خانواده درمانی کنید
 
 

خانواده درمانی مشکل را در بستری از روابط نزدیک و صمیمی و در شبکه اجتماعی وسیع تری که خانواده بخشی از آن است در نظر می گیرد و هدفش ایجاد تغییر در تعاملات بخش های یک سیستم اجتماعی است که به صورت ناکارآمدی بهم مربوط اند .

به گزارش رکنا ، از جنگ جهانی دوم خانواده درمانی به عنوان یک راه حل جدید برای مشکلات بشری که تا آن موقع با اشکال مختلفی از روان درمانی های انفرادی رفع می شد ، پدید آمد . سابقا تصور می شد که مشکلات نتیجه اصلی فرایندهای داخل ذهنی و یا سایکوپاتولوژی انفرادی است که ریشه در تجربیات کودکی دارند . خانواده درمانی مفهوم جدیدی از چگونگی پیدایش این مشکلات بود با این اساس که این مشکلات به تعاملات کنونی بین اعضاء خانواده و گاه تعامل بین این افراد و دیگر سیستم های اجتماعی بر می گردد .

در حقیقت ، با این عقیده که علت در سیستم های اجتماعی جاری است تا تاریخچه قبلی آنها خانواده درمانی از اواخر دهه 1940 ، در تعدادی از مراکز کوچک در ایالات متحده آمریکا آغاز شد . در ابتدا توجه اصلی خانواده درمانی به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی وخانواده هایشان معطوف بود . در سال های بعد گستره ای از خانواده درمانی در سراسر دنیای غرب برای طیف کاملی از اختلالات روانپزشکی کاربرد یافت .

از همان ابتدا خانواده درمانی به مکاتب تئوری و عملی تقسیم شد و اغلب توسط درمانگرهایی با چهره کاریسماتیک اداره می شد . رویکرد سیستمیک به مشکل ، شروعی برای اثر بخشی بهتر حرفه هایی مثل تمرین طب و یا پرستاری بود که نقش کمک کردن داشتند.

ما در جامعه ای پلورالیتیک زندگی می کنیم که در آن تعریف یک خانواده نرمال مشکل است . ترکیب خانواده ها بسیار گسترده است و عملکرد خانواده می تواند اشکال متعددی داشته باشد . مسلما مشخصه هایی که در ارزیابی عملکرد خانواده نرمال اهمیت دارند به گستره آگاهی تئوری درمانگری که ارزیابی را انجام می دهد وابسته است . ارزش های فرهنگی خانواده ها و زمینه ارزش های اخلاقی هم از عوامل مرتبط اند .

همچنین یک سری مراحل قابل پیش بینی که خانواده ها به طور معمول آنها را پشت سر می گذارند وجود دارد که به رسیدگی و آماده ساختن بچه ها برای ورود به جامعه می انجامد . در نظر داشتن مرحله ای که خانواده در آن برای درمان مراجعه کرده مهم است و اینکه آیا خانواده بر موانع خاص رشدی اش فائق آمده است یا نه یک بخش مهم از سوالاتی است که درمانگر باید پاسخش را بفهمد .

مفهوم عملکرد مطلوب خانواده ، از جهت ارتباطی که با مشکل ایجاد شده در خانواده دارد و همچنین از نظر نیازهایی که زوج مشترک و فرزندان دارند اهمیت می یابد. یک خانواده باید نیازهای روحی و عاطفی همه اعضا را بر آورده سازد و بچه ها را برای زندگی مستقل در دنیای بزرگی که پیش رو دارند آماده ساخته و در زمان مناسب آنها را وارد جامعه کند.

تاریخچه خانواده درمانی و جستجو برای الگوهای نظری جدید ، همراه با مطالعه فرایند هایی بوده است که در خانواده رخ می دهد.

تئوری های مشتق شده از مطالعه افراد به تنهایی ، وقتی که برای خانواده یا سایر گروه ها به کار می روند ارزش محدودی دارند.

مدل های اصلی که درمانگران مکاتب مختلف بر آنها اصرار می ورزند شامل تئوری سیبرتیک ، تئوری سیستمیک ، تئوری کنترل، تئوری یادگیری و تئوری ارتباط است . مفید بودن همه این نظریه ها اثبات شده اما هیچ کدامشان کامل و کافی نیستند .

