یکی از صفات مطرح شده در طیف اوتیسم،
نقص در مهارت اجتماعی که افراد با کارکرد هوش بالا ممکن است از این صفت
آگاه شوند و خودشان را کمتر از دیگران بدانند این موضوع میتواند عزّت نفس
آنها را به شدت پایین آورد (هریت، وانگ و داستور، 2007).
-
هدف: این مطالعه با هدف بررسی متون مربوط به ویژگیهای کودکان اوتیستیک، مشکلات جسمانی، شناختی و محیط آنها و روشهای بررسی شده بر کاهش اثر مشکلات موجود انجام شده است. روش: بررسی به شکل مروری بر متون موجود صورت گرفت.
یافتههای و نتیجهگیری : احتمال ابتلا به آسیبهای روانی و رفتاری در کودکان اوتیسم نسبت به کودکان عقبمانده ذهنی کمتر، اما نسبت به افراد عادی بیشتر میباشند. محیط ناامن خانواده و برخورد نادرست اجتماع و اطرافیان دور و نزدیک در تشدید مشکلات رفتاری آنها مؤثر است. بنابر این در اصلاح مشکلات این افراد توجه چندجانبه به خود فرد، خانواده، محیط آموزشی و جامعه حائز اهمیت است.
واژگان کلیدی: اوتستیک، سندرم، نورولوژیک
-
مقدمه
اوتیسم یکی از اختلالات فراگیر رشدی با منشأ نورولوژیک و علائم روانشناختی است که سه حوزه مهم رفتاری را تحت تأثیر قرار میدهد:
1- تعادل اجتماعی
2- ارتباط کلامی و غیرکلامی
3- الگوهای رفتاری کلیشهای یا وسواس
با توجه به منشأ عصبشناختی اوتیسم، اختلالات مغزی، توانایی فرد برای برقراری ارتباط ونحوه ارتباط وی با دیگران و پاسخهای فرد نسبت به محیط بیرون را تحت تأثیر قرار میدهد. فرد در خودمانده به رفتارهای تکراری یا تکرار الگوهای ذهنی خود علاقمند است.
دامنه و شدت اوتیسم بسیار وسیع است. بعضی از این افراد میتوانند در سطح بالایی با اطرافیان خود ارتباط برقرار کنند و گفتاری خوب و هوش قابل قبولی دارند.
دستهای دیگر، آسیبشناختی و زبانی بالایی دارند و حتی برخی هرگز قادر به صحبت کردن نیستند. ممکن است یک کودک در خود مانده از برقراری تماس چشمی خودداری نماید و یا به نظر برسد که ناشنوا است. همچنین رشد زبان و مهارتهای اجتماعی وی متوقف گردد.
هسته مرکزی مشکل در اوتیسم، اختلال در ایجاد ارتباط است، در واقع اوتیسم اختلالی است که عمدتاً ارتباطی است تا زبانی. (دانبر و همکاران، 2012) و این جزء معیارهای اصلی اختلال است که به آسیبدیدگی عملکرد اجتماعی و برقراری ارتباط و تأخیر یا انحراف در مراحل اولیه دوران رشد کودک در ارتباط اجتماعی و بازی میگردد.
- کــانر (1943) که اولینبار سندرم اوتیسم را توصیف کرد، بیان کردن که این سندرم در کودکان دارای والدین سرد مزاج دیده میشود، اما تحقیقات انجام شده بوسیله وکلمار و همکاران (1997) نشان دادهاند که والدین کودکان دچار اوتیسم با والدین سایر کودکان مبتلا به ناتوانیهای دیگر تفاوتی ندارند. و این اختلال به وضوح، ریشههای زیستشناختی دارد.
اندرسون (1997) بیان کرد که انواعی از همبستگیهای عصبی فیزیولوژیک در کودکان مبتلا به اوتیسم مشاهده شد که شامل سازمانبندی غیرطبیعی سلولها در سیستم لیمبیک و نواحی مخچههای مغز، سطوح بالای عصبی سروتونین و اندازه بزرگتر از طبیعی محیط سرو مغز میباشد.
