او فقط چند روز پس از پایان محکومیتش، جرایم خود را از سر گرفت. مدتی بعد او علاوه بر دزدی و کیفقاپی با همدستی دختران و پسران نوجوان فراری از خانه، یک باند سرقت تشکیل داد. این دختر نوجوان از این که اعضای باند وی را رئیس خطاب میکردند، احساس غرور میکرد. این نوجوانان (اعضای این باند) در پی شکایتهای مردمی تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و مدتی بعد یکی پس از دیگری دستگیر شدند.
مریم مدام با دستبندش بازی میکند تا نگاهش را از شاکیانش بدزدد.به صندلی تکیه زده و هر از گاهی، نیم نگاهی به پنجره رو به خیابان میاندازد. او میگوید: ای کاش من هم مادر و پدری داشتم که برایم دلسوزی کند. شاید اگر اینطور بود، به آخر خط نمیرسیدم.
وقتی سه ساله بودم، مادرم سرطان گرفت و مرد. یک سال بعد پدرم با زنی که دو فرزند داشت، ازدواج کرد. او از همان ابتدا از من خوشش نمیآمد و همیشه با دروغهایش مرا پیش پدرم بد میکرد و باعث میشد کتک بخورم. پس از مدتی، نامادریام، پدرم را نیز در دام اعتیاد گرفتار کرد. وضع زندگیام با ورود به مرحله نوجوانی بدتر شد و پدرم به دلیل خرید و فروش مواد مخدر دستگیر و به حبس طولانیمدت محکوم شد.»
مریم اشکهایش را پاک میکند و ادامه میدهد: در پی اذیتهای نامادری بالاخره از خانه فرار کردم و آواره خیابانها شدم و چون جا و مکانی نداشتم، با پسری کیفقاپ دوست و برای ادامه زندگیام مجبور به همدستی با او شدم.
ما مدتی با هم کیفقاپی میکردیم تا اینکه هر دو دستگیر شدیم. او به زندان رفت و مرا به کانون فرستادند. محکومیتم که تمام شد، دوباره بیسرپناه شدم و دزدی و کیفقاپی را از سر گرفتم. البته این بار با تشکیل باندی از دختران و پسران فراری، به دزدیهای خشن روی آوردیم و با سد کردن راه مردم و تهدید با چاقو، اموال قیمتیشان را سرقت میکردیم.
چندی قبل تعدادی پسر نوجوان با مراجعه به شعبه 14 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 تهران، از پسران نوجوانی که با زور و تهدید گوشی تلفنهمراه، پول و کارت اعتباری بانکیشان را دزدیده بودند، شکایت کردند؛ با طرح این شکایت، پلیس موفق به دستگیری سرکرده هجده ساله و سه عضو این باند شد. امید هفده ساله یکی از مالباختگانی است که در دام این گروه خشن گرفتار و اموالش توسط آنها سرقت شده است.
شب حادثه نوجوانی همسن و سال خودش، راهش را سد کرده و پولش را که با آن میخواست داروهای مادرش را بخرد، دزیده است. امید بعد از دستگیری متهمان، با دیدن دزد اموالش همچنان از او وحشت داشت؛ هر چند متهم دست و پایش بسته بود، اما یادآوری آن روز که این متهم چاقو به دست از میان شمشادها بیرون آمد و به او حمله کرد، هنوز لرزه بر اندامش میانداخت.
متهم به نام «ناصر» با دیدن او و دیگر شاکیان مدام میگفت اشتباه کرده و میخواست تا او را ببخشند، اما این تلاش بیفایده بود و هیچ یک از شاکیانش حاضر به گذشت نبودند.
ناصر که به «تیزرو» معروف است، درباره زندگیاش میگوید: وقتی چهارده ساله بودم، یک گوشی مسروقه از دوستم خریدم و پس از مدتی به اتهام خرید اموال دزدی دستگیر شدم. چند روزی کانون بودم تا اینکه خانوادهام خسارت شاکی را پرداخت کردند و آزاد شدم.
فروردین امسال هم با وسوسه یکی از دوستانم، همراه او در 13 مورد سرقت شرکت کردم و چند گوشی تلفنهمراه مسروقه نصیبم شد، اما هر دو دستگیر شدیم. این بار هم خانوادهام وثیقه گذاشتند و تا روز دادگاه آزاد شدم.
ناصر مکثی میکند و سپس ادامه میدهد:وقتی از کانون آزاد شدم، درگیریهایم با پدرم شروع شد و از خانه فرار کردم. با پولهای دزدی که پسانداز کرده بودم، خانهای را در جنوب غرب تهران اجاره کردم و دزدی از نوجوانان را از سر گرفتم اما بعد از یک ماه برای این که لو نروم، با دو نوجوان و یک مرد جوان که از دوستان قدیمیام بودند، باندی را تشکیل دادم.
