سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

میرزا

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می‌فرمود: قبض و بسط دو نیرو هستند که مرتب به انسان ور می‌روند، به طوری که هیچ قدرتی نمی‌تواند جلو آنها را بگیرد. با جهت یا بدون جهت. ممکن است انسان کفران کرده باشد. یا نه اصلا خداوند مربی است می‌خواهد انسان را تربیت کند.

 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می‌فرمود: کار خدا حیات دادن و تجدید حیات است. غم و غصه مربوط به حیات تازه است. قرآن می‌فرماید: «ان مع العسر یسرا»* یسر و آسانی در عسر و سختی خوابیده است. جای اصلی کار همان جایی است که سخت است. این، هم مربوط به جسم و هم مربوط به روح است. خداوند بر این مطلب هم تاکید کرده است. یعنی حتما این چنین است، شک نکنید. امیدوارم خداوند پرده‌ها را بردارد و یسر دائم مرحمت کند. خداوند گاهی فتق می‌کند و گاهی رتق، باز می‌کند و می‌بندد. گاهی قبض می‌کند و گاهی بسط. انسان نمی‌داند چه می‌شود؛ یک وقت بسط می‌شود و نمی‌داند از خوشحالی چه کند. گاهی هم غم می‌آید. قبض و بسط مربوط به قلب است. در مواقعی که ماجور است باید صبر کرد، دندان سرجگر گذارد و خوابید. باید صبر کرد تا فرج حاصل شود.


قبض و بسط دو نیرو هستند که مرتب به انسان ور می‌روند، به طوری که هیچ قدرتی نمی‌تواند جلو آنها را بگیرد. با جهت یا بدون جهت. ممکن است انسان کفران کرده باشد. یا نه اصلا خداوند مربی است می‌خواهد انسان را تربیت کند؛ گاهی او را در غصه فرو می‌برند و گاهی هم در سرور را به روی انسان باز می‌کنند. در نهایت هم باز نشسته می‌شوند و دیگر نمی‌توانند به انسان ور بروند. یعنی غم و غصه و حزن می‌رود. خداوند مرحمت کند!


حضرت امیر(ع) فرمود: هرگاه کسی محزون می‌شود چیزی از علمهای سابقش را به همراه ندارد. کسی که یک عالم نور دیده است، حال عبادت دیده است، الان که محزون شده است هیچ کدام همراه او نیست. چون اگر با او باشد نمی‌گذارد غم و غصه بیاید. مثل این که کسی چهل سال نخست وزیر باشد و روزی به او بگویند: باید بروی! از آن چهل سال چیزی به همراه ندارد. به خاطر این که به او گفته‌اند باید برود، از غصه زانو به بغل گرفته است. راه خدا هم همین طور است.


وقتی خدا عبدی را از روی مصلحت یا حکمت یا هر جهت دیگر محزون می‌کند، از آن سرورهای قبل چیزی به همراه ندارد. چاره‌ای نیست، علاج آن فقط صبر است تا خداوند فرج را برساند. وقتی قلب بسته می‌شود نمی‌تواند روزنه‌ای به سابق باز کند. اصلا فکر او کار نمی‌کند تا برای علاج، مدرک و برهانی بیاورد. می‌بیند از آن حالات خوب چیزی به همراه ندارد. یک مرتبه خداوند سرور را می‌آورد و دیگر چیزی از غم باقی نمی‌ماند. مثل کسی که دو من تریاک تلخ خورده باشد. به مجرد این که حبه قندی به دهان می‌گذارد شیرین می‌شود. با این که تناسبی بین دو من تریاک و یک حبه قند وجود ندارد. عکس آن هم همین طور است.
*سوریه شرح (انشراح)، آیه 6.
کتاب طوبای محبت – ص 43
مجالس حاج محمداسماعیل دولابی


منبع : تسنیم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی