هر چند که موضوع اصلی سایت روانشناسی می باشد ولی با توجه به سوالات فراوان در این زمینه به این موضوع پرداخته شد
این مطلب بعد از پاسخگویی به سوالات از صفحه اول به بخش دین و اندیشه منتقل خواهد شد
تناسخ و آنچه من برداشت میکنم:
تناسخ یعنی نسخه به نسخه شدن و معنی لغت انگلیسی آن میشود Incarnation به مفهوم تغییر صورت خارجی .
این موضوع در برخی باورهای شرقی از جمله در مصر باستان و هندوئیسم ریشه دارد و ظاهرا از این منابع به عرفان کابالا در یهودیت که سرمنشاء آیین های آن از مصر باستان می باشد و سپس به دیگر ادیان ساری گشته است.
چرا تناسخ:
راستی چرا این مذاهب باور به تناسخ دارند؟
شاید این مسئله را باید در علاقه انسان ها به جاودانه شدن جستجو کرد. اینکه به یکباره تمامی وجود یک انسان و تمام تلاشها و ماحصل عمر چند ده ساله او تبدیل به هیچ شود مطمئنا همیشه جای جدل و اعتراض بوده و بر این اساس همیشه انسان به دنبال یافتن راهی برای حل این معضل بوده و خواهد بود. طی دهه های اخیر همین عامل مایه تولید بسیاری از فیلم های هالیوودی گردیده که همیشه در این فیلم ها افراد به دنبال یافتن اکسیر زندگانی جاودانه هستند.
آیا ادیان الهی هم باور به تناسخ دارند؟
ادیان الهی که شامل یهودیت، مسیحیت، زرتشتیان، مسلمانان می شوند تقریبا هیچگونه اعتقادی به تناسخ ندارند. و این مسئله بدان گونه که در ادیان غیر الهی به آن پرداخته شده است کاملا در مکاتب الهی نفی شده است.
علت تفاوت دیدگاه مابین ادیان الهی و غیر الهی چیست؟
شاید مهمترین علت تفاوت دیدگاهها در میان ادیان الهی و غیر الهی ، فلسفه این مکاتب به انسان پس از مرگ است.
آنچه که هر دوی این مکاتب در دنیای فعلی به آن می پردازند از قبیل خوبی، بدی، کمک به دیگران و مواردی از این دست تقریبا در ذات شبیه به هم است و همه انسانها را به داشتن رفتار و اخلاق پسندیده دعوت می کنند. هر چند که ظاهر انجام این اعمال با هم متفاوت است. این دعوت به خیر و نیکی به واسطه درک وجود انسان و نیازهای مادی و معنوی اوست.
اما آنچه که عامل اختلاف بین این نگاهها است، درک این مکاتب از دنیای پس از مرگ انسانها است. چگونگی نگاه به زندگی پس از مرگ باعث تغییر به زندگی قبل از مرگ میشود.
ادیان الهی که همگی باور بر حساب و کتاب پس از مرگ و در نتیجه به پاداش و جزاء اعمال در دنیای آخرت و به بهشت و جهنم دارند، اعمال خود را در این جهان بر این اساس پایه ریزی میکنند و ادیانی که اعتقادات متفاوتی دارند، اعمالی دنیوی آنها نیز به نحو دیگری پی ریزی می شود.
باور ادیان غیر الهی به جهان پس از مرگ:
وجه اشتراک نگاه در همه الهی و بیشتر ادیان غیر الهی زندگی پس از مرگ است.
اما چگونه؟...
به عنوان مثال به این باور ها توجه کنید!
عبادت خدا در بین تمامی ادیان الهی
عبادت اله های مختلف در یونان باستان
عبادت مجسمه های بودا در چین و کشور های اطراف آن
عبادت خدایان مختلف در مصر
عبادت موشها در معبد موش، عبادت کرکس ها در معبد مخصوص به آنها، عبادت میمونها در معبدی جداگانه و عبادت گاو ، ببر ، مار و غیره در هندوستان
عبادت جن ، شیاطین و ابلیس در بین شیطان پرستان
عبادت آلت تناسلی مرد در بین برخی اقوام
عبادت خورشید، عبادت کوه و آتش و ... که هنوز هم وجود دارند
از نظر من همه اینها ناشی از باورهای افراد به جهان پس از مرگشان است و اینکه تمایل به جاودانگی حتی پس از مرگ چگونه تبدیل به باور شده است.
مصریان مرگان خود را مومیایی میکردند تا اینکه پس از مرگ همیشه جاودانه باشد. برخی از هندیان به دلیل ترس از مار و ببر و اینکه شاید آنها را قدرت برتر می دیدند که توانایی بقاء بیشتر در میان سایر حیوانات اطرافشان را داشتند، به تدریج شروع تبدیل آنها به مظاهر قدرت خود کرده اند. آنهایی که گاو را می پرستند، آنرا مایه حیات و ممات خود می دانند.
مصاحبه یکی از معبدان معبد موشها را به یادم هست که از باقی مانده ظرف غذای موشها میخورد و آرزو داشت که پس از مرگ در قالب یک موش به زندگی برگردد. و همینطور آنهایی که غذا برای خوردن نداشتند و دارائی خود را برای معبد میمونها هدیه می دادند.
فیلم مستند و اعترافات گروهایی موجود است که بچه ها را برای جنیان قربانی می کنند. و اخیرا فیلم مستندی را تماشا می کردم که افراد بومی در یکی از قبائل در جنگلهای آمازون ، قبر مردگان خود را با کرده و باقی مانده اجساد خود را بیرون می آوردند و پس از جداکردن استخوانها، آنها را میکوبیدند تا پودر شود و بعد در آب می ریختند و می خوردند و می گفتند که اینکار باعث می شود تا روح درگذشتگانشان به آزادی به دنیای دیگر سیر کند.
همه اینها باوری است که این اقوام در طی زمان از جهان دیگر به دست آورده و آنرا تبدیل به فرهنگ کرده اند درحالیکه همه میدانند که هیچکس تا به حال از دنیای دیگر برنگشته تا در مورد آن سخن بگوید.
ادیان الهی چه میگویند؟
در ادیان الهی نگرش به جهان پس از مرگ نه بر اساس تجربه افراد که براساس گفته های دینی است که از زبان انبیاء الهی و یا از طریق کتب الهی نقل شده است. و از این رو این نگاه به یک نگاه واحد تبدیل شده و به یک صورت نقل میشود. هر چند در جزئیات تفاوت وجود دارد که آنهم به نظر من ناشی از دخل و تصرف افراد در ترجمه، نقل ، بیان و تفسیر این مطالب می باشد. که باعث سوء استفاده های افراد سود جو از این مسئله شده است.
در همه ادیان الهی انسان در این جهان متولد شده و سپس می میرد و بعد زنده شده و پاسخده اعمال خود میگردد. این مراحل بسته میزان اطلاعاتی که در منتقل شده است، متفاوت است.
اما قرآن در مورد زندگی پس از مرگ چه میکوید؟
بر اساس قرآن بذر انسان جایی قبل از این جهان خلق شده و تعهداتی از او گرفته شده است. سپس برای اولین بار در این جهان متولد شده و بعد دچار موت میگردد که در آن انتقال روح از این جهان به جایی به نام برزخ یا جایی در حد فاصل بین دو جهان انجام میگیرد. سپس حیات برزخی ادامه می یابد تا روز آخر که دنیا دگرگون شده و همه وارد این شکل از حیات شوند و سپس به اعمال آنها رسیدگی شده و بهشتی یا جهنمی می شوند.
نظر قرآن در مورد دنیای پس از مرگ چیست؟
حَتَّی إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ* لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ (المؤمنون: ۹۹-۱۰۰)
آنها همچنان به راه غلط خود ادامه میدهند تا زمانی که مرگ یکی از آنها فرا میرسد می گوید: پروردگارا مرا بازگردان(۹۹) باشد که در آنچه ترک کردهام عمل صالح انجام دهم. حاشا که بازگردد، همانا سخنی که او میگوید و هیچ فایدهای ندارد. از پس سرشان برزخ است تا روزی که برانگیخته شوند.(۱۰۰)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَی رَبِّهِمْ یَنسِلُونَ* قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ*ِان کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ
و در صور دمیده شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوی پروردگارشان میروند(۵۱) میگویند ای وای بر ما چه کسی ما را از خوابگاهمان بر انگیخت؟ (آری) این همان است که خداوند رحمان وعده داده است و فرستادگان او راست گفتند.(۵۲) صیحه واحدی بیش نیست، ناگهان همگی نزد ما حاضر میشوند. (۵۳)
کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَ کُنْتُمْ اَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمیتُکُمْ ثُمَّ یُحْییکُم ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
چگونه به خدا ایمان نمى آورید با این که شما (قبل از آفرینش آن گاه که خاک بودید) مرده و بى جان بودید و خداوند شما را زنده کرد سپس شما را مى میراند و بعد زنده مى کند، و سپس به سوى او باز مى گردید. ( سوره بقره، آیه 28 )
اَللّهُ الَّذى خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمیتُکُمْ ثُمَّ یُحْییکُمْ
خداوند همان کسى است که (نخست) شما را آفرید، سپس روزى داد بعد مى میراند، سپس زنده مى کند (سوره روم، آیه 40)
وَ هُوَ الَّذى اَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمیتُکُمْ ثُمَّ یُحْییکُمْ اِنَّ الاْنْسانَ لَکَفُورٌ
و او کسى است که شما را زنده کرد (و آفرید) سپس مى میراند و باز هم (روز رستاخیز) زنده مى کند. ولى این انسان بسیار ناسپاس است. (سوره روم، آیه 4)
قالُوا رَبَّنا اَمَتَّنا اثْنَتَیْنِ وَ اَحْیَیْتَنا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ اِلى خُرُوج مِنْ سَبیل
(کافران در آن جهان) مى گویند: پروردگارا! ما را دوبار میراندى و دوبار زنده کردى اکنون به گناهان خود معترفیم آیا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟ (سوره حج، آیه 66)
وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَـٰوَ'تِ وَ مَن فِی الارْضِ إِلَّا مَن شَآءَ اللَهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَی' فَإِذَا هُمْ قِیَامٌ یَنظُرُونَ * وَ أَشْرَقَتِ الارْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکِتَـٰبُ وَ جِایٓءَ بِالنَّبِیِّـــنَ وَ الشُّهَدَآءِ وَ قُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ.
و در صور دمیده میشود و تمام کسانیکه در آسمانها و در زمین هستند هلاک میشوند مگر افرادی را که خداوند بخواهد. پس بار دیگر در صور دمیده میشود، در این هنگام تمام موجوداتِ هلاک شده زنده میشوند و به حال قیام و وقوف در آمده، در انتظار امر پروردگار هستند. (86)
پس جریان خلقت اینگونه است:
مرحله |
حالت |
سند |
1 |
روح فاقد بدن = موت اولیه |
وَ کُنْتُمْ اَمْواتاً |
2 |
روح دارای بدن= حیات اولیه |
وَ هُوَ الَّذى اَحْیاکُمْ |
3 |
روح فاقد بدن= موت دوم ( مرگ عادی) |
ثُمَّ یُمیتُکُمْ |
4 |
روح دارای بدن = حیات مجدد ( قیامت) |
ثُمَّ یُحْییکُمْ |
5 |
بازگشت به سوی خدا |
ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ |
6 |
پس از بازگشت چه میشود؟؟؟ |
؟؟؟ |
نظر قرآن در مورد بازگشت و تناسخ چیست؟
وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ أَوَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَ جاءَکُمُ النَّذیرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمینَ مِنْ نَصیرٍ
