در صورتی که گاهی به ناامیدی رسیدید،
خواندن این مقاله برای شما بسیار مفید خواهد بود.
به یاد داشته باشید که هرگز ناکامیهای خود را در قالب عجز و ناتوانی یا خشم به نزدیکان خود نشان ندهید.
اخبار ناامیدکننده و اتفاقات بدی که میافتد تمام ذهن شما را درگیر میکند و اینجاست که این اتفاقات بد از شما مطالبه میکند و شما باید مقرریاش را بپردازید.
بنابراین، زمانهایی وجود دارد که شما به واسطه خبرهای بدی که ناگهان به شما میرسد احساس ناامیدی میکنید و تا حدودی این خبرها به شما القاء شده است که باعث شده که شما به این ناامیدی برسید، احساسی که منجر به ناامیدی در کار و ازدواج میشود و احساس بدی که به شما دست میدهد و این حقیقت است.
اما واقعیت این است که ذهن انسانها کاملاً به این مسائل واکنش نشان میدهد بنابراین شرایط دشوار و سختی که یک فرد در آن قرار میگیرد تاحدودی میتواند مسیر غلبه بر آن را پیدا کند و بدرخشد.
درحقیقت شیوهای که مغز ما طراحی شده است امکان ندارد که این غم و اندوه طولانی مدت ادامه یابد.
بعضی زمانها ما نیاز به تلنگر داریم یک یادآوری ملایم که به ما کمک میکند که با ناامیدی خودمان کنار بیاییم و این دقیقاً آن چیزی است که در این مقاله آورده شده است.
بنابراین، احساس ناامیدی با اخبار بد دمدست و ناگهانی به طریقی احساس ناامیدی را در خودتان و احساس ناامیدی در کار و احساس ناامیدی در ازدواج برگردانده و شما آن را در خود انباشته میکنید.
مقابله با ناامیدی
مقابله با هر ناامیدی که ممکن است در محیط کار، روابط اجتماعی با دوستان باشد تا حدودی از یک روش خاصی تبعیت میکند البته گامهایی که برای مقابله برداشته میشود بر اساس شرایطی که فرد در آن قرار گرفته است ناامیدی را تغییر خواهد داد اما این موضوع به شدت شرایط بستگی دارد و گرنه نحوه برخورد یکی است.
مراحلی که در زیر میآید نحوه غلبه بر یاس و ناامیدی را نشان میدهد.
گریه، لطفا گریه کنید
به یک پستوی مخفی بروید (گریه کنید) فیلمی غمانگیز تماشا کنید خودتان را در حمامی محبوس کنید، زیر دوش آب بروید و هر آنچه را که دوست دارید انجام دهید اما گریه کنید.
گریه کردن به اشتباه علائم ضعف گفته شده است به ویژه جایی که مردان بیشتر نگران این مساله هستند.
گریه کردن مکانیزمی است که همه هیجانهای درونی را تخلیه میکند، همچنین تمام استرس ها و تنشها را از شما دور میکند و احساس راحتی و سبکی میکنید.
بنابراین اگر اشکتان میخواهد سرازیر شود جلویش را نگیرید و بگذارید سرازیر شود. تنها زمانی که شما به ذهنتان اجازه خلاصی از سموم را میدهید قادر خواهید بود که گامهای مورد نیاز برای خوب شدن و التیام را بردارید.
اتفاقات را بپذیرید
هر چیزی که برایتان اتفاق میافتد را بپذیرید، بسیاری از افراد میخواهند از زیر بار احساسات غمانگیز شانه خالی کنند چرا که برای آنها دردناک است اما تنها پذیرفتن واقعیت است که آنها را آرام خواهد کرد.
اتفاق ناامیدکنندهای که در زندگیتان روی میدهد را بپذیرید.
اما چرا پذیرفتن اتفاقات زندگی برای مقابله با احساسات ناخوشایند ضروری است؟
زیرا در این صورت شما افکارتان آرام نخواهد شد و شما با افکارتان کنار نخواهید آمد.
افکار منفی و ناامید کننده در آینده با کمترین تحریکی اوج گرفته و حتی بیشتر از آنچه که شرایط ایجاب می کند، منجر به آزار فرد میشود.
خودتان را متحول کنید
برخی از افراد وجود دارند که به شدت به عمق فاجعه میروند و آنقدر در غم خود فرو میروند که حاضر نیستند که از آن شرایط بیرون بیایند.
