پژوهشگران جامعهشناسی دانشگاه الزهرا با انجام یک مطالعه کیفی، دلایل و زمینههای بروز «بیتفاوتی اجتماعی» را بررسی کردند.
به گزارش ایسنا، اگر در یک جامعه نسبت به وجود مسائل اجتماعی، حساسیت وجود نداشته باشد، آن پدیدهها به عنوان مسئله اجتماعی، تلقی نمیشود. زیرا وقتی حساسیتی وجود نداشته باشد، جامعه به دنبال درمان آن نخواهد بود. به نظر میرسد آنچه امروز جامعه ایران را به شدت آزار میدهد و به زیر پوست جامعه رخنه کرده است، نوعی «بیتفاوتی اجتماعی» است.
وجود بیتفاوتی اجتماعی دارای نشانههایی مانند دلسردی، کنارهگیری مدتی، تفکیک افراطی منافع شخصی از خواستههای عمومی و نهایتاً بیاعتنایی نسبت به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. از سوی دیگر بیتفاوتی اجتماعی، تابع ادراکات اعضای جامعه نسبت به کم اعتمادی در جوامع شهری، رضایت ناکافی اجتماعی، احساس بی عدالتی و نهایتاً نوعی تقدیرگرایی است.
در مطالعات اجتماعی از این مفهوم به عنوان یکی از آسیبهای مهم در روابط انسانی یاد شده است. با توجه به اهمیت این موضوع و نشانههای متعددی که از این نوع بیتفاوتی در جامعه ایران دیده میشود، پژوهشگران جامعهشناسی دانشگاه الزهرا، در مطالعهای دلایل بروز بیتفاوتی اجتماعی را بررسی کردند.
پژوهشگران برای انجام این مطالعه کیفی، در بهار سال ۱۳۹۷ با ۳۰ نفر مصاحبه انجام دادند. شرکتکنندگان در این پژوهش شامل زنان و مردان تهرانی بودند و از میان گروههای سنی مختلف انتخاب شدند. دادههای بهدست آمده از مصاحبه، پس از پیادهسازی کدگذاری و تحلیل شدند.
در ابتدای مصاحبه از شرکتکنندگان در خصوص مفهوم بیتفاوتی پرسیده شد. تحلیل مصاحبهها نشان داد که در مواقع اضطراری، افراد به گونههای مختلف عکسالعمل نشان میدهند و بیتفاوتی بقیه را نیز به انواع مختلف تفسیر میکنند.
از نظر شرکتکنندگان با بیتفاوتی قضیهای را تماشا کردن، فیلم گرفتن از یک حادثه، نبود احساس مسئولیت، تماشای قضیهای که در آن به کمک افراد نیاز است، نبود حس نوعدوستی، در مواجهه با موقعیتها بی تفاوت بودن، بیحسی در جامعه، نبود واکنش به ناهنجاریهای موجود در جامعه، نبود واکنش فعال مردم در برابر مسائل اجتماعی و نبود حس مسئولیت اجتماعی، نمونههایی از بیتفاوتی اجتماعی هستند.
برخی موضوع بیتفاوتی را ناشی از نگاه فردی دیدن مشکلات میدانند، فردگرایی ناشی از گرفتاری گسترده مردم در امور اقتصادی و فرهنگی، کاهش حس نوعدوستی و آشفتگی در ارزشها و .. از مفاهیمی بودند که از مصاحبهها استخراج شدند.
شرکتکنندگان در این مطالعه معتقدند که کمبود هیجان، انتخاب عقلانی، تامین نشدن نیازهای اولیه، تقلیلگرایی و بیفایده دانستن کمک و آموزش نادرست عواملی هستند که در ایجاد بیتفاوتی اجتماعی مؤثرند. به گفته این شرکتکنندگان، تنهایی و هرجومرج پیامد این بیتفاوتی اجتماعی خواهد بود.
پژوهشگران بر اساس مصاحبهها، مدلی را برای این نوع بیتفاوتی طراحی کردند. بر اساس این مدل، شرایطی مثل کمبود هیجان، انتخاب عقلانی (به معنی ضروری ندیدن خطر کردن در سطوح مختلف)، تامین نشدن نیازهای اولیه، تقلیلگرایی (به معنای خصوصی دیدن مشکلات و آشفتگی در ارزشها) به پدیده فردگرایی دامن میزند. همه این موارد به عنوان شرایط علّی مطرح شدهاند و به گونهای فرد را به سمت «خود» و نه «جمع» سوق میدهند.
به گفته پژوهشگران این تحقیق، در بسیاری موارد فرد آنقدر درگیر تأمین نیازهای اوّلیه میماند که توجهی به اطراف ندارد و یا تصور میکند در صورت درگیر شدن، ممکن است حداقل تأمین زندگی را از دست بدهد و یا ارزشها از سویی فرد را به حفظ حریم خود می خوانند (چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است) و از سوی دیگر نوعدوستی را تکریم میکنند (تو نیکی می کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز). در جامعه ایران و نسل جوان، به علت فاصله نسلی با نسل قبل از خود و شرایط خاص نسل پیشین، نوعی سردرگمی و سرگردانی و نپذیرفتن ارزشها وجود دارد!
محققان این مطالعه معتقدند که ریشه مشکل بیتفاوتی، نخست در آموزش و سپس در قانون ناکارآمد است. در گذشته، بسیاری از مشکلات در ساختار سنتی حل میشد، اما با از میان رفتن آن، ساختار جدیدی جانشین نشده و شرایط گذار نیز مزید بر علت شده و بیتفاوتی را افزایش داده است. اما نهایتاً باید گفت که زمینه اجتماعی و مواردی از قبیل اعتماد، همبستگی، روابط عاطفی و... نیازمند بازنگری و اصلاح هستند.
در انجام این تحقیق، خدیجه سفیری و سوده حجتی کرمانی از پژوهشگران جامعهشناسی دانشگاه الزهرا مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه به صورت مقاله علمی با عنوان «بررسی جامعهشناختی بیتفاوتی اجتماعی در تهران» در فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، منتشر شده است.