پیشکش به راوی مویه های بلند زیارت ناحیه مقدسه
...أَلسَّلامُ
عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ،
سلام بر
آن گونه خاک آلوده،
أ لسَّلامُ
عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهُ،
سلام بر آن کسى
که عهد و پیمانش شکسته شد،
أَلسَّلامُ
عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ
سلام بر آنکه
از جام هاى نیزه ها جرعه نوشید،
أَلسَّلامُ
عَلَیْک َ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِک َ ، الْمُخْلِصِ فی وَِلایَـتِک َ،
..سلام برتو
سلامِ آن کسى که به حُرمتِ توآشنا و در ولایت تو مُخلص و بى ریا است،
سَلامَ مَنْ
قَلْبُهُ بِمُصابِک َ مَقْرُوحٌ ، وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِک َ مَسْفُوحٌ ،
سلام کسی
که قلبش ازمصیبت تو جریحه دار، و
اشکش به هنگام یادتو جارى است،
سَلامَ
الْمَفْجُوعِ الْحَزینِ ، الْوالِهِ الْمُسْتَکینِ ،
سلام کسی که
دردناک وغمگین وشیفته وفروتن است،
سَلامَ مَنْ
لَوْ کانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ ، لَوَقاک َ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ ،
سلام کسی که اگرباتو
درکربلا مى بود، باجانش دربرابر تیزىِ شمشیرها ازتو محافظت مى نمود،
فَلاََ
نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً
،
...(درعوض) صبح
وشام برتومویِه میکنم، و به جاى اشک براى توخون
گریه میکنم،
غمی
به وسعت عالم نشسته بر جانش
تمام
ناحیه خیس از دو چشم گریانش
شبیه
ابر بهاری هوای ناحیه را
پر
از ترنم غم کرده اشک سوزانش
سلام
کرد به جدش ... سلامی از سر صدق
سلام
آن که کند جان فدای جانانش
سلام
کرد بر آن گونه های خاک آلود
بر
آن تنی که نمودند نیزه بارانش
سلام
کرد بر آن بوسه گاه نورانی
سلام
آنکه کند جان خویش قربانش
سلام
آن که دلش زخمی مصیبت هاست
سلام
آن که اگر بود کربلا –جانش
میان
طف ، سپر تیغ و نیزه ها می کرد
و
می سپرد به شمشیرها گریبانش
سلام
کرد بر آن جام نیزه نوشیده
بر
آن کسی که شکستند عهد و پیمانش
سلام
آنکه اگر نی نوا حضور نداشت
علی
الدوام شده ناله ی فراوانش
سلام
آن که سرازیر می شود هر روز
به جای اشک روان ، سیل خون زچشمانش...
شاعر : خانم مریم سقلاطونی