هماکنون روند استفاده از شبکههای
اجتماعی به گونهای در میان برخی از افراد شدت گرفته است که ساعات طولانی
از زمان خود را در طول شبانه روز در این شبکهها میگذرانند.

اتلاف بیش از اندازه وقت در شبکههای اجتماعی
باعث شده است تا در برخی موارد دوستیهای نامتعارفی شکل بگیرد و همین
موضوع ضربه هنگفتی بر پیکره خانوادهها میزند. حضور بیش از اندازه زنان و
مردان متأهل در شبکههای اجتماعی باعث شده است تا افراد در این شبکهها
برای خود دوست یا معشوقهای داشته باشند اما با فرد دیگری زندگی کنند!
برخی افراد بر این باورند که این فضا مزایای بسیاری نیز دارد اما استفاده از آن باید بر اساس برنامه و با حساب و کتاب باشد چرا که حضور بیش از حد در فضای مجازی باعث شده تا زمانی را که افراد میتوانند در کنار همسر خود ساعات خوبی داشته و دوست داشتنیهای واقعی را درک کنند، در فضای مجازی طی کنند. افراد باید برای روابط زناشویی خود حرمت و چارچوب تعریف کنند وارتباطات بی قید و بندی که به مرور زمان حرمت زندگی افراد را به خطر میاندازد، محدود کنند.
برخی افراد بر این باورند که این فضا مزایای بسیاری نیز دارد اما استفاده از آن باید بر اساس برنامه و با حساب و کتاب باشد چرا که حضور بیش از حد در فضای مجازی باعث شده تا زمانی را که افراد میتوانند در کنار همسر خود ساعات خوبی داشته و دوست داشتنیهای واقعی را درک کنند، در فضای مجازی طی کنند. افراد باید برای روابط زناشویی خود حرمت و چارچوب تعریف کنند وارتباطات بی قید و بندی که به مرور زمان حرمت زندگی افراد را به خطر میاندازد، محدود کنند.
در حقیقت مشکل اصلی
عضویت در این شبکهها نیست بلکه مشکل اصلی عدم استفاده درست از این شبکهها
و حضور بیش از اندازه است که افراد باید این موضوع را مدیریت کنند. فردی
که برای رابطهای مجازی اهمیت زیادی قائل میشود و زمان زیادی را به آن
اختصاص میدهد، به احتمال زیاد از توجه به زندگی خودش بازمیماند و نسبت به
همسر و خانواده بیتوجهی نشان میدهد.
دام گسترده برای زنان مجرد و متاهل در شبکههای اجتماعی
حضور
بی مورد در شبکههای اجتماعی باعث شده است که زن و مرد با یکدیگر ارتباط
برقرار کنند و گاه وابستگی عاطفی شدیدی پیش میآید که این موضوع موجب
میشود نسبت به خانواده خود دلسرد شوند. در حقیقت زن خانهداری که باید از
حریم خانواده پاسداری کند در شبکههای اجتماعی با مردان غریبه همصحبت شده و
گاه دلبستگیهایی نیز بین آنها شکل میگیرد. افراد باید به صورت کنترل
شده در شبکههای اجتماعی حضور یابند زیرا شبکههای اجتمای آسیبهای جدی به
خانوادهها میزند و حضور بیش از اندازه اعضای خانواده در شبکههای اجتماعی
طلاق عاطفی را در میان خانواده ایرانی گسترش داده است.
در این فضا که عشقهای مجازی میان زن و مرد غریبه شکل میگیرد، مشاهده میشود که افراد به دوست مجازی خود وابستگی عاطفی شدیدی پیدا کردهاند و بیشترین زمان خود در طول شبانه روز را با چت کردن با او طی میکنند. در حالی که از همسر خود دور میشوند و حتی زن و مرد، شبها به جای اینکه در کنار یکدیگر به گفت وگو بپردازند هر کدام در گوشهای موبایل به دست در فضای مجازی وقت میگذرانند و با دوستان مجازی خود همصحبت هستند.
این حضور نامتعارف در شبکههای اجتماعی ممکن است ارتباطات بین زن و مرد را شکل دهد و پس از مدتی این ارتباطات صمیمی شده و گاه به دیدارهای حضوری نیز بینجامد. در چنین شرایطی خیانت و پنهان کاری میان زن و مرد شکل میگیرد.
