مادر کسی است که ما را به دنیا آورده و ما زندگی خود را مدیون او هستیم.
اما در طول سالهای بزرگ شدنمان رابطهی ما با مادرمان پستی بلندیهای
بسیاری را طی میکند. وجود یک رابطهی محکم، دوست داشتنی و سفت و سخت بین
مادر و دختر یعنی اینکه آنها چگونه با مثبتها و منفیها در وضعیتهای
مختلف مواجه میشوند.
دختران هدیههای بسیار با ارزشی هستند که مادران دریافت کردهاند. آنها یادآور روزهای کودکی و سالهای بزرگ شدن مادرانشان هستند. من حدس میزنم که هیچ رابطهای اصلیتر از رابطهی مادر و دختری وجود ندارد. مادر نسخهی عینی خود را در دخترش میبیند و دختر نیز دوست دارد وقتی بزرگ شد مثل او شود. وقتی که چنین رابطهای الهی است چگونه میتوان آن را فوق العاده کرد؟ همان طور که دلایل مختلفی وجود دارند که این رابطه را تقویت میکنند دلایل زیادی نیز وجود دارند که این رابطه را تضعیف میکنند. دختران احساس میکنند که مادرانشان از همان مراحل اولیه آنها را کنترل میکنند، انتقادی و سخت گیر هستند. از طرف دیگر مادران نیز احساس میکنند دخترانشان به حرفهای آنها گوش نمیدهند، وسایل خود را جمع نمیکنند و هیچ وقتی را به آنها اختصاص نمیدهند. این توقعات پیوستهای که هر دو طرف از یکدیگر دارند باعث میشود که آنها در روابطشان خسته شوند. اما چرا دختران فراموش میکنند که مادرانشان همان کسانی هستند که وقتی کوچکترین بریدگی در انگشت آنها ایجاد میشود یا میخواهند در مورد لباس تازهای که خریدهاند نظر بپرسند باعجله به سراغ آنها میروند. همانند هر رابطهی دیگری این رابطه نیز نیاز دارد که تقویت شود. این مقاله به شما کمک میکند تا یک رابطهی مادر و دختری بهتر ایجاد کنید.
مراقبت از دختر کوچکتان این رابطه را قویتر میکند. قطعاً بخشی از رژیم روزانه کودک بودن، باعث میشود که شما دو نفر به هم نزدیکتر شوید. سعی کنید یک برنامه روزانه برای خودتان داشته باشید و از وقتی که به دنیا آمد آن را شروع کنید. از لحظهای که دخترتان از خواب بیدار شد با او باشید. کودکان و نوباوهها با کسی که بیشتر از دیگران با او باشد احساس و ارتباط خود را افزایش میدهند. به او غذا بدهید، او را حمام کنید، با او بازی کنید و با تعریف برخی قصهها به او کمک کنید که به خواب برود. این برنامه شما را هیجان زده میکند و یک رابطهی سالم بین شما و دخترتان را پی ریزی میکند.
مادرم به من میگفت که وقتی که من به دنیا آمدم مانند عروسک او بودم و او از من همانند عروسک دلخواهش مراقبت میکرد. من فکر میکنم این یک نوع حس دوست داشتن است که برای ایجاد یک رابطه مادری دختری سالم مورد نیاز است.
در این دوران بسیار مهم است که به دختر خود اجازه دهید که بداند صرف نظر از اینکه چه عملکردی در مدرسه دارد او را دوست دارید. این نقطهای است که تیرگی در روابط بروز کرده و پیشرفت میکند. از کودک خود توقعات خیلی زیادی نداشته باشید و به جای آن، او را در این سالهای مدرسه راهنمایی کنید. شما هم در همان محل بودهاید و دقیقاً میدانید که وقتی که در امتحانهای مدرسه عملکرد خوبی نداشتید چه احساسی به شما دست میداد. بسیار ضروری است که به دختر خود بفهمانید او را دوست دارید و درکش میکنید و در همان زمان به او انگیزه بدهید تا در امتحانات مدرسه نهایت تلاش خود را بکند.
مدرسه رفتن زمانی است که دخترتان شروع به رسیدگی به لباس خود میکند. تا این موقع، او در خانه بوده است و هیچ وقت به مکانی بیرون از خانه آن هم هر روز نرفته است. او حتی خودش را با هیچ کس مقایسه نمیکرده است. اما حالا او در بین دختران کوچکی دیگری مثل خودش قرار گرفته است. این موقع، زمانی است که او به کشهای سر، روبانها و لباسهای رنگارنگ توجه میکند. هر هفته با دختر خود یک جلسهی رسیدگی به لباس داشته باشید. به او در انجام فعالیتهای روزانهاش کمک کنید. میتوانید یک مدل موی جدید برای دختر خود پیدا کنید که هر روز هفته موهای خود را به آن شکل مرتب کند. به من اعتماد داشته باشید دختر شما هر هفته منتظر این روز خواهد بود.