انسانها در دلسوزی به خویشتن و فاز «وای بر من» مستعد هستند. اما اگر این فاز نگذرد و اجازه داده شود که احساسات بد در زندگی روزمره شما مداخله کند، در نتیجه بر بهرهوری و آرامش ذهن شما تاثیر خود را میگذارد. این لحظه زمانی است که باید با خودتان بگویید که «دیگر بس است» و باید سعی کنید خودتان را تغییر دهید و به زندگی ادامه دهید.
خانه را به محل شادی تبدیل کنید
بدون شک، احساس ناامیدی از شکستهای مکرر و شادیهای اندکی که مردم به دنبالشان هستند بوجود میآیند.
در چنین زمانهایی چه کار باید کرد؟
بسیاری از چیزهایی که افراد باید واقعا انجام دهند این است فیلمهای خنده دار تماشا کنید که خنده شما را تضمین کند. اوقات خودتان را با فردی که به آن علاقه دارید بگذرانید. زمانتان را با افرادی که شما را خوشحال میکند، بگذرانید.
به دنبال ورزشهای ماجراجویانه بروید. چای بنوشید. با افرادی که به طبیعت علاقهمندند روابط داشته باشید. کتاب بخوایند. گفتارهای بلندپروازانه بخوانید. کشف کنید که چه چیزی در زندگی شما را به پیش میبرد و اینها هستند که جایگزین افکار ناامید کننده و با راحتی خیال.
و اگر هیچ کدام از اینها به شما کمک نکرد، خودتان را مجبور کنید که بخندید و این خنده اجباری علائمی را به مغزتان میفرستد و شما را خوشحال میکند و احساس شما به آهستگی اما مطمئناً بهتر میشود و چیزهای دیگری که در این زمینه موثر است فهرستی از چیزهایی که شما را شاد میکند را در نظر بگیرید که کمک میکند تا بدانید که چگونه به بی خیالی و آرامش برسید.
با احساسات منفی مقابله کنید
در مورد رویداد غمانگیزی که رخ داده است بیندیشید و آن را با آنچه که اتفاق افتاده است، در چشمانداز زندگی خود قرار دهید. آیا این مسالهای که برای شما بوجود آمده اثر ماندگار و طولانی مدتی در زندگی شما خواهد داشت. آنچه که اکنون اتفاق افتاده آیا در سالهای آینده برای شما مهم خواهد بود؟
اگر حلقه پاسخها به یک «نه» برمیگردد پس شما میدانید که همه این چیزها به شکل جزر و مدی است که میگذرد.
در اینجا چیزی که در مورد آن فکر میشود، حتی اگر پاسخها در دایره «بله» مشخص باشد که آن معمولاً این چنین نمیتواند باشد.
در این گونه مواقع احساسات منفی منجر میشود که به درستی فکر نکنید، بنابراین آن چیزی که شما ممکن است به آن فکر کنید و در زمانی که عصبانیت و خشم شما کاهش مییابد، آن چیزی که بر جای میماند، جدی نخواهد بود.
بنابراین، افکار خودتان را به فهم اینکه احساسات منفی و اثرات آنها ماندگار نیستند باز کنید و از اکنون اجازه دهید که با آنها مقابله کنید.
برنامهریزی کنید
آنچه که به شما کمک میکند تا به ناامیدی که شما را در درجات مختلف تحت تاثیر قرار میدهید دور باشید، کشیدن یک نقشه است.
لیستی از همه چیزهایی که از اتفاقات و رویدادها یاد گرفتهاید بنویسید.
درسهایی که یادگرفتهاید و مواردی که تجربه کردهاید و چیزهایی که به شما کمک کرد تا بیابید که کجا هستید و چرا این چیزها ضروری است چرا که آن کمک میکند که بدانید که چیزهای بیشتری درباره مردم و خودتان بدانید و اینکه چگونه شما باید یا نباید اگر اتفاقات مشابهی درآینده اتفاق افتاد واکنش دهید یا ندهید.
این همان چیزی که ما همیشه به دنبالش هستیم درسهایی که ما یاد گرفتیم و چیزهایی که میتوانیم از یک اتفاق نتیجهگیری کنیم.
بعد از این شما یک طرح و نقشه دارید و تشخیص میدهید که با انجام آن احساس راحتی کنید و آن کمک میکند که شما آن را به راحتی یک مکالمه ساده با دوستان انجام دهید.
بعد از آن شما احساس راحتی بیشتری میکنید و این ناامیدیهایی که همواره شما را تهدید میکرد و احساس کاستی میکردید برطرف میشود و با این طرحی که شما برای مقابله با ناامیدی انتخاب کردید اکنون ایدهای دارید که نشان میدهد چه چیزی نیاز است انجام شود و چه دورهای را باید پیگیری کنید.
بنابراین بعداً شما درباره بسیاری از چیزها کوتاه میآیید.
اما به خاطر بسپارید که همواره چیزهایی وجود دارند که باعث ناامیدی میشود اما آنچه که ما درباره آن باید بدانیم این است که چه چیزی مهم است.
در ادامه جهت تکمیل بحث به موضوع نا امیدی از منظر قرآن می پردازیم:
ناامیدی از منظر قرآن
از آنجا که قرآن برای همه زمانها و همه مردم نازل شده است، به همه حالتهای اساسی انسانی توجه کرده است. حالت یأس و ناامیدی یکی از این حالات است که درباره آن باید از قرآن درس بگیریم .در اینجا میخواهیم آن را به عنوان یکی از راههای نفوذ شیطان معرفی کنیم. در ادامه میخوانیم که نقطه مقابل آن یعنی امید کاذب هم راه دیگری از شیطان برای نفوذ در انسانهاست.
در آن هنگام که پیری به سراغ ابراهیم علیه السلام آمده بود و همسرش هم نازا بود، فرشتگان خدا به او مژده پسری بردبار را به او دادند. او بعد از کمی صحبت با فرشتگان گفت:قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ(حجر، 56) گفت: «چه کسى- جز گمراهان- از رحمت پروردگارش نومید مىشود؟»
با این جمله، ابراهیم علیه السلام به خدا گفت که من از رحمت تو هیچ گاه مأیوس نیستم ، هرچند درباره اموری باشد که خیلی احتمالش کم است.
ضالون و ضالین از یک ریشه هستند که معنای آن برای همه ما روشن است زیرا روزانه ده بار در نمازهای خود می گوییم: غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ ؛ همواره از راه گمراهان به خدا پناه میبریم.
با کنار گذاشتن این آیه و جملهای که ابراهیم علیه السلام فرمود، روشن میشود که هر کس که جزو ضالین نباشد ، حتماً به رحمت خدا امید دارد؛ بنابراین ما روزانه در نمازهای خود به خدا اعلام میکنیم که به رحمت خدا امید داریم و هرگز از آن قطع امید نکردهایم.
با این حال، رفتار عمومی انسانها به گونه دیگری است. خدا در قرآن به ما گوشزد کرده است که عموم انسانها مراقب حالت امید خود نیستند. به سبب ظاهربینی گاه به رحمت خدا امیدوارند و گاه ناامید:
وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ (هود، 9)
و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از وى سلب کنیم، قطعاً نومید و ناسپاس خواهد بود.
از اینجا میفهمیم که یأس جزو حالات احساسی شایع در میان انسانهاست و بنابراین لازم است درباره آن هرچه بیشتر بدانیم.
اگر بخواهیم در قرآن کریم به دنبال معادل معنایی ناامیدی باشیم، به دو کلمه "یأس" و "قنوط " بر میخوریم.
در قرآن میخوانیم که انسان همواره از خدا خیر را میخواهد و اگر شری به او برسد ناامید میشود: لَا یَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَیْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَۆُوسٌ قَنُوطٌ (فصلت، 49)
همانگونه که ناامیدی خطرناک است، امید داشتن بیمبنا و از خوش خیالی هم خطرناک است. قرن نام این حالت را "مکر خدا" گذاشته است یعنی عدهای از مردم در خوشخیالی، خود را مشمول رحمت خدا میدانند در حالیکه ایمان و اعمال نها شایستگی رحمت خدا را ندارد. این حس امنیت کاذب، ایمنی از مکر خدا است. قرن میفرماید که تنها "خاسران" دچار این حالت میشوند
در عین اینکه مأیوس بودن از رحمت خدا جزو صفات عمومی انسانهاست، خدا آن را برای بندگان خود حتی بندگان گنهکار خود نمیپسندد.
خدا به گنهکارترین افراد هم وعده داده است که اگر توبه واقعی کنند، توبهشان را میآمرزد به آن حد که هیچ گناهی برایشان باقی نماند.(إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعا)
از اینجا واضح میشود که امیدوار بودن به رحمت خدا از نشانههای ایمان است و همانطور که قبلاً گفتیم تنها گمراهان هستند که از رحمت خدا مأیوس هستند.
از طرف دیگر میدانیم که شیطان برای گمراه کردن ما از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکند. یکی از حربههای او همان است که ما را از رحمت خدای مهربانمان ناامید کند. پس از آن دیگر هر کاری از ما ممکن است سر بزند. این در حالی است که اولیای دین هرگز مردم را از رحمت خدا مأیوس نمیکردهاند حتی برای کسانی که گناهان بزرگی انجام داده باشند.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره گناهان بزرگ به این مضمون نقل شده است که در صورتی که گناهکاری توبه کند و دیگر به سوی گناه باز نگردد و خدا هم از قلبش بشناسد که او دیگر به سوی گناه بر نمیگردد، توبهاش را قبول می فرماید و گناهش را عفو می کند.(مستدرک الوسائل، ج 12،ص131)
علاوه بر اینها که گفتیم، ناامیدی جزو سپاهیان جهل است. در حدیث مشهور جنود عقل و جهل میخوانیم که امیدواری و طمع به خدا جزو لشگریان عقل هستند اما ناامیدی و یأس جزو لشگریان جهل هستند.(کافی، ج1، ص20)
حمله شیطان از پشت سر
خلاصه آنچه تاکنون گفتیم آن بود که هیچ گاه در رحمت الهی را بر روی خود بسته نبینیم تا شیطان نتواند از راه ناامیدی بر ما نفوذ کند؛ اما شیطان دشمنی کهنه کار است. دشمن بودن او را خدا به ما گوشزد کرده تا از خود در مقابلش مراقبت کنیم.
اگر در صحنه جنگ، دشمنی نتواند از پیش رو نتواند حمله کند، همواره گوشه نظری هم به عقب دارد، شاید بتوانند از پشت بر حریف خود شبیخون بزند. همین مسأله درباره شیطان هم صادق است.
اگر از راه یأس نتواند بر بندگان خدا نفوذ کند، به دنبال نقطه مقابل آن یعنی امید میرود؛ شاید از راه امید افراطی بتواند به هدف خود برسد.
منظور ما کسانی هستند که بدون اعمال شایسته، خود را مستحق رحمت خدا میدانند. در مقابل، خدا با آنها مکر میکند و با آنها به گونهای رفتار میکند که خیال کنند مورد رحمت خاص الهی هستند.
امکانات مادی و حالت های خوش روانیشان را نشانه لطف ویژه خدا میگیرند؛ اما همه اینها برای این است که به شکل خطرناکی تحت قانون فریب الهی قرار گرفتهاند و سرانجامشان بسیار وخیم خواهد بود.
ناامیدی جزو سپاهیان جهل است. در حدیث مشهور جنود عقل و جهل میخوانیم که امیدواری و طمع به خدا جزو لشگریان عقل هستند اما ناامیدی و یأس جزو لشگریان جهل هستند
به عبارت دیگر همانگونه که ناامیدی خطرناک است، امید داشتن بیمبنا و از خوش خیالی هم خطرناک است. قرآن نام این حالت را "مکر خدا" گذاشته است .
به عبارتی عدهای از مردم در خوش خیالی، خود را مشمول رحمت خدا میدانند در حالی که ایمان و اعمال آنها شایستگی رحمت خدا را ندارد. این حس امنیت کاذب، ایمنی از مکر خدا است. قرآن میفرماید که تنها "خاسران" دچار این حالت میشوند.
به عبارت دیگر آنها که سرمایههای حقیقی خود را میبازند همانها هستند که نسبت به مکر خدا احساس امنیت میکنند؛ غافل از اینکه مشمول مکر خدا هستند. بعدها متوجه میشوند که سرمایههای خود را در ازای دریافت هیچ بهایی از دست دادهاند.
دین شناسان واقعی را بشناسیم
از اینجا معلوم میشود که راه درست زندگی نه آن است که دچار ناامیدی از رحمت خدا شویم و نه آنکه امیدمان به خدا از نوع امیدهای کاذب باشد. ماندن در حالت میانه همانی است که مورد رضایت خداست.
راه مبلغان دین هم در اینجا باریک و ظریف است. دین شناسان واقعی کسانی هستند که مراقبند با گفتار خود مردم را در همین حالت میانه نگهدارند.
این نوشته را با کلامی از امیرالمومنین در معرفی دین شناسان به انتها میرسانیم:
دین شناس واقعی کسی است که مردم را از رحمت خدا و قدرت خدا ناامید نکند و نیز به آنان درباره مکر خدا احساس امنیت کاذب نبخشد.
الْفَقِیهُ کُلُّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ یُۆْیِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ لَمْ یُۆْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ (نهج البلاغه، بخش کلمات قصار، شماره 90)
منبع: میگنا و تبیان