مفهوم جدید خانواده

یک مفهوم جدید دیگر نظریه coherence است به این معنی که خانواده از سیستم های سازمان یافته پیوسته ای تشکیل شده است که ساختاری معلوم دارد و درمان شامل پیدا کردن آن چیزی است که پیوستگی سیستم را بهم ریخته باشد .

نظریات معاصر در مورد عملکرد مربوط به نیم کره های راست و چپ مغزی ممکن است در یافتن راه های موثر در تغییرات پیش برنده مفید باشند .

خانواده درمانی در موقعیت های متنوعی رشد یافته و کارهای اولیه توسط افرادی خلاق انجام شده که عقایدشان را بدون توجه به آنچه که درمانگران دیگر در کار با خانواده انجام می دهند ، وارد این حوزه جدید کردند این موضوع سبب ایجاد تعدادی از مکاتب کاملا متمایز درمانی با روش های مختلف در کار با خانواده گردید .

طبقه بندی های اولیه براساس روش های عملی بود اما اخیرا به پایه تئوری بیشتر توجه می شود . بسیاری از مفاهیم که در خانواده درمانی به کار می رود از روان درمانی انفرادی مشتق شده که شامل قسمتی از نظریات سایکودینامیک ، گروه درمانی و رفتار درمانی و احتمالا نظریه experimental است.

سه مدل تئوری خانواده درمانی شامل موارد زیر می باشد:

1. مدل درمانی historical-dynamic که توسط نظریات سایکو آنالیتیک شکل گرفته است بر تاریخچه و اهمیت ابژه درونی شده تاکید دارد .

2. مدل درمانی process – Strluctural که از سیستمهای عمومی و نظریات یادگیری نشات گرفته وخانواده را به عنوان یک نهاد اجتماعی می فهمد .

3. مدل درمانی experimental که از نظریات پدیدار شناختی و اگزیستانسیالیسم نشات گرفته است .

با توجه به درهم آمیختگی بین این مکاتب درمانی در بیشتر مواقع درمانگران مفاهیم و تکلیف های بیشتر از یک مدل را می آموزند و به کار می برند و این بستگی به روشی دارد که منحصر به خودشان است یا راهکارهای در دسترسی که آنها را با نیاز خانواده های مختلف مناسب می بینند .

مدل های مختلفی از عملکرد خانواده براساس نتایج ناشی از تحقیقات وجود دارد شامل :

مدل mc.master

مدل فرایندی

مدل ساختاری s minuchin

مدل سه محوری Tseng Mcdermott

مدل Circum of olson

مدل Bearers

هر کدام از این مدل ها مثل راهنما یا نقشه به درمانگر

کمک می کند که از پیچیدگی و اطلاعات گیج کننده ای که توسط

خانواده موقع ارزیابی کسب می شود ، سر دربیاورد . ارزیابی

خانواده فرایندی است که به خودی خود باید به صورت سیستماتیک اما منعطف انجام شود . تماس اولیه باید برای ایجاد ارتباط مناسب و ایجاد اعتماد در خانواده باشد . درمانگر و خانواده باید تصور نهایی شان را از درمان تعریف کنند . هر مدلی از عملکرد خانواده به کار رود بیشترین تمرکز روی خانواده به عنوان یک سیستم است که همان الگوی روابط بین اعضاء می باشد تا افراد به تنهایی .

در رویکرد سیستمیک توجه به مفاهیم زیر اهمیت دارد :

• افراد در خانواده ها به صورت نزدیک با هم ارتباط دارند و توجه بر ارتباط آنها ممکن است راه معتبری برای فهم و شروع تغییر در رفتارهای مرتبط با مشکل باشد.

• افرادی که برای مدت طولانی در نزدیکی و مجاورت هم زندگی می کنند الگوهای خاصی از تعامل را بنا می گذارند که نسبتا پایدار می ماند.

• الگوهای تعامل، باورها و رفتارهایی که درمانگر مشاهده و جستجو می کند می تواند علت و معلول مشکل باشد.

• مشکلات با تطابق نامتناسب الگوهای زندگی خانواده، بعضی عوامل محیطی با تغییرات ارتباط دارد .

مرحله رشدی خانواده و اینکه در عبور از یک مرحله به مرحله دیگر دچار مشکل شده اند، باید در نظر گرفته شود. ارزیابی واحد خانواده و بستر بوم شناسی آن یک فرمولاسیون تشخیص را در ذهن ترسیم می کند .

