اضطراب لزوماً چیز بدی نیست. چون میتواند ما را آگاه و به ما کمک کند تا هوشیار بمانیم و به نوعی به ما انگیزه دهد تا مشکلات را حل کنیم. اما اگر اضطراب بر توانایی ما در مدیریت زندگی تأثیر بگذارد، میتواند مشکل ساز شود.
کارشناسان میگویند داشتن یک سیستم هشدار داخلی مانند اضطراب مزایای زیادی دارد. تجربه گاه به گاه اضطراب، در واقع بخشی طبیعی از زندگی ما به حساب میآید. با این حال، افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی در مورد موقعیتهای روزمره معمولاً نگرانی و ترس شدید و بیش از حد و مداوم دارند. آنها معمولاً اختلالات اضطرابی شامل دورههای مکرر احساسات ناگهانی اضطراب، ترس یا وحشت شدید را تجربه میکنند که در عرض چند دقیقه میتواند به اوج خود برسد.
گاهی این احساس اضطراب و هراس با فعالیتهای روزانه تداخل دارد و کنترل آن دشوار است. ضمن آنکه با خطر واقعی تناسب ندارد و میتواند برای مدت طولانی ادامه یابد. برای جلوگیری از این احساسات ممکن است از بسیاری مکانها یا موقعیتها دوری کنیم. بنابرابن بهتر است با ماهیت چنین احساساتی آشنا شویم. همچنین توجه داشته باشید هر شکلی از اضطراب هم که داشته باشید میتواند درمان شود.
آیا توجه به اضطراب، اضطراب را بیشتر میکند؟
دکتر سهیلا یوسفی، روان درمانگر خانه روان شناسی تجربه و استاد دانشگاه درباره چگونگی مقابله با احساسات ناشی از اضطراب میگوید: از گذشته این طور به ما گفتهاند که به هر چیزی بیشتر بها داده شود ارزش بیشتری در زندگی ما پیدا خواهد کرد. ولی آیا توجه به احساسات هم همین نتیجه را به دنبال دارد؟ آیا وقتی به اضطرابی که در لحظه تجربه میکنیم هم توجه داشته باشیم مضطربتر خواهیم شد؟
به گفته این روان درمانگر، تجربیات و دانش روانکاوی کاملاً برعکس این را به ما نشان داده است. در واقع امروز ما میدانیم که هر میزان که بتوانیم تجربیات بدنی و احساسیمان را بیشتر رصد کنیم و حواسمان را به خودمان و آنچه در ما میگذرد معطوف خود کنیم، بهتر میتوانیم دلیل درونی، ذهنی یا عامل بیرونی ایجادکننده آن را درک و در ادامه نیز راه حلی برای آن پیدا کنیم. یا اگر راه حلی هم وجود ندارد بتوانیم با آنها کنار بیاییم.
احساسات خود را بشناسید و با آنها کنار بیایید
این استاد دانشگاه میگوید: احساسات عوامل آسیب رسانی در زندگی ما نیستند؛ بلکه ما قرار است بتوانیم با تسلط بر آنها بهتر خودمان را بشناسیم و با شناخت بهتر از خود نیز بدانیم از زندگی خود چه میخواهیم و چقدر حاضریم برای خواستههایمان تلاش کنیم. در واقع ما تا زمانی که به خواستههای واقعیمان آگاه نباشیم ممکن است مدام در حال عوض کردن و تغییر مسیر خود یا ارتباط با آدمهای زندگی ما ن باشیم. چون این موضوع میتواند آسیب زیادی به ما بزند.
چطور آرامش بیشتری داشته باشیم؟
دکتر یوسفی در پاسخ به اینکه ما برای داشتن زندگی آرام چه میتوانیم بکنیم میگوید: وقتی میگوییم ما باید بتوانیم احساسات خود را بشناسیم و با آنها کنار بیاییم باید برای شما مشخص شود که این عوامل چقدر میتوانند به هم متصل و وابسته باشند. یعنی ما برای داشتن زندگی آرامتر و آرامش نسبی لزوماً نباید مطلق بدون اضطراب زندگی کنیم.
چون در عالم واقع اصلاً چنین چیزی امکانپذیر نخواهد بود که آدمیزاد بتواند بدون اضطراب زنده بماند، اضطراب یک عامل محافظتی برای حفظ بقای ماست که اگر نباشد ما تلاشی برای امور روزانه خود نخواهیم کرد و در بیخیالی مطلق به سر میبریم.
اضطراب چطور به شما کمک میکند
به گفته این روان درمانگر در واقع این اضطراب است که باعث میشود ما صبح از خواب بیدار شویم، به فعالیتهای روزانه خود رسیدگی کنیم، سرکار برویم، غذا بخوریم، پسانداز کنیم، به فکر حفظ سلامت خودمان باشیم و به طور کلی از خودمان مراقبت کنیم. پس این موضوع لزوماً چیز بدی نیست؛ فقط لازم است بهاندازه باشد و در واقع نگذاریم به میزان آزاردهنده و فلج کنندهای برسد که امور زندگیمان را مختل کند.
اما هر زمان احساس کردید که از اضطراب زیادی رنج میبرید به جای انکار و فرار از آن عوامل ایجاد آن را به دقت بررسی کنید. شاید ابتدا نتوانید موفق شوید اما به مرور میتوانید وقت بیشتری برای این کار بگذارید تا به نتیجه درستی برسید.
در غیر این صورت، اگر مدام در حال فرار از احساسات خود هستید میتوانید از یک فرد متخصص کمک بگیرید.
منبع:همشهری آنلاین - یکتا فراهانی