استاد شهریار در آخرین لحظه های حیات در حالی که این ابیات از شعر «یا علی » را زیر لب زمزمه می کردند جان به جان آفرین سپردند .
ای جلوه جلال و جمال خدا علی در هر چه جز خدا به جلالت جدا علی
در تو جمالی از ابدیت نموده اند ای آبگینه ابدیت نما علی
ای مظهر جمال و جلال خدا علی یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی
از شهریار پیر زمین گیر دست گیر ای دست گیر مردم بی دست و پا علی (ع)
متن کامل شعر:
ای جلوه جلال و جمال خُدا، علی
وز هرچه جُز خُدا به جلالت جُدا، علی
در تو جمالی از ابدیت نموده اند
ای آبگینه ابدیت نما، علی
با انبیا به سرّ و عَلَن نُصرتت قضاست
یا مظهرالعجائب و یا مُرتضا علی
فیاض در فضیلت تو گُفته «هَل اَتی»
لولاک در فُتوّت تو «لافتی»، علی
باز آن یهود، بسته درِ قلعه های قُدس
بگشا به دست و پنجه خیبر گُشا، علی
مرحب کشیده تیغ به لُبنان و ارضِ قُدس
گو برق ذوالفقار زند مرحبا، علی
آن قتل عام زد به فلسطین که شُد بُلند
فریاد وا محمّد و غوغای وا علی
ظُلمات شُد میانِ تو و تشنگان حجاب
ای جام خضر و چشمه آب بقا، علی
صوفی هم از صفای تو بر خورد قرنها
گاهی صفیعلی شد و گاهی صفا علی
اینک به مهدِ حضرت معصومه، شهر قُم
برداشته مُنادی ایمان ندا، علی
با نایبِ امام زد آن فجر نُقرهفام
خورشید گو به نُقره فشاند طلا، علی
صف بسته مُسلمین پی جنگ و جهادِ کفر
بفرست ذوالفقار شرر بار، یا علی
با این صف جهاد و به مفتاح دستِ غیب
خود باز کن درِ نجف و کربلا علی
بفرست نور دیده که گَرد سپاه اوست
در چشم مُبتلای رمد توتیا، علی
گُلهای قرن دُوّم اسلام بشکفد
با خون شاهدان و شهیدان ما، علی
از داغدیدگان و علیلان دلی بجوی
با درد و داغ عشق، تو دانی دوا علی
ما پیشوازِ مهدی موعودت آمدیم
با وعده ظُهور ولیکن وفا، علی
چشمم به سوی سر در دارالشّفای تُست
شهد شفاعتیکه بیابم شفا علی
از شهریار پیرِ زمین گیر دست گیر
ای دستگیر مردم بی دست و پا، علی.
سیدمحمّدحسین شهریار