همچنین به یمن شبکه های اجتماعی دوستی های مجازی نیز شکل گرفته، زنی که در رختخواب در کنار همسرش است ولی با گوشی با مردی که همکار یا عضو یک گروه هستند چت می کند مرد نیز به بهانه های واهى همسر خود را می پیچاند تا با خانمى که در یک گروه هستند خوش و بش کند!
حکایت
درکتاب تذکره الاولیاء، داستان دلچسبی از بایزید بسطامی روایت شده که می تواند الگوی مناسبی برای 'دوستی های اجتماعی' این روزهای ما باشد!
احمد خضرویه - مرید بلندمرتبه بایزید بسطامی- همسری داشت به نام 'فاطمه' که از نوادر زمانه بوده است. گفته اند که فاطمه با بایزید بسطامی دوستی بسیار نزدیکی داشته و با ایشان بی مهابا(خودمونی)سخن گفته است.
این مسئله البته صدای شوهر را در می آورد و با فاطمه بحثشان بالا می گیرد. فاطمه به شوهر می گوید: 'عزیزم، تو محرم طبیعت من می باشی و بایزید محرم طریقت من'
احمد که می فهمد این دوستی خوشبختانه پاک است و اجتماعی، آرام می گیرد.(ناگفته نگذارم که احتمالا فاطمه این تفکیک محرم طبیعت و محرم طریقت را از عارفه بزرگ، بانو رابعه عدویه آموخته است که در یک رباعی عربی به خداوند می گوید: من تو را در دل محرم خود قرار داده ام و تن خود را به آنکه بخواهد با من بنشیند بخشیده ام)
از بحث دور نشوم؛ خلاصه دوستی اجتماعی فاطمه و بایزید ادامه داشت تا اینکه یک روز فاطمه به دستان خود 'حنا' می زند، بایزید کنجکاوی می کند و می پرسد: 'فاطمه از بهر چه حنا بسته ای؟' فاطمه پاسخ تکان دهنده ای به استاد می دهد: 'تا این غایت تو دست و حنای من ندیده بودی. مرا با تو انبساط بود. اکنون که چشم تو براین ها افتاد، صحبت ما با تو حرام است'
به تعبیر دیگر، فاطمه همین که می بیند بایزید با آن همه وارستگی و پاکدامنی به اندازه پرسشی ساده، از وادی طریقت به صحرای طبیعت درغلتیده است و وارد حریم شخصی می شود، روی از او می پوشد و دیگر با او هم سخن نمی شود!
درست اینجاست که مفهوم عمیق تعهد و پایبندی به زندگی زناشویی، معنا و مفهوم پیدا می کند. اینکه بهراسیم، اگر همسر ما با مردی بیگانه هم کلام شود کلاهمان را باد خواهد برد، به گمان من دلهره ای بی مورد و باوری آزاردهنده است.
نه هیچ زنی می تواند شوهر را از همه زنان دیگر دور نگه دارد و نه هیچ مردی می تواند به تعبیر مهستی گنجوی- همسر خود را در 'حجره دلگیر' زندانی کند.
و حالا که این واقعیت زمانه ماست، باید بیاموزیم که 'فاطمه وار' دوستی های اجتماعی خود را مدیریت کنیم و نگذاریم کسی به آسانی از 'حنای حریم شخصی مان' چیزی بپرسد که این دیگر دوستی پاک نخواهد بود. چنانکه قطب الدین ابوالمظفر المروزی در مناقب الصوفیه می گوید: 'تا مادام که در دوستی، غرض هوا و طلب وصال و طمع نصیب نفس می یابد. آن دوستی را محبت نشایدگفت بلکه آنرا هوا گویند'
منبع: میگنا
در این فضا که عشقهای مجازی میان زن و مرد غریبه شکل میگیرد، مشاهده میشود که افراد به دوست مجازی خود وابستگی عاطفی شدیدی پیدا کردهاند و بیشترین زمان خود در طول شبانه روز را با چت کردن با او طی میکنند. در حالی که از همسر خود دور میشوند و حتی زن و مرد، شبها به جای اینکه در کنار یکدیگر به گفت وگو بپردازند هر کدام در گوشهای موبایل به دست در فضای مجازی وقت میگذرانند و با دوستان مجازی خود همصحبت هستند.
