سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

دولابی

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: آیا می‌شود همان‌طور که نشسته‌ایم، زیباهای خدا که در دستگاه او پاکیزه هستند، لطف و عنایتی کنند و ادبی هم از ما سر بزند که آنها به نشستن با ما رغبت کنند، بنشینند و ما سرگرم کمال و جمال و کلام و بیان آنها شویم.

به یک حساب، این مرده بود و مرده را می‌میرانند تا ببرند به سوی حیات. من وقتی راه ندارم مرده‌ام، ولو اینکه راه بروم. هیچ موتی مثل جهل و نادانی و ذلت نیست. امیرالمومنین و فرزندانش(ع) مرده را حیات می‌دهند. آن وقت آیا آدمی از حیات رو بر گرداند؟ آیا خوب است که به اینجا که رسید دوباره سرش را برای مردن به زمین بگذارد؟ البته که نه! می‌گویند حیات را اقبال کن. ما رو به حیات می‌رویم. می‌پرسد مگر قیامت شده است؟ می‌گویند شاید شده باشد. شاید این صورِ حضرت اسرافیل(ع) است که دارد می‌دمد و ما زنده شده‌ایم. از این طرف از آن عوالمی که می‌شنیدیم مردیم و آهسته آهسته رفتیم. حضرت اسرافیل(ع) مشغول است و صور می‌دمد. چند ملک هستند که مشغول‌اند. اگر کار یکی از آنها انجام بگیرد، کار هر چهار ملک راه می‌افتد. یکی از آنها به شما علم و معرفت می‌آموزد. یعنی به توفهم و ادراک می‌دهد تا به موت تن بدهی و به ملاقات بروی. دیگری – حضرت عزرائیل(ع) – جان را می‌گیرد. حضرت اسرافیل(ع) هم روح می‌دمد، روحِ تازه برای زنده شدن در آن عالم. حضرت میکائیل(ع) هم سور و سات می‌دهد. نکند هر چهار آنها مامور به بیدار شدن آدمی باشند.
زیرا باید فهم بدهند تا من به زنده شدن، تن بدهم و از طرف دیگر غذا هم بدهند، روح هم در من بدمند. پس هر چهار ملک به کارند و می‌شود که ما همین طور که قصّه می‌گوییم برویم. چنین چیزی ممکن است. خدا به چنین کاری قادر است. او فَعّالٌ لِمایَشاءُ و فَعالٌ لِمایُریدُ (سوره هود آیه 107، سوریه بروج آیه 16) است. اقبال و آمادگی قلب ما شرط است، اگر کسی هم در این راه گیروداری تصوّر می‌کند همین است. حال هر کسی در این باره حرفی گفته است. عارفی گفته: تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز. دیگری چیز دیگر گفته است. یکی گفته است بیا پاک کن که تا پاک نشوی نمی‌توانی وارد شوی. همه درست است. اما آیا می‌شود همان‌طور که نشسته‌ایم، زیباهای خدا که در دستگاه او پاکیزه هستند، لطف و عنایتی کنند و ادبی هم از ما سر بزند که آنها به نشستن با ما رغبت کنند، بنشینند و ما سرگرم کمال و جمال و کلام و بیان آنها شویم و آنها ما را زنده زنده بمیرانند و ببرند و حالیمان نشود؟ می‌گویند همانی است که در دنیا صحبتش را می‌کردند، به آن سر درآورده‌ای.

کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 120
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی-خبرگزاری تسنیم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی