
به همین دلیل شناخت ابعاد اجتماعی حس شنوایی، کمشنوایی و ناشنوایی اهمیت زیادی دارد. بسیاری از مردم تصور میکنند ناشنوایی فقط یک مشکل جسمی است، اما در حقیقت این موضوع یک مسئله اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی نیز به شمار میرود.
به گزارش میگنا رسانه سلامت روان ایران حس شنوایی باعث میشود انسان بتواند بهطور طبیعی وارد گفتگو شود، صحبت دیگران را درک کند و به صورت همزمان واکنش کلامی و احساسی نشان دهد. حتی سکوت و آهنگ صدای انسان در ارتباط نقش دارد و روابط انسانی را شکل میدهد.
یک کودک از همان ماههای اول تولد با شنیدن صداها، زبان را یاد میگیرد و با تقلید و تکرار، گفتار را شکل میدهد.
بنابراین شنوایی فقط دریافت صدا نیست، بلکه دریچه ورود به زبان، فرهنگ و جامعه است.
زمانی که شنوایی آسیب ببیند، مسیر ارتباطی انسان تغییر میکند و این تغییر میتواند زمینهساز چالشهای اجتماعی، عاطفی و تحصیلی باشد.
خدیجه عزیزی روانشناس استثنایی و مترجم رسمی زبان اشاره تاکید میکند کمشنوایی یکی از شایعترین مشکلات ارتباطی در جهان است.
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که صدها میلیون نفر با درجاتی از کمشنوایی زندگی میکنند و هر سال این عدد در حال افزایش است.
یکی از دلایل این افزایش، استفاده زیاد از هدفون، سر و صدای شهری، بالا رفتن سن و مشکلات ژنتیکی است. فرد کمشنوا لزوماً ناشنوا نیست و ممکن است بخش زیادی از صداها را بشنود، اما وضوح آن برایش کافی نباشد.
گاهی او صدای افراد را میشنود اما نمیتواند معنای جمله را بفهمد. این موضوع باعث سوءتفاهم، خستگی، گوشهگیری و کاهش اعتمادبهنفس میشود. بسیاری از کمشنواها در جمع احساس فشار روانی میکنند، چون باید مدام تمرکز کنند و صداها را حدس بزنند. در نتیجه در محیطهای شلوغ، مهمانیها، کلاسها و محل کار ممکن است احساس انزوا کنند.
ناشنوایی حالتی است که فرد قادر به شنیدن صداها نیست یا شنوایی او به حدی پایین است که بدون ابزار کمکی یا زبان اشاره امکان دریافت پیامهای صوتی ندارد. ناشنوایی میتواند مادرزادی یا اکتسابی باشد. برخی از افراد از بدو تولد ناشنوا هستند و برخی دیگر در کودکی یا بزرگسالی شنوایی خود را از دست میدهند.
تفاوت این دو گروه از نظر اجتماعی بسیار مهم است. فردی که از کودکی ناشنوا بوده، زبان اشاره را به عنوان زبان اصلی یاد میگیرد و فرهنگ ناشنوایان را میپذیرد، اما فردی که در بزرگسالی ناشنوا شود، معمولاً بحران عاطفی، افسردگی و مشکلات ارتباطی بیشتری را تجربه میکند، چون زبان گفتاری را بلد است اما راه ارتباطی خود را از دست داده است.
ابعاد اجتماعی کمشنوایی و ناشنوایی بسیار گسترده است.
نخستین بعد، ارتباط کلامی است. فردی که نمیشنود یا کم میشنود، برای برقراری ارتباط باید از راههای جایگزین استفاده کند. برخی به لبخوانی تکیه میکنند، برخی از سمعک و کاشت حلزون استفاده میکنند و برخی دیگر با زبان اشاره ارتباط برقرار میکنند.
اگر جامعه زبان اشاره را بشناسد، تعامل اجتماعی آسانتر میشود، اما اگر افراد جامعه با این زبان آشنا نباشند، فرد ناشنوا احساس تنهایی و طردشدگی خواهد کرد.
بنابراین آگاهی عمومی نقش مهمی در کیفیت زندگی این افراد دارد. یکی از مشکلات جدی این است که برخی افراد تصور میکنند افراد ناشنوا یا کمشنوا، از نظر ذهنی یا عاطفی ضعیفتر هستند، درحالیکه این باور کاملاً اشتباه است.
ناشنوایی یک مشکل جسمی است، نه ضعف ذهنی. افراد ناشنوا میتوانند تحصیل کنند، شغل داشته باشند، هنر خلق کنند و موفقیتهای بزرگ به دست آورند.
بعد دوم، آموزش است. کودکان کمشنوا و ناشنوا برای یادگیری نیاز به روشهای متفاوت دارند. اگر از همان سالهای ابتدایی حمایت شوند، مانند کودکان شنوا رشد میکنند. اما اگر دیر تشخیص داده شوند، ممکن است یادگیری زبان و گفتار دشوار شود. در بسیاری از کشورها مدارس مخصوص ناشنوایان وجود دارد، اما امروزه بسیاری از متخصصان توصیه میکنند که این کودکان در کنار سایر کودکان آموزش ببینند، به شرط آنکه امکانات آموزشی مناسب وجود داشته باشد. حضور مترجم زبان اشاره، استفاده از سیستمهای افزایش صدا، زیرنویسگذاری و روشهای آموزشی تصویری به این گروه کمک میکند تا بدون تبعیض تحصیل کنند. تحصیل میتواند آینده اجتماعی فرد ناشنوا را بهطور کامل تغییر دهد. فرد تحصیلکرده توانایی حضور در جامعه، کسب شغل و رسیدن به استقلال مالی را پیدا میکند.
بعد سوم، خانواده است. خانواده اولین محیط اجتماعی هر انسان است. اگر والدین با ناشنوایی یا کمشنوایی فرزند خود آشنا نباشند، ممکن است کودک دچار تأخیر زبانی یا مشکلات روانی شود. برخی خانوادهها تصور میکنند کودکشان نمیتواند مثل دیگران باشد، در حالی که با آموزش صحیح و حمایت عاطفی، کودکان ناشنوا کاملاً توانمند هستند.
مهمترین نکته این است که کودک باید احساس کند پذیرفته شده و دوستداشتنی است. والدینی که زبان اشاره یاد میگیرند یا از ابزار کمکشنوایی استفاده میکنند، رابطه بسیار قویتری با فرزندان خود میسازند. وقتی ارتباط خانوادگی سالم باشد، کودک اعتمادبهنفس پیدا میکند و میتواند در جامعه فعال ظاهر شود.
بعد چهارم، اشتغال و زندگی اقتصادی است. بسیاری از افراد کمشنوا و ناشنوا به دلیل نبود فرصت برابر شغلی، با مشکلات مالی روبهرو میشوند. بعضی کارفرمایان تصور میکنند فرد ناشنوا نمیتواند درست ارتباط برقرار کند، در حالی که بسیاری از ناشنوایان در زمینههای طراحی، برنامهنویسی، هنر، مهندسی، آموزش، ورزش و مشاغل فنی عملکرد بسیار عالی دارند.
اگر محیط کار برای این افراد قابلدسترس باشد، بهرهوری آنها حتی میتواند بیشتر از دیگران باشد، چون تمرکز بالایی دارند و از طریق دیداری و لمسی اطلاعات را سریع دریافت میکنند. شمول اجتماعی و فرصت برابر برای همه افراد، از جمله مهمترین اصول حقوق بشر است و جوامعی که به این اصل احترام میگذارند، افراد ناشنوا را بهعنوان اعضای فعال جامعه میپذیرند.
بعد پنجم، فرهنگ و هویت است. ناشنوایی فقط یک موضوع پزشکی نیست، بلکه جنبه فرهنگی دارد. بسیاری از افراد ناشنوا جامعه خود را دارند. آنها در کنار هم راحتتر ارتباط برقرار میکنند، زبان اشاره دارند و احساس همبستگی میکنند. برخی از آنها ناشنوایی را نه یک نقص، بلکه یک تفاوت میدانند. این دیدگاه در دنیا بسیار رایج شده است.
در فیلمها، تئاترها، جشنوارهها و شبکههای تلویزیونی مخصوص ناشنوایان، این هویت فرهنگی دیده میشود. وقتی جامعه این هویت را به رسمیت بشناسد، احترام و درک متقابل افزایش پیدا میکند.
بعد ششم، سلامت روان است. کمشنوایی و ناشنوایی اگر با حمایت اجتماعی همراه نباشد، ممکن است فرد را دچار اضطراب، افسردگی، خشم یا انزوا کند. کسی که نمیتواند در جمع شرکت کند یا صحبتهای دیگران را درک کند، ممکن است به مرور زمان از گروه فاصله بگیرد. اما اگر دوستان، خانواده و جامعه اصول صحیح ارتباط با این افراد را بدانند، سلامت روان آنها تضمین میشود.
گاهی فقط کافی است آهستهتر حرف بزنیم، روبهروی فرد بایستیم، دهانمان پید باشد یا از زبان اشاره استفاده کنیم. همین تغییرات ساده میتواند حس ارزشمندی و احترام را در فرد ایجاد کند.
یکی از مهمترین نکات در مورد ابعاد اجتماعی شنوایی، نقش فناوری است. امروزه ابزارهای کمکشنوایی پیشرفته، مانند سمعکها، کاشت حلزون، زیرنویس خودکار، اپلیکیشنهای ترجمه زبان اشاره و دستگاههای افزایش صدا، زندگی افراد کمشنوا و ناشنوا را بسیار آسانتر کرده است.
مدارس، دانشگاهها و محیطهای کاری میتوانند با استفاده از این فناوریها ارتباط را سازگار کنند. حتی شبکههای اجتماعی و تماس تصویری به افراد ناشنوا کمک کرده است که راحتتر از گذشته با دیگران ارتباط برقرار کنند و در جامعه حضور فعال داشته باشند.
مترجم و مدرس زبان اشاره خانه تاب آوری بر این باور است که یکی از مهمترین نکات در مورد ابعاد اجتماعی شنوایی، نقش فناوری است. امروزه ابزارهای کمکشنوایی پیشرفته، مانند سمعکها، کاشت حلزون، زیرنویس خودکار، اپلیکیشنهای ترجمه زبان اشاره و دستگاههای افزایش صدا، زندگی افراد کمشنوا و ناشنوا را بسیار آسانتر کرده است.
مدارس، دانشگاهها و محیطهای کاری میتوانند با استفاده از این فناوریها ارتباط را سازگار کنند. حتی شبکههای اجتماعی و تماس تصویری به افراد ناشنوا کمک کرده است که راحتتر از گذشته با دیگران ارتباط برقرار کنند و در جامعه حضور فعال داشته باشند.
درک اجتماعی از ناشنوایی باید تغییر کند. نگاه ترحمآمیز هیچ کمکی نمیکند. چیزی که افراد ناشنوا نیاز دارند احترام، فرصت و امکانات برابر است. جامعه زمانی رشد میکند که همه اعضای آن بدون تبعیض دیده شوند.
آگاهیبخشی درباره ناشنوایی، آموزش زبان اشاره در مدارس، مناسبسازی رسانهها با زیرنویس و افزایش امکان دسترسی به فناوریهای کمکشنوایی میتواند کیفیت زندگی این افراد را ارتقا دهد. در بسیاری از کشورها این اقدامات انجام شده و نتیجه آن افزایش حضور افراد ناشنوا در دانشگاهها، محیطهای حرفهای و عرصههای فرهنگی بوده است.
تابآوری ناشنوایان یک موضوع بسیار مهم در روانشناسی اجتماعی است.
افراد ناشنوا در طول زندگی با چالشهایی مانند محدودیتهای ارتباطی، سوءتفاهمهای اجتماعی، تبعیض، مشکلات تحصیلی یا شغلی و کمبود فرصتهای برابر مواجه میشوند. با وجود این موانع، بسیاری از ناشنوایان توانستهاند با قدرت، امید و تلاش به زندگی عادی و حتی موفق دست پیدا کنند.
یکی از عوامل اصلی تابآوری در میان ناشنوایان، حمایت خانواده و پذیرفته شدن در جمع است. وقتی اطرافیان زبان اشاره را یاد میگیرند یا ابزارهای ارتباطی مناسب فراهم میکنند، فرد احساس ارزشمندی و امنیت میکند. ارتباط مؤثر باعث کاهش استرس و افزایش انگیزه میشود.
تابآوری در ناشنوایان همچنین به استفاده از مهارتهای جایگزین وابسته است. این افراد معمولاً توانایی بالایی در مشاهده، تمرکز، یادگیری تصویری و زبان بدن دارند. برخی در هنر، ورزش یا مهارتهای فنی پیشرفتهای بزرگی کسب میکنند.
گروههای اجتماعی و جامعه ناشنوایان نیز در تقویت تابآوری نقش کلیدی دارند، زیرا احساس تعلق و درک مشترک ایجاد میکنند. مشارکت در فعالیتهای گروهی، برنامههای فرهنگی و آموزشی، اعتمادبهنفس فرد را افزایش میدهد.
دسترسی به تحصیل، فناوریهای کمکشنوایی، مترجم زبان اشاره و رسانههایی با زیرنویس نیز تابآوری را تقویت میکند. هرچه جامعه آگاهتر باشد، افراد ناشنوا با موانع کمتری روبهرو میشوند. در نتیجه، تابآوری نه تنها یک ویژگی فردی، بلکه یک نتیجه اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی است.
گفتنی است آدرس اصلی و سایت تاب آوری ایران بعنوان نخستین سایت تاب آوری کشور در سال 1394 در کرمانشاه توسط دکترمحمدرضا مقدسی و با حضور فرماندار وقت کرمانشاه جناب مهندس فضل اله رنجبر تاسیس و رونمایی شد و مالکیت معنوی آن به شماره 140350140001083936 به ثبت رسیده است.