کی پاپ ۱۰ سالی است که در ایران طرفداران زیادی دارد؛ البته این ماجرا به ایران ختم نمیشود. این ۱۰ سال، موسیقی کرهای، موسیقی آمریکا و اروپا را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است و این ماجرا اگر برای موسیقی آمریکا آب نداشته برای خود کرهجنوبی حسابی نان داشته است.
اعضای گروههای کیپاپ عموماً خوانندگان جوان و خوشقیافهای هستند که کارشان پرکردن آهنگهای جدید برای کمپانیهای مختلف است و به اسم سرگرمی، زمام نوجوانان و جوانان را در دست میگیرند. خوانندگانی با ظاهر مانکنها که وقتی به استخدام یک کمپانی درمیآیند نه میتوانند با دیگران در ارتباط باشند و نه میتوانند دوستان سابق خود را ببینند. وزنشان از یک عدد مشخص نباید بالاتر برود و حتی اجازه خوردن هر خوراکیای را هم ندارند.
بیشتر خوانندگان کمپانیهای کرهای، نوجوان هستند. انتخاب آنها اصول دارد و برای آنکه به استخدام کمپانیهای سرگرمی دربیایند باید هم از نظر جسمی ظریف باشند و هم افرادی گوش به فرمان. در واقع این کمپانیهای سرگرمی منبع درآمد مهمی برای کشور کره بهشمار میروند. با این روش، کشور کره هم صنعت خود را به دنیا معرفی میکند، هم صنعت گردشگریاش را گسترش میدهد و هم فرهنگ خود را در کشورهای دیگر عرضه میکند.
حالا کرهجنوبی پا را فراتر هم گذاشته است و لباس، تیشرت، کلاه و دستکشهای این گروهها را تهیه کرده و آن را هم به بازار عرضه میکند و این هم راهی برای درآمدزایی این کشور به شمار میرود.
اما نکته اینجاست، خوانندگانی که با این کمپانیها قرارداد میبندند پس از استعدادیابی و جذب در این گروهها باید زندگیشان کاملاً بر اساس سلیقه این کمپانیها باشد. باید دور خانواده و دوستانشان را خط بکشند. ارتباطشان با دنیای اطراف باید براساس برنامه کمپانی باشد. حتی وجهه سیاسی و اظهارنظرهای آنها را نیز کمپانیها به آنها دیکته میکنند و درواقع در یک نگاه میتوان گفت اینها بردههای کمپانیها بهشمار میروند.
کیپاپ چطور اوج گرفت؟
همه این ماجراها زیر سر جومونگ، یانگوم و سوسانو است؛ البته سریال پرطرفدار کرهایها یعنی اسکوید گیم هم آتش زیر خاکستر را تندتر کرد.
از همان زمان که پخش سریالهای کرهای در تلویزیون ایران آغاز شد، علاقه به فرهنگ کرهای هم افزایش پیدا کرد. داستانهای عاشقانه آن به قدری رمانتیک و جذاب مطرح میشدند که بسیاری از جوانان و نوجوانان کشورمان را به سمت سبک زندگی کرهای علاقهمند کرد و بعد از مدتی ما با گروهی از نوجوانانی روبهرو شدیم که علاقه زیادی به زندگی در کره داشتند، لباسهایشان را با مد روز کره هماهنگ میکردند و کلاس زبان کرهای میرفتند تا بتوانند بیشتر خودشان را با سبک زندگی آنها آشنا کنند.
این موج پرتلاطم حالا به موسیقی رسیده و موسیقیهای پرسروصدا و رقص و آوازهای خوانندگان کرهای دستبهدست بین نوجوانان میچرخد.
کانالهای هواداری روزبهروز افزایش پیدا میکند و برای ویدئوهایی با این مضمون در یوتیوب سرودست میشکنند و در کلوبهای هواداری برای سلبریتیهای چشمبادامی محبوبشان جیغ و هورا میکشند.
این در حالی است که تا چند دهه پیش بیشتر ما کره را کشوری با مردمی سنتی و لباسهای رزمی و کلاهخودهای سنگینی تصور میکردیم که تمام تلاششان حفظ این سنتهاست؛ اما به یکباره محبوبیت خوانندگان کرهای آنقدر بین نوجوانان بالا رفت که اگر کرونا نیامده بود معلوم نبود چند نفر از نوجوانان و جوانان به این کشور مهاجرت میکردند آن هم فقط به دلیل تبلیغات فراگیر موسیقی این کشور.
صداهای زیبا با چهرههای جذاب
نازنین، دختر ۲۰ سالهای که از طرفداران دوآتشه گروههای کیپاپ است، درباره علاقهاش به این گروهها به آنا میگوید: «تُن صدای این خوانندگان بسیار خوب است و آهنگها و متنهایی هم که برای این خوانندگان انتخاب میشود بسیار جذاب است و این در کنار چهرههای جذاب خوانندگان سبب میشود وقتی آهنگهای آنها را گوش میدهم از همه دنیا فارغ شوم.»