پس از آن لازم است به خانواده فیدبک مناسب داده شود و توضیح اینکه اگر درمان لازم است چه درمانی توصیه می شود.

کسب اطلاعات از دیگر منابع قابل دسترسی نیز مهم می باشد بخصوص منابعی که همچنان با خانواده در ارتباط اند.

در خانواده درمانی نیز مثل سایر فعالیت های بشری زمانی موفقیت بیشتری بدست می آید که اهداف و راه رسیدن به آنها مشخص باشد . توصیف وضعیت مطلوب و چگونگی آنچه که در صورت درمان رضایت بخش و کامل بدست خواهد آمد، اهمیت دارد. این وضعیت بهتر است که با کلمات مثبت توصیف شود. نکات مهم دیگر در تعیین اهداف این است که هدف باید کاملا مشخص وعینی باشد، مشخص کردن بستری که در آن رفتارهای جدید مطلوب اند نیز اهمیت دارد.

خانواده درمانی زمانی به کار می رود که یک کژکاری در خانواده به عنوان یک گروه وجود داشته باشد و همچنین در صورت وجود مشکلاتی که درمان خانواده به حل آن کمک می کند . مثلا مواردی که مشکلاتی در ارتباط با بچه ها یا نوجوانان رخ می دهد یا وقتی که مشکل بین اعضا خانواده وجود دارد و یا زمانی که خانواده در حال عبور از یک مرحله رشدی به مرحله دیگر است .

خانواده درمانی جامع یعنی، ترکیب خانواده درمانی و درمان انفرادی اعضای خانواده تنهایی توسط درمانگر که ممکن است مفید باشد، اما همیشه توصیه نمی شود .

رویکرد الگوریتمی چند مرحله را پیشنهاد می کند:

اول از همه تصمیم گیری در مورد اینکه آیا ارزیابی خانواده یا زوج اندیکاسیون دارد یا نه پس از آن تصمیم گیری اینکه آیا درمان خانواده یا زوج لازم است.

سپس طول مدت و تواتر درمان مورد نیاز، تعیین می شود.

تصمیم نهایی، نوع ویزهای از خانواده درمانی را که لازم است تعیین می کند .

نکاتی که در حین درمان خانواده باید در نظر داشت :

• حضور تمام افراد خانواده در ارزیابی معمولا مطلوب است، مگر مواقعی که مشکل منحصر به یک زوج است و ممکن است مقاومت ایجاد شود، که اغلب با تداوم، توضیحات دقیق و اجتناب از مواجهه در تماس اولیه درمانگر با خانواده قابل انجام است .

• مهم است که درمانگر فرایند درمان را حین جلسه و مابین جلسات تحت کنترل داشته باشد .

• همچنین درمانگر نیاز دارد بیاموزد که چگونه از خصوصیات شخصیتی اش بطور سودمندی استفاده کند . همه ما خصوصیاتی داریم که می توانیم از آن در خانواده درمانی سود ببریم، به شرطی که آنها را شناخته و تبدیل به ابزار کار کنیم .

• درگیر کردن بچه ها طی فرایند درمان مهم است بچه ها اغلب ذخیره ای از تاریخچه و اسطوره های خانواده شان هستند و نقش آنها را طی جلسات درمان می شود فهمید .

• خانواده درمانگر باید توجه داشته باشد که اعضاء خانواده ممکن است احساسات و نگرش هایشان را به دیگری فرافکنی کنند .

نظر درمانگران در مورد فاصله گذاری جلسات درمان متفاوت است . اوایل ، درمانگران خانواده ها را به صورت هفتگی و گاهی بیشتر ملاقات می کردند .

امروزه درمان گران نظرشان بر این جهت است که دفعات ملاقات ماهی یک بار و گاه کمتر باشد .

تغییر سیستم مستلزم زمان است . یک هفته یا حتی 2 هفته برای طراحی مداخله مناسب که بتواند سیستم خانواده را تغییر دهد زمان طولانی ای نیست .

از نکات دیگر قابل بحث در خانواده درمانی محرمانه بودن اطلاعات است، که اهمیت زیادی دارد .

استفاده از مشاهده گر درمانی که در اتاق درمان هستند و از طریق اتاق آینه یا تلویزیون درمان را همراهی می کنند نیز از راه های بکار رفته در خانواده درمانی است .

