مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: اهل عزّت با سه چیز نجات پیدا میکنند و به عزّت میرسند. یکی ایمان به خدا؛ یعنی با قلبت خدا را اقرار کن و او را یاد کن. دوّم عمل صالح است، سوّم هم اینکه در کم و زیاد صبر داشته باشی.
خلوت کنید. خلوت خیلی خوب است. خلوت جَلوَت میآورد، یعنی جلال میدهد. جلال یعنی شلوغ میشود یعنی ملائک میآیند. جَلوَت جای شلوغ را میگویند. خلوت جایی است که مردم تخلیه میکنند و تنها خودت هستی. امیدوارم خلوتمان با جلوتمان قاطی شود. آخرهای عمر هم خلوت، هم جلوت، همهاش خدا باشد.
دوست خدا باشید،
عزیران خدا باشید. هم در خلوت، هم در جلوت. والاّ خلوت و جلوت مزاحم همدیگر
هستند. اهل دنیا به زحمت میافتند، میگویند اینها کیستند که همهاش ذکر
میگویند! مردم نان ندارند بخورند، اینها مینشینند ذکر میگویند. همین یک
کلاس دنیاست که تفرقه دارد. همین کلاس هم تازه برای شیعیان برزخ است. برزخ
یعنی بین آب و خاک، بین خوب و بد، بین زشت و زیبا. یک دسته انسان را از
این طرف میکشند یک دسته از آن طرف تا وقتی که برسیم به قیامت. قیامت دیگر
سرتاسر راه است. آنجا یکسره خوبان خدایند. دورویی نیست، جنّت و قرب است.
سه چیز سبب نجات انسان است. هرکس میخواهد از ذلّت، خفّت و ظلم نجات پیدا
کند، این سه چیز را بر روی قلبش یادداشت کند. هر کس میخوهد از ظلمتِ جهل و
ذلّت و خواری نجات پیدا کند این سه چیز را مراقب باشد. یک وقت خودت را کم
نشماری! دنیا مانند این است که خدای ناخواسته اگر کسی مرض بدی داشته باشد
بدنش زخم باشد چرک و کثافت بدنش را گرفته باشد و زخمهایش کِرم بیفتد، بعد
یک عدّهای بخواهند از آن زخمها استفاده کنند. طبیعت خواهی اینطور است
برادر من! یک وقتی خودت را کم نشماری بگویی نانم کم است، این کم است، آن کم
است. خداوند ما را برای شرافت آفریده است. خواسته که ما عبد خدا باشیم، از
نور استفاده کنیم، عزّت خودمان را حفظ کنیم. از این شهر به این ذلیلی نجات
پیدا کنیم.
اهل عزّت با سه چیز نجات پیدا میکنند و به عزّت
میرسند. یکی ایمان به خدا؛ یعنی با قلبت خدا را اقرار کن و او را یاد کن.
دوّم عمل صالح است، یعنی این اعمالی که انجام میدهی، بچهات را نان
میدهی، راه میروی، در اجتماع حضور داری کار و تلاش می کنی همه برای خدا
باشد. فرمان او را ببری و عمل صالح انجام دهی. سوّم هم اینکه در کم و زیاد
صبر داشته باشی. مریض میشوی سالم میشوی، بر آنها صبر کنی. این سه چیز بشر
را از آن ذلتی که تعریف میکنند بیرون میآورد.
کسی که ایمان
به خدا آورده وقتی عمل صالح انجام داد منّت آن را سر خلق خدا نمیگذارد.
مخلوقات مگر چه دارند که بخواهد سرشان منّت بگذارد. این خداست که همه چیز
به انسان داده است. چرا میگویید بودم که اینطور کردم، من بودم که آنطور
خواستم و اعمالتان را به یاد بدهید. هرچه میتوانید در عمل خالص باشید. کسی
که برای خدا کار کرده است جزایش را هم از خدا دریافت میکند. زن و
بچههایتان هم مال خدا هستند، درست است که نانشان با شماست آبشان با شماست،
اما مال خدا هستند. خود شما هم مال خدا هستید. پس انسان هر کاری می کند
خالص برای خدا باشد. عمل خالص خیلی لازم است.
کتاب طوبای محبّت جلد دوم – ص 130
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی-خبرگزاری تسنیم