-
* پژوهشهای انجام شده
تحقیقات نشان میدهد کودکان مبتلا به اوتیسم علاوه بر مشکلات جسمی و شناختی ناشی از خودبیماری از مشکلات محیطی ناشی از تعاملات اجتماعی نیز رنج میبرند. براین اساس میتوان پژوهشهایی را که بر روی کودکان اوتیسم در حیطهی روانشناسی انجام شده است به سه دسته تقسیم کرد.
1- آن دسته از پژوهشها که به بررسی مشکلات جسمی و شناختی کودکان مبتلا به اوتیسم پرداختهاند، آنها را ریشهیابی کردهاند، میزان شدت و شیوع آنها را در بین این کودکان بررسی کردهاند. زمان بروز و شدت یافتن آنها را مورد توجه قرار دادهاند و و متناسب با دورههای مختلف رشد و جنس مبتلایان و شدت علایم بیماری آنها را دستهبندی کردهاند.
2- گروه دیگر از پژوهشها به بررسی اثربخشی از راهکارهای مختلف برای بهبود عملکرد کودکان مبتلا به اوتیسم پرداختهاند. این راهکارها نه تنها برای بهبود مشکلات جسمی حرکتی، بلکه برای کاهش مشکلات شناختی و افزایش مهارتهای ذهنی این کودکان انجام شدهاند. در این بررسی مروری این دسته از تحقیقات را تحت نام پژوهشهای «بهبود عملکرد» بررسی میکنیم.
3- گروه سوم، پژوهشهایی هستند که به بررسی شرایط محیطی این کودکان پرداختهاند و راههایی را برای بهبود کیفیت زندگی و بالا بردن سطح تعاملات آنها پیشنهاد کردهاند. به بیان دیگر این دسته از پژوهشها به دنبال ایجاد دنیایی زیباتر برای این کودکان و خانوادههایشان هستند. در این بررسی مروری این دسته از تحقیقات را تحت نام پژوهش «بهبود میحط» بررسی میکنیم.
-
در ادامه تحقیقات انجام شده در هر زمینه را تفکیک میکنیم.
1- آن دسته از پژوهشها که به بررسی مشکلات جسمی و شناختی کودکان مبتلا به اوتیسم پرداختهاند، آنها را ریشهیابی کردهاند، میزان شدت و شیوع آنها را در بین این کودکان بررسی کردهاند. زمان بروز و شدت یافتن آنها را مورد توجه قرار دادهاند و و متناسب با دورههای مختلف رشد و جنس مبتلایان و شدت علایم بیماری آنها را دستهبندی کردهاند.
1-1- آن دسته از پژوهشها که به بررسی مشکلات جسمی و شناختی کودکان مبتلا به اوتیسم پرداختهاند، آنها را ریشهیابی کردهاند، میزان شدت و شیوع آنها را در بین این کودکان بررسی کردهاند. زمان بروز و شدت یافتن آنها را مورد توجه قرار دادهاند و متناسب با دورههای مختلف رشد و جنس مبتلایان و شدت علایم بیماری آنها را دستهبندی کردهاند.
-
نشانه شناسی
اختلال اوتیسم یک نوع اختلال فراگیر رشد است قبل از 36 ماهگی شروع و آغاز به آن همواره قبل از 3 سالگی است، اختلال اوتیستیک در 5 تا 10 مورد، در هر ده هزار تولد دیده میشود (بریستول؛ لورد و رانر، نقل از کندال، 1382).
بررسیهای اخیر بیشتر تمایل دارند که برآورد شیوع 2-1 مورد در 1000 برای درخودماندگی (اوتیسم) و نزدیک به 6 در 1000 برای اختلالات طیف در نظر بگیرند (نیوسافر و همکاران، 2007). اختلال اوتیسم در هر دو جنس دیده میشود، اما فراوانی آن در پسرها 3 تا 4 برابر دختران است. (برایسون، به نقل از کندال، 1382). گزارشان جدید درجات گستردهای از شیوع اختلال اوتیسم، 1 در هر 160 کودک را ارائه داده است. همچنین پسران 4 تا 5 برابر بیشتر از دختران احتمال مبتلا شدن به اوتیسم را دارند. (اسکولتز و آندرسون، 2009). در 2 سلاگی بیشتر دچار انزوا، گوشهنشینی و تقلید کمتر هستند، نقض در مهارتهای ارتباطی آنها میتواند به این صورت باشد که با وجود خزانة لغات مناسب، در بیان جملات معنادار مشکل دارند (سانیت- جورگز و همکاران، 2010).
