درکتاب « جلاء العیون » ازجناب امیرمومنان علی علیه السلام نقل می کند، که حضرت فرمودند: چون خلاق عالم خلقت نور مرا و پسر عمم محمد مصطفی صلی الله علیه وآله را نمود، آن نور 1000 سال نزد پروردگار ایستاد و او را به یگانگی می خواند،
و نظر رحمت الهی براو بود، تا آنکه شعاع آن نور پرتو افکن گردید.و حق تعالی از آن نور
12 حجاب آفرید:
قدرت - عظمت - عزت - هیبت - جبروت - رحمت - نبوت - کبریا - منزلت - رفعت -سعادت - شفاعت .
پس امر شد آن نور را که داخل شود در حجابــات؛
1- آن نور داخل در حجاب قدرت شد و 12000 سال این تسبیح می گفت:
*{سبحان العلی الاعلی }*
2- و آن نور در حجاب عظمت 11000 سال این تسبیح می گفت :
*{ سبحان عالم السّر واخفی }*
3- و آن نور درحجاب عزت 10000 سال این تسبیح می گفت :
*{ سبحان الملک المنان }*
4 - و آن نور در حجاب هیبت 9000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحان من هو غنی لا یفتقر}*
5- و آن نور درحجاب جبروت 8000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحان الکریم الاکرام }*
6- و آن نور در حجاب رحمت 7000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحان رب العرش العظیم }*
7- و آن نور در حجاب نبوت 6000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحاب ربک رب العزه عما یصفون }*
8- و آن نور در حجاب کبریا 5000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحان العظیم الاعظم }*
9- و آن نور در حجاب منزلت 4000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحان العلیم الکریم }*
10- و آن نور در حجاب رفعت 3000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحان ذی الملک والملکوت }*
11- و آن نور درحجاب سعادت 2000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحان من یزید الا شیاء و لا یزول}*
12- و آن نور در حجاب شفاعت 1000 سال این تسبیح می گفت:
*{ سبحان الله وبحمد الله العظیم }*
پس حق تعالی بعد از آن نور 20 دریای نور آفرید و درهر دریا علمی چند بود، که به غیر ازخدا نمی دانست،پس امر نمود آن نور را که فر رود در دریاها پس غوطه خورد درجمیع آنها، چون بیرون آمد ندا رسید که ای حبیب من توئی بهترین خلقان من و توئی
شافع روز جزا،پس به شکرانه ی آن حال نور حبیب ذو الجلال به سجده افتاد، چون سر برداشت 124000 هزار قطره ازاو فرو ریخت، پس خداوند هر قطره ای را پیغمبری آفرید،بعد ازآن نور جوهری آفرید و آن را به دو نیم ساخت بعد نیمی از شفقت نظر کرد، عرش را آفرید، و عرش را بر روی آب قرار داد، پس کرسی را از نور عرش آفرید، و از نور عرش لوح و قلم را آفرید، آنگاه در عرش دانه ی مرواریدی آفرید، پس بالای وی700 سال راه بود و گرداگرد وی به یاقوت سرخ آراست. به قدرت حق تعالی آنگاه قلم را حکم کرد که بنویس در خلق علم و آنچه هست تا روز قیامت، پس قلم بنوشت { اول در لوح محفوظ علم خدا را هرچه باید و شاید تا روزقیامت به مقداربرگ درختی}.
پس گفت: « الحمد لله من مثلی » مثل من کیست که علم خدا ازمن مکتوب است ،
ندا آمد که « یمحوالله ما یشاء و یثبت وعنده ام الکتاب » پس از هیبت خداوندی سر قلم منشق شد و آن مستمر باشد تا روز قیامت،
آنگاه خلاق عالم از نور محمد صلی الله علیه وآله و سلم بهشت را آفرید، و حور و غلمان را در آن جای داد و ملائکه خلق فرمود، پس به نظر هیبت به آن نیم جوهر نظر کرد آب شد، پس از آن آب دودی و کفی نمایان شد از دود پاره ای از آسمان را آفرید و از کف آن طبقات زمین را.
{ انوار المجالس، آخوند ملا محمد حسین ارجستانی، مجلس 2 باب2 ص 27}
منبع: http://kashkuleraz.persianblog.ir