این حضور نامتعارف در شبکههای اجتماعی ممکن است ارتباطات بین زن و مرد را شکل دهد و پس از مدتی این ارتباطات صمیمی شده و گاه به دیدارهای حضوری نیز بینجامد. در چنین شرایطی خیانت و پنهان کاری میان زن و مرد شکل میگیرد.
همچنین به یمن شبکه های اجتماعی دوستی های مجازی نیز شکل گرفته، زنی که در رختخواب در کنار همسرش است ولی با گوشی با مردی که همکار یا عضو یک گروه هستند چت می کند مرد نیز به بهانه های واهى همسر خود را می پیچاند تا با خانمى که در یک گروه هستند خوش و بش کند!
حکایت
درکتاب تذکره الاولیاء، داستان دلچسبی از بایزید بسطامی روایت شده که می تواند الگوی مناسبی برای 'دوستی های اجتماعی' این روزهای ما باشد!
احمد خضرویه - مرید بلندمرتبه بایزید بسطامی- همسری داشت به نام 'فاطمه' که از نوادر زمانه بوده است. گفته اند که فاطمه با بایزید بسطامی دوستی بسیار نزدیکی داشته و با ایشان بی مهابا(خودمونی)سخن گفته است.
این مسئله البته صدای شوهر را در می آورد و با فاطمه بحثشان بالا می گیرد. فاطمه به شوهر می گوید: 'عزیزم، تو محرم طبیعت من می باشی و بایزید محرم طریقت من'
احمد که می فهمد این دوستی خوشبختانه پاک است و اجتماعی، آرام می گیرد.(ناگفته نگذارم که احتمالا فاطمه این تفکیک محرم طبیعت و محرم طریقت را از عارفه بزرگ، بانو رابعه عدویه آموخته است که در یک رباعی عربی به خداوند می گوید: من تو را در دل محرم خود قرار داده ام و تن خود را به آنکه بخواهد با من بنشیند بخشیده ام)
از بحث دور نشوم؛ خلاصه دوستی اجتماعی فاطمه و بایزید ادامه داشت تا اینکه یک روز فاطمه به دستان خود 'حنا' می زند، بایزید کنجکاوی می کند و می پرسد: 'فاطمه از بهر چه حنا بسته ای؟' فاطمه پاسخ تکان دهنده ای به استاد می دهد: 'تا این غایت تو دست و حنای من ندیده بودی. مرا با تو انبساط بود. اکنون که چشم تو براین ها افتاد، صحبت ما با تو حرام است'
به تعبیر دیگر، فاطمه همین که می بیند بایزید با آن همه وارستگی و پاکدامنی به اندازه پرسشی ساده، از وادی طریقت به صحرای طبیعت درغلتیده است و وارد حریم شخصی می شود، روی از او می پوشد و دیگر با او هم سخن نمی شود!
درست اینجاست که مفهوم عمیق تعهد و پایبندی به زندگی زناشویی، معنا و مفهوم پیدا می کند. اینکه بهراسیم، اگر همسر ما با مردی بیگانه هم کلام شود کلاهمان را باد خواهد برد، به گمان من دلهره ای بی مورد و باوری آزاردهنده است.
نه هیچ زنی می تواند شوهر را از همه زنان دیگر دور نگه دارد و نه هیچ مردی می تواند به تعبیر مهستی گنجوی- همسر خود را در 'حجره دلگیر' زندانی کند.
و حالا که این واقعیت زمانه ماست، باید بیاموزیم که 'فاطمه وار' دوستی های اجتماعی خود را مدیریت کنیم و نگذاریم کسی به آسانی از 'حنای حریم شخصی مان' چیزی بپرسد که این دیگر دوستی پاک نخواهد بود. چنانکه قطب الدین ابوالمظفر المروزی در مناقب الصوفیه می گوید: 'تا مادام که در دوستی، غرض هوا و طلب وصال و طمع نصیب نفس می یابد. آن دوستی را محبت نشایدگفت بلکه آنرا هوا گویند'
منبع: میگنا