ویژگیهای شناختی
از صفات شناختی اوتیسم در افراد، میتوان به اختلال توجه، کنش هوشی ضعیف یا در بعضی زمینهها خیلی قوی و نقص در حافظه اشاره کرد.
1- اختلال توجه: تحقیقات بسیاری در مورد اختلال توجه در کودکان اوتستیک انجام شده است. بسیاری از کودکان اوتستیک در موقعیت یادگیری تنها به جزء یا نشانهای از مجموع نشانههای موجود در یک توجه یا تمرکز افراطی نشان میدهند، حتی آن عده از کودکان اوتستیک که دارای کنشهای برتر هوشی یا متوسط و نزدیک به متوسط میباشند مشکلاتی نیز در جابجایی توجه از یک محرک به دیگری دارند.
2- کنشهای هوشی، اکثریت کودکان اوتستیک دارای بهره هوشی کمتر از 70 میباشند که نزدیک به نیمی از این کودکان از عقبماندگی ذهنی شدید یا عمیق رنج میبرند. همچنین مطالعات نشان میدهد که دختران اوتیستیک در مقایسه با پسران از نمرات هوش پایینتری برخوردارند.
3- مهارتهای تحصیلی: نیمرخ عملکرد مشاهده شده در ارزیابی تحصیلی افراد اوتستیک شبیه آن چیزی است که در آزمونهای هوش بدست آمده است. هنگام ورود به مدرسه تواناییهای مکانیکی و کاربردی در آنها دست نخوره و بیعیب میباشد. اما برعکس توانایی استفاده از مفاهیم انتزاعی، مفهومی و معنایی دارای نقص میباشد.
4- تواناییهای برجسته: مطالعات اولیه در مورد افراد اوتستیک نشانگر موارد متعددی از توانایی برجسته در این افراد میباشد که واژه دانشمندان اوتستیک که معادل همان واژه دانشمندان کودن در متون مربوط به عقبماندگی ذهنی است بر این گروه اطلاق میشود (دلوین و همکاران، 2009).
-
ویژگیهای شخصیتی
از جمله ویژگیهای شخصیتی مطرح شد. در ازای دارای صفات اوتیسم روانرنجور خویی بالا به یک نقص در تغییر توجه (یکی از صفات اوتیسم) در آنها یکی از عواملی است که میتواند در آنها افسردگی، اضطراب و خودآگاهی بالاتری را ایجاد کند. افراد اوتستیک برونگرائی پائینی دارند. آنها تمایل به شرکت در اجتماعات و مهمانی را ندارند. نبود ویژگیهای شخصیتی چون، فعال، حراف یا اهل گفتگو بودن، هیجان و تحرک داشتن آنها را متفاوت از دیگران نشان میدهد. آنها بیشتر به عنوان افرادی درونی شناخته می شوند که تمایل اندکی به تجربه هیجانهای مثبت دارند. نقض در مهارتهای ارتباطی یکی از عوامل شناخته شده در افراد اوتستیک است و ارتباط قوی با درونگرایی در آنها دارد. این یافته تعجبآور نیست زیرا افراد اوتستیک از ارتباطات اجتماعی به علت استرسآمیز بودن اجتناب میکنند (آئین، 2005 واکاباشی، بارون- کوهن و ویلرایت، 2006).
از دیگر ویژگیهای شخصیتی مطرح در افراد دارای صفات طیف اوتیسم، توافقپذیری پایین در آنها است و آنها به علت قوه تخیل و درک متقابل پایین نمیتوانند با دیگران احساس همدردی کنند. تا حدودی خودمحور مظنون به قصد و نیست دیگران و بیشتر اهل رقابت هستند تا همکاری.