تقلید کردن ما از مادرمان نیز از همین سن شروع شد. دخترتان دوست دارد که تمام لباسهایی را که شما میپوشید او نیز بپوشد و یا مثل شما آرایش کند. این تقلید کردن را به سمت و سوی مثبت هدایت کنید. اگر فکر میکنید که تیپ، شخصیت و یا ظاهر شما مناسب سن او نیست، سعی کنید این احساسات را در مقابل او بروز ندهید. به او یاد دهید که داشتن قلبی بزرگ بسیار مهمتر از ظاهری زیبا است.
شما تنها دوست او هستید تا وقتی که او دوستهای جدیدی در مدرسه پیدا بکند. بنابراین لازم است که بهترین دوست او نیز باشید. خود را به این کار عادت دهید که هر روز از فرشتهی کوچک خود در مورد مدرسهاش بپرسید. شما از شنیدن تعداد داستانهایی که او برای شما تعریف خواهد کرد شگفت زده خواهید شد. هم چنین صحبتتان را به گوش دادن به داستانهای او محدود نکنید و با او در مورد روزهای دوران کودکی خود نیز صحبت کنید. دخترتان دوست دارد که بداند وقتی هم سن او بودید چگونه رفتار میکردید. وقتی که او شباهتهایی بین خود و دوران کودکی شما پیدا کند به شما نزدیکتر میشود.
در این دوران بیشتر مادران سعی میکنند که با دختران خود دوست باشند. اما همان طور که قبلاً گفتم این دوستی را وقتی ترویج دهید که کودک شما نوپا است. از دختر خود انتظار نداشته باشید که از هر آنچه در ذهن خود دارد به یکباره برای شما صحبت کند. علاوه بر این او در این دوران بیشتر از دوست به والدین نیاز دارد. از نشان دادن راه درست به او اجتناب نکنید. جوان شورشی شما در مقابل شما خواهد ایستاد اما در مقابل او تسلیم نشوید. به او یاد دهید که به آموزشهای شما احترام بگذارد.
از دیدگاه دختران این دوران، زمانی است که احساس میکنند مادران طرف آنها نیستند. پیشنهادات دائمی او ما را آزار میدهد و ما انتخاب میکنیم که به پند و نصیحتهای او گوش ندهیم. اما ما فراموش میکنیم که او همان زنی است که ما وقتی که کودک بودیم برای هر چیز مسخره و احمقانهای از او تقلید میکردیم. به خاطر تجربیات وسیع او، ما میتوانیم قبل از اینکه هر تصمیم مهمی بگیریم نظر او را بپرسیم. او آنجا بوده و آن را دیده است بنابراین بهترین داور وضعیت خواهد بود. بحث کردن با او در مورد موضوعاتی که با او اختلاف نظر داریم میتواند راهی عالی برای برقراری ارتباط با او باشد. اگر هنگام صحبت کردن یا برخورد با او چیزهایی را با عصبانیت به او گفتید به یاد داشته باشید که از او معذرت خواهی کنید. با گفتن متأسفم چیزی از شما کم نمیشود اما در عوض فقط رابطهی شما با مادرتان یا دوستتان تقویت میشود. من مطمئنم که او افتخار خواهد کرد به این که ببیند دختر کوچکش حالا دیگر بزرگ شده است.
او همان کسی است که تقریباً انجام هر چیزی را در زندگی به ما یاد داد. بنابراین چرا وقتی که او نمیتواند از تازهترین ابزار استفاده کند ما به او میخندیم؟ بنابراین اگر گوشی جدیدی خریدید به او نحوه کار با آن و راه اندازی آن را آموزش دهید. مادران بیشتر مجبورند تا چیزهای جدید را از ما یاد بگیرند. هم چنین با این کار او با آخرین پیشرفتها نیز آشنا شده و با آنها در ارتباط خواهد بود.