آنها در دوزخ فریاد مى زنند: پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالحى انجام دهیم غیر از آنچه انجام مى دادیم! (در پاسخ به آنان گفته مى شود آیا شما را به اندازه اى که هر کس اهل تذکّر است در آن متذکّر مى شود عمر ندادیم، و انذارکننده (الهى) به سراغ شما نیامد؟! اکنون بچشید که براى ظالمان هیچ یاورى نیست» (فاطر/۳۷)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خاسِئینَ
به طور قطع از حال کسانى از شما، که در روز شنبه نافرمانى و گناه کردند، آگاه شدهاید! ما به آنها گفتیم: «به صورت بوزینه هایى طردشده درآیید!» (بقره/۶۵)
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِکَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازیرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ
بگو: «آیا شما را از کسانى که موقعیّت و پاداششان نزد خدا برتر از این است، با خبر کنم؟ کسانى که خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ کرده،) و از آنها، میمونها و خوکهایى قرار داده، و پرستش بت کرده اند.» [مائده/۶۰]
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ
آیا ندیدى جمعیتى را که از ترس مرگ، از خانه هاى خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (که به بهانه بیمارى طاعون، از شرکت در میدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بمیرید! (و به همان بیمارى، که آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده کرد.(بقره/۲۴۳)
حَتَّى إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّى أَعْمَلُ صَــلِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا وَ مِن وَرَآئِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ;
آن ها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند[ تا زمانى که مرگ یکى از آنان فرا رسد، مى گوید: پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آن چه ترک کردم (و کوتاهى نمودم )عمل صالحى انجام دهم! (ولى به او مى گویند) چنین نیست! این سخنى است که او به زبان مى گوید و اگر باز گردد، کارش همچون گذشته است! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند. ( 99-100 مومنون)
مخلص کلام.....
آنچه که مشخص است پس از بر پا شدن قیامت دیگر بازگشتی نیست. و لذا تناسخی هم نمی تواند وجود داشته باشد چرا که دیگر اصلا موجود زنده ای وجود ندارد که روح بتواند در آن حلول یابد.
از طرفی از نظر عقل و منطق هم به نظر من چنین چیزی نباید باشد! بالاخره باید از آفرینش ما هدفی وجود داشته باشد و این هدف در جایی باید آشکار شود. نمی توان قبول کرد که انسان با داشتن برترین ویژگی های آفرینش روزی سگ باشد و روزی میمون و روزی موش!
با این حال موضوع جهان برزخ کمی پیچیده تر است. ارواح می توانند بین جهان مادی و معنوی سیر کنند و با انسانها رابطه برقرار نمایند. گزارشهای متعدی وجود دارد که ارواح می توانند بر دنیای مادی تاثیر بگذارند. و اسناد و مدارک موجود این مسئله را تائید میکند.
اما اینکه این ارواح بتوانند در قالب موجود دیگری تناسخ پیدا کنند، ثابت نشده است. هر چند تجهیزاتی برای رد یابی ارواح در جهان مادی ابداع شده ولی هنوز هم در موارد بسیاری این ابزار ها جوابگو نیستند. مکانیسم عملکرد این تجهیزات عمداتا بر اساس سنجش میزان انرژی در محیط هستند که همیشه امکان اشتباه در آن وجود دارد.
از طرفی امکان تشخیص ارواح از جنیان وجود ندارد. به عنوان مثال اینکه ادعا شود شخصی از مسائلی سخن میگوید که تنها با تناسخ امکان توجیه دارد، نمی تواند به طور قطع دلیل بر ورود روح دیگری در قالب آن شخص باشد، چرا که برخی از جنیان شرور نیز همین کار را می کنند و با توجه به اینکه طول عمر آنها بسیار بیشتر از آدمیان است، می توانند خاطراتی از سالهای بسیار دور بیان کنند.
اما در نهایت باید گفت که شواهد گویای اینست که همه ارواح امکان سیر در جهان مادی را دارند و برخی از آنها امکان تاثیر در امورات و موجودات را پیدا میکنند ولی چگونگی آن به صورت متقن مشخص نیست و هر مکتبی از دید خود به آن نگاه میکند. ولی به هر حال این مسئله نمی تواند تحت عنوان تناسخ تعبیر و توصیف گردد.
منبع : khosrocholchi.blogfa.com/post/459