با
توجه به نقاط ضعف شخصیتی در افراد دارای صفات طیف اوتیسم بالا، پژوهشهای
بسیاری در مورد مشکلات شخصیتی همراه در این گروه از افراد پرداختند و نتایج
حاکی از این است که در جمعیت دارای صفات طیف اوتیسم بالا، افسردگی خود را
به صورت گوشهگیری، رفتارهای وسواس و واپسروی در مهارتها نشان میدهد.
(گازیدین، 2005)
یکی از صفات مطرح شده در طیف اوتیسم، نقص در مهارت اجتماعی که افراد با کارکرد هوش بالا ممکن است از این صفت آگاه شوند و خودشان را کمتر از دیگران بدانند این موضوع میتواند عزّت نفس آنها را به شدت پایین آورد (هریت، وانگ و داستور، 2007).
مسئله قابل بیان دیگر این است که صفات طیف اوتیسم میتواند به عنوان مشکلات همراه در اختلال وسواس چه در کودکان یا در بزرگسالان حضور پیدا کند (لاسال و همکاران، 2004).
بعضی از مطالعات، همپوشی سطوح بالای صفات طیف اوتیسم در بیماران دارای اختلالات طیف اسکیزوفرنیا را گزارش کردهند (استربرگ، تروتمن و واکر، 2008). پور آقا (90)
پژوهشی را تحت عنوان بررسی و مقایسه کنشهای اجرایی در کودکان اختلال طیف اوتیسم کنش بالا، عقب مانده ذهنی و عادی بود که در آن تعداد 15 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، 15 کودک عقبمانده ذهنی و 15 کودک عادی با استفاده از شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب، و در مؤلفههای عصب روانشناختی، توجه انتخابی، انعطافپذیر، ذهن، حافظه کاری و نگهداشت توجه توسط آزمونهای عصب- روانشناختی (استروپ، کارتهای ویسکانسین) مقایسه شدند.
نتایج یافتهها نشان داد که در تمامی مؤلفههای مورد بررسی بین 3 گروه پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تعقیبی LSD حاکی از وجود عملکرد ضعیفتر توجه انتخابی، انعطاف پذیری ذهن، حافظهکاری و نگهداشت توجه بود. از نتایج این پژوهش میتوان استنباط کرد که کودکان عقب مانده ذهنی آسیبهای کلیتری در این کنشها نشان میدهند حتی در مواردی که تفاوت بین دو گروه عقبمانده ذهنی و اختلال طیف اوتیسم معنادار نبود. مقایسه میانگینها حاکی از ضعف کودکان عقب مانده ذهنی بود.
-
سببشناسی و بیماریزایی عوامل بیوشیمیایی
در طول چندین دهه گذشته چند مطالعه نشان داده شده است ک در یک سوم بیماران اوتستیک میزان سروتونین پلاسما بالا میرود. این یافتهها مختص به اختلال اوتیسم نیست. افراد دچار عقبماندگی ذهنی بدون اختلا اوتیسم نیز این صفت را دارند.
عوامل ژنتیک در چندین مطالعه زمینهیابی بین 2 تا 4 درصد همشیرهای بیماران اوتستیک نیز مبتلا به این اختلال تشخیص داده شدند ک این میزان 50 برابر بیشتر از میزان بروز در جمعیت کلی است میزان بالایی مشکلات شناختی، حتی در کل غیر اوتستیک دوقلوهای یک تخمکی دچار عوارض پری ناتال نشان میدهد که آسیبپذیری ناتال در کنار آسیبپذیری ژنتیکی ممکن است منجر به بروز اختلال اوتیسم شود. عوامل زیستی به میزان بالای بروز عقبماندگی ذهنی و میزان بالاتر از حد انتظار اختلالات تشنجی در کودکان اوتستیک دچار عقبماندگی و میزان بالاتر از حدانتظار اختلالات تشنجی در کودکان اوتستیک نشان میدهد که این اختلال پایهای زیستی دارد.
حدود 75 درصد کودکان اوتستیک دچار عقب ماندگی ذهنی هستند.
