مشاوره و روان درمانی رویکرد مراجع محوری در مشاورههای فردی و با هر نوع مراجعی مؤثر بوده است. مشاوره مذهبی، مشاوره مدرسه، بازی درمانی و مشاوره زناشویی و خانواده، این رویکرد را مورد استفاده قرار دادهاند.بهترین روش شناخته شده در درمان مراجع محوری بازتاب احساسات است که در حقیقت تشریح چندان دقیق از فرایند کار نیست بلکه این کار بیشتر توضیح و تفسیر است تا بازتاب صرف؛ و بیشتر احساس و محتوا یا یک حالت کلی است تا احساسات صرف.
ماهیت انسان در رواندرمانی به شیوهی «مراجع محوری»
-
راجرز همیشه در مورد آنچه که دخالت در آزادی شخصی محسوب میشود محتاط بود و بخصوص متنفر بود از اینکه بگویند «درمانگر یعنی یک متخصص». از طرف دیگر او در مورد کسانی که آزادی انتخاب دارند و براساس خواستههای خود زندگی میکند خوشبین بود و احتمال میداد که اینها باید یک زندگی خوب و فوقالعادهای داشته باشند. او بشدت معتقد بود که انسانها ذاتاً خوب، قابل اعتماد و منطقی هستند. بنابراین راجرز متقاعد شده بود که اگر انسانها آزاد باشند تا خودشان را اداره کنند آنوقت نیازهای جامعه نیز به بهترین وجه برآورده میشود، از آنجا که تقریباً تأکید راجرز منحصراً بر فرایند یک کار است تا بر نتیجهی آن کار. بنابراین او جزئیات دیدگاه خود را از یک زندگی خوب بیان نداشت. به هر حال او به وضوح زندگی را بیشتر به عنوان یک فرایند متغیر مینگریست تا بودن و یا هدفی ایستا و ساکن؛ به نظر راجرز کسانی که آزادی خود را قبول دارند و بدون مقاومت براساس فرایند ارزشگذاری ارگانیسمی زندگی میکنند به صورت خلاق با فرایند زندگی درگیر میشوند. راجرز این نوع زندگی را خوب میداند.
-
راجرز همیشه در مورد آنچه که دخالت در آزادی شخصی محسوب میشود محتاط بود و بخصوص متنفر بود از اینکه بگویند «درمانگر یعنی یک متخصص». از طرف دیگر او در مورد کسانی که آزادی انتخاب دارند و براساس خواستههای خود زندگی میکند خوشبین بود و احتمال میداد که اینها باید یک زندگی خوب و فوقالعادهای داشته باشند. او بشدت معتقد بود که انسانها ذاتاً خوب، قابل اعتماد و منطقی هستند. بنابراین راجرز متقاعد شده بود که اگر انسانها آزاد باشند تا خودشان را اداره کنند آنوقت نیازهای جامعه نیز به بهترین وجه برآورده میشود، از آنجا که تقریباً تأکید راجرز منحصراً بر فرایند یک کار است تا بر نتیجهی آن کار. بنابراین او جزئیات دیدگاه خود را از یک زندگی خوب بیان نداشت. به هر حال او به وضوح زندگی را بیشتر به عنوان یک فرایند متغیر مینگریست تا بودن و یا هدفی ایستا و ساکن؛ به نظر راجرز کسانی که آزادی خود را قبول دارند و بدون مقاومت براساس فرایند ارزشگذاری ارگانیسمی زندگی میکنند به صورت خلاق با فرایند زندگی درگیر میشوند. راجرز این نوع زندگی را خوب میداند.