به نظر می رسد معنای روزه داری برای کسی
که درها را می گشاید و پُشت آن علت با ارزشی را پیدا می کند با کسی که
روزه برایش معنایی جز جبر و محدودیت ندارد، متفاوت خواهد بود.
برای همه ما پیش آمده بعد از اینکه
چالشی را با موفقیت پشت سر گذاشتیم، احساس خوبی پیدا کردیم. وقتی شخص بداند
"می تواند" از سنگلاخ ها عبور کند و در پایان به فضای امن و دلپذیری خواهد
رسید، احساس آرامش خواهد کرد. زمانی که کسی در زندگی مسئله ای را با
موفقیت حل می کند، احساس شایستگی و خودکارآمدی خواهد کرد و بعد از این
احساس خوشایند، هیجان شادی از راه می رسد.
فرد روزه دار قرار است در طول 30 روز، متفاوت از روزهای دیگر، زندگی کند و با یک تغییر بزرگ در سبک زندگی شخصی، روبرو خواهد شد. زمانی که شخص می تواند از پسِ گرسنگی، تشنگی و محدودیت های ناشی از آنها بربیاید، در پایان احساس توانمندی و رضایت خواهد کرد. چون فرد باید برای این تغییر خودش را با استفاده از مهارت های مختلف، مجهّز کند.
راستی کدام فرد تلاشگری را سراغ دارید که پس از پیروزی و کامیابی اش احساس شادمانی نکرده باشد؟ اینکه چطور می توانیم با مسئله پیشِ رو کنار بیاییم، بخشی از آن مربوط به "معنایی" است که روانشناسان معناگرا، از آن به عنوان یک موضوع کلیدی نام می برند. معنایی که سعی می کنیم برای پذیرش شرایط خاص، کشف و گاهی از نو معنای جدیدی را خلق کنیم.
جمله های طلایی دکتر فرانکل (بنیانگذار مکتب معنا درمانی)، در ذهنم مرور می شود که در کتاب انسان در جستجوی معنا می نویسد: «آنچه انسان ها را از پا در می آورد، رنج ها و سرنوشت نامطلوبشان نیست. بلکه بی معنا شدن زندگی است که مصیبت بار است و معنا تنها در لذت، شادمانی و خوشی نیست. بلکه در رنج و مرگ هم می توان معنایی یافت.»
از آن جایی که در پسِ هر هیجانی یک "فکر" نشسته است، فکرِ اینکه "من مجبورم" یک نوع احساس و هیجان را تولید می کند و فکر "من آزادم و خودم انتخاب می کنم"، هیجان دیگری را شکل می دهد. بنا بر این، به نظر می رسد معنای روزه داری برای کسی که درها را می گشاید و پُشت آن علت با ارزشی را پیدا می کند با کسی که روزه برایش معنایی جز جبر و محدودیت ندارد، متفاوت خواهد بود.
در نظر گرفتن معنای ارزشمندی که روزه و یا هر هدف دیگری برایمان دارد می تواند مشوقی باشد تا مسیر خود را با گام های محکم و پُشتی استوار، ادامه دهیم.
در ادامه به تعدادی از فوایدی که شرایط روزه داری می تواند در سلامت روان فرد ایجاد کند، اشاره می کنم:
- «فرد در ماه رمضان تشویق می شود که از لحاظ جسمی و روانی، موقعیت های سختی مانند تشنگی و گرسنگی را تجربه کند که باعث افزایش تسلط فرد بر خود شده و در نتیجه خویشتن داری او افزایش پیدا می کند. از طرف دیگر، رعایت آموزه های مذهبی در زمینه ارتباطات بین فردی و بخشش و اطعام نیازمندان ممکن است باعث افزایش کارایی فرد شود که به طور مستقیم با بهبود عزت نفس رابطه دارد.» (مقاله پژوهشی "بررسی تاثیر روزه داری در ماه رمضان بر عزت نفس و سلامت روانی دانشجویان"، مجله اصول بهداشت روانی)
- شرایط روزه داری می تواند باعث ایجاد انگیزه در فرد شود. علاوه بر اینکه خودِ روزه گرفتن نیاز به انگیزه دارد از آن طرف هم می تواند باعث ایجاد انگیزه شود. زیرا فرد پس از 30 روز، شرایط متفاوت و سختی را با صبوری، پشت سر گذرانده و حالا می تواند امیدوار باشد که تغییرات جدید دیگری را هم می تواند در زندگی اش ایجاد کند.