نوجوانان را جلوی مراکز خرید و پارکها، شناسایی و با تهدید چاقو، گوشی، لپتاپ و تبلت آنها را سرقت میکردیم. بعضی وقتها نیز به بهانه پرسیدن ساعت به آنها نزدیک میشدیم و چاقویی زیر گلویشان میگذاشتیم و اموالشان را به زور میگرفتیم. من 30 ثانیهای سرقت میکردم و به همین دلیل است که میان همدستانم به تیزرو معروف شده بودم. شرایط خانوادگی یکی از مهمترین دلایلی است که به عقیده کارشناسان در گرایش نوجوانان به جرم نقش دارد. با این حال مهمترین اقدام بعد از علتیابی، تلاش برای از بین بردن ریشهها و مقابله با این آسیباجتماعی است.
معصومه ملکی
برداشت اول
علل گرایش نوجوانان به بزهکاری
عسل حاتملو ـ روانشناس
علت بزهکاری نوجوانان به عوامل متعددی بستگی دارد. خانواده، جامعه، اقتصاد، گروه همسالان و مدرسه از جمله عواملی است که باعث بزهکاری نوجوان میشود و در هربخشی نوجوان ضعف داشته باشد، ممکن است به سمت بزهکاری برود. یکی از مهمترین دلایل بزهکاری نوجوانان، خانواده است اگر نوجوان از سوی پدر و مادر خود آرامش و تائیدی را که برای وی مهم است، نگیرد و از سوی آنها مورد بیتوجهی قرار گیرد، بهدنبال پر کردن این خلأ به سمت گروه همسالان خود میرود و مسلما همسالان کمتجربهاش نمیتوانند او را بدرستی هدایت کنند و نوجوان برای اینکه میان آنها خودی نشان دهد، به سمت کارهای خلاف کشیده میشود. نکته دوم مساله اقتصادی است. وقتی خانوادهای فقیر باشد و نتواند نیازهای نوجوان را برطرف کند، در نوجوان نوعی عقده به وجود میآید که برای برطرف کردن خواستههایش، به سمت کارهای خلاف میرود.
بررسیها نشان داده است بیشترین جرایمی که نوجوانان مرتکب میشوند، سرقت و مواد مخدر است که هر دو به دلیل فقر به وجود میآید. ضمن اینکه پدر و مادری که فقیر باشند، نمیتوانند به نوجوانشان آنطور که باید رسیدگی کنند.
این والدین یک شبکه ارتباطی درست برای برقراری رابطه با فرزندشان ندارند و از روشهای علمی مورد تائید برای تربیت فرزندانشان استفاده نمیکنند. وضع زمانی بدتر میشود که نوجوان از وجود یکی از والدین بویژه مادر محروم باشد. این موضوع رشد شخصیتی نوجوان را در کودکی بشدت تحت تاثیر قرار داده و وی را هرچه بیشتر به سمت گروههای همسال سوق میدهد. روانشناسان معتقدند این موضوع باعث بروز رفتارهای ضداجتماعی میان نوجوانان میشود.
البته نقش مدرسه نیز در این زمینه مهم است. مدرسه محلی است که با آموزشهای کارآمد، کودک را برای بزرگ شدن آماده میکند تا به صورت هدایت شده وارد دنیای بزرگترها شود.
نقش مهم مدارس و به روز بودن آنها زمانی مشخص میشود که از پیشرفت وسایل ارتباط جمعی غافل نباشیم. تلویزیون، اینترنت، بازیهای رایانهای و آنچه نوجوان از آنها یاد میگیرد، بسیار مهم است. البته استفاده صحیح از این وسایل میتواند در رشد شخصیت نوجوان بسیار مفید بوده و تاثیر مثبت بسیار زیادی هم دارد اما باید مراقب تاثیرات سوء آن نیز بود. مدیران و مسئولان مدارس نیز میتوانند با شناسایی بچههایی که دارای مشکلاتی هستند و بررسی وضع روانی آنها و کنترل این بچهها، از رفتن آنها به سمت جرم پیشگیری کنند. با این حال باید روی فیلمهایی که برای نوجوانان پخش میشود، نظارت وجود داشتهباشد.
برداشت دوم
قانون و مجرمان نوجوان
ابراهیم سماواتی ـ حقوقدان
قانونگذار درباره سن افرادی که مرتکب جرم میشوند، حساسیت ویژهای نشان داده است بهگونهای که افراد زیر 18 سال از حقوق خاصی بهرهمند هستند. بهعنوان مثال، پرونده این افراد در محاکم ویژه رسیدگی میشود. در دادسرا و دادگاههای اطفال و نوجوانان، قضاتی مشغول به کار هستند که تجربه برخورد با نوجوانان را دارند، از روحیات آنها آگاه هستند و رفتارشان با نرمش بیشتری همراه است. علاوه بر این در تعیین مجازات هم شرایط متهم را درنظر میگیرند.