نازنین در مورد آهنگهای این گروه کرهای اظهار میکند: «متن آهنگها اغلب عاشقانه است و اصولاً هیچ مورد دیگری در این آهنگها دیده نمیشود و از آنجا که این آهنگها با هنر نمایشی همراه میشوند، جذابیت بیشتری به همراه دارند.»
وی ادامه میدهد: «چهرههای خوانندگان کرهای جذاب است و حرکاتی را که با آهنگها پیش میبرند آنقدر برنامهریزی شده است که انگار بهتر از آن امکان اجرا نداشته است و به همین دلیل، این آهنگها بسیار اثرگذار است.»
کاش کرهای بودم
نسترن نوجوان دیگری است که تحتتأثیر موسیقی کرهای موهایش را که بسیار بلند بوده کوتاه کرده و چتریهای روی پیشانیاش نشان میدهد که به این فرهنگ علاقه دارد و هروقت هم میخواهد از خانه بیرون برود، چشمهایش را به سبک کرهایها آرایش میکند. نسترن به خبرنگار آنا میگوید: نخستین بار سریال «تو زیبایی» را که ساخته کشور کره است، دیدهام. بعد از آن چند سریال دیدم و شیفته کرهایها شدم. همیشه دلم میخواست در کره زندگی کنم و حتی بارها به مادرم گفتهام که چرا مرا در کره به دنیا نیاورده است.
به اعتقاد نسترن، همه چیز در کره زیباست؛ آرایششان، پوست صورتشان و حتی رفتار افراد. این نوجوان میگوید: «سال پیش دلم میخواست خودم را با عمل جراحی زیبایی شبیه کرهایها کنم؛ اما دکتر این اجازه را به من نداد و گفت باید ۱۸ سالت کامل شود. الان ۱۷ سال دارم و باید یک سال دیگر برای این کار صبر کنم. به پدرم گفتهام اگر من را دوست دارد و به زندگی و آیندهام علاقهمند است باید مرا به کره ببرد. زندگی در سئول یکی از بزرگترین آرزوهای من است.»
وی دو سالی میشود که در حال آموزش زبان کرهای است. میتواند کتابهای کرهای را بخواند و معنی موسیقی آنها را بفهمد و تنها آرزویش هم این است که یک روز در سئول زندگی کند. نسترن توضیح میدهد که پیش از آن موهایش مجعد بوده و بلند؛ اما حالا موهایش را با هزینه زیاد کوتاه و صاف کرده و بعد هم چتری زده تا به کرهایها شبیهتر شود. خودش میگوید: «اگر نگاهی به فضای مجازی کنید، میبینید که نحوه آرایش کرهای را هم آموزش میدهند؛ شاید بیش از ۲۰ فیلم مختلف را ذخیره کردم. هر بار برای آنکه به کرهایها شبیهتر شوم آنها را روی صورت خودم پیاده میکنم.»
چرا به اینجا رسیدیم؟
مشکل از کرهایها نیست، مشکل شاید اینجاست که ما راه را برای ورود فرهنگهایی که از ما فاصله زیاد دارند، باز کردیم. رضوان موسوی، روانشناس تربیتی کودک و نوجوان به خبرنگار حوزه سلامت خبرنگار آنا میگوید: «در بیشتر مواقع همه الگوها را برای کودکان شرطی و محدود کردهایم. این سبب میشود که کودک و نوجوان راه خودش را برود تا از زیر سلطه تحکم ما خارج شود.»
وی توضیح میدهد: «نکته اینجاست که ما بد عمل کردیم. اگر به دهه ۸۰ و ۹۰ برگردیم میبینیم با وجود آنکه خانوادهها هزینههای بیشتری برای بچهها متقبل شدهاند، آنها را در کلاسهای مختلف ثبتنام کردهاند و وقت بیشتری برایشان گذاشتهاند؛ اما در حوزه موسیقی درست وارد نشدهاند. نهایت کاری که در این بخش انجام شده این است که کودک را به کلاس بلز یا ارگ فرستادهاند و خودشان را از زیربار مسئولیت خلاص کردهاند.»
این روانشناس تربیتی حوزه کودک و نوجوان تأکید میکند که نوجوان امروزه مانند نوجوان قدیمی فکر نمیکند و چارچوبهایش متفاوت است. درواقع برای شنیدن موسیقی هم اصولی برایش وجود ندارد و معتقد است که هرچه به نظرش زیباست، میتواند گوش دهد.