ما تقریباً کل روز را با دوستان خود سپری میکنیم و حتی دوست داریم که آخر هفته را نیز در جمع دوستان باشیم. البته هیچ ایرادی ندارد که از با دوستانمان بودن لذت ببریم اما این کار باعث میشود که دوست اصلی خود یعنی مادرمان را فراموش کنیم. مادر خود را به سینما، تئاتر و یا فروشگاهی که تازه باز شده است ببرید. ساعاتی را با او سپری کنید و با غصهها و رنجهای او آشنا شوید.
مادران نیز باید درک کنند که حالا فرشتهی کوچکشان بزرگ شده و یک خانم جوان شده است. این خانم جوان روش مخصوص خودش را برای انجام کارها دارد که میتواند با روش شما متفاوت باشد. اگر فکر میکنید که یک روش راحتتر برای مقابله با افکاری که دختر شما را اذیت میکنند دارید با او صحبت کنید. اما به خاطر داشته باشید روزهایی که شما به سادگی به انجام کارهای مشخص به دختر خود دستور میدادید گذشت. امروز شما میتوانید در یک حالت دوستانه چیزها را برای او توضیح دهید و او حتماً درک خواهد کرد.
دختران حالا بزرگ شدهاند و میتوانند ارتباط بهتری با عواطف مادر خود داشته باشند. دختر شما میتواند دوست بسیار خوبی برای شما باشد چون حالا بزرگ شده است و میتواند مشکلات متعددی را که شما با آن مواجه هستید درک کند. بهتر است که با دختر خود صحبت کنید و کارهایی را انجام دهید که دوستان با هم انجام میدهند. گردش آخر هفته با همسر و خانوادهی دختر خود اگر ازدواج کرده باشد داشته باشید و بگذارید که فقط به خانواده شما دو تا محدود شود. به آشپز خانهی او بروید و با هم غذاهای خوش مزه درست کنید. اگر با هم هستید اجازه دهید که او غذاهای جدید برای شما درست کند. بیرون بروید، با هم خرید کنید و یا فیلم تماشا کنید.
رابطهی سالم مادر دختری در طول سالیان ساخته میشود. تلاشهای هر دو نفر باعث میشوند که این رابطه زیبا سر زندهتر و بهتر شود. در هر مرحله رشد دختر، مادر نیز در دورهی مادری خود رشد میکند. آنها ممکن است با هم دعوا کنند، بحثهای متعددی داشته باشند و یا در مورد موضوعات مختلف با هم توافق نداشته باشند اما هیچ کدام از آنها نمیتوانند بدون هم زندگی کنند. برای هر دختری مادرش اولین و بهترین دوست است و برای هر مادری نیز دخترش با ارزشترین هدیهای است که در زندگیاش دریافت کرده است.
منبع : راسخون
دختران هدیههای بسیار با ارزشی هستند که مادران دریافت کردهاند. آنها یادآور روزهای کودکی و سالهای بزرگ شدن مادرانشان هستند. من حدس میزنم که هیچ رابطهای اصلیتر از رابطهی مادر و دختری وجود ندارد. مادر نسخهی عینی خود را در دخترش میبیند و دختر نیز دوست دارد وقتی بزرگ شد مثل او شود. وقتی که چنین رابطهای الهی است چگونه میتوان آن را فوق العاده کرد؟ همان طور که دلایل مختلفی وجود دارند که این رابطه را تقویت میکنند دلایل زیادی نیز وجود دارند که این رابطه را تضعیف میکنند. دختران احساس میکنند که مادرانشان از همان مراحل اولیه آنها را کنترل میکنند، انتقادی و سخت گیر هستند. از طرف دیگر مادران نیز احساس میکنند دخترانشان به حرفهای آنها گوش نمیدهند، وسایل خود را جمع نمیکنند و هیچ وقتی را به آنها اختصاص نمیدهند. این توقعات پیوستهای که هر دو طرف از یکدیگر دارند باعث میشود که آنها در روابطشان خسته شوند. اما چرا دختران فراموش میکنند که مادرانشان همان کسانی هستند که وقتی کوچکترین بریدگی در انگشت آنها ایجاد میشود یا میخواهند در مورد لباس تازهای که خریدهاند نظر بپرسند باعجله به سراغ آنها میروند. همانند هر رابطهی دیگری این رابطه نیز نیاز دارد که تقویت شود. این مقاله به شما کمک میکند تا یک رابطهی مادر و دختری بهتر ایجاد کنید.
