سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

۱۹۹ مطلب با موضوع «دل نوشته» ثبت شده است




به جای برنامه ریزی های

دوباره و دوباره ...


برای یکبــار هم که شده 

 انجامــش بِده

 


منبع: http://noghte-sarkhat.persianblog.ir


می گویند ساده ام....!

می گویند انگار از پشت کوه آمده !

 

 

انگار نمی دانند ؛

هر روز صبح از پشت کوه

خورشید طلوع می کند...

 


منبع: http://noghte-sarkhat.persianblog.ir


دلم لک زده...
مشهد...
نیمه های شب...
روبروی ایوان طلا...
روی فرشهای دوست داشتنی صحن...
خیره به گنبد طلا...
نسیم خنک ....
و اشک...اشک...اشک...
و یک آرزو...
.....
خوش به حالت کبوتر...



 صلوات خاصه ی حضرت امام رضا علیه السلام

 اللهم صلی علیٰ علیِ بْنِ موسَی الرِضَا المرتضی
 الاِمامِ اتَّقیِ النَّقی و حُجَّتکَ عَلیٰ مَنْ فَوقِ الاَرض
 و مَن تَحتَ الثَّریٰ الصِّدیقِ الشَّهید
 صَلاةً کَثیرةً تامَّةً زاکیةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا
 کَأَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ أَحَدٍ مِن اَوْلیائِک 



تا خدا فاصله ای نیست


 بیا

 

باهم از پیچ و خم سبز گیاه


 تا ته پنجره بالا برویم

 

و ببینیم خدا

 

پشت این پنجره ها

 

لحظه ای کاشته است؟!

 

تا خدا فاصله ای نیست


 بیا


 باهم از غربت این نادانی

 

سوی اندیشه ادراک افق

 

مثل یک مرغ غریب

 

لحظه ای٬ پر بزنیم...

 

کاش  می شد همه سطح پر از روزن دل

 

بستر سبز علف های مهاجر می شد

 

یا همان فهم عجیب گل سرخ

 

یا همین پنجره گرد غروب

 

تا مرا با تو از این سادگی مبهم ترس

 

ببرد تا خود آرامش احساس پر از فهم وصال!

 

تا خدا  فاصله ای بود اگر

 

من چه می دانستم که اقاقی زیباست!

 

یا گل سرخ٬ پر از سِر خداست!

 

یا اگر بود که من


 لای اوراق پر از سجده ی برگ

 

رمز تسبیح٬ نمی نوشیدم!

 

و از آن رویش مرطوب شعور من و تو٬

 

در دل گرم و پر از شور امید

 

خطی از عشق نمی فهمیدم!

 

من٬

 

به پرواز خدا در دل من٬ در دل تو

 

مثل هر صبح پر از آیه و نور٬ بارها! معتقدم!

 

و قسم می خورم این بار٬ به هر آیه ی نور

 

تا خدا

 

فاصله ای نیست

 

    بیا





صبح یک روز سرد پائیزی - روزی از روز های اول سال
بچه ها در کلاس جنگل سبز - جمع بودند دور هم خوشحال
بچه ها غرق گفتگو بودند - بازهم در کلاس غوغا بود
هریکی برگ کوچکی در دست! باز انگار زنگ انشاء بود
تا معلم ز گرد راه رسید -گفت با چهره ای پر از خنده
باز موضوع تازه ای داریم آرزوی شما در آینده
دانه آرام بر زمین غلتید رفت و انشای کوچکش را خواند
گفت باغی بزرگ خواهم شد تا ابد سبز سبز خواهم ماند
زنگ تفریح را که زنجره زد باز هم در کلاس غوغا شد
هریک از بچه ها بسویی رفت - ومعلم دوباره تنها شد
با خودش زیر لب چنین میگفت: - آرزوهایتان چه رنگین است


قیصر امین پور