مفهوم جنبهی رفتاری در روان شناسی، در گذر زمان با تلاشهای صورت گرفته
توسط دانشمندان و محققان مختلف ظهور کرد. طرح کلی تئوری رفتار گرایی و
نسخههای مختلف آن را میتوان با اطلاعات ارائه شده در زیر شناخت و درک
کرد.
رفتار گرایی شاخهای از روان شناسی است که در آن رفتار قابل اندازه گیری، اهمیت عمده دارد. محیط به عنوان فاکتور تعیین کننده با توجه به رفتار فرد در نظر گرفته میشود. هسته یا جوهر این روش، تمام اعمال، احساسات و افکار فرد است که میتوان به عنوان رفتار عنوان کرد و یا فرض کرد. طبق این تئوری، هیچ تفاوتی بین فرآیندهای مشاهده شده به طور خصوصی و محرمانه (تفکر و احساس) و در ملأ عام و عمومی (اعمال/ رفتار) وجود ندارد.
مثال دیگر همان استفاده از کمکهای مثبت یا منفی است تا این که بر رفتار فرد تأثیر بگذارد. این امر به عنوان شایسته سازی موثر و عامل شناخته میشود. تلاشهایی صورت گرفته است تا با استفاده از چنین اصلاحات رفتاری بر عملکرد آکادمیک دانش آموزان تأثیر گذاشته شود. حفظ کردن عادتی نیز یکی از مثالهای تأثیر گذاری بر روش عملکرد مغز است.
فاکتورهای زیادی وجود دارند که بر الگوهای رفتاری فرد تأثیر میگذارند. وجود تواناییهای ذاتی، حالتهای ذهنی و روانی، افکار و احساسات را نمیتوان یکجا نوشت. ویژگیها و مهارتهای ذاتی و غیره این پتانسیل را دارند که بر رفتار فرد درست همانند مشاهدهی عینی تأثیر بگذارند.
رفتار گرایی شاخهای از روان شناسی است که در آن رفتار قابل اندازه گیری، اهمیت عمده دارد. محیط به عنوان فاکتور تعیین کننده با توجه به رفتار فرد در نظر گرفته میشود. هسته یا جوهر این روش، تمام اعمال، احساسات و افکار فرد است که میتوان به عنوان رفتار عنوان کرد و یا فرض کرد. طبق این تئوری، هیچ تفاوتی بین فرآیندهای مشاهده شده به طور خصوصی و محرمانه (تفکر و احساس) و در ملأ عام و عمومی (اعمال/ رفتار) وجود ندارد.
جنبهی رفتاری چیست؟
تئوری تابولا راسا که به نام تئوری لوح سفید نیز شناخته میشود، پایه و اساس رفتار گرایی است. این تئوری بر اساس این مفهوم استوار شده است که نوزاد بدون دانش و آگاهی به دنیا میآید و این تنها راه برای بیرون کشیدن او از محیط خویش است. نسخههای مختلف زیادی از این مفهوم وجود دارند که توسط افراد مختلف مطرح شدهاند. توصیف این نسخهها و نقطه نظرات در زیر آورده شده است :• روش شناسی :
این نسخه بر اساس مطالعهی عینی و منظوری الگوهای رفتاری استوار است. حالتهای باطنی و یا زندگی روانی در این جنبهی ارائه شده توسط روان شناس آمریکایی به نام جان بی. واتسون در نظر گرفته نمیشوند.• بنیادی :
بی. اف. اسکینر نقش مهمی در مطرح کردن تئوری رفتار گرایی بنیادی و ریشهای ایفا کرد. این نسخه متفاوت از جنبهی روش شناسی از نظر پذیرش حالتهای ذهنی و احساسات است. هم چنین این نسخه استدلال کرد که این احساسات و حالتهای ذهنی هدف درمان علمی هستند. به طور شگفت انگیز، احساسات و حالتهای ذهنی به عنوان دلایل رفتار نشان داده شده توسط فرد در نظر گرفته نمیشوند.• نظری :
این نسخه، حالتهای باطنی قابل مشاهده را مطرح میکند. این نسخه پویا است اما در انتخاب گلچین است. تأکید آن بر روی اصل صرفه جویی ارائه شده توسط اوکام ریزر است.• زیستی :
در این نسخه از روان شناسی رفتاری، جنبهی ادراکی تغییرات در رفتار در نظر گرفته میشود. واحدهای حرکتی نیز که بر رفتار تأثیر میگذارند در نظر گرفته میشوند.• ادراکی :
طبق این جنبه، روشی که فرد یک وضعیت و یا سناریوی ویژه را درک و دریافت میکند بر الگوی رفتاری او تأثیر میگذارد. توانایی فرد برای استدلال و حل مسائل نیز این الگوی رفتاری را تعیین میکند.• اجتماعی :
جنبهی اجتماعی رفتاری نیز شرایط اجتماعی – اقتصادی را که فرد در مرحلهی رشد با آنها مواجه میشود، در نظر میگیرد. گفته میشود این شرایط بر الگوی رفتاری تأثیر میگذارند.• پایان شناسی :
جنبهی پایان شناسی بیشتر متمایل به سمت مشاهدهی عینی است. فرآیندهای ادراکی از نقطه نظر تأثیر گذاری بر الگوهای رفتاری اهمیت داده نمیشوند.• انسان گرایی :
کارهای ابراهیم ماسلو و کارل روجرز بر این نظریه و تئوری تأثیر گذاشتند. انگیزه و محرک به عنوان فاکتوری که نقش مهمی در شکل گیری الگوی رفتاری فرد ایفا میکند، در نظر گرفته شده است. خود شکوفایی، مفهوم مهمی است که باید در شناخت جنبهی انسان گرایانه مورد مطالعه قرار گیرد.مثالها :
یکی از بهترین مثالهای رفتار گرایی، آن آزمایشاتی است که توسط روان شناس روسی به نام ایوان پاول اوف در زمینهی شایسته سازی کلاسیک بر روی سگها انجام شد. گذاشتن غذا در دهان سگها باعث ترشح بزاق آنها شد. سگها به این روند معمولی عادت کردند و بعداً فقط با دیدن غذا شروع به ترشح بزاق کردند. پاول اوف به سگها غذا داد و از یک زنگ برای نشان دادن زمان غذا استفاده کرد. سگها به این روند عادت کردند و فقط با شنیدن صدای زنگ حتی در حالت عدم حضور غذا شروع به ترشح بزاق کردند.مثال دیگر همان استفاده از کمکهای مثبت یا منفی است تا این که بر رفتار فرد تأثیر بگذارد. این امر به عنوان شایسته سازی موثر و عامل شناخته میشود. تلاشهایی صورت گرفته است تا با استفاده از چنین اصلاحات رفتاری بر عملکرد آکادمیک دانش آموزان تأثیر گذاشته شود. حفظ کردن عادتی نیز یکی از مثالهای تأثیر گذاری بر روش عملکرد مغز است.
فاکتورهای زیادی وجود دارند که بر الگوهای رفتاری فرد تأثیر میگذارند. وجود تواناییهای ذاتی، حالتهای ذهنی و روانی، افکار و احساسات را نمیتوان یکجا نوشت. ویژگیها و مهارتهای ذاتی و غیره این پتانسیل را دارند که بر رفتار فرد درست همانند مشاهدهی عینی تأثیر بگذارند.
مترجم : بهروزی
منبع:راسخون
منبع:راسخون