در یک پژوهش جدید، محققان به موضوع عدم باروری زنان پس از ازدواج پرداخته و ابعاد تاثیرگذاری آن بر روح و روان و زندگی آنها را که از زبان خودشان بیان شده، بررسی کردهاند.
به گزارش ایسنا، ازدواج به عنوان یک پدیده اجتماعی، نه تنها در ثبات و نظم جامعه نقش دارد، بلکه نوعی سلامت جسمی و روحی برای افراد جامعه را به دنبال میآورد. اغلب، هـدف اصـلی مـردان و زنـان از ازدواج، تولیـد مثـل و درواقع بچهدار شدن است، درحالی که تولید مثل، با دو پدیده بـاروری و نابـاروری مواجـه اسـت. پدیـده باروری بدیهی است که تولید مثل موفقیت آمیز را شـامل میشود. بـاروری همـواره یکـی از مهمترین کارکردهای خانواده به شمار میرود. البته خانواده دارای کارکردهای مهم دیگری ازقبیل دلبستگی، عشق، همراهی و برطرف کردن نیازهای جنسی و روانشناختی نیز هست.
طبق نظر محققان، باروری در اکثر فرهنگها از ارزش بـالایی برخوردار است و آرزوی فرزنددار شدن از اساسیترین محرکهای انسانی است. حـاملگی و مـادر شـدن برای زنان از پایههای تکاملی به حساب می آیند و در فرهنگ ایرانیان نیز بر آن بسیار تأکید شده است. اگـر تـلاش در جهت فرزندآوری با شکست مواجه شود، میتواند به یک تجربه احساسی مخرب تبدیل شود. ناباروری به عنوان عدم موفقیت در باروری بعد از ۱۲ ماه رابطه جنسی محافظت نشده درنظـر گرفتـه میشود. افرادی کـه نابـاروری را تجربـه میکنند، علاوه بـر مسائل جسمانی، از نظر عاطفی و روانی نیز تحت فشار قرار میگیرند. بیماریهای روانشناختی ناباروری ازجمله اضطراب، افسردگی و استرس مزمن بین جمعیت نابارور و خصوصاً زنان شایع هستند و لذا تحقیق در این باره از اهمیت بالایی برخوردار است.
در همین راستا، تیمی پژوهشی از دانشگاه یزد و دانشگاه علم و هنر این شهر مطالعهای را به انجام رساندهاند که در آن تجربه زیسته زنان نابارور از مسئله بیفرزندی مورد موشکافی علمی قرار گرفته است.
در این پژوهش، گروهی از زنان نابارور اولیه بین ۲۵ تا ۴۰ سال که حداقل ۵ سال تجربه زندگی مشترک داشته و حداقل دوسال چالش در درمان ناباروری و تجربه حداقل یکبار شکست آیویاف داشتهاند، مشارکت کردهاند. ابزار اصلی این مطالعه برای جمعآوری اطلاعات نیز مصاحبه بوده است.
بر اساس یافتههای این پژوهش، پیامدهای ناباروری شامل هشت مقوله اصلی هستند که بهترتیب عبارتند از: گذار از متن به حاشیه، کالاانگاری زن دوم، نقش قربانی، گذار پرگداز جدایی، استحاله در شوهر، فانتزی عشق و ناباروری، بستر مشکلآفرین و تنهایی وجودی.
همچنین در این خصوص، یک مقوله هستهای تحت عنوان قربانیان قربانیخواه وجود دارد. قربانیان قربانیخواه اشاره به این مفهوم دارد که زنانی که تجربه ناباروری دارند، بهمرور زمان و بهدلیل مواجهه با پیامدهای ناباروری و خصوصاً پیامدهای مبتنی بر فرهنگ ازدواج مجدد، با تمایل به ازدواج مجدد همسرشان مواجه میشوند.
به گفته آزاده ابویی، استادیار و پژوهشگر گروه مشاوره دانشگاه علم و هنر یزد و دو همکار دیگرش در این تحقیق، «تبیین نتایج بهطورکلی نشان میدهد وجود نگرانی از ازدواج مجدد همسر و در مواردی همراهی همسر برای ازدواج مجدد جهت فرزنددار شدن و طلاق همسر دوم، این زنان را از منظر روان شناختی و رابطه زن و شوهری آشفته میکند».
این محققان میگویند: «طبق یافتههای پژوهش ما، نازایی و تجربـه نابـاروری باعـث ایجـاد پدیـدهای بـه نـام نقـش قربـانی میشود. همچنین وجود شرایط مداخلهگر مثل آرزوی انتقام و شرایط زمینهای مثل فانتزی عشق، باعـث پررنگ شدن تجربه نقش قربانی میشود».
به علاوه در این پژوهش اشاره شده است استراتژیهایی ماننـد طلاق، زن صیغهای، ازدواج مجدد و زن دوم و همراهی با وجود او، نیز که برای مقابله با ایـن پدیـده بـه کار میروند، راهکارهای معیـوبی هستند کـه زنـان نابارور برای مقابله با پدیده مدّ نظر به کار میگیرند که خود، پیامدهای نامطلوبی مثل گـذار از مـتن بـه حاشـیه، گذار پرگداز جدایی و تنهایی وجودی را موجب میشوند.
ابویی و همکارانش اظهار کردهاند: «با توجه به این یافتهها، میتوان فهمیـد که زنان نابارور در ارتباط با تعهد و اعتماد بین فردی با همسرانشـان نـاامنی را تجربـه میکنند. لذا پیشـنهاد میشود که مراجعهکنندگان به مراکز خدماتی و درمانی ناباروری به روانشناسـان، مشـاوران و ماماهـایی دسترسـی داشته باشند که آموزشهای لازم را در زمینه خانوادههای نابارور و مسائل آنها دیده باشـند و بتواننـد در این حیطه کمک کنند».
از این یافتهها، مقالهای علمی پژوهشی به رشته تحریر درآمده که فصلنامه «زن در توسعه و سیاست» وابسته به مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران آن را منتشر کرده است.