بینشهایی برای ایجاد یک رابطهی مادر و دختری سالم:
بیشتر ما فکر میکنیم که فقط وقتی که بزرگ شویم به ایجاد یک رابطهی سالم با مادرمان نیاز داریم. اما رابطهی عاطفی با مادرمان از همان هنگام تولدمان شروع میشود. سفر یک مادر از دوران یک دختر جوان بودن تا مادر شدن به خاطر به دنیا آوردن فرزند شگفت انگیز است. میخواهیم که کمی در دوران مادرانهی مادرمان سیاحت کنیم.وقتی که به دنیا میآییم:
این زمانی است که او سفر خود را به عنوان یک مادر آغاز میکند. تعداد کمی از زنان از باردار شدن میترسند اما وقتی که فرشتهی کوچک خود را در آغوش خود میگیرند همهی این ترسها ناپدید میشوند. تحقیق نشان میدهد که وقتی زنان به کودکان خود شیر میدهند، یک مادهی شیمیایی به نام اکسی توسین آزاد میشود که باعث برانگیختن عواطف و احساسات مربوط به دوست داشتن میشود. بنابراین این علاقه از همان وقتی که به دنیا میآییم شروع میشود. از لحاظ پزشکی بهتر است که حداقل 6 ماه به بچه شیر داد شود. حالا تصور کنید که در این 6 ماه چه مقدار مادهی شیمیایی آزاد میشود و چه قدر این ارتباط عاطفی بین ما و مادرمان که فقط مختص ما دو نفر است افزایش مییابد.مراقبت از دختر کوچکتان این رابطه را قویتر میکند. قطعاً بخشی از رژیم روزانه کودک بودن، باعث میشود که شما دو نفر به هم نزدیکتر شوید. سعی کنید یک برنامه روزانه برای خودتان داشته باشید و از وقتی که به دنیا آمد آن را شروع کنید. از لحظهای که دخترتان از خواب بیدار شد با او باشید. کودکان و نوباوهها با کسی که بیشتر از دیگران با او باشد احساس و ارتباط خود را افزایش میدهند. به او غذا بدهید، او را حمام کنید، با او بازی کنید و با تعریف برخی قصهها به او کمک کنید که به خواب برود. این برنامه شما را هیجان زده میکند و یک رابطهی سالم بین شما و دخترتان را پی ریزی میکند.
مادرم به من میگفت که وقتی که من به دنیا آمدم مانند عروسک او بودم و او از من همانند عروسک دلخواهش مراقبت میکرد. من فکر میکنم این یک نوع حس دوست داشتن است که برای ایجاد یک رابطه مادری دختری سالم مورد نیاز است.
وقتی که به مدرسه میرویم:
دوران مدرسه زمانی است که ما ناگهان در معرض دنیای بیرون قرار میگیریم. ما با افراد جدید در مدرسه ملاقات میکنیم، دوست پیدا میکنیم، با معلمان خود تعامل داریم و شروع به فکر کردن میکنیم. ما در مدرسه چیزهای جدید یاد میگیریم و از ما انتظار این را دارند که تکالیفی انجام دهیم. این توقعات قبلاً از رفتن به مدرسه برای ما آشنا نبودند.در این دوران بسیار مهم است که به دختر خود اجازه دهید که بداند صرف نظر از اینکه چه عملکردی در مدرسه دارد او را دوست دارید. این نقطهای است که تیرگی در روابط بروز کرده و پیشرفت میکند. از کودک خود توقعات خیلی زیادی نداشته باشید و به جای آن، او را در این سالهای مدرسه راهنمایی کنید. شما هم در همان محل بودهاید و دقیقاً میدانید که وقتی که در امتحانهای مدرسه عملکرد خوبی نداشتید چه احساسی به شما دست میداد. بسیار ضروری است که به دختر خود بفهمانید او را دوست دارید و درکش میکنید و در همان زمان به او انگیزه بدهید تا در امتحانات مدرسه نهایت تلاش خود را بکند.
مدرسه رفتن زمانی است که دخترتان شروع به رسیدگی به لباس خود میکند. تا این موقع، او در خانه بوده است و هیچ وقت به مکانی بیرون از خانه آن هم هر روز نرفته است. او حتی خودش را با هیچ کس مقایسه نمیکرده است. اما حالا او در بین دختران کوچکی دیگری مثل خودش قرار گرفته است. این موقع، زمانی است که او به کشهای سر، روبانها و لباسهای رنگارنگ توجه میکند. هر هفته با دختر خود یک جلسهی رسیدگی به لباس داشته باشید. به او در انجام فعالیتهای روزانهاش کمک کنید. میتوانید یک مدل موی جدید برای دختر خود پیدا کنید که هر روز هفته موهای خود را به آن شکل مرتب کند. به من اعتماد داشته باشید دختر شما هر هفته منتظر این روز خواهد بود.