تقریباً یک سوم این کودکان عقبماندگی ذهنی خفیف تا متوسط دارند و نزدیک به نیمی از آنها دچار عقبماندگی ذهنی عمیق یا شدید هستند. کودکان اوتستیک دچار عقبماندگی ذهن اصولاً در استدلال انتزاعی، درک اجتماعی و تکالیف کلامی بیش از تکالیف عملکردی نظیر طراحی بلوک و یادآوری رقم دچار نقص هستند.
اختلال اوتیسم همچنین با اختلال عصبی بخصوص سرخچه مادرزادی، فتیل کتونوری و اخلتلا رت ارتباط دارد. کودکان اوتستیک نسبت به کودکان طبیعی و کودکان مبتلا به سایر اختلالات شواهد بیشتری از عوارض پریناتال نشان میدهند.migna.ir این یافته که کودکان اوتستیک بیش از حدانتظار دچار ناهنجاریهای مادرزادی جزئی میشوند. نشان میدهد که رشد این کودکان در 3 ماهه اول حاملگی غیرطبیعی بوده است.
1-2 پژوهشهای بهبود عملکرد اغلب پژوهشهای انجام شده در زمینه اوتیسم در این بخش است. اثربخشی روشهای آموزشی مختلف، فعالیتهای مختلف ورزشی برای بهبود عملکرد کودکان اوتیسم بررسی شدهاند. طی دهه گذشته، تحقیقات نشان دادهاند که نظریه ذهن میتواند در کودکان اوتیسم رشد پیدا کند (اپلتون وردی، 1996؛ داون و اسمیت، 2004). گرچه در بین این تحقیقات نشان دادهاند که کودکان اوتیسم بعد از آموزشهای مربوط به نظریه ذهن یاد گرفتند، آزمونهای استاندارد نظریه ذهن را بگذرانند. اما آنها نتوانستند در تعمیم تکالیف (سوانتهام، 1996، به نقل از فنگ 2008)
مهارتهای ارتباطی روزانه (هادوین، بارون کوهن، هاولین، میل 2008) و کفایت اجتماعی کل (لاوانز و اسمیت، 2004) پیشرفت نشان دهند. تحقیقات اخیر تلاش کردهاند تا این مسئله را از طریق ارزیابیهای شناختی مورد توجه قرار می دهند. (ولمن و همکارانش، 2010)
طی پژوهشی دیگر که (استواری) در سال 91 انجام داد اثربخشی موسیقیدرمانی بر پرخاشگری کودکان اوتیسم شهر شیراز میباشد. جامعه آماری شامل کودکان اوتیسم شهر شیراز میباشد که شامل سه مدرسه و تعداد 190 دانشآموز میباشد که با روش پیشآزمون، پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش مورد بررسی قرار گرفتند.
افراد مورد مطالعه در این تحقیق تمام دانشآموزان دختر و پسر اوتیسم پرخاشگر بودند که از مدارس اوتیسم به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابتدا پرسشنانه پرخاشگری آشکار کودکان oas نواکو (1986) به همة والدین کودکان داده شد و از بین آنها 15 نفر که میزان پرخاشگری بیشتری را داشتند انتخاب و گس از آن به آزمودنی گروه آزمایش یک تم موسیقی هر هفته در دو جلسه 45 دقیقهای ارائه شد و گروه کنترل در معرفی هیچگونه موسیقی درمانی قرار نگرفت. طی پژوهش دیگری که سیداحمدی و همکاران (91) به اثربخشی تحلیل رفتار کاربردی با (ABA) بر علایم اوتیسم پرداختند.
این تحقیق از نوع تحقیقات آزمایشی است که براساس آن 20 نفر از کودکان 3 تا 7 ساله مبتلا به اوتیسم در مرکز اوتیسم اصفهان به مدت پنج سال (90-1385) تحت مداخله به روش ABA قرار گرفتند. از آزمودنیها در بدو ورود آزمون تشخیص (Gillian Autism rality scale GARS) اجرا گردید.
