صبر جمیل در آیه پنج سوره معارج: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلا» به چه معنا است؟
اگر انسان در مشکلات و مصائب، خویشتن داری را از دست ندهد، یعنی سخنی و حرکتی برخلاف رضای خدا نگوید و نکند و پیمانه صبرش لبریز نگردد و سفره مشکلات و سختی ها را پیش این و آن باز نکند، صبر نیکو دارد.
صبر جمیل؛ بردباری،پذیرش و شکیبایی در برابر حوادث سخت و آزمایش های سنگینی است که نشانه شخصیت و وسعت روح آدمی است.
صبر جمیل صبری است که در آن پیمانه صبر لبریز نشود و در برابر مصیبت ها سخنی که نشان دهنده کفر، ناسپاسی و بی تابی و نارضایتی از مقدرات الهی باشد، بر زبان جاری نکند و تسلیم رضای خداوند شود. (پذیرش)
«صبر جمیل» به معنای «شکیبایی زیبا» است، و آن صبر و استقامتی است که برای خدا صورت گیرد و تداوم داشته باشد؛ یاس و ناامیدی به آن راه نیابد؛ و توام با بی تابی، شکوه و آه و ناله نگردد.
صبر جمیل صبری است که توام با ناسپاسی خداوند نباشد. بنده ای که صبر جمیل پیشه کرده در مصیبت و بلاخدا را متهم به ظلم نمی کند بلکه در حالی بسر می برد که باور دارد از خدا جز خیر به او نمی رسد. کسی که صبر جمیل دارد ممکن است از مردم به خدا شکوه کند و با خدا درد دل کند و از خدا یاری بخواهد همان گونه که حضرت یعقوب(ع) با خدا راز و نیاز می کرد؛ اما هرگز نه از خدا شکایت دارد و نه خود را پیش خلق خوار می کند. می داند که همه چیز و هر گشایشی در دست خداست و دیگران بدون خواست خدا نمی توانند کاری برای او بکنند.
کسی که صبر جمیل دارد از رحمت و لطف خدا مایوس نمی شود و یقین دارد که در این مشکل هم لطف خدا وجود دارد و خدا او را به حال خود رها نکرده است، خیری در کار است و عاقبت کارش اگر عمری باشد، به گشایش منجر می شود و اگر در دنیا گشایش در کار صلاح نباشد که صورت گیرد، خداوند حتما در آخرت، بسیار بیشتر و بهتر از آنچه را که در دنیا از آن محروم شده است، به او عطا خواهد کرد.
صبر جمیل؛ شکیبایى در برابر حوادث سخت و آزمایشهای سنگینی است که نشانه شخصیت و وسعت روح آدمى است.
خدای سبحان در قرآن کریم پیامبران را خصوصا مؤمنین را عموما به صبر دعوت می کند.
فاصبر صبرا جمیلاً. در این آیه پیامبر اکرم(ص) را مخاطب ساخته می فرماید: صبر جمیل پیشه کن و در برابر استهزاء و تکذیب و ازار آنها شکیبا باش.
یا در آیه ۱۸ سوره یوسف که می فرماید: ... فصبر جمیل والله المستعان علی ما تصفونکه از زبان حضرت یعقوب نقل می کند، وقتی به حضرت یعقوب(ع) پیراهن آغشته به خون دروغین یوسف را برادران یوسف نشان دادند فرمود «فصبر جمیل» با این که قلبش می سوخت و جانش آتش گرفته بود. و آیات متعدد دیگر که ضمن دعوت به صبر، اجر و ثواب صابران را گوشزد می کند.
صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران الهی است که در بهرهمندی آنان از ولایت و رسالت تأثیرگذار بوده است. صبر جمیل؛ صبرى است که پیامبران الهی در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان میدیدند؛ مشرکان و مخالفان آنان را ساحر و دروغگو میخواندند؛ بشارتهای آنان را تکذیب میکردند، اما آنان لب به شکوه باز نمیکردند.