همچنین مجرمان زیر 18 سال دور از مجرمان حرفهای و بزرگسالان در کانون اصلاح و تربیت نگهداری میشوند. با این کار میتوان آنها را از آموزشهای غلط دور نگه داشت. در کانون اصلاح و تربیت خدمات ویژهای برای نوجوانان در نظر گرفته شده تا شرایط برای بازگشت آنها به زندگی سالم مهیا شود. علاوه بر این در مواردی که مرتکب عمل مجرمانه به سن مسئولیت کیفری نرسیده باشد، قانونگذار صراحت دارد که نمیتوان او را مجازات کرد و فقط باید خسارت وارده به شاکی یا شاکیان از سوی بستگان بویژه پدر وی جبران شود.
برداشت سوم
مراقبت بعد از آزادی
مجید سهیلی ـ مددکار اجتماعی
بسیاری از نوجوانان بزهکار بعد از تحمل مجازات و آزادی از کانون، بار دیگر به سمت ارتکاب جرم میروند و گاه حتی جرایم سنگینتری مرتکب میشوند. دلیل اصلی این اتفاق آن است که با مجازات متهم علل بهوجود آورنده جرم از بین نرفته است و نوجوان بعد از آزادی دوباره به همان محیط سابق و شرایط گذشته بازمیگردد و همان رفتارها را نیز تکرار میکند.
یکی از مهمترین دلایل گرایش نوجوانان به جرم، زندگی در خانواده نابسامان و محیط جرمخیز مانند حاشیه شهرها است. هیچیک از این دو عامل در زمانی که نوجوان کیفر خود را تحمل کرده، محو نمیشود. در این مواقع است که بحث مددکاری اجتماعی اهمیت پیدا میکند. در واقع کار با نوجوان بزهکار نباید به محاکمه و مجازات او محدود شود، بلکه باید بعد از خروج فرد از زندان یا همان کانون اصلاح و تربیت، باز هم وی را تحت نظارت قرار داده و مراقب شرایط محیطی و زندگیاش بود؛ اما متاسفانه چنین سیستمی در جامعه ما وجود ندارد.
برای رسیدن به این هدف دو اقدام باید صورت گیرد؛ نخست آنکه قوانین لازم برای مراقبتهای بعد از خروج تصویب و دیگر آنکه امکانات مورد نیاز برای ایجاد سازمانهای کارآمد در این زمینه فراهم شود. گاه ممکن است شرایط به گونهای باشد که چارهای جز خارج کردن نوجوان از محیط خانوادگیاش وجود نداشته باشد.
در اینجاست که ضرورت وجود قانون برای اقدامات اولیه و همچنین لزوم فراهم بودن امکانات برای نگهداری از نوجوان بشدت احساس میشود.
برداشت چهارم
مجازاتهای جایگزین
فرهاد عمادی ـ حقوقدان
یکی از اقداماتی که برخی محاکم درخصوص جرایم نوجوانان انجام میدهند، مجازاتهای جایگزین است. در گذشته قانونی در این زمینه وجود نداشت و اگر مجازاتی جایگزین اعمال میشد، سلیقهای بود اما در قانون مجازات اسلامی جدید این نوع مجازاتها ذکر و موارد تجویز آن نیز احصا شده است. یکی از موارد همان سن متهم است. هدف از اعمال چنین مجازاتهایی این است که فرد نوجوان به جای حبس شدن در محیطی که دیگر مجرمان نیز در آن قرار دارند، کاری مثبت انجام بدهد،روابط اجتماعیاش تقویت شود، اخلاقیات مثبت او بروز پیدا کند و در مجموع آموزش ببیند تا در آینده از ارتکاب جرم دوری کند. اینکه چنین مجازاتهایی تا چه حد کارکرد تصورشده را دارد، مشخص نیست و متاسفانه تاکنون تحقیقی در این زمینه انجام نشده است؛ بنابراین ضرورت دارد در این ارتباط بررسی و نواقص برطرف شود اما در هر صورت باید توجه داشت نوع مجازات باید با نوع جرم متناسب باشد یعنی نمیتوان در صورت وقوع جرمی خشن، صرفا بهدلیل کم سن بودن متهم او را از مجازاتهای اصلی معاف و مجازاتهای جایگزین را در حق وی اعمال کرد. علاوه بر این باید توجه داشت مجازات جایگزین به معنی نادیده گرفته شدن حق شاکی خصوصی نیست، بلکه در هر شرایطی شاکی خصوصی میتواند حقوق قانونی خود را مطالبه و دریافت کند.
آژیر
راههایی برای پیشگیری از جرایم
کارشناسان برای پیشگیری از ارتکاب جرم توسط نوجوانان، اقدامات مختلفی را ضروری میدانند. پرورش حس اعتماد به نفس یکی از کارهای لازم است. برقراری دوستی و تفاهم بین والدین، همبازی شدن با کودک و نوجوان،دوری از رقابت در جلب محبت فرزندان، بهوجود نیاوردن ناسازگاری در محیط خانواده، نبود پرخاشگری والدین نسبت به فرزندان، حفظ شخصیت فرزندان و مشورت با آنها و ابراز مهر و محبت به کودکان و نوجوانان از دیگر توصیههای کارشناسان در این زمینه است./ ضمیمه تپش