این تست در پایان پنج سال دوباره اجرا شد. همچنین آزمودنی ها در ابتدای مداخله توسط چک لیست محقق ساخته، در مؤلفههای درک مفاهیم شناختی، ریاضیع مهارت کلامی و خودیاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها پس از نیم سال توسط نرمافزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج آزمون T نشان داد که تفاوت معنیداری در پیشآزمون در مؤلفههی رفتارهای کلیشهای، مشکلات ارتباطی و تعاملات اجتماعی وکل نمره GRS وجود دارد. (P <0/0001). همچنین آزمون fridman نشان داد که تفاوت معنیدار در میزان مفاهیم شناختی، ریاضی، مهارت خودیاری و کلامی در مدت پنج سال نسبت به نمره پایه و همچنین نسبت به سال قبل وجود دارد. (P <0/0001) به عبارتی میزان رشد مفاهیم شناختی و ریاضیع مهارتهای خودیاری و کلامی هر سال چشمگیر است و در کل میتوان نتیجه گرفت که مداخله ABA بر کاهش اوتیسم و افزایش مهارتها مؤثر است.
یوسفی لویه و همکاران (90) طی پژوهش به تأثیر قصه درمانی بر راهبردهای رویایی کودکان با مشکلات یادگیری پرداختند. در چهارچوب طرح آزمایشی، 20 نفر از دانشآموزان پایه چهارم (10 نفر دختر و 10 نفر پسر) با مشکلات یادگیری در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت داده شدند. طرح پژوهش از نوع پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بوده است.
برای اندازهگیری راهبردهای رویارویی از سیاهه راهبردهای رویارویی کودکان (CCSC) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 30 دقیقهای طی 4 هفته تحت قصهدرمانی برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد.
نتایج نشان داد که قصه درمانی موجب بهبود راهبردهای رویارویی کودکان با مشکلات یادگیری میشود. طی پژوهش دیگر کوثری و همکاران (90) با بررسی تأثیر یک برنامه فعالیتهای بدنی منتخب بر رشد مهارتهای حرکتی کودکان مبتلا به اختلال نارسای توجه/ بیش فعالی (ADHD) و کودکان اوتیسم. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک برنامه فعالیتهای بدنی منتخب بر رشد مهارتهای حرکتی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی و کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا میباشد.
در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 20 کودک (7/0 ± 8/8 سال) مبتلا به اختلال HFA و 10 کودک (4/1 ± 9/7) مبتلا به اختلال ADHD از بین جوامع موردنظر به صورت کاملاً تصادفی و براساس پیشآزمون انتخاب شدند.
مجموعة آزمون تبحر حرکتی برونسینکس – اوزتبسکی برای کودکان ADHD و آزمون رشد حرکتی درشت – ویرایش دوم برای کودکان MFA مورد استفاده قرار گرفت. برنامه حرکتی منتخب (برنامه حرکتی اسپارک) که شامل فعالیتهای تقویتی بازی و ورزش برای کودکان است به مدت 18 جلسه برای کودکان ADHD و 12جلسه برای کودکان اوتیسم اجرا شد. در کودکان ADHD و MFA تمرین برنامة حرکتی منتخب در گروه تجربی تغییرات معناداری در اکثر متغیرها ایجاد کرد و ولی در مورد گروه کنترل اینگونه نبود.
با توجه به نتایج میتوان ادعا کرد برنامه فعالیت بدنی منتخب (SPARK) مورد استفاده احتمالاً میتواند باعث بهبود مهارتهای حرکتی در کودکان مبتلا به ADHD و MFA شود.
1-3 پژوهش بهبود میحط در این دسته از پژوهشها به بررسی تعاملات کودکان مبتلا به اوتیسم و نیز شرایط جسمی و روحی مراقبین یا والدین آنها پرداخته شده است و برخی از پژوهشها نیز راههایی را برای بهبود شرایط موجود پیشنهاد و بررسی کرده است.
افروشه (90) در پژوهش خود تحت عنوان بررسی تأثیر خدمات مراکز درمان و توانبخشی اختلالات نافذ رشد (اوتیسم) تحت نظر سازمان بهزیستی بر کیفیت زندگی مادران دارای کودک اوتستیک پرداخته است.