در جای دیگری در وصف پاداش صابرین میفرماید: »و کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند قطعا آنان را در غرفههایی از بهشت جای میدهیم که از زیر آنها جویها روان است و جاودان در آنجا خواهند بود. چه نیکوست پاداش عملکنندگان. همان کسانی که شکیبایی ورزیده و بر پروردگارشان توکل نمودهاند.» ( عنکبوت، 58-59)
مؤمنان کسانى هستند که در برابر حوادث هرگز پیمانه صبرشان لبریز نمىگردد، و سخنى که نشان دهنده ناسپاسى و کفران و بىتابى باشد بر زبانشان جارى نمى شود؛ صبر آنها، صبر زیبا و جمیل است. همانگونه که بیان شد؛ صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران و اولیای الهی است، اما برخی از آنان نمونه بارز شکیباییاند؛ نظیر صبر حضرت ایوب(ع) در برابر رنجهای فراوان، بیماریهای بسیار شدید که موجب شد تا خانواده و بستگان نزدیکش از او فاصله بگیرند، به گونهای که تنها ماند، نه یارای حرکت داشت و نه کسی بود تا او را کمک کند، اما هرگز لب به ناله و شکوه نگشود و جز به خدای متعال به کسی متوسل نشد.
شکیبایی حضرت ایوب در برابر حوادث و ناملایمات به اندازهای زیبا و برجسته است که در فرهنگ دینی ما «صبر ایوب» عنوان نمادینی شده که زبانزد خاص و عام است. صبر یعقوب در فراق یوسف(ع)، صبر پیامبر اسلام(ص) در برابر استهزاء و تکذیب و آزار مخالفان، بویژه تحمل شرایط سخت محاصره در شعب ابیطالب، صبر امام علی(ع) به مدت 25 سال برای صیانت از کیان اسلام، صبر امام حسین(ع) در روز عاشور و صبر زینب کبری(س) در برابر حوادث روز عاشورا، کوفه و شام.
این نوع صبرها از مصادیق روشن صبر جمیل در تعالیم و آموزههای دینی ما است. نکتهای که در این موضوع قابل دقت است، این است که اگر کسی سؤال کند در قرآن کریم در داستان حضرت یعقوب(ع) آمده است که وی در فراق یوسف آنقدر گریه کرد که چشمانش را از دست داد، آیا این بیتابی با صبر جمیل در تقابل نیست؟!
پاسخ آن است که قلب انسان کانون عواطف است، جاى تعجب نیست که در فراق فرزند، اشک انسان جارى شود، این یک امر عاطفى است، آنچه در این مورد مهم است؛ آن است که انسان کنترل خویشتن را از دست ندهد و سخنی بر خلاف رضاى خدا نگوید و یا کاری بر خلاف خواست الهی مرتکب نشود. از روایات استفاده مى شود همین اشکال را هنگامى که پیامبر اکرم(ص) در مرگ فرزندش ابراهیم اشک مىریخت به آنحضرت گرفتند که شما ما را از بی صبری نهى میکنید، اما خودتان اشک مىریزید؟! پیامبر در جواب فرمود: چشم مىگرید و قلب اندوهناک مىشود، ولى چیزى که خدا را به خشم آورد نمىگویم.
صبر یک مفهوم و یک رفتار انفعالی نیست بلکه برعکس یک رفتار کاملا فعالانه در مواجهه با شرایط مختلف است. کسانی که اهل صبر نباشند قطعا در سختیها دچار یاس و ناامیدی و سرخوردگی و همچنین بی تابی و بی قراری خواهند شد و این رفتارها، رفتارهای منفعلانه است.
اما کسانی که اهل صبر و بردباری باشند در مرحله اول، مسلما بی تاب و بی قرار نخواهند بود. پس از آفات این دو، یعنی عدم تمرکز برای حل مشکل و مدیریت آن نیر به دور خواهند بود. و به تبع آن دچار یاس و سرخوردگی و تسلیم نیز نخواهند شد. چون کسانی از در تسلیم وارد می شوند که خود را عاجز از حل مشکل ببینند. اما اهل صبر، با رفتار فعالانه خود، اولا تمرکز خود را برای حل مساله و عبور از سختی های پیش رو حفظ خواهند کرد و با فکر و تدبر به مدیریت شرایط خواهند پرداخت و راه حل مساله را پیدا خواهند کرد. این از جلمه فواید صبر در مسائل روزمره زندگی و در سختی هایی است که برای هر انسانی که بر روی این کره خاکی قدم نهاده، پیش می آید.
