ما
ایرانیها هزاران خصوصیت خوب و نیکو داریم، اما در کنار این خصوصیات خوب،
گاهی نیز به ویژگیهایی برمیخوریم که چندان خوشایند نیستند.
به گزارش سرویس خواندنی های خبرگزاری فارس، واقعیت این است که برخی از ما در خانه، محیط کار یا مدرسه عادت داریم دیگران را تحقیر کنیم، بهطور مثال برای دیگران اسم می گذاریم یا با طعنه و کنایه، به آنها نیش و زخمزبان می زنیم.
یکی از شایعترین انواع تحقیر، اسم گذاشتن روی افراد است. شاید جالب نباشد بگویم، اما خیلی اوقات میبینیم که والدین برای تنبیه یا تربیت فرزندشان از کلمات احمق، تنبل و امثال آن استفاده میکنند. به نظر شما چنین رفتاری، چه تبعاتی به همراه خواهد داشت؟
به نکته مهمی اشاره کردید. اگر کودکان را با گذاشتن اسم نامناسب تحقیر کنیم، آنها باور میکنند که دارای این صفات و خصوصیات هستند. در نتیجه عزت نفس آنها از دست میرود و گاهی ممکن است از حضور در جمع و ارتباط با دیگران خودداری کنند.
تحقیر کردن در کودکی دردسرسازتر است یا بزرگسالی؟
تحقیر کردن در هر سنی مشکلساز است اما در کودکان میتواند تاثیرگذارتر باشد، زیرا قدرت تاثیر کلمات بر کودکان بیشتر است. هر واژه یا جملهای که به کودک گفته شود، به همراه خود پیام مهمی درباره کودک و رابطه او با دنیای خویش دارد. این پیامها تبدیل به یک باور میشوند و در آینده و بزرگسالی برای او دردسرساز خواهند شد. متاسفانه کودکان به آن حد از توانایی نرسیدهاند تا مطالبی را که به ذهنشان وارد میشود، جداسازی کنند و مانع بعضی از آنها شوند.
کودک، پدر و مادر خود را عقل کل می داند و باور دارد که آنها همه چیز را میدانند و سخنانشان مثل یک قانون است.
بهداشت روانی در کودکان و بزرگسالان بر چند اصل استوار است و نخستین اصل آن احترام به شخصیت خود و دیگران است.
افرادی که خود یا دیگران را با الفاظ یا صفات ناخوشایند خطاب میکنند، به تدریج سلامت روان خود را ار دست می دهند.
تکرار تحقیر کودک از سوی والدین، موجب مخدوش شدن عزتنفس کودک خواهد شد.
نتیجهاش چه میشود؟
خب، اگر عزتنفس داشته باشیم، برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و شغلمان بروز میکند، آمادگی بیشتری داریم. به تعبیری میتوانیم در پی هر شکست، روی پایمان بایستیم و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن خواهیم داشت.
هر چه عزتنفس ما سالمتر باشد، به دیگران احترام بیشتری میگذاریم و با
آنها برخورد بهتر و منصفانهتری خواهیم داشت، زیرا آنها را تهدیدی علیه خود
نمی دانیم.
در مقابل هر چه عزتنفس ما کمتر باشد، امید و آرزویمان دچار نقصان میشود و احتمال موفقیتمان کاهش مییابد.
هر چه عزتنفس ما بیشتر باشد، با اشخاص روابط سالمتری برقرار میکنیم. دلیل آن هم این است که افراد همانند، یکدیگر را جذب میکنند و سالمها به هم میرسند، لذا اگر دوستی دارید که مدام در پی تحقیر دیگران یا خود شماست، میتوانید هم به عزتنفس خودتان شک کنید و هم به انتخابتان!
افراد با عزتنفس بالا و پایین چهطور دوستانشان را انتخاب میکنند؟
ما اصولا مایل به برقراری ارتباط با کسانی هستیم که عزتنفس بیشتری دارند و برای خود ارزش قایل هستند. به همین ترتیب اگر برای خودمان ارزش قایل شویم و اجازه ندهیم که دیگران ارزش و اعتبار ما را خدشهدار سازند، بیشتر احتمال دارد که افراد باعزت نفس بالا را به دور خود جمع کنیم.
برعکس اگر برای خودمان ارزشی قایل نباشیم و اجازه دهیم به راحتی مورد تحقیر و سرزنش دیگران قرار گرفته و یا خدای ناکرده الفاظ و کلمات نازیبا در مورد ما به کار بردند، به تدریج شاهد خواهیم بود که اطرافیان و دوستان ما نیز از زمره کسانی هستند که در تحقیر خود و دیگران مهارت دارند!
و به عنوان حرف آخر، لطفا درباره عزتنفس و رابطه آن با احترام به دیگران هم توضیح دهید.
هر چه عزتنفس ما سالمتر باشد، به دیگران احترام بیشتری میگذاریم و با آنها برخورد بهتر و منصفانهتری خواهیم داشت، زیرا آنها را تهدیدی علیه خود نمی دانیم.
از این گذشته، احترام گذاشتن به خود، مقدمه و شرط لازم احترام گذاشتن به دیگران است.
در نظر داشته باشید که با داشتن عزتنفس خوب و سالم، بدخواه دیگران نمیشویم، از بیاعتنایی دیگران نمیترسیم و نگران تحقیر و خیانت نخواهیم بود.
کوتاه سخن اینکه، اشخاصی که به احساس ارزشمندی خود رسیدهاند، با مهربانی، سخاوت و تعاون اجتماعی بیشتری با دیگران برخورد میکنند.
البته داشتن احساس خوب از خویشتن شرط لازم برای رسیدن به حال خوب است، اما شرط کافی نیست. عزتنفس جایگزین دانش و مهارتی که شخص برای رسیدن به موفقیت به آنها نیاز دارد نخواهد شد، اما احتمالا میتواند به یاد گرفتن این دانش و مهارت کمک کند.