نتایج به این پژوهش حاکی از این است که والدین کودکان ناتوان، نسبت به فشار روانی بسیار آسیبپذیر هستند. به طوری که 70 درصد مادران و 40 درصد پدران کودکان مذکور، فشار روانی را تجربه میکنند. (ماکنو و همکاران، 2010).
پژوهش نشان داده است ک افراد مراقبت کننده از کودکان اوتستیک، افسردگی و اضطراب زیادی را تجربه کرده و از نظر روابط زناشویی و سلامت جسمانی کاهش عملکردی شدیدی پیدا میکنند. همچنین این افراد نسبت به مفهوم زندگی نیز تحتتأثیر قرار میگیرند.
با توجه به مسائل بالا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه و ارزیابی میزان کیفیت زندگی مادران دارای کودک اوتستیک که از خدمات مراکز غیردولتی تحت نظارت ستاد ساماندهی، درمان و توانبخشی بیماران روانی مزمن کشور استفاده میکنند طراحی شده است. در پژوهش حاضر حجم نمونه 120 نفر که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند که از این تعداد 60 نفر شامل مادران کودکان استفاده کننده از خدمات مراکز غیردولتی مذکور و 60 نفر مادران بدون دریافت خدمات بودهاند.
از این پژوهش بطور کلی نتیجه گرفته شد که مادران دارای فرزندان اوتستیک از کیفیت زندگی پایینی برخوردارند و کیفیت زندگی مادران دارای فرزند اوتستیک استفاده از خدمات بطور معنیداری بیشتر از مادران فرزندان اوتستیک بدون استفاده از خدمات میباشد.
ملاک (90) در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مداخله خواهر/ برادر مدار بر تعامل اجتماعی متقابل کودکان اوتستیک مراجعهکننده به کلینیکهای منتخب خصوصی شهر تهران با برادر سالم پرداخته است با توجه به اینکه مشکل در برقراری و حفظ ارتباط اجتماعی با کودکان دیگر و نیز بزرگسالان از مسائل و مشکلات اصلی کودکان اوتستیک میباشد.
مداخله جهت بهبود صلاحیت از اهمیت بالایی برخوردار است. در صورتی که این کودکان بتوانند حتی در موارد محدود ارتباط برقرار کند. کمک بسیار زیادی به خود کودک و خانوادهاش شده است. چرا که در این صورت کودک میتواند برخی از نیازهایش را مطرح کند و با برقراری ارتباط مؤثر به سمت مستقل شدن پیش میرود که هدف اصلی برنامههای توانبخشی میباشد. در این مداخله جلسات آموزشی به صورت خصوصی برای این کودکان تشکیل میشود و مهارتهای اجتماعی در قالب داستان آموزش داده میشود.
سپس در جلسهای به کودک سالم این فرصت داده میشود که با خواهر/ برادر ناتوانش بازی کند و از مهارتهایی که آموخته حین بازی استفاده کند. کودک سالم به برقراری ارتباط خواهر/ برادرش و استفاده از مهارتهای اجتماعی که آموزش دیده تشویق میشود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه حمایتی و شناختی رفتاری توانسته است سلامت روان افراد گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون ارتقاء دهد (P <0/0001). تأثیر این شیوة درمانی بر نمرات باورهای غیرمنطقی در مرحله پسآزمون معنادار نبود. مداخله حمایتی و شناختی و رفتاری میتواند در بهبود مادران کودکان اوتیسم مؤثر باشد.
-
بحث و نتیجهگیری :
تحقیقات فراوانی در مورد مشکلات مختلف کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شده است. فراوانی این بررسیها به حدی است که انتظار میرود تأثیرات فراوانی در شیوه زندگی کودک و خانوادههای آنها داشته باشد. با وجود روشهای متعدد برای بهبود عملکردهای مختلف کودکان اوتستیک با این حال حتی برخی مداخلات زودهنگام میتواند زندگی این کودکان به زندگی طبیعی و نرمال نزدیکتر کند.
