به همین سبب آنها در مقایسه با افرادی که از توانایی خلاقیت کمتری برخوردار هستند، سوالات بیشتر و پیچیده تری را مطرح میکنند. افراد خلاق علی رغم استنباط دیگران، بسیار فعال نبوده، و در واقع در مقایسه با دیگران اگرچه ضرورتا بسیار باهوش نیستند اما نحوه تفکر و شیوه حل مسئله آنها آنقدر متفاوت و خارق العاده هست که طبقه جداگانهای به آنها اختصاص داده شده است. بنابراین اگرچه هوش یکی از پیش نیازهای خلاقیت است و پایین بودن درجه هوشی فرد معمولا به پایین قرار گرفتن خلاقیت منجر میشود اما هوش سرشار نیز دلالت بر خلاق بودن شخص نمیکند.
خلاقیت در زندگی روزمره دارای اهمیت است خلاقیت منحصر به آثار بزرگ هنری یا اختراعات نیست بلکه در کلیه مسائل زندگی میتوان خلاقیت را مشاهده نمود. در گذشته به خلاقیت جنبه اسرارآمیز میدادند و آن را قابل آموزش نمیدانستند در حالی که این دیدگاه مردود است و خلاقیت را میتوان آموزش داد. یکی از شیوههای مهم و بحث انگیز در آموزش تفکر خلاق، روش تحریک مغزی یا بارش فکری است.
تحریک مغزی به معنای ایجاد یک گردهمایی است که از طریق آن اعضا میکوشند راه حلی برای یک مساله بهخصوص از طریق به اشتراک گذاشتن تمام ایدهها بیابند. بارش فکری بهترین فرصت را برای ایده یابی فراهم میکند زیرا وقتی یکی از اعضا ایدهای را مطرح میکند برای سایر افراد گروه ایدههایی را تداعی میکند و زنجیرهای از افکار و ایدههای خلاق شکل میگیرد. علاوه بر این، نوعی رقابت در افراد گروه ایحاد میشود که منجر به تلاش بیشتر افراد برای طرح ایدههای خلاق میگردد. البته اعضای گروه در جلسات گروهی بارش فکری به قوانین خاصی پای بند هستند، که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
انتقاد ممنوع است. در پروش خلاق افراد مختار هستند تا ایدههای خود را بدون هر گونه ترس و نگرانی از مورد تمسخر و یا نقد قرار گرفتن با سایر اعضای گروه به اشتراک بگذارند.
کمیت بیشتر بهتر است. ارائه هر چه بیشتر افکار موجب میشود که راه حلها و ایدههای بیشتری طرح شود و دامنه انتخاب وسیعتر گردد. به عبارتی کمیت بیشتر کیفیت را بدنبال خواهد داشت.
ترکیب و اصلاح ایده مهم است. اغلب اوقات وقتی دو یا چند چیز با هم ترکیت شوند نتیجه حاصله چیزی بیش از هر کدام از اجرا است. در مورد افکار و ایدهها نیز این امر میتواند صادق باشد. یعنی میتوان از ترکیب افکار ایدههای جدیدی به وحود آورد بنابراین شرکت کنندگان جلسه تحریک مغزی همراه با بیان ایدههای خویش میتوانند به ترکیب ایدهها بپردازند و راههای جدیدی پیشنهاد کنند.
در جلسات بارش فکری رهبر گروه نقش حساسی دارد. او باید با تاکید بر اجرای قوانین جلسه بدون اینکه ایدهای را تکذیب یا تایید نماید به تنها به جمع آوری عقاید بپردازد و از منشی جلسه بخواهد تمام ایدهها را یادداشت کند. پس از پایان وقت جلسه میتوان به ارزیابی ایدهها پرداخت و ایدههای خوب را غربال کرد. موضوعات بارش فکری باید مشخص و خاص باشد و جنبه کلی نداشته باشد. همچنین باید مسائلی که نیاز به داوری و قضاوت ندارد را در بر گیرد. علاوه بر این، در جلسه بارش فکری باید مسائلی مطرح شود که بیش از دو تا سه ماه راه حل دارد.
روش ارتباط اجباری
در این روش، با مربوط ساختن دو امری که معمولا هیچ ارتباطی به هم ندارند، مفهوم تازهای به دست میآید که زمینهای برای ایده یابی و ایجاد تفکر خلاق میگردد. آسانترین راه برای انجام این شیوه استفاده از جدول است. اشیا و تصورات و افکار در سمت چپ جدول به ترتیب نوشته میشود، اشیا و تصورات دیگر در بالای جدول، نقطه تلاقی هر کدام ترکیب و مفهوم تازهای است که بسیاری اوقات ایده بخش میباشد.
داستانها
داستانها میتوانند محرک ارزشمندی برای تفکر خلاق باشند. همه داستانها تا حدی ذهن شنونده یا خواننده را به خلق مجدد داستان یا اندیشیدن درباره داستان وا میدارد. در صورتی که در طی داستان از سوالاتی استفاده شود که ذهن فرد را به تفکر وا دارد. سوال بعد چه اتفاقی افتاد جزء آن سوالاتی است که در هر جایی از داستان برای ایجاد تفکر درباره راه حلهای جدید استفاده میشود.
نقاشی
نقاشی روشی شگفت انگیزی برای مشاهده پذیر کردن جریان تفکر است. ممکن است برای کودک بیان تفکر در قالب واژه آسان نباشد اما او همواره میتواند برای بیان تصویری تفکرات خود تلاش کند و در این صورت متوجه میشود که درک هر چیزی از طریق تصویر آسانتر است.
سیال سازی ذهنی
در این روش واژه تحریک کنندهای ارائه میشود و از کودکان خواسته میشود تا هر فکر، ایده، اطلاعات یا خاطرهای را که در مورد این کلمه به ذهنشان خطور میکند منعکس کنند. این عمل باعث کشف میشود. کودکان یاد میگیرند تا تجربیات خود را با دیگران به دور از نگرش انتقادی به اشتراک بگذارند و از این طریق در تجربیات دیگران شریک شوند.
شک و تردید
برای ایجاد تفکر خلاق لازم است، مفروضات قبلی شکسته شوند چرا که لازمه تفکر خلاق تغییر یا تجدید ساختار هر الگویی است. اگرچه ممکن است فرد جواب سوالی را بداند ولی باز فرد بپرسد چرا؟ هدف این روش ایجاد شکاکیت نیست، بلکه مهم است که شخص بداند توسط فرضها زندانی نمیشود.
منبع : روزنامه قانون