این در حالی است که متولیان کشور تا این لحظه ارزش چندانی برای راهکارهای روانشناسی درتدوین سیاستهای کلان جامعه و مهار آسیبهای اجتماعی قایل نبودهاند.
با این همه به نظر میرسد وقت آن رسیده تا با نگاهی اجتماعی و فارغ از مسائل سیاسی روز به گسترش آسیبهای اجتماعی بنگریم و با استفاده از رهنمودهای روانشناسی دست به تدوین و تهیه برنامههای کلان کشور بزنیم تا بتوانیم بر حجم گسترده معضلات و آسیبهایی که این روزها جامعه ما را در مینوردند فائق شویم.»
این محوریترین موضوع مورد بحث در میزگرد روز گذشته اعضای هیأت علمی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی بود.حاضران در این نشست هریک از زاویه تخصصی خود به این موضوع پرداختند.
جای خالی روانشناسان در تدوین سیاستهای کلان جامعه
دکتر «علی مظاهری»،
عضو هیأت علمی دانشگاه روانشناسی شهید بهشتی از جای خالی روانشناسان در
تدوین سیاستها و برنامههای کلان جامعه گفت و تأکید کرد: ما اهداف زیاد و
بلند مدتی را تا افق 1404 برای کشور تدارک دیدهایم اما آمارها و ارقامی
که از آسیبهای اجتماعی ارائه میشود مانند وضعیت اعتیاد، طلاق و غیره به
ما نشان میدهد که وضعیت روحی و روانی جامعه ما با آسیبهای زیادی مواجه
است.
ایجاد رشتههای بین رشتهای روانشناسی؛ ضرورتی انکارناپذیر
دکتر «مجید صفاری نیا»
دانشیار روانشناسی دانشگاه، مشاور خانواده و عضو انجمن علوم روانشناختی
امریکا و گرداننده این میزگرد، یکی از مشکلات کشور را نداشتن رشتههای بین
رشتهای حقیقی و علمی انفجار اطلاعات با ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی
دانست و گفت: در این زمینه در کشور خلأ وجود دارد و میبایست ایجاد
رشتههای بین رشتهای روانشناسی در دستور کار مسئولان کشور و آموزش عالی
قرار بگیرد.
او همچنین تأکید کرد: در کشور رشتهای مدون با عنوان روانشناسی اجتماعی یا رشتههای نزدیک به روانشناسی اجتماعی فضای مجازی که در حال حاضر یکی از مشکلات جدی کشور ما به حساب میآید وجود ندارد در حالی که در سال 2003 در دنیا این رشته بهوجود آمد.
دکتر صفارنیا همچنین در بخش دیگری از اظهاراتش به تأسیس رشته روانشناسی فضای مجازی در کشور اشاره کرد و گفت: در یک دهه اخیر در دنیا رشتهای تأسیس شده به نام روانشناسی فضای مجازی که یک رشته، بین رشتهای است. در غرب توسعه انفورماتیک اتفاق میافتد و رشتههای دانشگاهی در کلان آن ایجاد میشود تا اثرات توسعه نرم در زندگی افراد قابل پیشبینی بوده و برنامههای آموزشی لازم در بخش پیشگیری و همچنین کم رنگ کردن اثرات منفی آن قابل مشاهده باشد اما این اتفاق در جامعه ما نمیافتد و این مسأله یکی از موضوعاتی است که کشور ما را تهدید میکند.
وزارت بهداشت سلامت روان را محدود به بیماریهای روانی میداند
اما مغفول ماندن روانشناسی سلامت و نادیده انگاشتن نقش آن در بروز بیماریهای جسمی و روحی و روانی موضوع دیگری بود که دکتر«احمد علیپور»
به آن اشاره کرد و گفت: متأسفانه این بخش از علم روانشناسی برای پزشکان
کشور ما و مجموعه وزارت بهداشت ناشناخته مانده و بسیاری از آنان این جنبه
از علم روانشناسی را نمیشناسند.
به گفته وی، وزارت بهداشت آنطور که باید به مسأله بهداشت روان توجه نمیکند و بهداشت روان را صرفاً محدود به بیماران روانی مثل اسکیزوفرنی محدود کرده است درحالیکه بهداشت روان بیشتر در قالب پیشگیری باید تعریف شود.