وقتی کودکی اوتستیک متولد میشود خانواده وی دچار انزوا و گوشهگیری میشود و اغلب کمک سازمانها و نهادهای مربوط و مراکز بوسیله مداخلات صورت گرفته میتواند راهکار مناسبی برای خود کودک و والدین کودک به شمار آید. پژوهشهایی که از کلیهی مقالات بدست آمده است نشان میدهد که توجه چندانی به کیفیت زندگی این کودکان و مخصوصاً خانوادههای آنها نشده است. لذا پژوهش در زمینه متغیرهای مربوط به کیفیت زندگی و سازگاری اجتماعی این بیماران و والدینشان و پروتکلهای آموزشی مختلفی برای بالا بردن سطح این مهارتها ایجاد و اثربخشی آنها بررسی شود.
-
-
===========================
-
منـــابع :
- کوثری، س.ع کیهانی، ف.، حمایت طلب، ر.، عرب عامری، الف. 01391). بررسی تأثیر یک برنامه فعالیتهای بدنی منتخب بر رشد مهارتهای حرکتی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) و کودکان اوتیسم (MFA)، نشریه رشد و یادگیری حرکتی- ورزشی، شمارهی 10.
- احمدی، ج.، صفری.، خلیلی، ر. (1391). اثربخشی روش تحلیل رفتاری کاربردی بر علایم اوتیسم، تحقیقات علوم رفتاری، دوره 10، شمارهی 4. - داوودی، الف.، مهری، ف.، زرگر، ی. (1391). مقایسه نیمرخ شخصیتی دانشجویان دارای سطوح بالا و پایین صفات اوتیسم، مجله شخصیت و تفاوتهیا فردی دانشگاه خلیجفارس بوشهر، شماره1.
- ریاحی، ف.، خواجهالدینی، ن، ایزدی مزیدی، س. (1392). بررسی تأثیر خلق منفی بر سلامت روان و افسردگی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اوتیسم، ماهنامهی علمی پژوهشی- شاپیر، دورهی چهارم، شماره2.
- پورآقا، ف. (1390). مقایسه کنشهای اجرایی در کودکان اوتستیک و عقبمانده ذهنی، دانشگاه گیلان.
- استواری، م. (1391). اثربخشی موسیقی درمانی بر پرخاشگری کودکان اوتیسم شهر شیراز، دانشگاه روانشناسی شیراز.
Dillenburger K, Keenan M(2009). None of the As in ABA stand for autism: dispelling the myths. J Intellect Dev Disabil; 34(2): 193-5.
-
Eikeseth S. (2009) Outcome of comprehensive psycho-educational interventions for young children with autism. ResDev Disabil; 30(1): 158-78.
-
Barneveld, P. S., Pieterse, J., Sonnevill, L. D., Van Rijn, S., Lahuis, B., VanEngeland, H., & Swaab, H. (2011).Overlap of autistic and schizotypaltraits in adolescents with Autism Spectrum Disorders. SchizophreniaResearch, 126, 231-236
-
Riahi F, Khajeddin N, Izadi Mazidi S, Eshrati T, Naghdi NasabL. (2011 ).The effect of supportive and cognitive-behavior group therapy on mental health and irrational believes of mothers of autistic children. Sci J med;10(6):637- 45[In persion].
-
Zargar Y, Davoudi I, Masjedizadeh AR, Fatahinia M. (2010 ).[Comparison of personality traits of irritable bowelsyndrome (IBS) patients and healthy population with control of mental health in Ahvaz]. J Sci Med;10(2):131-139.[In Persian]
-
Lin, L. Y., Orsmond, G. I., Coster, W. J., & Cohn, E. S.( 2011 )Families of adolescents and adults with autism spectrumdisorders in Taiwan the United States: The role of social support and coping in family adaptation and maternal wellbeing. Research in Autism Spectrum Disorders; 5(1), 144-156.
-
Dunbar S, Carr-Hertel J, Lieberman H, Perez B, Ricks K. (2012)A Pilot Study Comparison of Sensory Integration Treatment and Integrated Preschool Activities for Children with Autism. The Internet Journal of Allied Health Sciences and Practice.;10(3
-
Devlin S, Leader G, Healy O. (2009). Comparison of behavioral intervention and sensory-integration therapy in the). treatment of self-injurious behavior. Research in Autism Spectrum Disorders.;3(1):223
منبع : میگنا