از مشکلات شایع خانواده می توان موارد زیر را نام برد :

مشکلات ارتباطی، مشکلات مربوط به ارائه نقش ، مشکلات کنترل رفتار، مشکلات ساختاری ، مشکلات فراسیستم(که در ارتباط با ذات و خصوصیات محیط اجتماعی وسیع تری که خانواده جزئی از آن است می باشد).

مشکل ممکن است در یکی از این حیطه ها یا چند حیطه باشد .

قدم نخست در استفاده از روش مستقیم در درمان، باید برقراری رابطه وایجاد رابطه مبتنی بر و اعتماد خانواده باشد. سپس مشکل یا مشکلات باید آشکار شود . و طرح در نظر گرفته شده برای غلبه بر مشکل پیشنهاد شود و با خانواده در موردش تصمیم گرفته شود .

دستورات باید مختص فرد باشد ، مثبت بیشتر از منفی بوده و با الزام ارائه شود . اعضاء خانواده ممکن است پیامد رفتارها را به یکدیگر یادآوری کرده و یا اصلاح کنند .

اکثر خانواده درمانگران ترجیح می دهند که خانواده ها را به و صورت سیستماتیک ببینند تا اینکه اصولا به سایکوپاتولوژی هر یک از اعضاء به تنهایی بپردازند.

یک رویکرد هم reframing است که سبب می شود چیزها با چشم انداز مختلف در نظر گرفته شوند .

رویکرد سیستمیک به درمان از روش هایی استفاده می کند که خانواده را در کل به صورت یک سیستم ارزیابی می نماید روش مستقیم گاهی موثر است اما اغلب برای ایجاد تغییرات مورد نظر ، با مشکل مواجه می شود .

در این موقع روش های استراتژیک یا غیر مستقیم مورد نیاز است.

درمانگران استراتژیک به قصد ایجاد تغیرات خانواده یک راهبرد را طراحی می کنند تغییر مورد نظر باید از ابتدا تعریف و معین شود .

اگر راهبرد یا استراتژی موثر نباشد. هنوز درمانگر می تواند اطلاعات جدید دیگری را در مورد خانواده پیدا کند و این کمک می کند که مداخله استراتژیک دیگری طراحی نماید . این پروسه ممکن است قبل از ایجاد تغییرات ، نیاز باشد که چند بار تکرار شود .

مانورهای استراتژیک اصلی که برای ایجاد نگاه جدید به رفتار و نظرگاه اعضا خانواده بکار می رود شاملpositive connotation, reframing است که به معنای نسبت دادن نیت خیر به رفتارهای ناخوشایند است.

دیگر ابزارهای استراتژیک شامل: ارتباط استعاره ای (metaphorical )،استفاده از تناقض، دادن تکالیف برای انجام، بیان ناتوانی درمانی ، تعیین درمان طولانی ، استفاده از شوخی(برای اینکه به موقعیت معنی یا اهمیت متفاوتی ببخشد) می باشد . این ابزارها برای استفاده کامل نیستند و تنها چیزهایی هم نیستند که بایداستفاده شود . آنچه که طیف استراتژی های درمانی را می تواند محدود کند تصور و خلاقیت درمانگر است .

تکنیک های درمانی مخلتف در خانواده درمانی می توانند مفید باشد

از جمله این تکنیک ها بازی نقش و sculpting است آنها زمانی به کار می آیند که نمایش واقعی عملکرد خانواده در اتاق درمان مشکل است .

از دیگر روش ها بازنمایی با ضبط ویدیویی جلسه یا بخشی از جلسات است که می تواند نقش مشابهی داشته باشد و به خانواده برای فهم و اصلاح تعاملاتشان کمک کند .

Network therapy زمانی است که درمان شامل خانواده بزرگتر و شبکه اجتماعی مرتبط می شود .

Multiple family therapy که بکارگیری چند تکنیک همزمان است ، نیز می تواند ارزشمند باشد . از دیگر رویکردهای مفید therapy vector است که هدفش تعدیل بار هیجانی است که روی خانواده می باشد .

Multiple Impact Therapy شامل یک پروسه دو تا دو نیم روزه است که طی آن نیروهای درمانی متنوعی بوسیله یک سیستم درمانی به خانواده و زیر مجموعه آن پیشنهاد می شود.

دکتر ماریا مطلق