وی درباره علاقه و گرایش نوجوانان به موسیقی کیپاپ میگوید: «باید این را قبول کنیم که هر دورهای یک سبک موسیقی باب میشود. یک دوره نوجوانان جاستین بیبر را گوش میدادند و یک دوره هم ریکی مارتین. این علاقه را نمیشود از نوجوان گرفت؛ اما میشود با او همراه شد و پشتپرده جریان موسیقیهای مختلف را برای نوجوان نمایان کرد.»
موسوی تأکید میکند: «نمیتوان در دورهای که نوجوان موسیقی پرسروصدای کی پاپ را گوش میکند از او بخواهیم دفزنی فاخر فلان گروه را گوش کند. درواقع ما در این بخش کوتاهی کردهایم. نباید گرایش به موسیقیای که با مدیا و هیجان همراه است جای تعجب داشته باشد. هرچند که از فرهنگ ما بسیار دور باشد.»
این روانشناس کودک و نوجوان بر این باور است که باید به نوجوان حق داد و با او همراه شد. حتی پدر و مادر باید در مورد این نوع موسیقی اطلاعات کسب کنند و با فرزندشان اطلاعات را به اشتراک بگذارند. همدلی با نوجوان بهترین راهکار برای شناخت نوجوان از خردهفرهنگهایی است که او را احاطه میکنند. وقتی با اطلاعات و سندومدرک به نوجوان پیشینه، اهداف و دلایل شکلگیری گروههای مختلف گفته شود بهتر با خانواده همراه میشوند و تب تند طرفداری از این گروهها در او کاهش پیدا میکند.
وی همراهی خانوادهها را در طرفداری بچهها از این گروهها، مهم میداند و تأکید میکند: «اصولا طیفی از نوجوانان طرفدار این سبک موسیقی شدهاند و این موسیقی اکنون به موضوعی تبدیل شده که بچهها به وسیله آن در گروههای همسالان پذیرفته شوند. درواقع این گروهها حرف مشترک بچهها شدهاند و وقتی نوجوان میبیند با پدر و مادر که نمیتواند در مورد علاقهاش صحبت، پس دوستانش را باید حفظ کند و طرفداریاش از این گروهها حتی به ظاهر بیشتر میشود؛ اما اگر خانوادهها در این مباحث همراه نوجوان شوند ورق برمیگردد و قطعا تب تند این موسیقی نیز در بین بچهها فروخواهد نشست.»
عمل جراحی به سبک کرهایها
رضا موسوی متخصص جراحی پلاستیک و زیبایی به خبرنگار سلامت آنا میگوید: «متأسفانه تعداد بسیار زیادی از نوجوانان گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال به ما مراجعه میکنند و اصرار بر عملهای زیبایی عجیب و غریب دارند. در سالهای گذشته اصرار به اینکه چشمهای خود را شبیه بازیگران کرهای کنند یا شکل و شمایل آنها را پیدا کنند بسیار زیاد شده و این موضوع بسیار ناراحت کننده است.»
این متخصص زیبایی با بیان اینکه من از خانوادهها متعجب میشوم که همراه فرزند نوجوان خود برای جراحی اصرار دارند، اضافه میکند: «واقعاً عجیب است که پدر و مادر نه تنها مانتع نمیشوند؛ بلکه اصرار هم میکنند و میخواهند فرزندشان عمل زیبایی کند آن هم به شکل و شمایل خاصی! در حالی که واقعاً هیچ نیازی به عمل زیبایی وجود ندارد. متأسفانه گاهی هم میبینم که بعضی از خانوادهها مستاصل شدهاند.»
به بچهها سواد رسانه آموزش ندادهایم
معصومه نصیری، دبیرکل باشگاه توسعه سواد رسانهای یونسکوی ایران میگوید: «برای آنکه بدانیم چرا گروههای کی پاپ طرفداران زیادی بین نوجوانان پیدا کرده است باید یک گام به عقب برگردیم. اساساً ایجاد زمینه ذهنی و علاقه بین مخاطب ایرانی نسبت به محصولات فرهنگ کرهای که اکثراً در حوزه سرگرمی است به شدت فراگیر شده و باید رد پای این علاقه امروز در کی پاپ را در قبل و گذشته ببینیم.»
وی افزود: «اساساً کرهایها در ۳۰ سال گذشته تلاش کردند با تولیدات فرهنگی وارد فرهنگهای مختلف در حوزه بینالملل شوند و جامعه هدف آنها، جامعه آمریکا بود، اما از کشورهای آسیای شرقی و کشورهای دورتر این کار را شروع کردند و محصولاتی با موضوعات جذاب و فراگیر، قابل فهم و درک را تولید کردند که فرهنگ کرهای را از نظر مضامین برای نسلهای جدید جذاب کند. وقتی با نوجوان صحبت میکنید کاملاً متوجه میشوید که جذابیتهای ظاهری پوششی و آرایشی و ادبیاتی که در سریالها و فیلمها وجود دارد آنها را تحریک میکند که وارد سایر عرصههای فرهنگی و هنری کرهای شوند. در حال حاضر نمیتوانید بگویید یادگیری زبان کرهای کم از یادگیری زبان انگلیسی دارد و بسیاری از نوجوانان با سودای یادگیری فهم معناهایی که آنها تولید میکنند این زبان را آموزش میبینند.»