تقلید کردن ما از مادرمان نیز از همین سن شروع شد. دخترتان دوست دارد که تمام لباسهایی را که شما میپوشید او نیز بپوشد و یا مثل شما آرایش کند. این تقلید کردن را به سمت و سوی مثبت هدایت کنید. اگر فکر میکنید که تیپ، شخصیت و یا ظاهر شما مناسب سن او نیست، سعی کنید این احساسات را در مقابل او بروز ندهید. به او یاد دهید که داشتن قلبی بزرگ بسیار مهمتر از ظاهری زیبا است.
شما تنها دوست او هستید تا وقتی که او دوستهای جدیدی در مدرسه پیدا بکند. بنابراین لازم است که بهترین دوست او نیز باشید. خود را به این کار عادت دهید که هر روز از فرشتهی کوچک خود در مورد مدرسهاش بپرسید. شما از شنیدن تعداد داستانهایی که او برای شما تعریف خواهد کرد شگفت زده خواهید شد. هم چنین صحبتتان را به گوش دادن به داستانهای او محدود نکنید و با او در مورد روزهای دوران کودکی خود نیز صحبت کنید. دخترتان دوست دارد که بداند وقتی هم سن او بودید چگونه رفتار میکردید. وقتی که او شباهتهایی بین خود و دوران کودکی شما پیدا کند به شما نزدیکتر میشود.
وقتی که در دوران نوجوانی خود هستیم:
والدین از دوران نوجوانی فرزندان خود بیشتر از هر مرحلهی دیگر بزرگ شدن آنها میترسند. در این مرحله است که دختران، مادران خود را بهتر درک میکنند. هم چنین این مرحله زمانی است که دختران در دنیای خود سیر میکنند. تغییرات فیزیکی و عاطفی که دختر شما در این دوران تجربه میکند برای شما ناآشنا نیست اما او اولین بار است که فشار جنسی، در معرض دنیای دیگر قرار گرفتن و تحت تأثیر جمعی از دوستان بودن و تغییرات دوران بلوغ را تجربه میکند. در این مرحله از زندگی فقط او را حمایت کنید و با او شکیبا باشید و سعی کنید کنترل خود را از دست ندهید. در زمانهای نومیدی و یأس همراه او باشید. به او بگویید که هر وقت خواست میتواند به شانههای شما تکیه کرده و گریه کند و همیشه زمانی که مشکلی برای او پیش آمد میتواند روی شما حساب کند. او را مطمئن سازید که هر چیزی که پیش آمد شما با او هستید. این نوع اطمینان بخشی او را از انجام کارهای اشتباه و غلط باز میدارد.در این دوران بیشتر مادران سعی میکنند که با دختران خود دوست باشند. اما همان طور که قبلاً گفتم این دوستی را وقتی ترویج دهید که کودک شما نوپا است. از دختر خود انتظار نداشته باشید که از هر آنچه در ذهن خود دارد به یکباره برای شما صحبت کند. علاوه بر این او در این دوران بیشتر از دوست به والدین نیاز دارد. از نشان دادن راه درست به او اجتناب نکنید. جوان شورشی شما در مقابل شما خواهد ایستاد اما در مقابل او تسلیم نشوید. به او یاد دهید که به آموزشهای شما احترام بگذارد.
از دیدگاه دختران این دوران، زمانی است که احساس میکنند مادران طرف آنها نیستند. پیشنهادات دائمی او ما را آزار میدهد و ما انتخاب میکنیم که به پند و نصیحتهای او گوش ندهیم. اما ما فراموش میکنیم که او همان زنی است که ما وقتی که کودک بودیم برای هر چیز مسخره و احمقانهای از او تقلید میکردیم. به خاطر تجربیات وسیع او، ما میتوانیم قبل از اینکه هر تصمیم مهمی بگیریم نظر او را بپرسیم. او آنجا بوده و آن را دیده است بنابراین بهترین داور وضعیت خواهد بود. بحث کردن با او در مورد موضوعاتی که با او اختلاف نظر داریم میتواند راهی عالی برای برقراری ارتباط با او باشد. اگر هنگام صحبت کردن یا برخورد با او چیزهایی را با عصبانیت به او گفتید به یاد داشته باشید که از او معذرت خواهی کنید. با گفتن متأسفم چیزی از شما کم نمیشود اما در عوض فقط رابطهی شما با مادرتان یا دوستتان تقویت میشود. من مطمئنم که او افتخار خواهد کرد به این که ببیند دختر کوچکش حالا دیگر بزرگ شده است.
