به گزارش ایکنا، پیام ورعی، دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی دانشگاه تبریز، رتبه اول رشته مقالهنویسی در سی و پنجمین جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان، اصالتاً اهل کرمانشاه اما ساکن تهران است، عنوان مقاله وی «اثربخشی آوای قرآن کریم» است که در ادامه صحبتهایش را که به بیان اهداف و چرایی این پژوهش و همچنین نقدها و توصیههایی به جشنواره مذکور میپردازد، را میخوانیم:
جشنواره قسمتهای مختلفی دارد یکی از قسمتهایش که در بخش پژوهشی قرار میگیرد مقالهنویسی است، مقاله باید در حوزههای مرتبط با محور کلی جشنواره باشد، محور کلی جشنواره قرآن و عترت است و کاری هم که ما کردیم «اثربخشی آوای قرآن کریم» بود که دقیقاً به یکی از محورهای جشنواره برمیگشت.
با توجه به اینکه جو غالب کرونا ایجاد شده بود و کادر درمان بیشتر از عموم مردم با این مشکلات در ارتباط بودند، نیاز بود که به حمایت روانی آنها بهصورت ویژه توجه کنیم. در کشور انگلستان با توجه به به فرهنگ و بافت آن کشور برای کادر درمان بستهای طراحی کردهاند، ما هم به این نتیجه رسیدیم که با توجه به اینکه هم قرآن و هم عترت منابع غنی برای کاهش اضطراب هستند، در داخل کشورمان چنین کاری را انجام دهیم.
معجزه آوای قرآن
برای کاهش اضطراب به دو نوع عمل میشود؛ یک دسته دارویی است که عوارضی هم دارند و همکاران پزشک ما و روانپزشکان تجویز میکنند، یک حوزه هم مربوط به ما روانشناسان بالینی میشود که حوزه غیر دارویی است. در حوزه غیر دارویی چیزی به نام موسیقی و آوادرمانی وجود دارد که حتی بر نوع ترشح نوروترانسفرها تأثیر میگذارد، یعنی اگر موسیقی با نت خاصی گوش دهیم، موسیقی تند یا موسیقی آرام گوش دهیم، میزان این ترشح متفاوت میشود. اتفاقاً یکی از معجزات قرآن، معجزه صوت و آوای آن است که میتواند بر کاهش اضطراب پرستاران ما که در بخش درگیر بودند و ۲۴ ساعت باید شیفت میایستادند تأثیر مثبت بگذارد. پرستارانی که امکان محافظتی خوبی هم نداشتند، در دو سه ماه اول شیوع بیماری در مصاحبههایی که با آنها داشتیم از کمبود امکانات محافظتی گلایه داشتند. از سوی دیگر هم در خانه و هم در بیمارستان قرنطینه شده بودند، وقتی در بخش کرونای بیمارستان کار میکنید به سختی میتوانید در سایر بخشها رفت و آمد داشته باشید. در خانه هم اضطراب دارند، با یکی از این پرستاران صحبت میکردم میگفت وقتی به خانه میآیم تمام درها و پنجرهها باید باز باشد و هوا جریان داشته باشد تا خدای نکرده فرزند کوچکم مبتلا به کرونا نشود.
در کشور ما بافت قرآنی حاکم است و مردم یکسری اعتقاداتی دارند، در اینجا در حوزه معنی قرآن کار نکردیم، البته در معنای قرآن هم میشود کار کرد که وارد مکتب لوگوتراپی میشود. ما در حوزه آوا درمانی نتایج مثبتی گرفتیم، محور کار این بود که پرستاران قبل از آغاز شیفت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه به آیههای قرآن منتخب ما گوش بدهند، این آیهها اگر شخص معنی آن را میفهمید که غالباً هم میفهمیدند به فرد این معنی را القا میکرد که این یک آزمون الهی است و من میتوانم سربلند از آن بیرون بیایم، بخش معنایی هم تا حدودی پوشش داده میشد؛ اما بیشتر منظورمان تأثیر صوت آوای قرآن بود که بیشتر هم از صوت استاد عبدالباسط استفاده کردیم، نتیجه آن کاهش اضطراب در پرستاران بود.
عدم حمایت صندوق حمایت از پژوهشگران از طرح پژوهشی
صندوقی به نام صندوق حمایت از پژوهشگران وابسته به نهاد ریاست جمهوری داریم، این طرح را با همکاری دکتر مجید محمود علیلو، استاد تمام دانشگاه و استاد راهنمای بنده در قسمت آسیب اجتماعی و روانشناختی برای آنها آماده کرده بودیم، این طرح را فرستادیم و متأسفانه به خاطر یکسری از فاکتورها رد شد. در حال حاضر این طرح را در داخل دانشگاه علوم پزشکی تبریز پیگیری میکنیم که در دست بررسی شوراست و همچنین در دانشگاه تهران، با همکاری دکتر فرزاد ایمانی، دانشیار فوق تخصص بیهوشی و درد در حال بررسی و تکمیل است. برای اینکه طرح را بفرستیم پروپوزال و پیش پروپوزال نیاز دارد، بهصورت آزمایشی قسمتی از طرح را که پایش کیفی بود، در بیمارستان انجام دادیم، این پایش به واسطه آشنایی با پرستاران و بدون طی کردن بوروکراسیهای اداری بود، به صورت گلوله برفی از آنها نمونه گرفتیم، به همین خاطر هم گمنامی شرکتکنندگان را حفظ کردیم تا بعداً برای آنها دردسر نشود که چرا بدون هماهنگی هدنرس یا مثلاً شورای پژوهشی بیمارستان با پژوهشگران همکاری کردید.
دردسرها زیاد است، تز ارشدم در حوزه سالمندان بود و آنجا هم همین مشکلات را داشتیم، بهزیستی به راحتی نمیگذاشت ما وارد جامعه سالمند شویم، آن هم دردسر خودش را داشت و ورود به سختی انجام شد. در نهایت لطف خدا شامل حال ما شد و مقاله ما هم اینجا و هم در دومین کنگره دین و کیفیت زندگی که در مشهد از سوی جامعةالمصطفی(ص) برگزار شد، رتبه آورد، آنجا مقام دوم کشوی و اینجا هم مقام اول را کسب کردیم.
پیشبینیاش رتبه اول را میکردم، با توجه به اینکه کاری که کردیم یک کار اصیل بود و دقیقاً روی مسئله امروز کشور و حوزهای که مورد غفلت بود، دست گذاشته بودیم. کلیپهایی بیرون میآمد که پرستاران به خاطر اینکه به خودشان روحیه بدهند از آهنگ استفاده میکردند، من با آنها مخالف نیستم آن هم یک نوع موسیقی درمانی است اما به این قسمت هم توجه کنیم و با هم به یک جمعبندی برسیم.
به لطف خدا از دوره کارشناسی فعال فرهنگی بودم و مسئولیتهای مختلفی در تشکلها داشتم، در جلسات شورای فرهنگی شرکت میکردم، اختلافاتی میدیدم که این اختلافات سبب میشد معنویت در دانشگاه به یک تضاد تبدیل شود که بیشتر عقدهگشایی بود.
معنویت در دانشگاه را تعریف کنیم
پیشنهادم این است برای اینکه معنویت در دانشگاه افزایش پیدا کند، اولاً معنویت را تعریف کنیم، معنویت در حوزه روانشناسی یک تعریف دارد، ولی معنویتی که ما مد نظرمان است یک تعریف کیفی دارد، معنویت از دید من و شما چیست، از دید معاونت فرهنگی چیست، اصلاً معاونت فرهنگی تعریفی برای معنویت ندارد، من از سال ۸۹ و ۹۰ و نزدیک ۱۰، ۱۱ سال است که دانشجو هستم، دانشجویی هم نبودم که یک گوشه باشم بلکه در دل کار بودم. برای جلسات به مشهد، جمکران، قم، گرگان و .. میرفتیم اما میدیدم که خروجی مورد انتظار را ندارند، البته خوشبین هستم که با چنین جشنوارههایی دانشجو را به سمتی جهت بدهیم که خودش فعالیت کند حتی اگر معاونت فرهنگی بخواهد مانع بگذارد بجای اینکه مانع را بردارد.
