درپژوهشی جدید و سودمند پژوهشگران به دنبال شناسایی عوامل تاثیرگذار استرس و خستگی ذهنی بر احساس خستگی بدنی هستند

دکتر رنجانا مهتا، استادیار Texas A&M، در این پژوهش تعامل بین خستگی ذهنی و بدنی را با رفتار مغز ارزیابی کرده است.معمولا، خستگی تنها از یک دیدگاه فیزیکی بررسی می شود که اصولا بر بدن و ماهیچه هایی که به انجام وظیفه ی خاصی مشغول بوده اند، تمرکز می کند.اگر چه، مغز مثل هر بافت زیستی دیگری است و می تواند بیش از حد مورد استفاده قرار گیرد و یا دچار خستگی شود.

دکتر مهتا می گوید:« در بررسی های حال حاضر، خستگی ذهنی و بدنی تنها به ارزیابی تغییرات قلبی-عروقی، ماهیچه ای ، قشر پیش پیشانی مغز و زیست شیمیایی محدود می شوند.هدف این است که با استفاده از مشاهده ی همزمان عملکرد مغز و ماهیچه، وتغییرات در رفتار مغز و روش های سنتی اندازه گیری خستگی با هم مقایسه شوند.»

به عقیده دکتر مهتا، یافته های پژوهش نشان می دهند که مقدار اکسیژن خون در قشر پیش پیشانی مغز هنگامی که خستگی فیزیکی و ذهنی بوده، کم تر از حالتی است که شرایط خستگی تنها فیزیکی بوده است.در نتیجه، استفاده ی چشمگیر از مغز حین انجام وظایف بسیار شناختی، می تواند باعث تقسیم منابع مغز شده و موجب شتاب گرفتن شکل گیری خستگی فیزیکی گردد.

متخصصین معتقدند بسیار حیاتی است که پژوهشگران حین مطالعه‌ی شکل گیری خستگی، مغز و تاثیرش را بر بدن هم ردیف خود بدن مورد بررسی قرار دهند.این امر مهم به بهترین شکل با پژوهش هایی میان رشته ای که اصول عصبی_شناختی را با روانشناختی و بیومکانیکی ترکیب شده، به دست می آید. نتایج این روش ها می تواند دریافتی اساسی از این که حین انجام فعالیت های روزانه چه اتفاقی برای بدن می افتد، در اختیار ما قرار دهد.

دکترمهتا در نهایت اذعان می دارد که بسیاری از مردم ارزش بررسی مغز و بدن را در کنار هم نمی بینند، در حالی که هیچ کس کار مطلقا فیزیکی یا ذهنی نمی کند، بلکه همیشه هر دوی آن ها با هم انجام می شوند.

این پژوهش به صورت آنلاین در ژورنال Human Factor: The Journal of the Human Factors and Ergonomics Society منتشر شده است.

 

منبع: Texas A&M Health Science Center

 سپیده دانایی