ما به همه دلایل چرایی غیبت امام زمان(ع) واقف نیستیم. دلایلی که در روایات گفته شده برخی مرتبط با مردم، برخی مرتبط با شخص امام، برخی با هدف بعثت و برخی فراتر از آن است که ما به آنها دسترسی نداریم.
در روایات به حکمت غیبت امام زمان(ع) به عناوین زیادی اشاره شده است، برخی از عناوین مرتبط با مردم است. برخی مرتبط با شخص امام، برخی از عناوین مرتبط با فلسفه امامت اشاره دارد و برخی روایات به سنت های الهی می پردازد.
در برخی از روایات حکمت غیبت برای مشخص شدن و بیرون آمدن از ودیعه های الهی بیان شده است، اینکه خدا در طول دوره غیبت مردم را می آزماید و این فرصتی است برای انسان های نیک نهاد که ممکن است در صلب افراد نابکاری باشند.
امام صادق(ع) در کمال الدین فرمودند: امام قائم(ع) ظهور نمی کند مگر با ودیعه های الهی که مقصود مردمان شایسته متولد شوند و چون قیام کند، بر دشمنان خدا چیره می شود و آنها را نابود می کند، بنابراین اینکه نابودی دشمنان افراد شایسته باید بروز کند، مهم است.
امام صادق(ع) نیز فرمودند: خدا در نسل افراد کافر و منافق نیز اشخاص نابی را قرار داد که در دوره قبل شایستگی بروز نداشتند. حتی در این موارد امام علی(ع) دشمنان خود را که با او مخالفت می کردند، نمی کشت چون از نسل این انسان صالح پدید می آمدند. وقتی این انسان های شایسته بیرون آمدند، آن وقت کشتن نسل پیشین اشکالی نداشت، بنابراین امام صادق(ع) می فرمایند: امام زمان(ع) هم ظهور نخواهد کرد تا ودیعه های الهی آشکار شوند، آن زمان با دشمنان می جنگد.
برخی از حکمت هایی که در روایات اشاره شده ناظر به شخص امام است، افرادی که ائمه پیشین را دیده بودند، حتی در دوره های امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) می دیدند که ائمه با حکومت هایی روبرو بودند که این ها را می کشتند، پس آنها منتظر بودند که امام بتواند به گونه ای زندگی کند که حکومت ها متعرض آنها نشوند.
بنابراین یکی از عللی که حضرت غیبت کردند، این است که از کشته شدن به دست حکومت های جور رهایی یابند، اگر قرار باشد امام حاضر باشند، این در دسترس بودن لوازمی دارد. یکی اینکه حکومت های جور مثل پدرانشان با ایشان برخورد می کنند. اگر ظاهر باشند، کشته می شوند. پس اگر که باید زنده بمانند، باید غایب باشند.
در همه روایات مربوط به کشته شدن امام زمان(ع)، ائمه کلمه قتل را به کار نبردند. بلکه با دست اشاره به گردن یا شکم خود می کردند. یعنی اگر امام در جامعه باشد، این آسیب را می رساند که اشاره می کردند، پس یکی از علل غیبت این است که از این آسیب مصون بماند.
امام صادق(ع) فرمودند: وقتی امام مهدی(ع) قیام می کنند، اشاره به این حکمت می کنند که هنگامی که از شما بیمناک شدم، گریختم.
در روایات دیگر عامل دیگری در ارتباط با غیبت مطرح شده است. با این توضیح که می دانید فردی که در جامعه زندگی می کند باید از احکام اجتماعی جامعه تبعیت کند. ائمه دیگر در دوران حکام جور باید با حاکم بیعت می کردند. اینکه امام قائم بعدا قیام می کنند، دوری از جامعه باعث می شود که امام قوانین جامعه را به عنوان عضو عادی نپذیرند. در حالی که ائمه پیشین قانون گرا بودند و اگر بیعت می کردند، نفی بیعت نمی کردند و آن را نمی شکستند.
امام علی(ع) فرمودند: وقتی امام قیام کند بیعت هیچ کسی را به گردن ندارد. به همین جهت است که ولادتش پنهان است و وجودش غایب مانده، همچنین امام صادق(ع) فرمودند تا زمانی که حضرت قیام می کند، بیعت هیچ کس به گردنش نباشد.
این روایات این نکته قانون گرایی ائمه را بیان می کند. اینکه حضرت می باید به الزامات اجتماعی پایبند بماند. پس اگر می خواهد بشکند باید حضور در جامعه نداشته باشد.
در باب حکمت غیبت نکات دیگری مطرح شده، در روایات غیبت حجت از میان جامعه را به عنوان سنت الهی مطرح کرده. از امام صادق(ع) روایت شده که یکی از سنت های الهی این است که مردمان در دوره های متفاوت گوناگون آزموده می شوند. گاه حجت در بین آنها حضور دارد، گاه از بین آنها می رود.
چرا حجت در میان مردم حضور دارد یا ندارد، برمی گردد. به ملاک ها و مصلحت هایی که ما نمی فهمیم ولی سنت الهی این بوده که امام گاه در جامعه بوده و گاه نبوده، از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: هر چه از سنت های مربوط به غایب شدن پیامبران است، در قائم ما واقع می شود. به همان گونه و بدون هیچ تفاوتی، در اینجا امام برخی از غیبت های ائمه پیشین مثل حضرت نوح و حضرت یوسف که گاه در جامعه بودند و گاه می رفتند را بیان کردند.
در روایات دیگر حکمتی فراتر از فهم ما مطرح شده است. اینکه امام غیبت دارند اما حکمت غیبت همانند سنت الهی در غیبت ها برای مردم مشخص نیست و بعد از ظهور معلوم می شود، از امام صادق(ع) سوال می شود چرا امام غیبت می کند، حضرت می فرمایند: به خاطر جهتی است که ما اجازه نداریم برای شما بیان کنیم بعد حضرت به سنت های غیبت های پیشین اشاره می کنند.
در ادامه نیز یک تمثیل می کنند. می فرمایند اینکه جریان حضرت خضر و حضرت موسی که حضرت خضر کارهایی انجام می داد که برای حضرت موسی به عنوان نبی مورد سوال بود که چرا کشتی را سوراخ کردی، بعدا هنگام جدا شدن حضرت خضر دلیل کارهای خود را برای حضرت موسی بیان کرده است.
این نکته که وجه حکمت غیبت امام بعد از ظهور ظاهر می شود، استدلال لطیفی نیز دارد. امام صادق(ع) فرمودند: وقتی دانستیم خدا حکیم و دقیق است، می فهمیم که همه کارهای خدا حکیمانه است. اگرچه ما به گونه ای دقیق ندانیم که چرا این امر رخ داده است.
بنابراین ما به همه دلایل چرایی غیبت امام زمان(ع) واقف نیستیم. دلایلی که گفته شده برخی مرتبط با مردم، برخی مرتبط با شخص امام، برخی با هدف بعثت و برخی فراتر از آن که ما به آنها دسترسی نداریم.