اگر معنویت را تعریف کنیم آن موقع میشود کمک کنیم که معنویت ایجاد شود؛ اما سعی کنیم در تعریف معنویت از دانشجو هم استفاده کنیم، یک جایی با هم به عنوان مسئول جمع نشویم و به آن قشری که باید به آن توجه شود، توجهی نکنیم.
میخواهم به ضعفها و قوتها اشاره کنم، وقتی رتبه اول شدم میخواستم رتبه اول وزارت بهداشت را هم ببینم، به نظرم در این باره وزارت بهداشت بسیار قویتر از وزارت علوم کار میکند، چون اسم آن فرد را که سرچ کردم به درگاهی منتقل شدم و از آن درگاه توانستم به مقاله ایشان دسترسی پیدا کنم، اسمش و اسم همکارش را دیدم، مقالهاش را دیدم، اتفاقاً مقالهاش در حوزه کرونا بود، ایشان نفر اول علوم پزشکی بود که الان نفر دوم شده، ولی اسم بنده را که سرچ کنند فقط این میآید که داخل سایت معاونت فرهنگی نوشته شده ورعی نفر اول شده نه اشارهای به مقاله و نه اشارهای به کار من شده، ولی در وزارت بهداشت این مسئله اشاره شده و راحت میتوانم رقیبهایم را بررسی کنم.
در وزارت علوم تقدیری شایسته از دانشجو صورت نگرفت
وزارت علوم کلی میگفتند و هیچ اشارهای نمیکردند و جایزه مختصری که اصلاً جایزهاش برایم اهمیت نداشت و تقدیری هم که شایسته دانشجو و جشنواره باشد صورت نگرفت.
در رابطه با حمایت از طرحهای پژوهشی باید بگویم در انجام طرحهای مختلفی درگیر شدم، یکی از طرحهایی که انجام دادیم با دانشگاه عالی دفاع ملی بود، طرح را جلو بردیم و سربازی ما حساب شد، هزینه قابل توجهی هم پرداخت کردند ولی طرح من بهصورت بسته در کتابخانه است و عملی نمیشود، توقعی ندارم، وقتی در سطح راهبردی چنین برخوردی با کار پژوهشی میشود که ۳۶ ماه برایش زحمت کشیدهاید، توقع ندارم که جشنواره قرآن و عترت حمایتی کند و بخواهد پیگیری کند که آیا میشد این را به عنوان یک پروتکل اعمال کرد، حداقل در سطح دانشگاه علوم پزشکی، ولی به نظرم میشود از مجموعه کارها دعوت کنند یکسری کارگروههایی تشکیل دهند مثلاً کارگروه سلامت روان پرستاران، الان هست نمیگویم نیست، اما خودمان را گول نزنیم، این کارگروهها اگر به صورت خصوصی و به دانشجو منتقل نشود خروجی آن چنانی ندارد همان طور که در عمل میبینیم خروجیاش چطور است.
امیدوارم این صحبتها به گوش عزیزانی برسد که میتوانند دغدغهمند و مسئلهمند با این مسائل برخورد کنند. از پدرم، مادرم، برادران عزیزم، همسرم و استاد بزرگوارم آقای دکتر مجید محمود علیلو تشکر میکنم و از همه دوستانی که به ما اعتماد کردند و این فرصت را فراهم کردند که بتوانیم در این مقام قرار بگیریم و حرفی برای گفتن داشته باشیم ممنونم و کل این مقام و جایگاه اگر حضرت امام زمان از ما قبول کنند به ایشان میبخشیم و از ایشان خواهش میکنم که برای ما دعا کنند.