او همان کسی است که تقریباً انجام هر چیزی را در زندگی به ما یاد داد. بنابراین چرا وقتی که او نمیتواند از تازهترین ابزار استفاده کند ما به او میخندیم؟ بنابراین اگر گوشی جدیدی خریدید به او نحوه کار با آن و راه اندازی آن را آموزش دهید. مادران بیشتر مجبورند تا چیزهای جدید را از ما یاد بگیرند. هم چنین با این کار او با آخرین پیشرفتها نیز آشنا شده و با آنها در ارتباط خواهد بود.
ما تقریباً کل روز را با دوستان خود سپری میکنیم و حتی دوست داریم که آخر هفته را نیز در جمع دوستان باشیم. البته هیچ ایرادی ندارد که از با دوستانمان بودن لذت ببریم اما این کار باعث میشود که دوست اصلی خود یعنی مادرمان را فراموش کنیم. مادر خود را به سینما، تئاتر و یا فروشگاهی که تازه باز شده است ببرید. ساعاتی را با او سپری کنید و با غصهها و رنجهای او آشنا شوید.
وقتی که بزرگ سال هستیم:
در این مرحله این رابطه بسیار ریشه دار شده است و تغییر آن سخت و دشوار است. اما همان طور که گفتهاند ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. اگر ما قبلاً رابطهی خوبی با مادرمان نداشتهایم اما حالا به اندازه کافی بزرگ هستیم که بتوانیم برخی چیزها را درک کنیم. بسیار ضروری است که درک کنیم مادرمان نیز یک فرد بالغ است که اعتقادات و افکار مخصوص خودش را دارد. در طول سالیان برخی از اعتقادات او بخشی از سبک زندگیاش شدهاند که نمیتوانند تغییر کنند. بنابراین بهتر است افکاری را که برای ما جالب نیستند نادیده بگیریم. با این کار ما از وقوع برخی بحثهای ممکن جلوگیری میکنیم. در این مرحله او تنها مادرمان نیست بلکه دوستی است که میتوانیم بیشتر افکار و عواطف خود را با او در میان بگذاریم و هیچ مردی نمیتواند جایگزین او شود.مادران نیز باید درک کنند که حالا فرشتهی کوچکشان بزرگ شده و یک خانم جوان شده است. این خانم جوان روش مخصوص خودش را برای انجام کارها دارد که میتواند با روش شما متفاوت باشد. اگر فکر میکنید که یک روش راحتتر برای مقابله با افکاری که دختر شما را اذیت میکنند دارید با او صحبت کنید. اما به خاطر داشته باشید روزهایی که شما به سادگی به انجام کارهای مشخص به دختر خود دستور میدادید گذشت. امروز شما میتوانید در یک حالت دوستانه چیزها را برای او توضیح دهید و او حتماً درک خواهد کرد.
دختران حالا بزرگ شدهاند و میتوانند ارتباط بهتری با عواطف مادر خود داشته باشند. دختر شما میتواند دوست بسیار خوبی برای شما باشد چون حالا بزرگ شده است و میتواند مشکلات متعددی را که شما با آن مواجه هستید درک کند. بهتر است که با دختر خود صحبت کنید و کارهایی را انجام دهید که دوستان با هم انجام میدهند. گردش آخر هفته با همسر و خانوادهی دختر خود اگر ازدواج کرده باشد داشته باشید و بگذارید که فقط به خانواده شما دو تا محدود شود. به آشپز خانهی او بروید و با هم غذاهای خوش مزه درست کنید. اگر با هم هستید اجازه دهید که او غذاهای جدید برای شما درست کند. بیرون بروید، با هم خرید کنید و یا فیلم تماشا کنید.
رابطهی سالم مادر دختری در طول سالیان ساخته میشود. تلاشهای هر دو نفر باعث میشوند که این رابطه زیبا سر زندهتر و بهتر شود. در هر مرحله رشد دختر، مادر نیز در دورهی مادری خود رشد میکند. آنها ممکن است با هم دعوا کنند، بحثهای متعددی داشته باشند و یا در مورد موضوعات مختلف با هم توافق نداشته باشند اما هیچ کدام از آنها نمیتوانند بدون هم زندگی کنند. برای هر دختری مادرش اولین و بهترین دوست است و برای هر مادری نیز دخترش با ارزشترین هدیهای است که در زندگیاش دریافت کرده است.
منبع : راسخون