والدین خود را دارید، از این تجارب ناخوشایند بهعنوان فرصتی ویژه بهره بگیرید! چرا که شما بهتر از هر کسی میتوانید حال بد فرزندتان را بعد از شنیدن چند ناسزا یا کتکخوردن درک کنید و البته از این موضوع برای تقویت انگیزهٔ خود در پایاندادن به پرخاشگریتان بهره بگیرید.
منبع:سپیده دانایی