- روزه داری، تمرینی است برای آنکه فرد میزان صبرش را افزایش دهد. در روانشناسی، مفهوم صبر، با اصطلاح "تحمل"، بیان می شود. یکی از تعاریف تحمل در روانشناسی: «توانایی مقاومت در برابر تنیدگی، درد و فشار ناشی از رویدادهای تنش زا» است. پس، از این موقعیت می توان به نفع تقویت مهارت هایی چون تحمل و سرسختی، استفاده کرد.
- روزه داری می تواند باعث افزایش "خودگردانی" شود. خودگردانی، «زمانی رخ می دهد که افراد به منظور کسب نتیجه ای یا اجتناب از پیامدی، کنش ها، گفتارها و نگرش هایی را ایجاد و یا ترک کنند و یا فرد به گونه ای خاص باشد یا نباشد.» در نهایت، یادآوری این نکته ضروری به نظر می رسد که روزه گرفتن در شرایطی که روزهای بلند و هوای به شدت گرمی را سپری می کنیم، کاری دشوار است.
همچنین با تغییر زمان تغذیه روزانه مان، الگوی خواب ما نیز تغییر می کند و ممکن است این حس مشترک را داشته باشیم که نظم خوابمان به هم ریخته است. که همه اینها می تواند فرد را تحریکپذیر کند. چرا که یکی از عوامل مؤثر در شیوه برخورد ما با مسائل مختلف، عوامل فیزیولوژیکی است. بنابراین نقش گرسنگی، تشنگی و بی خوابی را نمی توان در رفتار نادیده گرفت. اما نکته اصلی، زمانی خودنمایی میکند که لازم است افراد برنامه ریزی متناسبی را با شرایط جدید طراحی کنند تا میزان انطباق و سازگاری شان با وضعیت موجود، به بهترین حالت ممکن برسد.
نگار فیض آبادی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی-میگنا
فرد روزه دار قرار است در طول 30 روز، متفاوت از روزهای دیگر، زندگی کند و با یک تغییر بزرگ در سبک زندگی شخصی، روبرو خواهد شد. زمانی که شخص می تواند از پسِ گرسنگی، تشنگی و محدودیت های ناشی از آنها بربیاید، در پایان احساس توانمندی و رضایت خواهد کرد. چون فرد باید برای این تغییر خودش را با استفاده از مهارت های مختلف، مجهّز کند.
راستی کدام فرد تلاشگری را سراغ دارید که پس از پیروزی و کامیابی اش احساس شادمانی نکرده باشد؟ اینکه چطور می توانیم با مسئله پیشِ رو کنار بیاییم، بخشی از آن مربوط به "معنایی" است که روانشناسان معناگرا، از آن به عنوان یک موضوع کلیدی نام می برند. معنایی که سعی می کنیم برای پذیرش شرایط خاص، کشف و گاهی از نو معنای جدیدی را خلق کنیم.
جمله های طلایی دکتر فرانکل (بنیانگذار مکتب معنا درمانی)، در ذهنم مرور می شود که در کتاب انسان در جستجوی معنا می نویسد: «آنچه انسان ها را از پا در می آورد، رنج ها و سرنوشت نامطلوبشان نیست. بلکه بی معنا شدن زندگی است که مصیبت بار است و معنا تنها در لذت، شادمانی و خوشی نیست. بلکه در رنج و مرگ هم می توان معنایی یافت.»