اما مراتب دیگر صبر، صبر در طاعت ها و عمل به واجبات است. تکالیفی که خداوند از انسان خواسته است منحصر به انجام آن ها در شرایط سهل نیست نماز و روزه همیشه در فضای آرام و به دور از هر گونه سختی و تنش نیست. بلکه نماز در حضور و سفر و در سلامت و بیماری و در سرما و گرما و در حین کار و بیکاری بر عهده انسان است. بیدار شدن به موقع از خواب برای نماز صبح و مهیا شدن برای نماز در گرمای تابستان و یا بعد از خستگی انجام کار و. .. همه از شرایطی هستند که اقامه نماز را با مشکل مواجه می کنند اما انجام این فریضه، در همه شرایط بر انسان واجب است. در مورد روزه نیز همین طور است و روزه در روزهای طولانی تابستان و در گرما و حین کار، برای هیچ کسی راحت نیست و لازمه عمل به این فریضه الهی، داشتن صبر و تحمل لازم است. و یا در واجباتی همچون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر که با سختی های زیادی حتی خطر جانی مواجه است، صبر مجاهدان اگر نباشد، نه جهادی تحقق خواهد یافت و نه فتح و پیروزی ای به دست خواهد آمد.
اما در مرتبه دیگر، صبر در مصیبت ها و محرومیت هایی است که از اختیار انسان خارج است گاهی با وجود تلاش انسان، مشکلات و سختیها و بیماری ها و فقدان هایی برای انسان پیش می آید که جانکاه است. در چنین موردی انسان اگر صبر لازم را نداشته باشد، شرایط سختی را خواهد گذراند، ولی با صبر و تحمل، عبور از این مصیبت ها نیز برای انسان سهل تر می گردد.
در تمامی موارد صبر، آن چه مشترک بین همه این هاست، امیدوار بودن به رحمت الهی و رضایت از قضا و قدر الهی نهفته است. یعنی صابران در این سختی ها بدون شکایت و گله و با صبر و تحمل، به استقبال این سختیها می روند و با رضایت به قضای الهی، و امید رسیدن به فضل و رحمت الهی این مراحل را می گذرانند. برای همین صبر از صفات شاکران و اولیای خدا شمرده شده است و راس الایمان خوانده می شود. امام علیه السلام از پیامبرصلی الله علیه و آله روایت کرده است: «صبر برای ایمان به منزله سر است نسبت به جسم»[کنز العمال 3:271.].
صبر جمیل در روایات:
صبر جمیل در روایات:
پیغمبر (ص) فرمود: «صبر نصف ایمان است» و نیز فرمود: «نسبت صبر و ایمان نسبت سر و بدن است» زیرا که صبر به معنى خوددارى و تسلط بر نفس است و منظور از ایمان همین فایده است.
اشخاصى که داراى صبر و ثبات و استقامت باشند، داراى شخصیت بزرگ اخلاقى و عظمت روحى خواهند بود. اگر شخص در هنگام رو آوردن ناملایمات از قبیل فقر و مرض و جنگ نتواند صبر کند، خود را پست و زبون [کرده] و شخصیت خود را از دست خواهد داد.
پیامبر اکرم(ص) نیز در برابر این سوال که صبر جمیل چیست؟ فرمودند: «هو الذی لاشکوی معه، صبری است که شکایتی در آن نباشد» (تفسیر قرطبی،ج ۵،ص ۳۳۸).آری صبر جمیل آن است که شکایت نزد خلق در آن نباشد، و از آن جمیل تر اینکه عرض حال خود به خالق کند و با این عرض حال و پناه آوردن به او، حق عبودیت را انجام دهد.
وقتی که فرزندان حضرت یعقوب(ع) بر آن حضرت خرده گرفتند، و گفتند: این قدر یاد یوسف مکن، حضرت فرمودند «قال إنما اشکو بثی وحزنی إلی الله واعلم من الله ما لا تعلمون» «من غم و اندوهم را تنها به خدا می گویم، نه به دیگران و از خدا چیزهایی می دانم که شما نمی دانید» (یوسف ۸۶).
خداوند در آیه پنجم سوره مبارکه معارج به پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «فاصبر صبرا جمیلا» «بنابراین صبری جمیل پیشه کن» (معارج ۵). امام باقر(ع) در پاسخ این سوال که صبر جمیل چیست؟ فرمودند: «صبر لیس فیه شکوی الی الناس، صبری است که در آن شکایت به مردم وجود نداشته باشد. (اصول کافی،ج ۲، ص ۹۳).
امام باقر(ع) در پاسخ از سؤال از صبر نیکو فرمود: صبر جمیل، صبری است که در آن نزد مردم گله و شکایت نمی شود و امام صادق(ع) در معنای آیه ۱۸ سوره یوسف که در آن آمده است «فصبر جمیل» فرمود یعنی صبری که همراه با شکوه نباشد. اما راز و نیاز با خدای بی نیاز در مورد مشکلات و سختی ها ناصبوری نیست، بلکه استعانت از ذات متعال برای تحمل فشار و حل مشکلات است و این یک نوع ثبات قدم و درخواست صبر جهت تحمل سختی ها از بارگاه ربوبی است. اما آنهایی که به مقام رضا رسیده اند مشکلات خود را در محضر خدای متعال نیز به زبان نمی آورند، چون که به زبان آوردن هر چند که شکوه از سختی نیست اما شائبه آن را دارد، اظهار درد، پیش خدا به نوعی تغییر وضع موجود را از خدا طلبیدن است و این با مقام رضا سازگار نیست.
یکى از اسرار موفقیت حسین (ع) در منظور مقدس خود صبر و استقامتى است که زنان و فرزندان آن حضرت از خود بروز دادند. چه بسا اشخاصى که کارهاى بزرگ انجام داده اند اما پس از آنها فرزندان و اخلافشان زحمات آنها را به هدر داده اند. اما از زنان و فرزندان حسین و زنان یاورانش که در حدود شصت نفر بودند و انواع مصیبتها و سختیها دیدند یک کلمه سست یا رفتار مخالف اخلاق دیده نشد و این خود بزرگترین دلیل بر ایمان محکم و تقوا و فضیلت این خانواده است. سید الشهداء علیه السلام در مواقع مختلف زن و فرزندان را امر به صبر فرمود.اشخاصى که داراى صبر و ثبات و استقامت باشند، داراى شخصیت بزرگ اخلاقى و عظمت روحى خواهند بود. اگر شخص در هنگام رو آوردن ناملایمات از قبیل فقر و مرض و جنگ نتواند صبر کند، خود را پست و زبون [کرده] و شخصیت خود را از دست خواهد داد.
پیامبر اکرم(ص) نیز در برابر این سوال که صبر جمیل چیست؟ فرمودند: «هو الذی لاشکوی معه، صبری است که شکایتی در آن نباشد» (تفسیر قرطبی،ج ۵،ص ۳۳۸).آری صبر جمیل آن است که شکایت نزد خلق در آن نباشد، و از آن جمیل تر اینکه عرض حال خود به خالق کند و با این عرض حال و پناه آوردن به او، حق عبودیت را انجام دهد.
وقتی که فرزندان حضرت یعقوب(ع) بر آن حضرت خرده گرفتند، و گفتند: این قدر یاد یوسف مکن، حضرت فرمودند «قال إنما اشکو بثی وحزنی إلی الله واعلم من الله ما لا تعلمون» «من غم و اندوهم را تنها به خدا می گویم، نه به دیگران و از خدا چیزهایی می دانم که شما نمی دانید» (یوسف ۸۶).
خداوند در آیه پنجم سوره مبارکه معارج به پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «فاصبر صبرا جمیلا» «بنابراین صبری جمیل پیشه کن» (معارج ۵). امام باقر(ع) در پاسخ این سوال که صبر جمیل چیست؟ فرمودند: «صبر لیس فیه شکوی الی الناس، صبری است که در آن شکایت به مردم وجود نداشته باشد. (اصول کافی،ج ۲، ص ۹۳).
امام باقر(ع) در پاسخ از سؤال از صبر نیکو فرمود: صبر جمیل، صبری است که در آن نزد مردم گله و شکایت نمی شود و امام صادق(ع) در معنای آیه ۱۸ سوره یوسف که در آن آمده است «فصبر جمیل» فرمود یعنی صبری که همراه با شکوه نباشد. اما راز و نیاز با خدای بی نیاز در مورد مشکلات و سختی ها ناصبوری نیست، بلکه استعانت از ذات متعال برای تحمل فشار و حل مشکلات است و این یک نوع ثبات قدم و درخواست صبر جهت تحمل سختی ها از بارگاه ربوبی است. اما آنهایی که به مقام رضا رسیده اند مشکلات خود را در محضر خدای متعال نیز به زبان نمی آورند، چون که به زبان آوردن هر چند که شکوه از سختی نیست اما شائبه آن را دارد، اظهار درد، پیش خدا به نوعی تغییر وضع موجود را از خدا طلبیدن است و این با مقام رضا سازگار نیست.