این عضو شورای عالی سازمان نظام روانشناسی اضافه کرد: اگر مسئولان تصمیم داشته باشند ارتقای سلامت جامعه را مدنظر قرار بدهند لازمهاش این است که از متخصصان دیگری غیر از روانپزشکان و پزشکان استفاده کنند و در این راستا یکی از مهمترین متخصصان، روانشناسان هستند که میتوانند در پیشگیری از اختلالات روانی و ارتقای سلامت روان تأثیرگذار باشند.
وی با اشاره به اینکه وزارت بهداشت یک لایحه سلامت روانی تنظیم کرده و به دولت فرستاده است، گفت: بسیار عجیب است که در این لایحه؛ سلامت روان معادل بیماری روانی بستری تلقی شده است درصورتی که برای ایجاد سلامت روان باید به مراحل قبل از بیماری توجه کرد.
مسئولان باید برنامهریزی درباره سالمندان را دریابند
دکتر «فرید براتی سده» رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان نیز از نبود
برنامهریزیها برای سالمندی در کشور گلایه کرد و گفت این موضوع در
سیاستگذاریهای کلان کشور نادیده گرفته شده است.
هرچند که وزارت بهداشت، کمیته امداد، سازمان بهزیستی و غیره در حال انجام کارهایی در حوزه سالمندی هستند اما مهم آن است که این فعالیتها هماهنگ شوند تا ما به بازه کاملی برای سالمندی برسیم. او معتقد است در حال حاضر آمادگی برای رو در رویی با افزایش سالمندی در کشور وجود دارد اما تا این لحظه هیچ سازمان یا نهاد غیر دولتی برای طرح یا راهکاری در این باره پیشقدم نشده است. فرید براتیسده میگوید این آمادگی معطوف به هماهنگی و همکاری همه سازمانهای مربوطه است.
علوم انسانی باید احیا شود
دکتر «حمیدرضا پور اعتماد»،
عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم شناختی نیز از بیتوجهی به روانشناسی و
جنبههای مختلف این علم در جامعه ایران انتقاد کرد و گفت: طی این سالها
روانشناسان کشور تلاشهای بیشماری برای ارائه بستههای مختلف آموزشی انجام
دادند؛ بستههایی که میتوانند بهعنوان راهکاری قابل قبول در درمان و
کنترل آسیبهای اجتماعی مؤثر واقع شوند و برخی از مسئولان در سازمانهای
مختلف را تازه به این فکر واداشته که از راهکارهای ارائه شده در بستههای
روانشناسی بهره ببرند.
او اشاعه آسیبهای اجتماعی نظیر طلاق، فحشا، افزایش پروندههای قضایی، اعتیاد و غیره را معلول بیتوجهیای میداند که در سالهای اخیر به روانشناسی شده است و تنها راه جبران این دست از مشکلات را بهرهمندی از توان و ظرفیت علم روانشناسی در ارائه راهکارهای سودمند و اثبات شده میداند.
تدوین سیاستهای کشور با راهنمایی روانشناسان
اما دکتر «شهرام وزیری»
عضو هیأت علمی گروه روانشناسی بالینی آخرین سخنران این نشست نیز با اشاره
به اینکه مردم در جامعه ما اقبال خوبی به روانشناسان نشان میدهند، عنوان
کرد: جایگاه روانشناسی بیش از آنکه از سوی مردم باید جدی گرفته شود
نیازمند نگاه حمایتی و مشورتی مسئولان کشوراست.
این عضو هیأت علمی دانشگاه افزود: طی سالهای اخیر مسئولان همواره سعی کردهاند با استفاده از اشکال مختلف امنیتی مسائل ومعضلات اجتماعی را مهار کنند؛ راهکاری که متأسفانه پاسخگو و مناسب برای مهار آسیبهای اجتماعی نیست.
به اعتقاد او روانشناسی برای بخش عمدهای از آسیبهای اجتماعی راهکارهای مناسبی در اختیار دارد که باید با توسل به آن از این مراحل عبور کرد.
وی
افزود: متأسفانه یکی ازمشکلات ساختاری در کشور ما استفاده از افراد فاقد
صلاحیت درتهیه و تدوین سیاستها و راهکارهایی است که در کشور اجرایی
میشود.وزیری ادامه داد: متأسفانه طی این سالها نیز روانشناسان هم
نتوانستند آنگونه که باید لزوم حضور روانشناسان را در تدوین سیاستهای کلان
جامعه به مسئولان یادآوری کنند.
ایران-میگنا