از آن جایی که در پسِ هر هیجانی یک "فکر" نشسته است، فکرِ اینکه "من مجبورم" یک نوع احساس و هیجان را تولید می کند و فکر "من آزادم و خودم انتخاب می کنم"، هیجان دیگری را شکل می دهد. بنا بر این، به نظر می رسد معنای روزه داری برای کسی که درها را می گشاید و پُشت آن علت با ارزشی را پیدا می کند با کسی که روزه برایش معنایی جز جبر و محدودیت ندارد، متفاوت خواهد بود.
در نظر گرفتن معنای ارزشمندی که روزه و یا هر هدف دیگری برایمان دارد می تواند مشوقی باشد تا مسیر خود را با گام های محکم و پُشتی استوار، ادامه دهیم.
در ادامه به تعدادی از فوایدی که شرایط روزه داری می تواند در سلامت روان فرد ایجاد کند، اشاره می کنم:
- «فرد در ماه رمضان تشویق می شود که از لحاظ جسمی و روانی، موقعیت های سختی مانند تشنگی و گرسنگی را تجربه کند که باعث افزایش تسلط فرد بر خود شده و در نتیجه خویشتن داری او افزایش پیدا می کند. از طرف دیگر، رعایت آموزه های مذهبی در زمینه ارتباطات بین فردی و بخشش و اطعام نیازمندان ممکن است باعث افزایش کارایی فرد شود که به طور مستقیم با بهبود عزت نفس رابطه دارد.» (مقاله پژوهشی "بررسی تاثیر روزه داری در ماه رمضان بر عزت نفس و سلامت روانی دانشجویان"، مجله اصول بهداشت روانی)
- شرایط روزه داری می تواند باعث ایجاد انگیزه در فرد شود. علاوه بر اینکه خودِ روزه گرفتن نیاز به انگیزه دارد از آن طرف هم می تواند باعث ایجاد انگیزه شود. زیرا فرد پس از 30 روز، شرایط متفاوت و سختی را با صبوری، پشت سر گذرانده و حالا می تواند امیدوار باشد که تغییرات جدید دیگری را هم می تواند در زندگی اش ایجاد کند.
- روزه داری، تمرینی است برای آنکه فرد میزان صبرش را افزایش دهد. در روانشناسی، مفهوم صبر، با اصطلاح "تحمل"، بیان می شود. یکی از تعاریف تحمل در روانشناسی: «توانایی مقاومت در برابر تنیدگی، درد و فشار ناشی از رویدادهای تنش زا» است. پس، از این موقعیت می توان به نفع تقویت مهارت هایی چون تحمل و سرسختی، استفاده کرد.
- روزه داری می تواند باعث افزایش "خودگردانی" شود. خودگردانی، «زمانی رخ می دهد که افراد به منظور کسب نتیجه ای یا اجتناب از پیامدی، کنش ها، گفتارها و نگرش هایی را ایجاد و یا ترک کنند و یا فرد به گونه ای خاص باشد یا نباشد.» در نهایت، یادآوری این نکته ضروری به نظر می رسد که روزه گرفتن در شرایطی که روزهای بلند و هوای به شدت گرمی را سپری می کنیم، کاری دشوار است.
همچنین با تغییر زمان تغذیه روزانه مان، الگوی خواب ما نیز تغییر می کند و ممکن است این حس مشترک را داشته باشیم که نظم خوابمان به هم ریخته است. که همه اینها می تواند فرد را تحریکپذیر کند. چرا که یکی از عوامل مؤثر در شیوه برخورد ما با مسائل مختلف، عوامل فیزیولوژیکی است. بنابراین نقش گرسنگی، تشنگی و بی خوابی را نمی توان در رفتار نادیده گرفت. اما نکته اصلی، زمانی خودنمایی میکند که لازم است افراد برنامه ریزی متناسبی را با شرایط جدید طراحی کنند تا میزان انطباق و سازگاری شان با وضعیت موجود، به بهترین حالت ممکن برسد.
نگار فیض آبادی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی-میگنا