راه دستیابی به صبر زینبی
صبر و شکیبایی در برابر مشکلات و مصیبتها، در آیات و روایات بسیاری مورد سفارش قرار گرفته است. در این میان شاید بتوان به جرات گفت که مصداق بارز صبوری زینب کبری(س) است. او دردناکترین، سختترین و سنگینترین حادثه تاریخ را به چشم خویش دیده است و بار سنگینی از شهادت هفتاد و دو تن از بهترین مردمان را به انضمام سرپرستی کاروان اسرا از کربلا تا شام را بر دوش خویش داشت و با این وجود وقتی که در کاخ یزید حاضر شد در جواب او که گفت دیدی در کربلا چه بر سرتان آمد فرمود: «ما رأیتُ اِلا جَمیلاً». از همین روی علامه مامقانی ایشان را در صبر و قوت ایمان و تقوی منحصر به فرد دانسته است.
صبر جمیل
یکی از ویژگیهای صبر زینبی، زیبا بودن آن است. صبری که در روایات به آن صبر جمیل میگویند و رسول خدا(ص) در تعریف آن میفرمایند: «صبر جمیل صبری است که شکایتی در آن نباشد» رسول خدا(ص) در بیانی نشانههای انسان صبور را برشمرده و میفرمایند: « انسان صبور کسل و خسته نمیشود، بیقراری نمیکند و از پروردگارش شکایت نمینماید.» از همین روی بود که زینب کبری(س) وقتی در کاخ یزید حاضر شد و یزید به او گفت که دیدی خداوند با شما چه کرد و در کربلا چه برسرتان آمد؟ حضرت فرمود: ما رأیتُ اِلا جَمیلاً. من چیزی جز زیبایی ندیدم. این جمله نشان دهنده مقام صبر و رضای این بانوی با عظمت است که تسلیم امر و قضای الهی بود.
معرفت
صبر در برابر مشکلات و مصیبتها نیازمند یک پشتوانه معرفتی است. اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق میافتد چه حقیقت و حکمتی نهفته است، آنگاه میتواند در برابر سختیها صبر و شکیبایی نماید. بر اساس آیات قرآن، آگاهی و شناخت از فلسفه حوادث پیش آمده، زمینه ساز شکیبایی است. به این صورت که انسان تا نسبت به حوادث و مشکلات و مصیبتها آگاهی نداشته باشد با حالتی از خشم و غضب و هیجان عاطفی با مساله برخورد میکند و بعضا حتی ممکن است دچار کفر گویی هم بشود. خداوند در قرآن در آیات بسیاری، آگاهی از سرنوشت گذشتگان را از عوامل صبر در برابر مخالفتها و دشمنیها دانسته است تا پیامبر خدا(ص) بتواند در برابر کنشها و حوادثی که در امر تبلیغ با آن مواجه میشود صبوری کرده و بیتابی ننماید.
یکی از جملات مهم و کلیدی حضرت زینب(س) در صحنه عاشورا که نشان دهنده صبر همراه با معرفت این بانوی بزرگوار است این بود که حضرت فرمود: « الحمدلله الذی اکرمنا بالشهاده» . سپاس خدایی را که ما را با شهادت گرامی دانست.
آگاهی نسبت به مقام صابرین
در قرآن، خداوند صابران را بشارت داده است و درود و سلام خویش را نثار ایشان کرده و فرموده: «و صابران را مژده بده! همانها که هر گاه به گرفتاری و مصیبتی دچار شوند میگویند: ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم. صلوات پروردگارشان بر ایشان باد و ایشان همان هدایت یافتهگانند». (بقره 155-157)
خداوند در آیه 46 سوره انفال به صابران وعده همراهی داده و میفرماید: « و صبر کنید که خداوند با شکیبایان است.»
رابطه صبر با ایمان و توکل
صبر تا جایی در مقولهی ایمان اهمیت دارد که در روایات به منزلة رأس ایمان معرفی شده است. امام صادق (ع) در روایتی میفرماید:« نسبت صبر و استقامت به ایمان مثل نسبت سر به بدن است. همین طور که اگر سر از میان برود بدن هم از بین میرود اگر صبر از بین برود ایمان از بین میرود».
بانو امین در بیانی در وصف مومنی که با صبوریاش درصدد تقویت ایمانش است میفرماید: «مؤمنی که ایمان در قلب او نفوذ نموده مثل کوه پابرجا، بادهای مخالف وی را تکان نخواهد داد و هر قدر دچار بلا و مصیبت گردد ذرهای به ایمانش خلل نمیرساند بلکه در اثر صبر و رضا و توکل، بر قوت ایمانش افزوده میگردد. نشانه و علامت مؤمنینی که ایمان در قلبشان نفوذ نموده این است که اینان میدانند و یقین دارند که تمام امور به دست قدرت ایزدی جاری میگردد و هر چیزی در موقع خود از روی علم و حکمت ازلی اجرا گردیده و بخل در مبدأ فیاض نمیباشد».
حضرت زینب(س) در تمامی عرصهها از خداوند یاری میجست و تنها حق را میدید. در دعایی که از آن حضرت در شب یازدهم و پس از وقایع روز عاشورا نقل شده میتوان اعتصام و تمسک به خداوند را در سیره این بانوی بزرگوار دید که میفرماید: «یا عماد من لا عماد له. یا سند من لا سند له.»یکی از جملات مهم و کلیدی حضرت زینب(س) در صحنه عاشورا که نشان دهنده صبر همراه با معرفت این بانوی بزرگوار است این بود که حضرت فرمود: « الحمدلله الذی اکرمنا بالشهاده» . سپاس خدایی را که ما را با شهادت گرامی دانست.
آگاهی نسبت به مقام صابرین
در قرآن، خداوند صابران را بشارت داده است و درود و سلام خویش را نثار ایشان کرده و فرموده: «و صابران را مژده بده! همانها که هر گاه به گرفتاری و مصیبتی دچار شوند میگویند: ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم. صلوات پروردگارشان بر ایشان باد و ایشان همان هدایت یافتهگانند». (بقره 155-157)
خداوند در آیه 46 سوره انفال به صابران وعده همراهی داده و میفرماید: « و صبر کنید که خداوند با شکیبایان است.»
رابطه صبر با ایمان و توکل
صبر تا جایی در مقولهی ایمان اهمیت دارد که در روایات به منزلة رأس ایمان معرفی شده است. امام صادق (ع) در روایتی میفرماید:« نسبت صبر و استقامت به ایمان مثل نسبت سر به بدن است. همین طور که اگر سر از میان برود بدن هم از بین میرود اگر صبر از بین برود ایمان از بین میرود».
بانو امین در بیانی در وصف مومنی که با صبوریاش درصدد تقویت ایمانش است میفرماید: «مؤمنی که ایمان در قلب او نفوذ نموده مثل کوه پابرجا، بادهای مخالف وی را تکان نخواهد داد و هر قدر دچار بلا و مصیبت گردد ذرهای به ایمانش خلل نمیرساند بلکه در اثر صبر و رضا و توکل، بر قوت ایمانش افزوده میگردد. نشانه و علامت مؤمنینی که ایمان در قلبشان نفوذ نموده این است که اینان میدانند و یقین دارند که تمام امور به دست قدرت ایزدی جاری میگردد و هر چیزی در موقع خود از روی علم و حکمت ازلی اجرا گردیده و بخل در مبدأ فیاض نمیباشد».
منابع:
[1]. ر. ک: جوادی آملی، عبد الله، سیره پیامبران در قرآن، ج 7، ص 73 – 74، مرکز نشر اسراء، قم، چاپ دوم، 1379ش.
[2]. «وَ جاؤُ عَلى قَمیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ..»؛ و پیراهن او را با خونى دروغین (آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند گفت: «هوسهاى نفسانى شما این کار را برایتان آراسته! من صبر جمیل (و شکیبایى خالى از ناسپاسى) خواهم داشت. یوسف، 18.
[3]. «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً»؛ پس صبر جمیل پیشه کن. معارج، 5.
[4]. «فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا»، شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 48، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[5]. که در برابر انبوه مشکلات میفرمود: «إلهى رضى بقضائک لا معبود سواک»؛ صدر الدین شیرازى، محمد بن ابراهیم، شرح أصول الکافی، محقق، مصحح، خواجوى، محمد، ج 1، ص 96، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، تهران، چاپ اول، 1383 ش.
[6]. «فَقَالَ ابْنُ زِیَادٍ کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ فَقَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا»؛ ابن زیاد گفت کار خدا را نسبت به برادر و اهل بیتت چگونه دیدى، حضرت زینب فرمود: من جز زیبایى چیزى ندیدم. ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه، فهرى زنجانی، سید احمد، ص160، جهان، تهران، چاپ اول، 1348ش.
[7]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9، ص 351- 353، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[8]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 3، ص 280، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، 1409ق. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِی حَدِیثٍ قَالَ: لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) هَمَلَتْ عَیْنُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالدُّمُوعِ ثُمَو قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَ یَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا یُسْخِطُ الرَّب».
منابع: میگنا به نقل از راسخون و کیهان