نصیری میگوید: «کیپاپ نوعی موسیقی است که کشور کرهجنوبی برای آن سرمایهگذاری زیادی انجام داده است؛ البته عزم جهانی برای معروف شدن این گروه موسیقی وجود دارد و این روند را ضریب میدهد. کمااینکه افتتاحیه جامجهانی را این گروه اجرا کرد. این به معنای پذیرش نفوذ این گروههای موسیقی در سطح فرهنگ نوجوانان و جوانان در جهان و هم ضریب دادن به این موسیقی کرهای به دنیاست و البته نباید نسبت به مقاصدی که پشت این گروههای موسیقی وجود دارد، بیتفاوت بود.»
وی تأکید میکند: «بسیاری از بررسیها نشان میدهد این گروه موسیقی گروهی است که در عین اینکه ساختارمند به نظر میرسد و در حال انتقال مفهوم بوده و نظم سیستماتیک دارد، اما در دل خودش مختلف جنسیتی، ضدفرهنگی و مفاهیمی را که میتواند جهان نوینی را در کشورهای دنیا ایجاد کند پیش میبرد و ترویج میکند.»
دبیرکل باشگاه توسعه سواد رسانهای یونسکوی ایران افزود: «این در زمانی رخ میدهد که موسیقی دنیا دچار ایستایی شده و حرف جدیدی برای گفتن ندارد و این سبب شده که این موسیقی کره فرصت جولان داشته باشد. در کشور ما نیز موسیقی در یک مختصات خاص در حال انجام است و همین هم مسألهای است که نقد زیادی هم به آن وارد است و سبب شده جذابیتهای بصری که در کی پاپ وجود دارد برای نوجوان دوچندان شود که در سایه ایستایی فرهنگی کاملاً اتفاق میافتد و ریشه میدواند.»
سهم قابل توجه از سریال کرهای در صدا و سیما
این فعال حوزه رسانه تأکید میکند: «باید به این نکته توجه کرد که کی پاپ مختص ایران هم نیست و کشورهای دیگر هم این فضا را تجربه میکنند؛ اما نکته اینجاست که جذابیتها اینجا برای یک نوجوان حالت اغواگرانه پیدا میکند. وقتی به کنداکتور صداوسیمای جمهوری اسلامی نگاهی میاندازیم میبینیم سهم قابلتوجهی از سریال کرهای پخش شده که در باب عادی کردن آن برای افکارعمومی و ... و در توجه به این موسیقی تأثیر قابلتوجهی داشته است.»
وی می گوید: «باید هوشمندانه به این موضوع بپردازیم. وقتی ما آن را مورد نقد و بازخوانی قرار میدهیم، باید بگویم پخش سریالهای کرهای در تلویزیون پالس معناداری از فرهنگ کرهای را ارسال کرده و در مرحله بعد هم شبکههای اجتماعی، فضای آنلاین و برخط بر ترویج این موسیقی اثرگذار بوده. مشکل اینجاست که ما به نوجوان و جوانمان سواد رسانه یاد ندادیم که به فرامتنها و زمینههای فرهنگی توجه کنند. این را که چطور یک موسیقی میتواند یک فرد را از بنیان دچار تغییر کند. آموزش ندادهایم و امروزه نگران سرگردانی بچههایمان در فضای فرهنگ کرهای هستیم.»
انگشت اشاره به سمت خانوادههاست
این روزها گروههای مختلفی از نوجوانان وجود دارند که طرفدار گروه خاصی از موسیقی هستند، اما هیچ کدام موسیقی کشور خودشان را نمیشناسند یا اگر هم بخواهند نامی از خوانندگان موسیقی ایرانی ببرند مبتذلترین آنها را میشناسند. این در حالی است که روان شناسان کودک و نوجوان اعتقاد دارند نه تنها مشکل از نوجوانان نیست؛ بلکه باید انگشت اشاره را به سمت خانواده گرفت. از هم گسیختگی خانوادگی و نشان ندادن فرهنگ اصیل ایرانی به کودکان است. به نظر روان شناسان اگر بخواهیم شیوه تربیتی را به همین روش پیش ببریم بعید نیست دیر یا زود فرهنگ ایرانی فراموش شود.
منبع: خبرگزاری آنا